لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 62 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ضرب المثل های فارسی
آب از دستش نمی چکد!
آب از سر چشمه ِگل است!
آب از آب تکان نمی خورد!
آب پاکی را روی دستش ریخت!
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم!
آب را گل آلود می کنه که ماهی بگیره!
آب زیر پوستش افتاده!
آب، سنگها را می ساید.
آب که یه جا بمونه، می گنده.
آبکش به کفگیر می گه تو سه تا سوراخ داری!
آب که از سر گذشت، چه یک ذرع چه صد ذرع – چه یک نی چه صدنی!
آب که سر بالا رفت، قورباغه ابو عطا می خونه!
آب نمی بیند ورنه شناگر قابلیست!
آب از او گرم نمی شود!
آتش که الو گرفت، خشک و تر می سوزد!
آتش نشاندن و اخگر گذاشتن کار خردمندان نیست.
آخر شاه منشی، کاه کشی است!
آخر شوخی به دعوا می کشد.
آدم تنبل، عقل چهل وزیر را دارد!
آدم پول را پیدا می کند، نه پول آدم را.
آدم خوش معامله، شریک مال مردم است!
آدم دست پاچه، کار را دوبار انجام می دهد!
آدم دروغگو کم حافظه است.
آدم زنده، زندگی می خواهد!
آدم گدا، این همه ادا ؟!
آدم گرسنه، خواب نان سنگک می بینه!
آدمی را به ادب بشناسند.
آدم ناشی، سرنا را از سر گشادش می زنه!
سرنا: سازی است بادی که از چوبی مخصوص ساخته شود، این ساز در غالب نقاط ایران موجود است و آن را همراه دهل می نوازند. اندازه آن در نواحی مختلف فرق می کند و به طور کلی طول آن از نیم متر متجاوز نمی نماید.
آدم همه کاره هیچ کاره است.
آرد خودمان را بیختیم، الکِمان را آویختیم!
آرزو بر جوانان عیب نیست!
آرزومند پیوسته نیازمند بود.
آز ریشه گناه است.
آزموده را آزمودن خطاست!
آستین نو بخور پلو!
آسوده کسی که خر ندارد از کاه و جویَش خبر ندارد!
آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه!
آشپز که دو تا شد، آش یا شور است یا بی نمک!
آشِ نخورده و دهن سوخته!
آش همان آش است و کاسه همان کاسه!
آفتابه خرج لحیمه!
لحیم: چیزی که بدان ظرفهای مسی و برنجی را پیوند کنند.
آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!
آمدم ثواب کنم، کباب شدم!
آنان که غنی ترند، محتاج ترند!
آنچه دلم خواست نه آن شد، آنچه خدا خواست همان شد.
آن کس که با های می آید با هوی می رود.
آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟!
آن را که سخاوت است حاجت به شجاعت نیست.
آن زنده که کاری نکند مرده به است.
آن یکی می گفت اشتر را که هی از کجا می آیی ای فرخنده پی
گفت: از حمام گرم کوی تو گفت: خود پیداست از زانوی تو
آنقدر بِایست، تاعلف زیر پایت سبز بشود!
آنقدر سمن هست، که یاسمن توش گم است!
سمن: چاقی ، فربهی
آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت.
سبو: آوندی سفالین و دسته دار که در آن آب و شراب ریزند ، کوزه سفالین
آنقدر مار خورده تا افعی شده!
آن کس که تن سالمی دارد، گنجی دارد که خودش نمی داند.
آن وقت که جیک جیک مستونت بود، یاد زمستونت نبود؟!
آواز دهل شنیدن از دور خوشست!
آینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آیینه شکستن خطاست
آینه داری در محله کوران؟!
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 63 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
برای انسان رسیدن به کمال بدون نوعی از عشق ورزیدن امکان پذیر نیست. بدین گونه هر کس در آرزوی عشق ورزیدن و مورد عشق واقع شدن است. هر چند عده زیادی هستند که بطور کامل ناکام می گردند. امروزه عده ای هستند که می ترسند به نفوذ عشق دیگری سر فرود آورند زیرا تصور می کنند هویت شخص خود را از دست می دهند. عده ای دیگر در ناخود آگاه خود عاشق شدن را ممنوع می کنند چون نمی خواهند مورد خیانت واقع شوند. در این مواقع است که بعلت ناسازگاریهای ناخود آگاه در درون فرد عشق ورزی غیر ممکن می گردد و در مواقع است که روانکاوی یا دوباره سازی روانی تقریبا همیشه موثر است.
زنان و مردانی که در شهرهای بزرگ برای ادامه کارو یا ادامه تحصیل آمده اند هنگامیکه متوجه می گردند چقدر تنها هستند و اغلب در پارک ها قدم می زنند و به زوجهای دیگر خیره می گردند بدنبال موقعیت های مشابه ای هستند تا نیاز خود را برطرف کنند. اما چون درآمد بالایی ندارند تا دیگران را به بیرون دعوت کنند یا تصور می کنند زشت و بد قیافه هستند خود را در اختیار روسپی ها (خود فروشان جنسی) فرار می دهند تا بدین صورت آن جانشین عشق گردد. هر چند که در انتها درمی یابند که این موضوع فریبی بیش نبوده و نمی تواند نیاز ایشان را برطرف کند اما بخاطر ناچاری بارها و بارها به آن افدام می ورزند.
توهم در عشق
افراد زیادی هستند که بدلیل عدم تجربه و آموزش کافی همیشه آنچه را که فقط توهمی خیال پردازانه است به عنوان عشق واقعی تعبیر می کنند. البته این توهم ببیشتر پیده ای رایج در میان جوانان است. تنظیم ملاک ها منبی بر تفاوت و تفارق بین عشق راستین و دروعین کار محالی نیست البته نه برای فرد عاشق چون او خود درگیر است بلکه برای بوسیله سوم شخص ناظر. بنظر ویلیام اشتکل روان شناس برجسته توهم در عشق ناشی از رنجیدگی است.
هنر عسق ورزیدن
هنر عشق ورزیدن چیزی است که بایستی آموخته شود و شگفت آور نیست که پندار در عشق موجب شوربختی می گردد. نخستین شرط خوشبختی در عشق، عشق مطلوب و عاملی است که باعث گسترش شخصیت هر دو شریک می باشد. یکی از مشکلاتی که دراین رابطه در مورد خانم ها مطرح می گردد سرد مزاجی است. سرد مزاجی حالتی است با خصوصیات از قبیل اغلب عصبی، متلون، فتنه جو و بد مشرب. این حالت می تواند ریشه در علل و حوادث رخ داده در زندگی و یا کشمکش های روانی باشد. این موضوع می تواند در دراز مدت باعث جدایی زوجین گردد. متاسفانه چون اکثر مردان متوجه این موضوع نمی گردند نمی توانند به همسران خود دراین رابطه کمک نمایند.
ماهیت عشق
غریزه در انسان هرگز چیزی منخصرا بیولوژیکی نیست. همانطور که در میان ما انسانها خوردن تنها در خدمت بقای فرد نمی باشد. بهمین شکل غریزه جنسی در زندگی می باشد. انسان برای بدست آوردن دل می بایست از راه احساسی نزدیک شود چرا که بدون آن خوشنودی واقعی امکان پذیر نیست. همچنین باید گفت عشق حقیقی موثرترین و تعالی بخش ترین خلاق وجود انسانی است. به امید آنکه این مقدمه بتواند کمک حال آندسته گردد که هنوز در ابتدای راه هستند.
روانشناسی پیوند عاشقانه و مفاهیم عشق
افـراد بـالغ در ارتبــاط برقرار کردن با دیگران دارای تفاتهایی می بـاشـند کـه ریشـه در طـفولیـت آنها و چگونگی رابطه سـرپرست آنان در خردسالی (پدر، مادر یا پرستار) با آنان دارد. بدین مفهوم که اگر ســرپرست با طفل رابطه مـحبت آمیز داشته و نیازهای کودک را بدرستی پاسخ گوید، طفل نیز پیوند اطمینان آمیز و توام با امنیت با سرپرست خـــود برقرار می کـند. طـفل میـل بـه برقــرار کردن رابطه نزدیک و صـمـیـمانه بـــا سرپرست خود خواهد داشت و یا از دور بهسرپرست خود لبخند میزند. حـال اگـــر سرپرست طفل به کودک آنچنان که باید توجه نکند و به وی بی اعتنا باشــد،در طفل دو سبک پیوند دیگر شکل میگیرد یکی آنکه طـفل مضطرب و سردرگم میگردد و خصومت و نارضایتی خـود رافعالانه و یا غیر مستقیم به سرپرست خود نشان میدهد و یا آنکه در طفل پیوند اجتنابی شکل گرفته و از سرپرست خود دوری می کـند. این طرز رفتار با طفل در شخصیت کودک رسوخ کرده و در بزرگسالی خود را نمایان میکنـد کـه در این صورت با 4 شخصیت از لحاظ سبک شکل گیری پیوند و دلبستـگی مـیـان فـرد با فرد دیگر به ویژه جنس مخالف و مسایل عشقی مواجه خواهیم بود: 1- بالغین مطمئن و برخوردار از امنیت: اینگونه افراد دارای مشخصات زیر میباشند:توانایی ارتباط برقرار کردن و صمیمی گشتن با دیگران. احترام به حریم شخصی و فضای شخصی برای خود و شریک زندگی خود. نسبت به احساسات شریک زندگیش همدلی کرده و به آسانی وی را میبخشد . دارای مرز و حدود مشـخص برای خود، دارای عزت نفس بالا، پشـتیبان و محبوب میباشد.