لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
پر ستاری از نظر اسلام :
پرستاران، خادمان بیمنت و فرشتگان سپیدپوش جامعه هستند که لباس خدایی بر تن دارند، آنان حمایت و پشتیبانی جامعه را میجویند و خواهان ارج نهادن جامعه به جایگاه واقعی خویشند، همچنان که مقام معظم رهبری میفرماید: "طرف حساب پرستار فقط خداست."
همزمان با روز ولادت شیر زن واقعه کربلا که توانست با پیامرسانی، شایستگی زنان را در تاریخ به منصه ظهور رسانده و ضامن بقای اسلام باشد و از بازماندگان حادثه تلخ عاشورا مراقبت و پرستاری کند، روز پرستار نامیده شده است. در کشور ما نیز پرستاران، در طول هشت سال دفاع مقدس، و در زمانهای بحرانی به رغم کمبودها و مشکلات، خالصانه و بیریا در جهت بهبود وضعیت بیماران تلاش کردند و غالبا به جای این که در آغوش گرم خانواده به سر ببرند، بر بالین مجروحان جنگی، مصدومان و بیماران حاضر شده و از آنان مراقبت کردند.
واژه پرستار به معنای پرستنده؛ غمخوار و حافظ میباشد. و در فرهنگ لاتین پرستار از لغت Nutricious گرفته شده است که به معنای پروردن؛ تغذیه کردن و پرورش دادن است. با توجه به این معنا هرگونه مراقبت و مواظبتی که فرد از فرد دیگری اعم از بیمار یا سالم به عمل آورد پرستاری نامیده میشود.
آنگاه که رنج و درد بر کالبد انسان حملهور گشت و سلامت وی را پایان داد، پرستاری به وجود آمد؛ یعنی از زمان پیدایش بشر، این حرفه مقدس بر عرصه گیتی نمایان شده است. در مسیر تاریخ، پرستاری همپای پزشکی در خدمت انسانها بوده است و به تدریج، این دو در قالب علم پیشرفت نمودهاند و در زمانهای بحرانی، مانند حوادث طبیعی و جنگها، خدمات شایان توجهی انجام دادهاند.
پرستاری در فرهنگ اسلامی:
در فرهنگ اسلامی و تعابیر قرآنی، آن هنگام که پرستار برای یاری انسان نیازمندی تلاش میکند و نیازهایش را برمی آورد، مثل آن است که او را از مرگ رهایی بخشیده و بدین کار، موجبات خرسندی خداوند را فراهم کرده است؛ زیرا پرستاری که با تلاش خویش جان مجروح یا بیمار ناتوانی را نجات میدهد و برای بهبودی وی فعالیت میکند، به یقین او را زنده کرده است و هر که فردی را زنده کند و به جامعه پر تلاش انسانها باز گرداند، مثل آن است که خدمتی شایان به همه مردمان کرده است. قرآن کریم در آیه 32 سوره مائده در این باره میفرماید: "و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است.
باید تاریخ پرستاری در اسلام را از پرستاری حضرت فاطمه علیهاالسلام دانست. حضرت زهرا علیهاالسلام در جنگ احد از پدر بزرگوارش پرستاری نمود و با چهارده تن از زنان مسلمان از زخمیها پرستاری کردند.
پیامبر گرامی نیز در این زمینه میفرماید: هر کس برای برآوردن نیاز بیماری بکوشد چه آن را برآورده سازد و چه نسازد، از گناهانش پاک میشود مانند روزی که از مادر زاده شده است.
پرستاری از مجروحان و کمک به ناتوانان، در فطرت و نهاد هر انسانی وجود دارد که حاکی از اهمیت آن در زندگی اجتماعی است. سیره رهبران الهی نیز همواره بر این بوده که در میدان انجام کارهای پسندیده، گوی سبقت را از همه انسانها بربایند و انسان کامل عصر خویش و الگو برای آیندگان باشند تا بدین ترتیب، بزرگترین مشوق انسانها در عمل به نیکیها گردند. یکی از کارهای نیک ،" پرستاری" از بیماران است و رهبران الهی نیز بدان همت میگماردند.
پرستاری در اسلام:
آغاز پرستاری در اسلام با شروع جنگهای مسلمین و جهاد بوده است. در این جنگها؛ هم بانوان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و هم سائر زنان مسلمان در خدمت پرستاری سهیم بودند. و باید تاریخ پرستاری در اسلام را از پرستاری حضرت فاطمه علیهاالسلام دانست. حضرت زهرا علیهاالسلام در جنگ احد از پدر بزرگوارش پرستاری نمود و با چهارده تن از زنان مسلمان از زخمیها پرستاری کردند.
دیگر پرستاران صدر اسلام عبارتند از: ام عماره(انیسه)؛ میمونه؛ رفیده؛ ام سلمه؛ ام عطیه و حضرت زینب کبرا علیهااسلام که از پنج امام در زمانهای مختلف پرستاری نمود.
زینب نقش نگهدارى از قیام خون بار حسینى را بر عهده داشت که قطعا اگر او این بار را بر دوش نمىگرفت، خون سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین صلوات الله علیه پایمال مىشد و بسیار دشوار بود که نهضت ابىعبدالله علیه السلام به مردم اعلام و ابلاغ گردد و شاید بدون اسارت خاندان رسول الله و پیشتازى عقیله بنىهاشم علیهاالسلام در رسوا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
پرستاری در اسلام
6
ءپرستاری، به معنای کمک به رفع نیازهایجسمی و روانی بیمار است و در کشورهایغربی پس از کارهای پرستاری فردی به نامفلورانس نایشنگل آغاز میگردد، و قدمتی بهطول چند صد سال دارد.
در اسلام پرستاری از شروع جنگهایاولیه در صدر اسلام در میادین جنگها شروعگردیده و تاریخ هزار ساله دارد.
در بعضی روایات، از پرستاری پیامبرانی نامبرده شده که قبل از ظهور اسلاممیزیستهاند.
لزوم پرستاری
امام صادقعلیه السلام:
«المؤمن فی تبارهم و تراحمهم و تعاطفهمکمثل الجسد اذا اشتکی تداعی له سائرهبالسهر و الحمی» (1)
مؤمنان در احسان و نیکی به یکدیگر ومهرورزیدن و مهربانی به هم، مانند پیکریهستند که هرگاه عضوی از آن به دردآید،اعضای دیگر نیز به بیخوابی و تب با اوهمدردی میکنند.
در جامعه اسلامی، افراد نسبتبه یکدیگرنباید و نمیتوانند بیتفاوت باشند، وپایه واساس زندگی بر محبت و رسیدگی به یکدیگرمیباشد، به خصوص نسبتبه سالمندان یابیماران این تعهد و احسان باید صورت پذیرد.
پرستاری از دیدگاه ائمهعلیهم السلام
در موقعیتهای متفاوت پیامبر و ائمهگرامیعلیهم السلام رهنمودهای فراوانی در این امرارائه فرمودهاند. از جمله سخنانی کهپیامبرصلی الله علیه وآله در آخرین روزهای عمربابرکتشان در مسجد مدینه فرمودند: چنیناست: «من قام علی مریض یوما و لیلة بعثهالله مع ابراهیم الخلیلعلیه السلام فجاز علیالصراط کالبرق اللامع و من سعی لمریضفی حاجة فقضاها خرج من ذنوبه کیومولدته امه» (2)
کسی که یک روز و یک شب پرستاریبیماری را به عهده بگیرد، خداوند او را باابراهیم خلیلعلیه السلام محشور میکند، پس همچون درخشش برقی از صراط عبور میکند وکسی که در برطرف کردن نیازهای مریضتلاش کند و نیاز او را برآورد، همانند روزی کهاز مادر متولد شده است از گناهانش پاکمیگردد.
این رهنمودها نشانگر اهمیت رسولگرامیصلی الله علیه وآله بر پرستاری بوده و تاکید ایشان رابر همیاری در جامعه نشان میدهد.
امام صادقعلیه السلام عن رسول اللهصلی الله علیه وآله: «منسعی لمریض فی حاجة قضاها اولم یقضهاخرج من ذنوبه کیوم ولدته امه...» (3)
کسی که برای برآوردن نیاز بیماری تلاشکند، خواه نیازاو برآورده شود یا نه همانندروزی که از مادر متولد شده است از گناهانپاک میگردد.
علاوه براهمیت موضوع تاکید بر عملانجام شده توسط پرستار دارد که مهم نیستو عمل استحال خواه منجر به نتیجه دلخواهگردد یا خیر، و شرط پاداش پرستار را منوط بهبهبودی نیاروده و با ایجاد انگیزه بسیار راسخدر این امر به پرستاری تشویق میفرمایند.
پرستاری بزرگان
یوسفعلیه السلام
یکی از پیامبران که نسبت پرستاری به اوداده شده حضرت یوسفعلیه السلام میباشد، علامهمجلسی در کتاب بحارالانوار آوردهاند: (4)
امام صادقعلیه السلام: یکی از عواملی که موجبشد حضرت یوسفعلیه السلام را فردی نیکوکاربدانند، این بود که در زندان به امر بیماران وپرستاری از آنان اهتمام میروزید و از آنانمراقبت مینمود.
با استناد به این حدیث میتوان بر ارزش وتکریم پرستاری پیبرد. امام صادقعلیه السلام یکیاز عوامل رشد و تعالی حضرت یوسفعلیه السلام رادر مراقبت از بیماران ذکر نموده است.
پیامبرصلی الله علیه وآله
حضرت علیعلیه السلام، گوشهای از پرستاریپیامبرگرامیصلی الله علیه وآله را در شبی که وجود مبارکایشان مبتلا به تب بوده یادآوریمینمایند. (5)
علیعلیه السلام: شبی تب وجودم را فراگرفت وخواب را از من ربود. بدین جهت رسولخداصلی الله علیه وآله تا صبح نیز بیدار بود و شب را بینمن و نماز تقسیم میکرد. پس از نماز نزد منمیآمد و جویای حال من میشد و با نگاهکردن به من از وضعیتبیماریام اطلاعمییافت و شیوه پیامبرصلی الله علیه وآله تا طلوع صبح اینچنین بود. پس از آن که حضرت با اصحابنماز گذاردند در حق من دعا کردند که خدایا!علی را شفا ده و سلامتی بخش که به خاطربیماریاش تا صبح نخوابیدم.
علیعلیه السلام
امام حسینعلیه السلام: چون فاطمه زهراعلیها السلامدخترگرامی رسول خداصلی الله علیه وآله بیمار شد بهعلیعلیه السلام سفارش نمود، بیماری او را پنهانکنند و اجازه ملاقات به کسی ندهند. حضرتاین گونه عمل کرد و خود عهده دار پرستاریاز فاطمهعلیها السلام شد و اسماء ایشان را یاریمیکرد. (6)
فاطمهعلیها السلام
در جنگ احد دندان پیامبراسلامصلی الله علیه وآلهشکست و کلاهخود برسرایشان زخم واردکرد، در آن هنگام فاطمهعلیها السلام خون جراحتپیامبر را میشست و علیعلیه السلام با سپرآبمیآورد، چون فاطمه مشاهده کرد خون بندنمیآید، تکه حصیری را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
پر ستاری از نظر اسلام :
پرستاران، خادمان بیمنت و فرشتگان سپیدپوش جامعه هستند که لباس خدایی بر تن دارند، آنان حمایت و پشتیبانی جامعه را میجویند و خواهان ارج نهادن جامعه به جایگاه واقعی خویشند، همچنان که مقام معظم رهبری میفرماید: "طرف حساب پرستار فقط خداست."
همزمان با روز ولادت شیر زن واقعه کربلا که توانست با پیامرسانی، شایستگی زنان را در تاریخ به منصه ظهور رسانده و ضامن بقای اسلام باشد و از بازماندگان حادثه تلخ عاشورا مراقبت و پرستاری کند، روز پرستار نامیده شده است. در کشور ما نیز پرستاران، در طول هشت سال دفاع مقدس، و در زمانهای بحرانی به رغم کمبودها و مشکلات، خالصانه و بیریا در جهت بهبود وضعیت بیماران تلاش کردند و غالبا به جای این که در آغوش گرم خانواده به سر ببرند، بر بالین مجروحان جنگی، مصدومان و بیماران حاضر شده و از آنان مراقبت کردند.
واژه پرستار به معنای پرستنده؛ غمخوار و حافظ میباشد. و در فرهنگ لاتین پرستار از لغت Nutricious گرفته شده است که به معنای پروردن؛ تغذیه کردن و پرورش دادن است. با توجه به این معنا هرگونه مراقبت و مواظبتی که فرد از فرد دیگری اعم از بیمار یا سالم به عمل آورد پرستاری نامیده میشود.
آنگاه که رنج و درد بر کالبد انسان حملهور گشت و سلامت وی را پایان داد، پرستاری به وجود آمد؛ یعنی از زمان پیدایش بشر، این حرفه مقدس بر عرصه گیتی نمایان شده است. در مسیر تاریخ، پرستاری همپای پزشکی در خدمت انسانها بوده است و به تدریج، این دو در قالب علم پیشرفت نمودهاند و در زمانهای بحرانی، مانند حوادث طبیعی و جنگها، خدمات شایان توجهی انجام دادهاند.
پرستاری در فرهنگ اسلامی:
در فرهنگ اسلامی و تعابیر قرآنی، آن هنگام که پرستار برای یاری انسان نیازمندی تلاش میکند و نیازهایش را برمی آورد، مثل آن است که او را از مرگ رهایی بخشیده و بدین کار، موجبات خرسندی خداوند را فراهم کرده است؛ زیرا پرستاری که با تلاش خویش جان مجروح یا بیمار ناتوانی را نجات میدهد و برای بهبودی وی فعالیت میکند، به یقین او را زنده کرده است و هر که فردی را زنده کند و به جامعه پر تلاش انسانها باز گرداند، مثل آن است که خدمتی شایان به همه مردمان کرده است. قرآن کریم در آیه 32 سوره مائده در این باره میفرماید: "و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است.
باید تاریخ پرستاری در اسلام را از پرستاری حضرت فاطمه علیهاالسلام دانست. حضرت زهرا علیهاالسلام در جنگ احد از پدر بزرگوارش پرستاری نمود و با چهارده تن از زنان مسلمان از زخمیها پرستاری کردند.
پیامبر گرامی نیز در این زمینه میفرماید: هر کس برای برآوردن نیاز بیماری بکوشد چه آن را برآورده سازد و چه نسازد، از گناهانش پاک میشود مانند روزی که از مادر زاده شده است.
پرستاری از مجروحان و کمک به ناتوانان، در فطرت و نهاد هر انسانی وجود دارد که حاکی از اهمیت آن در زندگی اجتماعی است. سیره رهبران الهی نیز همواره بر این بوده که در میدان انجام کارهای پسندیده، گوی سبقت را از همه انسانها بربایند و انسان کامل عصر خویش و الگو برای آیندگان باشند تا بدین ترتیب، بزرگترین مشوق انسانها در عمل به نیکیها گردند. یکی از کارهای نیک ،" پرستاری" از بیماران است و رهبران الهی نیز بدان همت میگماردند.
پرستاری در اسلام:
آغاز پرستاری در اسلام با شروع جنگهای مسلمین و جهاد بوده است. در این جنگها؛ هم بانوان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و هم سائر زنان مسلمان در خدمت پرستاری سهیم بودند. و باید تاریخ پرستاری در اسلام را از پرستاری حضرت فاطمه علیهاالسلام دانست. حضرت زهرا علیهاالسلام در جنگ احد از پدر بزرگوارش پرستاری نمود و با چهارده تن از زنان مسلمان از زخمیها پرستاری کردند.
دیگر پرستاران صدر اسلام عبارتند از: ام عماره(انیسه)؛ میمونه؛ رفیده؛ ام سلمه؛ ام عطیه و حضرت زینب کبرا علیهااسلام که از پنج امام در زمانهای مختلف پرستاری نمود.
زینب نقش نگهدارى از قیام خون بار حسینى را بر عهده داشت که قطعا اگر او این بار را بر دوش نمىگرفت، خون سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین صلوات الله علیه پایمال مىشد و بسیار دشوار بود که نهضت ابىعبدالله علیه السلام به مردم اعلام و ابلاغ گردد و شاید بدون اسارت خاندان رسول الله و پیشتازى عقیله بنىهاشم علیهاالسلام در رسوا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مقدمه :
تاریخ معماری ایران به دو بخش اصلی ، معماری قبل و بعد از اسلام تقسیم می شود. دین اسلام که در حدود 1400 سال پیش در ایران مستقر شد با توجه به جهان بینی خاص خود آثار معماری بعد از اسلام ایران را تحت تاثیر قرار داد و به آن کیفیت جدیدی بخشید ، با این حال پیوند محکمی بین این دو بخش معماری ایران وجود دارد.
هر دو بخش معماری ایران، چه بخش قبل از اسلام که دو دوره درخشان طولانی و چندین صد ساله هخامنشی و ساسانی را در بر می گیرد و چه بخش بعد از اسلام که حداقل تا زمان صفوی ، یعنی در یک دوره هزار ساله ، سیر تکاملی مستمری داشته است، از قسمت های مهم تاریخ معماری جهان به حساب می آیند .
چکیده :
ایران دارای میراث بزرگ معماری جهان است. از کهن ترین بنای مهم معماری ایران یعنی زیگورات چغازنبیل که در حدود 1250 سال قبل از میلاد مسیح بنا شده است تا بناهای دوره معاصر ایران ، تاریخی بیش از 3 هزار سال را در بر می گیرد . در تمامی این زمان طولانی یک جریان قوی و مهم معماری در این کشور وجود داشته است و به جرات می توان گفت که در تمامی دوره های تحول تاریخ معماری تا آستانه معماری معاصر، آثار زیادی در گوشه و کنار این سرزمین کهن وجود دارد که سهم بزرگی را در شکل دادن و پیشبرد جریان معماری جهان به عهده داشته اند.
در این مقاله به بررسی بیشتر معماری قبل از اسلام می پردازیم .
معماری ایران قبل از اسلام
معماری ایلام قدیم:
تا پیش از آمدن مادها و پارسها تا حدود یک هزار سال پیش از میلاد ، تاریخ سرزمین ایران به تقریب منحصر به تاریخ ایلام بوده است.
تنها اطلاع ما از معماری (به ویژه شکل معابد) از نقش مهرهایی است که از دوران اولیه ی ایلام به جای مانده و آن یک نقش برجسته مربوط به نینوا در آشوری متاخر است در این نقش برجسته معبدی به صورت یک بنای مربع مستطیل بلند بر یک شالوده ی ایوان دار نشان داده شده، نمای جلوی دارای روزنه هایی بوده است. در قسمت پشت ممکن است پله هایی برای دسترسی به معبد وجود داشته است. در نمای آن دو چهار چوب در بلند دیده می شود که در سمت چپی را یک پرده ی نی ایی آنرا از نور آفتاب محافظت می کند. احتمالاً مدخل ورودی بوده است و در سمت راست شاید نمایی از یک در بوده است جالبترین ویژگی معماری این معبد سه شاخ بزرگ است که در دو طرف دیوارهای معبد نصب شده است و این ما را به یکی از عجایب ساختمان معابد ایلامی متوجه می سازد.
زیگورات چغارنبیل
آثار باستانی چغازنبیل در دشت خوزستان و در فاصله حدود سی کیلومتر در جنوب شرقی شهر شوش در کرانه ی غربی رودخانه دز واقع شده است این آثار شامل زیگورات یا معبد عقلیمی است که به وسیله ی او نقاش گال پادشاه مقتدر ایلامی برای خدای اینشوشیناک در حدود 1265 ق.م ساخته شده است.
زیگورات چغازنبیل کهن ترین اثر معماری ایرانی می باشد که دارای ابعاد و خصوصیات خیره کننده است و با اهرام مصر برابری می کند.
معماری ماد:
در حدود هزاره ی اول پیش از میلاد بود که گروههایی از اقوام آریایی به ایران مهاجرت کردند. مادها در سده ی هفتم پیش از میلاد به رهبری خشتریته (خراآورت) نخستین پادشاهی خود، پس از ایلامیها در این سرزمین بنیاد گذاشتند.
بررسی هنر معماری ماد با کمبود مدارک موجود، کاری سهل و آسان نیست، قطعاً مادها هم مانند اسلاف خویش برخوردار از آثار معماری قابل بحثی بوده اند موید این مطب آثار بدست آمده از کاوش های اخیر باستان شناسی تپه هگمتانه و همچنین معماری صخره ای است که از آنها به جای مانده است.
بر همین اساس معماری مادی شامل دو بخش می باشد:
الف) معماری صخره ای
ب) معماری معمولی
معماری صخره ای : ایجاد حفره و وسعت دادن آن، فضای مورد احتیاج مثلاً خانه یا آرامگاهی ایجاد شود. حاصل این عمل مبارزه جویانه ی انسان با کوه و صخره را که برای دستیابی به فضایی استوار و ماندگار انجام می شود، معماری صخره ای می نامیم. به عبارت دیگر معماری صخره ای از مصالح آزاد و معمولی ساختمان به وجود نمی آید بلکه از صخره ای طبیعی است و در جهت عکس معماری آزاد و معمولی عمل می کند آثار معماری صخره ای مادها اکثراً در نواحی غرب ایران (کردستان – آذربایجان غربی- کرمانشاه و همچنین در بخشی از خاک عراق (کردستان عراق) پراکنده است و اغلب جنبه ی مذهبی دارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مسجد کبود تبریز، فیروزهی اسلام
بنای تاریخی ـ مذهبی مسجد کبود از آثار ارزشمند دوره قراقویونلو میباشد که به دستور جهانشاه که شهر تبریز را پایتخت خود قرار داده بود و به سرکاری عزالدین قاپوچی بنا گردیده و با استناد به کتیبه برجسته سردرب به سال 870ه.ق ساختمان آن به اتمام رسیده است. نام این مسجد به لهجه محلی، «گوی مسجد» است.
بنای اصلی در مقام مسجد مقبره، دارای صحن وسیعی بوده که در آن مجموعهای از ساختمانها از جمله مدرسه و حمام و خانقاه و کتابخانه ساخته شده بود که متاسفانه آثاری از آنها بجای نمانده است.
خصوصیت بارز و شهرت وافر مسجد کبود با معماری ویژه تلفیقی و اعجابانگیز آن بیشتر به خاطر کاشیکاری معرق و تلفیق آجر و کاشی، آجری نقوش پرکار و در حد اعجاز آن میباشد که زینتبخش سطوح داخلی و خارجی بنا بوده است. در متن کتیبه برجسته سردرب باشکوه و پرنقش و نگار آن، عمارت مظفریه و نیز نام نعمت «الله بن محمود البواب»، خطاط و احتمالاً طراح نقوش که از هنرمندان برجسته خوشنویسی آذربایجان بوده، درج شده است.
چنین تصور میشود که ساختمان مسجد کبود به مثابه یادمانی از پیروزیهای جهانشاه برپا گردیده است، به طوری که در این خصوص میتوان به سوره فتح که به صورت کامل و به شکل برجسته، زینتبخش دورتادور بالای شبستان بزرگ میباشد، اشاره نمود. نام جهانشاه در کتیبه بالای درب ورودی نقش بسته که قبلاً روکش طلایی داشته است.
مسجد کبود دارای دو مناره باریک و بلند در منتهی الیه شرق و غرب ضلع شمالی بوده است. در پشت درب ورودی به شبستان بزرگ، یک بیت شعر فارسی به خط ثلث نوشته شده بدین مضمون:
کردار بیار و گرد گفتار مگرد چون کرده شود، کار بگویید که که کرد
بنای این مسجد بسیار عالی، نمای آن که پنجاه قدم ارتفاع دارد، هشت پله از سطح زمین اطراف کرسی دارد و از خارج دیوارهای آن همه از کاشی اعلی به رنگهای مختلف پوشیده شده است. از طرف داخل با نقش و نگارهای زیبا به سبک معماری اعراب و کلمات بسیار به خط عربی از طلا و لاجورد زینت یافته است. از دو طرف بنا دو مناره با برج خیلی بلند، اما کمقطر ساختهاند و در میان آنها راهپله تعبیه شده است که بالا میرود و سطح ظاهر منارها هم کاشی است و این آجرهای منقش براق زینت معمولی است که در ایران ابنیه را بدان میآرایند.
درب مسجد چهار پا بیشتر عرض ندارد و در وسط یک تخته سنگ سفید شفافی تراشیده شده که بیست و چهار پا طول، یعنی ارتفاع و دوازده پا عرض آن سنگ است و در میان سطح داخلی آن نمای بزرگ مسجد خیلی زیبا و عظیم به نظر میآید، از راهرو و مسجد داخل گنبد میشود که سی و شس قدم قطر آن است. این گنبد از طرف داخل روی دوازده مجردی بنا شده که شانزده مجردی هم از خارج تکیهگاه آن است و این مجردیها خیلی بلند و شش پای مکعب حجم آنها است، در پایین ستونهای سکویی از مرمر سفید ساخته شده که زیر آن خالی و خانه خانه است، برای اینکه کفشها را هنگام داخل شدن به مسجد میکنند و در آن حفرهها بگذارند.
این گنبد از طرف داخل با آجرهای کوچک مربع از کاشیهای الوان مختلف گل و بوتهدار موزاییک شده که در میان آنها به تناسب جملات و آیات عربی گنجانیده و به قدری خوب به هم اتصال دادهاند که گویا یک پرده نقاشی است که تمام با درجه و پرگار ساخته شده است. از این گنبد داخل یک گنبد کوچکتری میشود که خیلی قشنگتر از اولی است: در عمق آن از سنگ مرمر شفاف سفید چیزی ساخته شده که شباهت به دری که باز نمیشود، دارد.
این گنبد مجردی ندارد، اما ازارهی آن به قدر هشت پا ارتفاع از سنگ مرمر سفید است و سنگها به عرض و طولی است که مایه تعجب و حیرت است. تمام این گنبد از مینای بنفشه رنگ است که روی آن اقسام گلهای صاف نقاشی شده، سطح خارجی هر دو گنبد هم از همین کاشیها است، ولی نقاشی آنها برجسته میباشد. روی گنبد اولی گلهای سفید روی زمینهی سبز و گنبد دومی ستارههای سفید روی زمینه سیاه نقش شده و همه این رنگها به بیننده لذت و فرح میدهند.
نزدیک درب ورودی که از گنبد بزرگ داخل گنبد کوچک میشوند، طرف چپ منبری از چوب گردو به دیوار تکیه دادهاند که نجاری آن تعریفی نداشت، اما طرف دست راست یک منبر دیگر از همان چوب به دیوار تکیه دادهاند. بالای سر آن سایبانی از همان چوب افراشته و دور محل نشیمن آن از چوب نرده کوچکی ساخته شده و چهارده پله دارد. در سمت جنوب مسجد دو تخته سنگ خیلی بزرگ سفید شفاف که نور خورشید از آن میگذرد، نصب شده است. وقتی آفتاب به آنها میتابد، سرخ رنگ میشود، به طوری که چند لحظه بعد از غروب آفتاب هم میتوان به روشنایی و تلالو آنها مکتوب را قرائت کرد.
شبستان بزرگ را از سه طرف رواقها دربر گرفته و بر بالای آن گنبد دو پوشی به قطر تقریبی 17 متر قرار گرفته است. شبستان کوچک که در حکم مکانی خصوصی و مقبره سلطنتی درنظر گرفته شده بود، در سمت جنوب بنا واقع شده و با قطعات سنگ مرمر ازارهبندی شده بود که آیات قرآنی به خط زیبای ثلث و به صورت برجسته زینتبخش قسمت فوقانی سنگها است.
کاشیکاری آن صرفاً به رنگ لاجوردی و عمدتاً از قطعات شش ضلعی کار شده بود و تمام سطح سقف آن زرنگاتر (نقاشی با آب طلا) و کف شبستانها به احتمال قوی مرمرین بوده است. نقش و نگار نقاشی معرف مسجد شامل گرهبندیهای هندسی، گل و بوته اسلیمی و کتیبههای مختلف که مجموعاً حکایت از زیبایی خارقالعادهای داشته است.