لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
توانمندیهای طبیعی و انسانی روستای برسیان
توانمندیهای هر منطقه تحت کنترل عوامل مختلفی است، توانمندیهای طبیعی را نوع آب وهوا و خاک کنترل می کند و توانمندیهای انسانی را کثرت و میزان سواد و تخصص جمعیت آن منطقه تحت کنترل دارد.
قرارگرفتن روستای برسیان در منطقه حاشیه کویر و تأثیر آب وهوای کویری بر آن و عدم وجود رودخانه ای دائمی( بجز سهمیه کمی از رودخانه زاینده رود) در این مناطق از توانائیهای طبیعی آن کاسته است. ولی با این حال استعداد و توانائی های روستای برسیان را درزمینه کشاورزی و تنها در شاخه زراعت می توان مورد بررسی قرار داد. زیرا بنابر دلایلی چون عدم وجود امکانات فنی و تخصصی و عدم سرمایه گذاری در شاخه های دیگر. کشاورزی در این منطقه تنها در زمینه زراعت و آن هم بصورت سنتی انجام می گیرد.
میزان اراضی قابل کشت در این روستا حدود 1500 هکتار می باشد که تنها سالانه 50 هکتار آن زیر کشت مجدد می رود. و آن هم در صورت وجود آب کافی شیوه کشت اراضی این روستا به علت کمبود نزولات آسمانی قاعدتاً بصورت آبی می باشد. و همه این موارد حکایت از ضعف توانمندیهای این روستا در تنها زمینه مهم فعالیت اقتصادی مردم این روستا یعنی زراعت دارد.
محصولات کشاورزی روستا شامل گندم، جو، ذرت، و به میزان کمی سیفی جات می باشد. باتوجه به نیاز مردم کشور به این محصولات و نیز وجود زمینهای قابل کشت دراین روستا واضح است که می توان با جذب سرمایه های داخلی و ایجاد امکانات تخصصی و تخصیص بودجه های دولتی به میزان کشت این محصولات افزوده و بر توانائیهای کشاورزی این روستا رونق دوچندان داد.
البته در سالهای اخیر طرح های توسعه کشاورزی از جمله اصلاح اساسی شبکه آبرسانی( کانال کشی) فعالیتهای اساسی ترویجی و آموزشی و طرح مشارکت مردمی در این فعالیتها صورت گرفته است.
روستای برسیان از نظر دامداری بر دو نوع تقسیم می شود:
الف) دامداری سنتی: که هر خانه روستایی چند رأس اعم از گوسفند، بز، گاو، گوساله و نیز تعدادی که جنبه اقتصادی مهمی ندارند و تنها جهت رفع مایحتاج ساده و اولیه هر خانوار در روستا از آنها استفاده می شود.
ب) دامداری متمرکز یا صنعتی: که در اطراف روستای برسیان وجود دارد و تعداد آن حدود 10 واحد می باشد. و شامل 2 واحد مرغداری، 2 واحد گاوداری و 6 واحد آن مربوط به پرورش گوسفند است. باید متذکر شد که این دامداریها مربوط به اهالی روستا نبوده و توسط افراد دیگر اداره می شوند. این روستا در سال 1365 دارای 4200 رأس گوسفند و بز و حدود 300 رأس گاو و گوساله بوده که درسال 1375 این تعداد به ترتیب به 4600 و 320 رأس افزایش یافته است. با احتساب موارد فوق در سال 1380 این روستا به دو صورت دارای دام می باشد. اول بصورت انفرادی و سنتی و دوم بصورت صنعتی که مربوط به افراد غیرروستایی است.
سطح کل باغات روستا 140 مترمربع است که بصورت باغچه ای و اطراف جاده اصلی واقع شده است .
توانمندیهای انسانی روستا:
روستای برسیان شامل 485 خانوار می باشد که غالباً به فعالیت در زمینه کشاورزی مشغولیند و در سایر موارد 5 خانوار از کارهای دولتی 100 خانوار از کارگری و حدود 30 خانوار از کار آزاد و خرید و فروش ارتزاق می کنند. جمعیت روستا طبق آخرین سرشماری 1557 نفر می باشد و حدود 25% اهالی هم اکنون بیکار و در جستجوی شغل می باشند.
زنان و دختران غالباً خانه دارند و بخشی از آنها در زمینه هنرهای دستی از جمله قالیبافی فعالیت می کنند.
همانطور که در مقدمه این بخش ذکر شد توامندیهای انسانی هر منطقه متأثر از جمعیت و میزان تخصص وسواد آنان می باشد.
از لحاظ کثرت نیروی جوان روستای برسیان در موقعیت خوبی قرار دارد. ولی بنابر دلایلی چون عدم بروز امکانات آموزشی و تخصصی کافی این نیروی بالقوه به نیروهای فعال و بالفعل و مؤثر در اقتصاد و رونق روستا تبدیل نشده است. جمعیت بی سواد روستا خیلی کم است ولی افراد باسواد نیز تنها در حد دیپلم به تحصیل پرداخته اند.
نسبت جنسی در روستا در سال 1375 از مجموع 795 نفر مرد و 752 نفرزن حدود 9/100 بوده و در سال 1380 از مجموع 787 نفر مرد و 770 نفر زن در حدود 2/102 بوده است.
در مورد سایر توانمندیها در روستای برسیان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
صنایع: در روستای برسیان دو نوع صنعت موجود است:
الف: ساختمان سازی و کارگری ساختمان: که در این روستا تعداد حدود 35 نفر را بخود مشغول داشته است و در ساخت وساز ساختمانهای نوساز روستا و نیز روستاهای اطراف مشغول به فعالیت می باشند.
ب: صنعت قالیبافی: که اکثریت زنان روستایی( اعم از خانه دار، محصل، پیر و جوان) را به خود مشغول نموده و تعداد انها در حدود 344 نفر می باشد و برروی 317 دار قالی فعالیت دارند. دارهای قالی اکثراً بصورت منفک و جداگانه در خانه های روستایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
روابط انسانی
ارتباط چیست: ارتباط از دیدگاههای مختلف دارای معانی متفاوتی می باشد و هر کس با توجه به تجارب و شخصیت خود معنی جدیدی از ارتباط ذر ذهن خود دارد.
مثلاً دانشجویان رشته معارف ارتباط با خدا . دانشجویان کامپیوترو مدیریت استفاده از مدارهای الکتریکی را مد نظر قرار می دهند.
ارتباط به معنی عمومی کردن یا در معرض عموم قرار دادن می باشد یعنی مفهومی از درون فردی برخاسته و به میان دیگران راه یافته، در واقع ارتباطات برخی ار مفاهیم و تفکرات ومعانی و یا پیامها را به دیگران و یا عموم گسترش می دهد و به عبارتی ارتباط یعنی انتقال مفاهیم و انتقال معانی.
ارتباط تسهیم تجارب است یعنی هر موجود زنده آنچه تجارب در درون خود دارد با دیگران در میان می گذارد.
انواع ارتباط: ارتباط اشکال مختلفی دارد به طور کلی ارتباطات به سه دسته تقسیم می شود:
1. ارتباط با خود 2. ارتباط با جمع 3.ارتباط با دیگران
ارتباط با خود: ارتباط با خود در برگیرنده مشکلات درونی یا حل تعارضات درون فرد است. این ارتباط علاوه بر برنامه ریزی برای آینده عملکرد عاطفی و ارزیابی خود و دیگران را مورد توجه قرار می دهد. ارتباط با خود محور اصلی را خود انسان قرار می دهد این ارتباط فقط در خلوت و تنهایی انجام نمی شود بلکه در میان جمع و در هر حالتی انجام می شود.
ارتباط با جمع: این ارتباط فراگرد تفهیم و تفاهم و تسهیم معنی بین یک شخص و انسانهای دیگر حداقل یک نفر می باشد. این ارتباط علاوه مانند ارتباط با خود است به دلایل گوناگون پدید آید. برای حل مسائل و مشکلات خود با دیگران، رفع نیازهای اجتماعی و دلایل دیگر ارتباط با دیگران برقرار می گردد. ارتباط با دیگران در بیشتر موارد به صورت رسمی و به صورت ارتباط چهره به چهره از طریق کلامی و غیر کلامی انجام می گردد. در ارتباط با دیگران همیشه جای پیام دهنده و پیام گیرنده ثابت نخواهد بود و به صورت غیر پیش بینی شده تغییر می یابد.
ارتباط جمعی یا عمومی: در این ارتباط فرد با تعداد دیگری از انسانها ارتباط برقرار می نماید این ارتباط فراگرد تفهیم و تفاهم و تسهیم معنی با جمع کثیزی از انسانهای دیگر است، این ارتباط بیشتر از طریق رسمی با ساختار و برنامه ریزی قابل تشخیص است.فردی سخن می گوید دیگران گوش می دهند مانند کلاس های درس،سخنرانی در جمع، ارتباط جمعی یا عمومی در اکثر موارد بر اساس هدف اطلاعاتی یا متقاعد سازی طرح ریزی می شود یا هدف آن وضعیت تفریحی یا غیره خواهد بود.
ارتباط با رمز یا کد: هر نوع ترتیب و توالی منظم و یک پارچه ای که در بر گیرنده نمادها، کلمات و حروف باشد که به گونه ای اختیاری برای انتقال مفاهیم و یا برای ارتباط به کار گرفته می شود رمز یا کد ارتباطی می گویند.
در ارتباطات دو دسته از رمزها و یا کدها شناسایی شدند: - رمزهای کلامی: که در بر گیرنده کلمات و ترتیب دستئری آنها در به کار گیری آنها می باشد؛ کلمات و دستور هر زبان در حقیقت کد یا رمزهایی است که در جاهای مناسببه کار گرفته شده اند.
- رمزهای غیر کلامی:که در بر گیرنده آن رمزها و کدهایی می باشند که به کلام ارتباط ندارند و به حرکتی مثل حرکات بدنی استفاده از زمان و فضا، لباس، آرایش و صداهایی که به زبان مربوط نیستند بستگی دارد. رمزهای غیر کلامی نباید با رمزهای غیر دهانی اشتباه گرفته شوند چون تمامی رمزهای غیر کلامی، غیر دهانی نیستند؛ مانند بالا و پایین کردن صدا و یا صداهایی مثل آ- اِ- اَ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 46 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موضوع:
ارتباط انسانی دیجیتالیارتباط عبارتست از جریان پویایی که در آن تبادل اطلاعات صورت میگیرد. این جریان میتواند چهره به چهره یا رودررو باشد که آن را ارتباط مستقیم یا میان فرد می نامند.
چالش های مدیریت دیجیتال در عصر ارتباطات
فاوا نیوز - تا همین گذشته نه چندان دور ، مثلا تا دهه پیش بسیاری از اصول و مبانی مدیریت همچنان پایدار و پابرجا بود و تنها رویکردها وشرایط بود که تفاوتهایی در مکاتب مدیریتی ایجاد می نمود. ولی امروزه در عصر دیجیتال چالشهای تند و تازه ای پیش روی مدیران قرار دارد.چالشهایی که ویژگیهای عصر جدید هستند. جهانی شدن ، فن آوری اطلاعات و سرعت تحولات برخی از این چالشها هستند.
اما به نظر میرسد که حاد ترین و بی رحم ترین دست اندازی که گریبان مدیران را گرفته است تغییر تعاریف اصولی باشد. تعاریفی که سالهای سال مبنای عمل و ارزیابی بوده اند.
امروزه تعریف دانش ، ثروت ، و ارزشهای اجتماعی دگرگون شده اند. مدیران سازمانها چگونه با این چالشها برخورد می کنند ؟
در این مقاله به بررسی چالشهای فرا روی سازمان ها و مدیران در فرآیند دیجیتالی شدن می پردازیم.
مقدمه :
می توان دردسر های مدیریت در دهه جاری و پیش رو را به دو بخش تقسیم نمود:نخست : آندسته از مشکلاتی که بی ثباتی ها و سرعت تحولات تحمیل می کنند.دوم : آندسته از مشکلاتی که چارچوب های فکری و دستگاههای ارزشی را متزلزل می سازند.
رابطه پیچیده ای میان درد و درمان در مدیریت عصر حاضر برقرار است. به گونه ای که اثرات جانبی (Side effect) برخی از درمانها به اندازه خود دردها نیازمند توجه هستند. و بسیاری از راهکارها (Solutions) اثرات جانبی وخیمی دارند که خود نیازمند طرح و برنامه ای برای بهبود است. و همه این برنامه ریزی ها در شرایط بی ثبات و غیر قابل پیش بینی با قاطعیت اندک رخ میدهند.در این چکیده قصد آن را داریم تا پاره ای از عمومی ترین و رایج ترین چالشهای فراروی مدیریت عصر حاضر را بررسی کنیم. چالشهایی که تقریبا همه مدیران به نوعی تجربه ای از رویارویی با آن را دارند. و سپس در انتها مدیران را از حیث نحوه پاسخ به فن آوری اطلاعات و بویژه فن آوری اطلاعات دسته بندی می کنیم و صفات هریک را بر می شماریم.
از آنجا که گسترش فن آوری اطلاعات و ارتباطات و در پی آن مدیریت دیجیتالی سازمان ، خود مقوله ای جدید است لذا سوابق تحقیق در این امور محدود به دهه اخیر می باشد. در کشور ما ایران نیز چند سالی است که سازمانها با دو رویکرد کلی به سمت مدیریت دیجیتالی کشیده شده اند.
نخست : برای رهایی از حجم بالای پردازشهای بروکراتیک سازمانیدوم : برای تظاهر به نوگرایی و مدرن بودن .که متاسفانه رویکرد دوم غالب است. این در حالی است که سازمان های قدیمی تر با ساختار کلاسیک به تازگی با رقیب تازه ای روبرو شده اند : سازمانهای مجازی و دیجیتالی. از سوی دیگر مرزها در نوردیده شده اند و تجارت و بازاریابی جهانی(Global Marketing) ، همه کسب و کارهای محلی (Local Business) را در برابر رقبای جهانی قرار داده است.این شرایط که به کلی بیسابقه است ، تعاریف پایه را نیز دستخوش دگرگونی کرده است.شرح :عمده ترین چالشهای مدیریت دیجیتال در سالهای گذشته و پیش رو عبارتند از :1- امنیت2- ثبات3- روابط انسانی4- سرعت
تحولات5- تغییر اصول و تعارف پایه مدیریت
که به شرح مختصری پیرامون هریک از موارد بالا و بررسی اثرات جانبی برنامه های اصلاحی می پردازیم که برای آنها تدارک دیده شده است. 1- امنیت (Security) امنیت اطلاعات و حفاظت از اسرار سازمانی همواره ذهن مدیران را مشغول خود ساخته است. ساخت صندوقهای ایمنی و مکانیزمهای حفاظتی برای نگهداری از اسناد کاغذی ، خود صنعتی گسترده را پدید آورده است. مراقبت از اسناد کاغذی چندان مشکل نیست. اما هرچه این امنیت را بالاتر ببریم هزینه و زمان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
آینده مدیریت منابع انسانی
مقدمه به واسطه تغییر محیط کسب و کار، مدیریت منابع انسانی (HRM) ، نیز لزوماً باید تغییر کند. نظر به ضرورت پاسخگویی به تغییرات، پیش بینی محیط، تغییرات و اتخاذ تصمیمات اثرگذار درخصوص آینده، مدیریت منـــابع انسانی باید تغییر کند. آینده غیرقابل پیش بینی است و مشکل است تعیین کنیم که چه پیش خواهدآمد. از این رو انعطاف پذیری و کسب دانش کافی درجهت پاسخگویی به این عدم قطعیت ها مهم است. درحالی که مدیران منابع انسانی ارتباط خود را با توسعه فناورانه حفظ می کنند، ضروری است موضوعاتی که با نقشهای اصلی پرسنلی آنها مرتبط می شوند را با موضوعات عمومی کاری و اقتصادی ترکیب کنند. لازم به ذکر است که واحدها و مدیران منابع انسانی موفق، تاثیر استراتژیک مهمی بر سازمانهای متبوعشان دارند.
البته، نقشهای اصلی پرسنلی با مهمترین منابع سازمانی، یعنی نیروی کار، مرتبطند. اداره نقشهای مذکور یعنی به کارگماری، انتخاب، انتصاب، آموزش، توسعه و غیره تاثیرات مستقیمی در بــرگشت سرمایه سهامداران و بهره وری دارند. شرکتهای موفق به طور مستمر کارکنان بهره ور را جذب و حفظ می کنند.
موضوعهای پرسنلی در منابع انسانی
اولین نقش پرسنلی مدیران، استخدام کارکنان مناسب است. میزان سهولت این امر به عواملی بستگی دارد. شاید یکی از عوامل عمده، وضعیت بازار کار محلی باشد. در اواخر دهه 1990، نرخ بیکاری درحال تنزل، یک عامل کلیدی محسوب می شد و براین اساس رقابت برای جذب افراد مستعد، بالا بود. مدیران بایستی به سرعت به استخدام افراد مستعد می پرداختند یا درخصوص از دست رفتن نیروی کار مستعد ریسک می کردند. در وضعیت کنونی، این شرایط تغییریافته و یک شرکت ممکن است تعداد زیادی رزومه دریافت کند.
البته، این موضوع مسائل مختلفی را از این حیث که حوزه وسیعتری برای انتخاب به وجود آمده، به همراه خواهد داشت. در این راستا داشتن ساختارها و فرایندهایی مناسب به منظور ارزیابی تجارب و مهارتهای هر متقاضی و حصول اطمینان از انتخاب فرد مناسب از میان جمع کثیری از افراد واجد شرایط، مهم است. (مسمر، 2002). در این مورد فرض می شود که سازمان به فرایندی منظم و ساخت یافته برای شناسایی ویژگیها و مهارتهای موردنیاز مشاغلی متعهد است که درخصوص آنها تصمیم گیری می شود. توجه داشته باشید که در هر دوی این وضعیتها ما به فرایندهای ساخت یافته مراجعه می کنیم.
برخی مدیران تصور می کنند مهارتهای شخصی خاصی دارند که به آنها اجازه می دهد فرد مناسب را برای تصدی شغل موردنظر انتخاب کنند. این افراد تصور می کنند مهارتهای مذکور بر تجربه یا صرفاً احساس درونی آنها مبتنی هستند.
دادن اجازه به چنین مدیرانی درجهت اعمال رفتارهایی با این روشهای ناسالم، غیرعاقلانه یا شاید احمقانه باشد. نقش واحد منابع انسانی تحمیل قوانین در زمینه فرایند انتخاب، هم در ارائه پیشنهاد روشی منصفانه و یکسان برای عموم متقاضیان و هم درجهت حصول اطمینان از انتخاب بهترین فرد برای شغل موردنظر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
آموزش الزامی در بهرهوری نیروی انسانی
چکیده
با توجه به گسترش روزافزون علم و فناوری و همچنین ضرورت به روز شدن عوامل سازمانی، آگاهیها و مهارتهای نیروی انسانی شاغل در سازمانها، توجه به آموزش به معنی تمام فرایندهایی که باعث توسعه فردی و صلاحیتهای لازم در رابطه با شغل مورد نظر در کارکنان میشود، ضروری مینماید که البته این آموزشها بایستی با توجه به یک سیستم منظم و معتبر نیازسنجی آموزشی، برنامهریزی و به اجرا درآید. بسیاری از سازمانها آموزش را هزینه تلقی مینمایند و به همین منظور بودجه اندکی را به امر آموزش نیروی انسانی اختصاص میدهند که این طرز تفکر اشتباه باعث عقبماندگی سازمان از فناوری و دانش روز شده است. آموزش هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری در زمینه تحقق اهداف سازمانی میباشد.
مقدمه
در جهان رقابتی امروزه، بیشک یکی از ابزارهای مهم در ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به اهداف و رسالتهای مورد نظر، برنامهها و رویکردهای نوین آموزش است؛ در این میان، آنچه مقولة تحول را حیات میبخشد و بقای سازمان را نیز تضمین میکند، عنصر «انسان» و «توسعه منابع انسانی» است.
امروزه آموزش به عنوان یکی از روشهای توسعه منابع انسانی سازمانها مطرح میباشد. هر سازمانی به افراد آموزش دیده و باتجربه نیاز دارد تا مأموریت خود را به انجام برساند. پرورش انسانهای زبده و ماهر که از آن به عنوان توسعه منابع انسانی یاد میشود، ضرورت اجتنابناپذیری است که سازمانها برای بقا و پیشرفت در جهان پرتغییر و تحول امروزی سخت بدان نیازمندند؛ به همین دلیل آموزش به عنوان یکی از وظایف اصلی مدیریت منابع انسانی مطرح بوده و همواره در تدوین برنامههای توسعه یا تغییرات سازمانی به عنوان عامل مهم مورد توجه قرار میگیرد. [1]
بسیاری از علمای مدیریت و اقتصاد بر این باورند که در میان انواع سرمایهگذاریهایی که در جهت ارتقای بهرهوری و نهایتاً توسعه اقتصادی و اجتماعی صورت میگیرد، توانمند ساختن نیروی انسانی به عنوان مؤثرترین عنصر دخیل در تحقق تلاشها، مهمترین و پرسودترین رکن توسعه به شمار میرود. آموزش و بهسازی منابع انسانی در عصر کنونی به لحاظ شرایط خاص زمانی، یکی از وظایف اجتنابناپذیر سازمانها و مؤسسات محسوب میشود؛ این مهم اصولاً در غالب برنامههای آموزش مدون و کوتاهمدت یا درازمدت به اجرا در میآید. [2]
در هر صورت به این نکته باید توجه داشت که صرفاً ارائه آموزش در قالب دورهها و برنامههای آموزشی نمیتواند دلیل قانعکنندهای بر بهسازی نیروی انسانی در سازمان باشد، مگر اینکه با انجام یک ارزشیابی دقیق و جامع این موضوع عیناً لمس شود. یک برنامه آموزشی نمیتواند با ارزش و مؤثر قلمداد شود، مگر اینکه یک ارزشیابی جامع و کامل از آن صورت گیرد. مدیران آموزشی نه تنها باید نسبت به یادگیری کارکنان پاسخگو باشند، بلکه باید نسبت به اینکه این دانشها و مهارتها به عملکرد شغلی کارکنان نیز انتقال یافته، پاسخگو باشند. [3]