لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
تجسم و جاودانگى اعمال و مکتسبات انسان
از قرآن کریم و اخبار و روایات پیشوایان دینى چنین استنباط مىشودکه نه تنها انسان باقى است و جاوید مىماند، اعمال و آثار انسان نیز به نحوى ضبط و نگهدارى مىشود و ازبین نمىرود و انسان در نشئه قیامت تمام اعمال و آثار گذشته خود را «مصور» و «مجسم» مىبیند و مشاهده مىکند.اعمالو آثار خوب با صورتهاى بسیار زیبا و جالب و لذت بخش تجسم مىیابند و به صورت کانون لذت و بهجت در مىآیند،و اما آثار بد انسان با صورتهاى بسیار زشت و وحشتزا و مهیب و موذى تجسم مىیابند و به صورت کانون درد و رنج و عذاب در مىآیند (1) .
در اینجا به ذکر سه آیه از قرآنمجید و دو حدیث از رسول اکرم(ص)اکتفا مىکنیم.اما آیات: 1.یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا وما عملت من سوء، تود لو ان بینها و بینه امدا بعیدا (2) .
روزى که انسان هر کار نیک خویش را حاضر شدهمىبیند و همچنین هر کار بد خود را، و دوست مىدارد که اى کاش میان او و کار بدش فاصله زیادى مىبود.
این آیه صراحت دارد که انسان عین این کارهاى نیک خویشرا به صورت مطلوب و محبوب مىبیند و عین کارهاى بد خویش را مصور شده به صورتهایى مىبیند کهسخت از آنها نفرت و وحشت پیدا مىکند و دوست مىدارد از آنها فرار کند یا آنها را ازاو دور کنند اما آنجا جاى فرار و یا جدا کردن عمل انسان از انسان نیست،
.............................................................. 1.راجع به اینکه نعیم و جحیم اخروىچیزى جز صور ملکوتى اعمال نیست رجوع شود به کتاب عدل الهى، بحث معاد. 2.آل عمران/30.
صفحه : 522
صورت تجسم یافته حاضر شده عمل انسان در آنجهان به منزله جزئى از وجود انسان است و جدا شدنى نیست.
2.و وجدوا ما عملوا حاضرا (1) .
هرعملى که در دنیا انجام دادهاند در آنجا حاضر مىبینند.
مفاد این آیه عینا مفاد آیه پیشین است.
3.یومئذ یصدر الناساشتاتا لیروا اعمالهم.فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره.
و من یعمل مثقال ذرة شرا یره (2) .
دراین روز مردم بیرون مىآیند براى آنکه(در نمایشگاه عمل)اعمالشانبه آنها ارائه شود.پس هر کس به وزن یک ذره کار خیر انجام دهد آن را در قیامت مىبیندو هر کس که به وزن یک ذره کار بد انجام دهد نیز آن را در آنجا مىبیند.
انسان باقى و جاوید است.اعمال و آثار انسان نیز باقى و مضبوطو جاوید است و انسان در جهان دیگر با اعمال و اخلاق و مکتسبات خود در این دنیا زندگى مىکند.
این مکتسبات و اعمال، سرمایههاى خوب و یا بدو مصاحبان نیک یا زشت همیشگى انسان در جهان جاوید است.
اما حدیثها: 1.گروهى از مسلمانان از راه دور به حضوررسول خدا مشرف شده بودند، ضمن سخنان خود از ایشان تقاضاى یک سلسله اندرز کردند.رسول اکرم چند جمله فرمود که یکى از آنها این است: «از هم اکنون رفیقان و مصاحبان و معاشرانخوبى براى خود در جهان دیگر انتخاب کنید که در آن جهان، همراه و مصاحب زنده هر کس همانا اعمال و رفتارهاى تجسم یافته خود اوست.»(3)
.............................................................. 1.کهف/49. 2.زلزال/6 - 8. 3.[در نسخه دستنویس استاد شهید که براى چاپداده بودند، در اینجا تذکر داده شد که گویا حدیثیا حدیثهاى دیگرى که مورد نظر بوده فراموششده و در ذیل عنوان «حدیثها» فقط یک حدیث آمده است.استاد این تذکر را بجا دانستند و بقیه مطلب را به پشتصفحه(نسخه خطى)ارجاع دادند، ولى افسوس که منافقان تحمل وجود او را نداشتند.]
صفحه : 523
انسان مؤمن به حیات جاویدان، همواره کمال دقت را در اندیشههاو خلق و خوىها و اعمال و رفتار خویش به کار مىبرد، زیرا مىداند که به اینها به چشم یک سلسله امور زودگذرنباید نگاه کرد، اینها همه پیش فرستادههاى انسان به دنیاى دیگر است و در دنیاى دیگر با این سرمایهها باید زندگى کند.
وجوه مشترکو وجوه متفاوت زندگى این جهان و زندگى آن جهان
وجوه مشترک زندگى دنیا و زندگى آخرت این استکه هر دو زندگى، حقیقى و واقعى است، در هر دو زندگى انسان به خود و آنچه به خود تعلق دارد آگاه است، در هر دوزندگى لذت و رنج، سرور و اندوه، سعادت و شقاوت هست.غرایز انسان، اعم از غرایز حیوانى و غرایز ویژه انسان، در هر دو زندگى حکمفرماست.درهر دو زندگى، انسان با بدن و اندام کامل و اعضاء و جوارح زندگى مىکند،در هر دو زندگى فضا و اجرام هست.اما تفاوتهاى اساسى هم در کار است: در اینجا توالد و تناسل و کودکى و جوانى وپیرى و سپس مرگ هست و در آنجا نیست.در اینجا باید کار کرد و تخم پاشید و زمینه مساعد فراهم کرد و در آنجا باید از تخمهاىکاشته شده و زمینههاى مساعد شده در دنیا بهره بردارى کرد.اینجا جاى کار و عمل است و آنجا جاى نتیجهگیرىو حساب پس دادن.در اینجا امکان تغییر سرنوشت از طرف خود انسان به وسیله تغییر مسیر حرکت و جهت عمل هست و درآنجا نیست.در اینجا حیات آمیخته است با موت، هر حیاتى توام است با مادهاى که فاقد حیات است و بعلاوه از مرده زنده بیرون مىآیدو از زنده مرده، چنانکه ماده بىجان در شرایط خاص تبدیل به جاندار مىشود و جاندار تبدیل به بىجان، ولى درآنجا حیات محض حکمفرماست، ماده و جسم آن جهان نیز جاندار است، زمین و آسمانش جاندار است، باغ و میوهاش مثل اعمالو آثار تجسم یافته انسان جاندار است، آتش و عذابش نیز شاعر و آگاه است. در اینجا اسباب و علل و شرایط خاص
صفحه : 524
زمانى حکمفرماست، حرکت و تکامل وجود دارد، در آنجا فقط ملکوتالهى و اراده الهى ظهور دارد.شعور و آگاهى و به طور مطلق دید و شنید و درک انسان در آن جهان بسىشبیهتر و نیرومندتر است، و به عبارت دیگر، پردهها و حجابها در آن جهان از جلو انسان برداشته شده و انسانبا بینشى دورنگر حقایق را درک مىکند چنانکه قرآن کریم مىفرماید: فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید (1) .
ما پرده را اکنون از تو بر گرفتیم پس دیدهات تیز است.
در اینجا خستگى و دلزدگى و ملال خصوصااز یکنواختى است و انسان حالت گم کردهاى را دارد که در پى گمشده خویش است و به هر چیزى که مىرسد مىپندارد آنرا یافته است و به او دل خوش مىکند اما پس از چندى احساس مىکند که «او» نیست، خسته و دلزده مىگردد و به دنبال چیز دیگرمىرود.این است که در دنیا انسان همیشه طالب چیزى است که ندارد و دلزده از چیزى است که دارد، اما در جهانآخرت به حکم آنکه به آنچه در اعماق فطرت و شعور شخصى خود دلبستگى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 102
انسان و مادیگری
تألیف : سید محمد قطب
ترجمه و توضیحات: سید هادی خسروشاهی
فهرست
یادداشتی بر چاپ جدید
مقدمه چاپ اول
فصل اول ـ مقدمة مؤلف
یادداشتی بر: چاپ سوم
آشنایی با فروید!
فصل دوم ـ نظریة مسیحیت
نظریه مسیحیت
فصل سوم ـ فروید و فرویدیسم
فروید
داروین
وجدان اخلاقی
دین و جامعه
جامعه و اخلاق
اگزیستانسیالیسم!
فصل چهارم ـ پراگماتیسم و تجربیها
تجربیها
تجربیها چه میگویند؟
فصل پنجم ـ ماتریالیسم و کمونیستها
کمونیستها!
انسان مادی
دترمینیسم اقتصادی
نهضت جهانی اسلام
فصل ششم ـ نظریة اسلام
نظریه اسلام
تفاوت اسلام و مسیحیت
اسلام و واقعیت وجود بشر
امتیازات اسلام بر قوانین بشری
اراده یا تنها امتیاز بشر
راههای مبارزه با نفس
نمونههای ممتاز
فصل هفتم ـ فرد و جامعه
فرد و جامعه
مقررات اجتماعی
تعادل میان فرد و جامعه
فصل هشتم ـ جرم و کیفر
جرم و کیفر
جرایم در نظام اسلامی
مقررات کیفری اسلام
فصل نهم ـ مسائل جنسی
مسایل جنسی
زن و مرد و سرنوشت انسانی
تمایل جنسی و اسلام
مساوات در خانواده
فصل دهم ـ ارزشهای برتر
ارزشهای برتر
تهذیب اخلاق!
... «الانسان بین المادیة و الاسلام» یکی از عمیقترین کتابهای استاد «محمّد قطب» در تحلیل و بررسی دیدگاههای«فروید» درباره روانکاوی است... «محمّد قطب» در کتابهای دیگری، از جمله «دراسات فیالنفس الانسانیة» و:«فیالنفس و المجتمع» بحثهای جالب دیگری در زمینههای روانشناسی و روانکاوی از دیدگاه اسلام دارد، ولی اینکتاب، ویژه نقد و بررسی تئوریهای «فروید» و همباوران او، و ارائه بینش اسلامی در این زمینه است.
قسمت عمده کتاب را، نگارنده در سال 1348 ـ بیست سال پیش ـ ترجمه کرد، که چندین بار بعنوان جلد اول کتاب،توسط موسسه انتشاراتی «دارلعلم» قم چاپ و منتشر گردید و با پیروزی انقلاباسلامی، و اشتغال به اموری چون:نمایندگی حضرت امام قدس سره در وزارت ارشاد اسلامی و سپس مأموریت پنج ساله در خارج از کشور ــ واتیکان ــاز تکمیل این کتاب و آثار ناقص و ناتمام دیگر بازماندم تا آتکه همکاری با «هیئت علمی دفتر نشر فرهنگ اسلامی» ازنو ما را به «دنیای کتاب»! بازگردانید و دریغم آمد که کتابهایی از این قبیل، همچنان زندانی چاپهای بیست سال قبلباشند و فراموش شده در گوشهای بمانند! و در اختیار نسل جوان مسلمان ایران قرار نگیرند...
***
... تصویب اقدام به چاپ: «مجموعه آثار شهید سیّدقطب» و «استاد محمّد قطب» ــ که به زبان فارسی درآمدهاند ــمشوق اقدام به تجدید نظر و تکمیل این کتابها گردید و اکنون بیاری خدا، این چاپ از کتاب: «انسان بین مادیگری واسلام» با تجدید نظر کلی و اضافات، در اختیار علاقمندان قرار میگیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
سدها واثرات تخریبی آن برروی محیط زیست و انسان
چکیده:
از زمان های بسیار کهن تا به امروز احداث سد به عنوان یک راه حل منطقی و مناسب برای تامین آب جهت مصارف کشاورزی ، صنعت و شرب ، کنرل سیلاب ، تولید انرژی از نوع برقابی ، کنترل کیفی ، وغیره شناخته شده است . عملکرد این سازه های آبی به صورت اثرات اجتماعی ـ اقتصادی و اکولوژیکی به صور گوناگون ازجمله تولید غذا ، تامین انرژی ، جلوگیری از خطرات سیل و خسارات مالی و جانی ناشی از آن ، آشکار گردیده و در نهایت این منابع آبی موجب توسعه و ارتقای سطح زندگی جوامع بشری گردیده اند .
همانطور که می دانیم اگر در ساخت یک سد تمامی عوامل در جهت مثبت عمل نمایند ، این انتظارات به طور مشخص در قالب اهداف (( احداث سد )) گنجانیده شده است . در مناسب ترین حالت ، بدون تغییرات اکولوژیکی شگرف که منجر به انهدام و تخریب سیستم اکولوژیک گردد ، احداث سد مزایای بی شماری به همراه خواهد داشت .
در حالیکه ساخت و بهره برداری از هزاران سد که در طی 50 سال گذشته احداث شده اند نشان می دهد که طرح اینگونه منابع ذخیره آب همواره با موفقیت همراه نبوده و در پاره ای از مواقع موانع و مشکلاتی بروز نموده که اهداف اصلی از ساخت سد را به خطر انداخته است .
در مواردی به اهداف ساخت سد مانند : تامین آب ، تولید انرژی و غیره نیز دست می یابیم ، اما این سازه های آبی و دریاچه های آنها در هنگام ساخت و بهره برداری تغییرات نامناسب فیزیکی ، شیمیایی ، بیولوژیکی ، بهداشتی و نهایتا تغییرات شدید اکولوژیکی را در اقصی نقاط جهان پدید آورده اند .درین مطالعه سعی گردیده که ناهنجاریهای سد های معروف جهان از نظر زیست محیطی مورد بررسی قرار گیرد
واژه های کلیدی: سد ، محیط زیست ، ،تخریب محیط،انسان ناهنجاریهی زیست محیطی
مقدمه:
احداث سدهای ناموفق در گوشه و کنار جهان و پیامدهای ناخوشایند زیست محیطی آنها ، موجب گردیده که تجدید نظر کلی در مورد (( توسعه )) و (( اکولوژی )) به عمل آید و (( توسعه پایدار )) به عنوان مبنایی برای ارزیابی مسائل زیست محیطی مطرح گردد.
ازسوی دیگر ، استفاده از تجربه طرحهایی که تاکنون به انجام رسیده ، با همه موفقیتها ، مزایا و منافع و یا ناکامیها ، تخریبها و نابسامانیها ، می تواند چراغ راه آینده طراحان چنین سازه هایی باشد ، تا در هنگام طرح و احداث سد و در مدیریت برنامه ریزی اجرای آن ، همواره به صورت زنگ خطری در جهت بهتر و مناسب تر نمودن طراحی و انتخاب راهها و روشهای مناسب تر ساخت و اعمال برنامه ریزی و بهره برداری مناسب از آب ، کمک و یاری نماید . اگر روزی سد جاجرود تخریب شود چه بلایی به سر مردم ورامین خواهد آمد. در زیر به مسایل کلی زیست محیطی بعضی از سدها در نواحی مختلف جهان اشاره می گردد.
ناهنجاری های زیست محیطی سد ها در جهان:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
آسیب شناسی اندیشه انسان امروز
ه
برگی از تاریخ :
(هیتلر و پایان قدرت فاشیسم):
سال 43 سال عقب نشینی آلمان در جبهه شرق بود.
فاشیسم در ایتالیا در ماه جولای سال 43 به زانو درآمده و موسولینی (رهبر ایتالیا) بعد از 21 سال حکومت استعفا داد. دولت بعدی ابتدا اعلام بیطرفی کرد. اما فشار آمریکا از یک سو و اقدام آلمان در عملیات چریکی برای نجات موسولینی از بند، از سوی دیگر، ایتالیاییها را به حمایت از متفقین مجبور کرد تا دشمنی به دشمنان هیتلر اضافه شود. اما همچنان سربازان آلمانی شمال ایتالیا را در دست داشتند. از ابتدای سال 44 حدود 6 ماه جنگ بین آلمان و متفقین در ایتالیا ادامه یافت تا اینکه ارتش هیتلر مجبور به عقل نشینی کامل گشت.
هماهنگی عجیب شوروی، انگلیس و آمریکا و امضای قرارداد ملل متحد دیگر مشکل هیتلر بود.
چرچیل نخست وزیر بریتانیا در نطقی در پارلمان در سال 41 گفت "اختلافات تئوریک من و استالین به جای خود اما از امروز تا پایان جنگ، دشمن مشترک انگلیس و شوروی، فقط هیتلر است. جنگ ما با کمونیسم بماند برای بعد"
در سال 44 اوضاع بد آلمان غیر قابل تصور بود. نیمی از نیروی زمینی در جبهه شرق، نیمی در ایتالیا. نیروی دریایی در کانال مانش (انگلستان) و دریای شمال. ضمن اینکه نهضتهای مقاومت در کشورهای مختلف بخصوص فرانسه و بلژیک بر مشکلات هیتلر افزوده بود. نیروی هوایی قدرتمند آلمان در این سال شکست خورده و جنگندههای انگلیسی موفق شدند انتقام بمب بارانهای سالهای قبل را گرفته و برلین را بلرزانند.
در ژوئن 1944 آمریکا هم رسما با حمله به سواحل نورماندی فرانسه تحت اشغال، به شکل مستقیم با آلمان رودررو شد. ارتش سرخ در اواخر سال 43 کیف را تصرف کرده و در فوریه 44 به سمت لهستان و رومانی پیشروی کرد. فرانسه، هلند و بلژیک با کمک آمریکا آزاد شده و متفقین از غرب به مرزهای آلمان رسیدند. شوروی هم کشورهای اروپای شرقی را یک به یک نه آزاد بلکه به تصرف خود در آورد. از نظر مردم کشورهای اروپای شرقی یعنی لهستان، بلغارستان، فنلاند، چکوسلواکی، یوگسلاوی و رومانی تفاوتی بین فاشیسم و کمونیسم وجود نداشت اما آنها توان آغاز جنگی دوباره را نداشتند. در اکتبر سال 44 پاریس آزاد شد.
سال 44 سال با خاک یکسان کردن برلین، هامبورگ، کلن، فرانکفورت و سایر شهرهای آلمان بود. و نهایتا زمان حمله نهایی آغاز گشت. از ابتدای سال 45 متفقین وارد خاک آلمان شدند. در ماه مارس شهر کلن با حمله آمریکا سقوط کرد. روسها از شرق، فرانسویها و آمریکائیها از غرب و انگلیسیها از شمال وارد آلمان شده و شهرهای بیدفاع آلمان یکی پس از دیگری تسلیم آنها می شدند. ماه می برابر بود با ورود همزمان چهار نیرو به برلین.
آلمان نازی در هم شکست و هیتلر این اسطوره آرمانخواهی یک روز قبل از سقوط برلین، خودکشی کرد. همانطورکه گفتیم او تمام قدرت خود را فدای ارزشها و آرمانهایش کرد و در نهایت آخرین و عزیزترین ثروت خود یعنی جانش را هم قربانی هدف کرد تا با مردن خود هم درسی برای آیندگان باشد. و بدین شکل به موسیلینی که توسط پارتیزانهای ایتالیایی کشته شده بود پیوست. هرچند بسیاری هیتلر را در کنار جنگطلبها و دیکتاتورهایی مثل ناپلئون، سزارهای روم باستان، هیدکی تویو (نخست وزیر ژاپن)، استالین، ژنرال فرانکو، پینوشه و صدام قراد دادند. اما از دید من حداقل تفاوتی که بین همه اینها با هیتلر وجود داشت آرمان خواهی و ذوب در ایدئولوژی بود. هدفی غیر از قدرتطلبی، جاهطلبی و دشمنی با مردم خود.
مدت کوتاهی بعد از تصرف برلین، روزولت (رئیس جمهور وقت آمریکا) فوت کرده و ترومن جای او را گرفت. ترومن قسم خورد که هر چه سریعتر جنگ را خاتمه داده و آخرین کشور شروع کننده جنگ یعنی ژاپن را از پای درآورد. در طول سال 44 (زمان روزولت) هواپیماهای آمریکا نیمی از توکیو را به تلی از خاک بدل کرده بودند اما هنوز ژاپن حاضر به ترک مخاصمه نبود. بنابراین ترومن که اصلا آدم صبوری نبود تصمیم به انجام کاری گرفت که به تنهایی تمام جنگ را تحت الشعاع قرار داد. او در 6 اکتبر سال 45 هیروشیما یکی از پایگاههای اصلی نظامی ژاپن را با بمب اتمی هدف قرار داده و بیشتر شهر و ساکنانش را نابود کرد. و پس از آن به دولت ژاپن هشدار داد تا کنار رود اما ژاپن تسلیم نشد. دو روز بعد نوبت به ناکازاکی بود که با بمباران هستهای از نقشه حذف شود. تا اینکه ژاپن پیشنهاد تسلیم بدون قید و شرط را پذیرفت و آمریکا به راحتی ژاپن را اشغال نظامی کرد.
در جریان این بمبارانها نیم میلیون نفر کشته شدند که بیشتر آنان را غیر نظامیان تشکیل میدادند. جالب اینجاست که قبلا در جریان بمبارانهای معمولی در سایر شهرهای ژاپن هم نیم میلیون کشته شده بودند. ژاپن در 10 اکتبر تسلیم شده و هیدکی تویو به دار آویخته شد. ترومن میدانست که ژاپن دیر یا زود تسلیم میشود اما بدلایلی این کار باید در همان سال 45 انجام میگرفت. یکی از دلایل این بود که شوروی در حال حرکت به سمت ژاپن بود. اگر آمریکا کمی دیرتر اقدام میکرد احتمالا این کشور توسط استالین فتح شده و مانند کشورهای اروپای شرقی به دام کمونیسم میافتاد. البته جنایت از سوی هرکس که باشد محکوم است اما فراموش نشود که ژاپنیها هم از کوچکترین جنایتی نسبت به کشورهای دیگر بخصوص چینیها و کرهایها دریغ نکردند. ضمن اینکه این ژاپن بود که با حمله به پرل هاربر جنگ را با آمریکا آغاز کرد و میدانیم که عواقب جنگها به عهده شروع کننده جنگ میباشد.
در بحث کشتن غیر نظامی ها هم باز آمریکا به ژاپن در این زمینه پاسخ داد و مقابله به مثل کرد.
ایران هم در جریان جنگ هشت ساله بنابر حکم فقهی مقابله به مثل، مناطق مسکونی عراق را هدف قرار داد.
محکوم کنندگان فاجعه اتمی یادشان باشد که آمریکا با زودتر پایان دادن جنگ به نوعی از جنایت و خونریزی بیشتر جلوگیری کرد و طبق براوردها اگر بمب اتم استفاده نمیشد آمریکا یا شوروی برای اشغال ژاپن میبایست بیش از یک میلیون ژاپنی را میکشتند.
کشورهای پیروز جنگ در همان سال برای ایجاد نظم جهانی و جلوگیری ار شکل گیری چنین حادثهای سازمان ملل متحد را به وجود آوردند. که مرکب از یک مجمع عمومی بود که در آن هر کشوری یک عضو دارد و شورای امنیت با پنج عضو ثابت و شش عضو چرخشی بود. عضویت ثابت و حق وتو پاداشی بود برای آمریکا، شوروی، بریتانیا، فرانسه و چین به عنوان پیروزان جنگ.
هرچند که هم انگلستان هم فرانسه و هم چین میدانند که اگر آمریکا نبود شاید جزو پیروزان نبودند
پس از جنگ از اروپا و آسیا چیزی جز ویرانههایی قحطی زده چیزی باقی نمانده بود فرانسه و انگلیس هرچند اسما جزو پیروزها بودند اما هیچ تفاوتی با آلمان و ایتالیا و ژاپن نداشتند. و فقط این شوروی و آمریکا بودند که مشکل چندانی نداشتند. آنان با تقسیم اروپا به دو قسمت غربی و شرقی و توازن قوا در سازمان ملل گرفته و از لحاظ سیاسی به قدرتهای برتر تبدیل شدند (در حالیکه قبل از جنگ چنین نبود).
از لحاظ نظامی هم قابل مقایسه با کشورهای دیگر نبودند. با فشار کشورهای پیروز، در قانون اساسی کشورهای شروع کننده جنگ به عنوان مجازات و برای جلوگیری از تکرار وقایع، این کشورها حق داشتن ارتش را نداشته و و آمریکا، فرانسه و انگلیس، موظف به حفاظت از آلمان غربی و آمریکا مامور حفاظت از ایتالیا و شوروی موظف به حمایت نظامی از آلمان شرقی شد.
در حال حاضر با توجه به خطر اتمی کره شمالی، آمریکا با استقرار هزاران نیرو در یکی از جزایر ژاپن 60 سال است که این کشور را حفاظت میکند. هرچند پس از وحدت دو آلمان و از بین رفتن خطر کمونیسم. نیروهای بیگانه آلمان و ایتالیا را تخلیه کرده و ارتشهای این کشورها فعال شده است.
پس از جنگ آمریکا با حمایت اقتصادی، سیاسی در مدت زمانی کوتاه نه تنها سه کشور بازنده جنگ را از ویرانگی به کشورهایی توسعه یافته تبدیل کرد. بلکه این کشورها با ورود به گروه 8 (کشورهای صنعتی) خیلی زود به ابرقدرتهایی اقتصادی تبدیل شدند. ژاپن دومین اقتصاد برتر و آلمان سوم است. حمایت آمریکا از کره جنوبی که در جریان جنگ شبه جزیره کره، استقلال یافته بود. باعث شد که این کشور جنگ زده در مدت کوتاهی آرامش و ثبات خود را بازیافته و قادر باشد در سال 1988 مسبقات المپیک را برگزار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
آبراهام مزلو
درباره نیازهای انسان چه می گوید؟
فهرست
مقدمه
نظرات مزلو
نیازهای اولیه
نیازهای جسمانی
نیازهای ایمنی
نیازهای تعلق و محبت
نیاز به احترام
نیاز به تحقق خود
شروط لازم برای ارضای نیازهای اولیه
ویژگیهای دیگر نیازهای اولیه
درجه ثبات سلسله مراتب نیاز
ویژگی فرهنگی و عمومیت نیازها
نقش نیازهای ارضا شده
نقش ارضای نیازهای اولیه در تئوری روان شناختی
خلاصه نظریات مزلو
منابع
مقدمه
در قرن 20 سه نهضت یا انقلاب فکری اساسی رخ داد که چهره علم روانشناسی را دگرگون کرد یکی پیکو آنالیز و دیگری رفتار گرایی و سومی انسان گرایی پیکو آنالیز انسان مخلوق غرایز و کش مکش های درونی است . از نظر رفتار گرایی محیط انسان را می سازد البته طبیعت انسان در اصل خوب و قابل احترام است و در صورتی که محیط به انها اجازه دهد به شکوفایی و براوردن استعداد و گنجایش های درون گرایش دارد . و اما ابراهام مزلو را می توان یکی از موسسین و شاید پرنفوذترین روانشناس انسانگرا در زمان معاصر دانست . او در سال 1908 در امریکا به دنیا امد و در سال 1980 فوت کرد .
او بدع نوع روانشناسی است که سر و کارش با برترین و والاترین آرمانها و استعدادهای ذاتی انسانهاست و در راستای کشف ابعاد حیرت برانگیز درون پرغوغای ادمی همواره به کارست .
انچه مزلو را به درکی نوین از انسان راهبر شد ، پدیده هایی به غایت عاطفی بود :
عشق ، احترام و حسن قبول مسئولیت علاقه ی سرشار از احترام و عاطفه اش به استادانی چون اردشیر فروم کارن هورنای ماکس و رتمالیر او را بر ان داشت تا در ارزوی رسیدن به جو پر جان انان به اوج شکوهمندی که انسان بر عروجش تواناست دست یابد .
روانشناسی کل گرا – انسانگری مزلو بی انکه ما را در هزار توهای ضمیر ناخود اگاه مان سرگردان سازد راه عروج راه فرار وی از مرز های محدود من و راه رهیافت به اوج های پر خلسه ی عرفانی را به ما می نمایاند .
مازلو عقیده دارد که نیازها سلسله مراتبی دارد که بشرح زیر می باشد :
1- نیازهای فیزیولوژی – گرسنگی ، تشنگی ، جنسی
2- نیازهای ایمنی
3- نیاز به دیگران داشتن
4- نیاز به احترام مقام و موقعیت
5- خود شکوفایی
مازلو عقیده دارد که در تکامل شخصیت فرد ابتدا باید نیازهای پائینتر کاروا بشود تا نیازهای عالی تر پیدا شود و ممکن ای ناکامی در ارضای نیاز یک طبقه در شخصیت فرد اثر بگذارد و شخصیت هر فرد را رفتارهای اجتماعی او ریبری می کند.