لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 81
موضوع پروژه :
پروژه ساختمانهای بتنی و فلزی
پانل های سه بعدی 3.D Wall
فهرست مطالب
پانلهای سه بعدی 3D-PANEL
خلاصه تاریخچه
پانلهای سه بعدی چیست و چه کاربردی دارد
انواع پانلهای سه بعدی دیواری
پانلهای سه بعدی دیواری
پانلهای سه بعدی سقفی
خواص پانلهای سه بعدی
موارد استفاده از پانلهای سه بعدی دیواری و سقفی
کاربرد
مزایای سازه های مشبک سه بعدی
نمونه ای از کارهای انجام شده
روشهای اجرائی
شـرح
نحوه استفاده از دیوار سه بعدی
نما سازی روی پانلهای سه بعدی دیواری
نمای دیوارهای بیرونی
نمای دیوارهای داخلی
روش اجرایی پانلهای سه بعدی مشبک
بتن پاشی روی پانلهای مشبک سه بعدی
روش کار گذاری لوله های برق ،تلفن،کلید وپریز
روش کارگداری لوله های آب و فاضلاب
کارگذاری قاب پنجره و چهار چوب فلزی درها
گچ کاری در دیوارهای داخلی و زیر سقف
نما سازی روی پانلهای مشبک
مصالح روی پانلهای مشبک
پانلهای سه بعدی 3D-PANEL
خلاصه تاریخچه
دهها سال استکه صنعت ساختمان سازی درکشورهای پیشرفته د نیا از حالت سنتی خارج گردیده و روند صنعتی بخود گرفته است ، وسعی گردیده که خصوصیات سبکی ،مقاومت ، یکپارچگی ، عایق بودن ، سرعت در نصب ، سهولت در اجرا و . . . رادرمصالح مصرفی بکار گرفته شود.
کشور پهناور ایران با دارا بودن شرایط اقلیمی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی خاص و بالاخص قرار داشتن اکثر نقاط کشور در کمربند زلزله خیز جهانی ( واتفاقات چند ساله اخیر ) و کمبود شدید مسکن بواسطه رشد جمعیت کشور و جوان بودن بافت جمعیت ایران ، لازم و واجب استکه ما هم از مصالح بهینه شده و سیستم صنعتی تولید مسکن استفاده نمائیم .
بیش از چهل سال استکه استفاده از پانلهای سه بعدی در کشورهای صنعتی متداول گردیده و در دهه 50 درایران نیز مطرح
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
گفتار نخست: کلیات
1-1) مقدمه
تامین پایداری سازههای عمرانی در برابر بارهای وارده بر آنها هدف اصلی طراحان و مهندسان عمران میباشد. هنوز هم ساختمانها، پلها و دیگر سازههای ساخت بشر به عنوان سازههایی غیرفعال به لحاظ پایداری تابع جرم و صلبیت خود در برابر بارهای خارجی بوده و توانایی مشخصی برای اینگونه بارها دارند. در چند دهه اخیر به دلایلی چون نرمی زیاد و اجتنابناپذیر سازههای بلند، وجود محدودیتهایی در خصوص میزان لرزش حداکثر به لحاظ آسایش ساکنین، نیاز به ترازهای بالاتر ایمنی در سازههایی با کاربردهای پراهمیت و همینطور ارزش بالای وسایل و تجهیزات داخلی و نصب شده در این سازهها سبب شدهاند که در نظر گرفتن ملاحظاتی ویژه برای سازهها و محدود کردن دامنه لرزش آنها ضرورت یابد. بدین لحاظ روشهای گوناگونی برای محدود کردن پاسخ سازهها به تحریکات خارجی در قالب سیستمهای کنترل غیرفعال (Passive Control) و کنترل نیمه فعال (Semi-Active Control) و کنترل فعال (Active Control) در چند دهه اخیر ابداع و ارائه شده و برخی از آنها عملاً مورد استفاده قرار گرفتهاند.
در حوزه سیستمهای کنترل غیرفعال روشهایی نظیر جدایش لرزهای پی سازه (Base Isolated)، میراگرهای جرمی (TMD)، میراگرهای مایع (TLD) برای نیروی باد و میراگرهایی نظیر میراگرهای اصطکاکی، میراگرهای ویسکوالاستیک (FVD, SVD) و انواع گوناگون دیگر به کار گرفته شدهاند.
در حوزه سیستمهای فعال میتوان به میراگرهای جرمی فعال (AMD)، سیستم کابلهای فعال (AT)، القا کنندههای پالسی (PIC)، سیستمهای با سختی متغیر فعال و .... اشاره نمود که با استفاده از انرژی خارجی قابل بهرهبرداری میباشند.
1-2) بیان موضوع و اهمیت آن
با توجه به محدود بودن میزان عملکرد سیستمهای کنترل غیرفعال در سالهای اخیر، کنترل فعال سازهها به صورت شاخصتری نمود پیدا کرده و مورد توجه پژوهشگران و حتی طراحان قرار گرفته است. ایده کنترل و الگوریتمهای مورد استفاده در آن پیش از آنکه در مهندسی عمران کاربردی شوند در سایر رشتههای مهندسی نظیر برق، مکانیک، هوافضا و الکترونیک کاربرد گستردهای داشته و دارند. هرچند در این رشتهها سیستمهای موردنظر جهت کنترل مشابه موارد موجود در زمینه مهندسی عمران حجیم و با تعداد درجات آزادی بالا نبوده است.
کنترل فعال سازههای عمرانی، به طور کلی شامل دو بخش مکانیزمهای اعمال نیرو و نیز الگوریتمهای مورد نیاز جهت تعیین مقدار نیروی کنترل میباشند. در این راستا، از الگوریتمهای کنترل نسبت به تعیین نیروهای مورد نیاز اقدام و سپس به کنترلکنندهها (Actuators) فرمان اعمال نیرو را میدهد. در کنترل فعال، از الگوریتمهای گوناگونی که دارای دیدگاههای کنترلی متفاوتی میباشند، استفاده میشود. الگوریتمهایی نظیر کنترل بهینه، کنترل بهینه لحظهای (Instantaneous Optimal Control)، جاگذاری قطبی (Pole Assignment)، کنترل فضای مودی (IMSC)، پالس کنترل و الگوریتمهای مقاوم (Robust) مانند ، ، کنترل مود لغزش (Sliding Mode Control) و غیره از جمله الگوریتمهای به کار رفته در کنترل سازه میباشند. هدف نهایی کلیه این روش، کاهش نیروی اعمال شده به سیستم با هدف حفظ عملکرد سیستم کنترل شده است.
با توجه به تعریفهایی که از کنترل فعال توسط آقای یائو (Yao) و سایر پژوهشگران [1] شده است یک سیستم کنترل فعال شامل بخشهای زیر میباشد (شکل 1-1):
شکل (1-1): الگوریتم کلی کنترل فعال سازه
هنگامی که نیروهای کنترل صرفاً بر اساس پاسخ سازهای محاسبه میشوند (حلقه 2) سیستم کنترل، حلقه بسته (Closed–Loop) و هنگامی که نیروهای کنترل صرفاً بر اساس انگیختگی بیرونی محاسبه شود (حلقه 1) سیستم کنترل حلقه باز (Open-Loop) نامیده شده و اگر هر دو حلقه محاسبه نیروهای کنترل به کار گرفته شوند سیستم کنترل حلقه بسته ـ باز (Closed–Open–Loop) نامیده میشود.
از نظر بزرگی، سیستمهای کنترل را میتوان در دو دسته سیستمهای معمولی و سیستمهای بزرگ مقیاس (Large Scale Systems) در نظر گرفت. در سیستمهای معمولی، کنترل سازه به صورت متمرکز مناسب بوده و نیازی به تقسیم سیستم به سیستمهای ریزتر نمیباشد ولی در سیستمهای بزرگ مقیاس نظیر ساختمانهای بلند و حجیم، اندازه سیستم کنترلی و حجم آن در انتقال و جابجایی اطلاعات و فرمانها، به ویژه با توجه به اینکه نیروهای لرزهای در مدت زمان کوتاهی (کمتر از دقیقه) بر سازه وارد میشوند، مشکل ایجاد کرده و تأخیر زمانی قابل توجهی در صدور فرمانها به وجود میآورد. بر این اساس تلاش میشود تا هر بخش از سیستم به صورت مستقل کنترل شود. به هر بخش زیرسیستم گفته شده و یک سیستم متشکل از تعدادمعینی زیرسیستم (Subsystem) خواهد بود.
شیوه ریز کردن یک سیستم به چند زیر سیستم بستگی به طرح سیستم از نظر سازهای، درجات آزادی آن و میزان گستردگی فیزیکی آن دارد. در ادامه در خصوص شیوههای ریز کردن و الگوریتمهای مورد استفاده جهت کنترل هر زیرسیستم بیشتر توضیح داده خواهد شد.
1-3) چارچوب پژوهش
سازههای بلند یکی از انواع سیستمهای سازهای حجیم میباشد که موضوع کنترل نامتمرکز در آن قابل بررسی میباشد. پژوهش حاضر پیرامون امکان نامتمرکز کردن نحوه عمل سیستم کنترل در این نوع سازهها و بررسی پایداری سیستم سازهای و نیز کارایی روش کنترل مورد استفاده تحت اثر تحریکهای مختلف وارده بر سازه بوده و با حالت کنترل متمرکز مقایسه میشود.
1-4) موضوعات بررسی شده در هر گفتار
پیشنهاد رساله دکترای حاضر،شامل پنج گفتار میباشد. در گفتار دوم، الگوریتمهای کنترل متمرکز سازهها و کارهای انجام شده در این زمینه بررسی و مرور میگردند. گفتار سوم نیز بررسی الگوریتمهای کنترل نامتمرکز سازهها و کارهای انجام شده تا کنون را شامل میشود. روشهای ریز کردن سیستمهای سازهای بلند با توجه به نوع سیستم سازهای باربر آنها قابل تعریف بوده و نمیتوان بدون توجه به سیستمهای انتقال بار گرانشی و جانبی طرح کنترل نامتمرکز را پیشنهاد داد. در انتهای این گفتار نیز به بررسی کارهای پژوهشگران در این زمینه پرداخته خواهد شد.
گفتار چهارم به پژوهش پیشنهادی و زمینههای کاری مورد نظر در این رساله میپردازد در این پژوهش الگوریتم پیشنهادی جهت نامتمرکز کردن کنترل سازههای بلند در حالت سه بعدی، به همراه حل یک نمونه مدل سه بعدی دو طبقه ارائه گردیده است. در این گفتار برنامه زمانبندی پژوهش نیز ارائه شده است. گفتار پنجم نیز شامل مراجع و پیوستها میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
حل مساله بار 1-0 چند بعدی توسط سیستمهای P به همراه ورودی و غشاء فعال:
خلاصه:
سیستمهای غشایی از نظر زیستی مدلهای تئوری محاسبه همسو و توزیع شده را فعال میکند. در این مقاله الگوریتم غشایی را نشان میدهیم تا به کمک آن مساله بار 1-0 چند بعدی را در زمانی خطی توسط سیستمهای شناسنده P به همراه ورودی غشاهای فعال که از دو قسمت استفاده میکند، حل کند. این الگوریتم را میتوان اصلاح کرد و از آن برای حل مساله برنامهنویسی عدد صحیح 1-0 عمومی استفاده کرد.
مقدمه:
سیستمهای P، طبقهای از ابزار محاسله همسوی توزیع شده یک نوع بیوشیمی هستند که در [4] معرفی شد و میتوان آن را به عنوان معماری محاسبه کلی دانست که انواع مختلف اشیاء در آن قسمت توسط عملکردهای مختلف پردازش میشوند. از این دیدگاه مطرح میشود که پردازشهای خاصی که در ساختار پیچیده موجودات زنده صورت میگیرد، به صورت محاسباتی درنظر گرفته میشوند.
از زمانی که Gh, Paun آن را مطرح کرد، دانشمندان کامپیوتر و بیولوژیستها این زمینه را با نقطه نظرهای مختلف خود غنیسازی کردهاند. برای انگیزه و جزئیات توضیحات مربوط به مدلهای متفاوت سیستم P لطفاً به [6/4] توجه کنید. تقسیمبندی غشایی (الهام شده از تقسیمات سلولی گفته شده در بیولوژی)، تنها راهی است که برای بدست آوردن فضای کاری ---- در زمان خطی بیشتر و بر اساس حل مسائل مشکل (عموماً مسائل تکمیل شده VP) در زمان چند جملهای (اغلب به صورت خطی) بررسی شده است. جزئیات را میتوان در [4.6.8] ببینید.
اخیراً مسائل کامل PSPACE به این روش مطرح شدند. در گفتگویی غیررسمی، در سیستمهای P به همراه غشاء فعال میتوانیم از 6 نوع قانون استفاده کنیم:
قوانین بازگشت چندگانه؛
قوانین مربوط به حل معرفی اشیاء در غشاءها؛
قوانین مربوط به ارسال اشیاء به بیرون از غشاء؛
قوانین مربطو به حل غشاء؛
قوانین مربوط به تقسیم غشاء اولیه؛
قوانین مربوط به تقسیم غشاء ثانویه.
در [10] Perez-Jimenez، مساله قابل راضی کنندهای را در زمان خطی با توجه به تعداد متغیرها و شروط فرمولگزارهای توسط سیستم تشخیص دهنده P به همراه ورودی و به همراه غشاء فعال 2 قسمتی حل میکند. مساله قابل راضی شدن hard NP نیست، چون الگوریتمهای تقریبی چند جملهای وجود دارد که آن را حل میکند و این نمونهای برای مساله بار 1-0 چند جملهای به حساب نمیآید. در این مقاله به حل مساله بار 1-0 چند بعدی توسط سیستم P توجه کردیم.
مساله اصلی تکمیل NP میباشد و همچنین مساله بار 1-0 چندبعدی به درجه مساله تکمیل NP بستگی دارد. بنابراین این مساله در زمان چندجملهای توسط سیستمهای P با ورودی و با غشاء فعال که از تقسیم 2 استفاده میکند، حل خواهد شد. میتوانیم این نوع محلول را با کمک کاهش مساله بار 1-0 چندبعدی برای مساله راضی شدن بدست آوریم تا آن سیستم P را که به حل مساله راضی شدن در زمان خطی میپردازیم، بکار بریم. همچنان این مساله قابل بحث است که چگونه میتوان مساله NP را به مساله تکمیل شده NP دیگر بوسیله سیستم P ساده کرد.
در این مقاله مستقیماً الگوریتم غشایی را برای حل مساله بار 1-0 چندبعدی در زمان خطی توسط سیستم تشخیص دهنده P به همراه ورودی به همراه غشاء فعال که از تقسیم 2 استفاده میکند، ارائه میدهیم.در اینجا به طرحی از یک محدوده سیستم P توجه میکنیم که مساله بار 1-0 چندبعدی را حل میکند (نه به شکل بررسی رسمی الگورینتم غشایی). همانطور که در بخش 4 گفته شد، استفاده از این الگوریتم اصلاح شده برای حل مساله برنامهنویسی عدد صحیح 1-0 کلی، کار آسانی است.
سیستمهای P در الگوریتم در [5] تقریباً به طور یکسان به شکلی ساخته میشوند که برای هر نمونه از مساله قابل راضی شدن، یک سیستم P شکل میگیرد. در الگوریتم ما مربوط به مساله 0-1 چندبعدی، سیستمهای P به طور یکسان شکل میگیرند. برای همه نمونههایی که یک اندازه هستند، یک سیستم P طراحی میشود.
الگوریتم مربوط به مساله قابل راضی شدن در [5] از سیستم P با قوانین نوع (a)، (f)-(c) استفاده میکند و الگوریتم برای مساله راضی شدن در ]6] از سیستمهای P با قوانین نوع (c)-(a) و (e) استفاده میکند. در اینجا برای حل مساله بار 1-0 چندبعدی از سیستمهای P محدوتر استفاده میکنیم، یعنی سیستم P به همراه قوانین نوع (a)، (c) و (e).
مساله کلاسیک بار مورد خاصی از مساله بار 1-0 چندبعدی با یک بعد میباشد. تقریباٌ میتوان الگوریتم غشایی را برای حل مساله بار کلاسیک [7]درنظر بگیریم. الگوریتم جدید ما نسبت به الگوریتم در [7] مراحل محاسبه کمتری دارد، بویژه در الگوریتم در [7]. 2n+1 مرحله برای مطرح کردن همه assignment متغیرها استفاده میشود، حال آنکه در الگوریتم جدید ما، n+1 مرحله برای تولید کردن همه assignment متغیرها استفاده میشود. در اینجا n تعداد متغیرهاست. در این مفهوم، الگوریتم ما، اصلاح الگوریتم [7] میباشد.
این مقاله به صورت زیر طبقهبندی شده است:
در بخش 2، مفهوم سیستم P سازمان دهنده معرفی میشود که مدل محاسبهای برای حل مساله بار 1-0 چندبعدی بوده و آن را در محاسبه با غشاءها درجه پیچیدگی چندجملهای مینامند.
در بخش 3، برای حل مساله بار 1-0 چندبعدی به کمک سیستمهای P سازمان دهنده با غشاءهای فعال 2 قسمتی، الگوریتم غشایی ارائه میدهد.
در بخش 4، بحث ارائه شده است.
2. سیستم P:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
« تحلیل خطای مرتبه - بهینه تقریب شبه پیوستار تک بعدی »
MATTHEW DOBSON & MITCHEL IUSKIN
چکیده :
ما یک مسئله الگو برای تقریب های شبه پیوستار ایجاد کردیم که امکان تحلیل های ساده و در عین حال هوشمندانه ی دامنه ی همگرایی مرتبه – بهینه را در حدّ پیوستار هم برای تقریب شبه پیوستار بر پایه ی انرژی و هم تقریب شبه پیوستار شبه - غیر موضعی می دهد . به زبان ساده ، این تحلیل محدود بی مورد فعل و انفعالات همسایه – دوم می شود و حمل یک شبکه مرجع یکپارچه گسترش یافته ، خطی شده است . تخمین های خطای مرتبه - بهینه برای تقریب شبه پیوستار شبه غیر موضعی برای همه ی کُرنش ها تا کُرنش حد ( فیران ) پیوستار برای شکست ، ارائه شدند . این تحلیل که بر پایه ی رفتار آشکار خطای جفت شدگی در فصل مشترک اتمی به پیوستار می باشد ، مرتبط است با تحلیل هایی از خطا ها ، بواسطه ی طرح های اتمی و پیوستار با استفاده از پایداری تقریب شبه پیوستار .
لغات کلیدی : شبه پیوستار ، تحلیل خطا ، اتمی به پیوستار .
طبقه بندی موضوعی AMS : 65Z05 , 70C20
مقدمه : روش شبه پیوستار ( QC ) ، تکنیکی است برای گرفتن تقریب ها از مدل های کاملاً اتمی برای صلب های بلورین که مقادیر آزادی ضروری برای محاسبه ی تغییر شکل را تا بدست آمدن درستی مطلوب و [ 6,8,9,14,15,16,17,18,20,21,24,27,30,32 ] کاهش می دهد . روش QC ابتدا درجات ( مقادیر ) اتمی آزادی را با استفاده از تقریب خطی دقیق از تغییرات شکلی اتم ، بر حسب ارقام بسیار کوچکتری از اتم های نمونه ، حذف می کند . این تقریب هنوز به لحاظ محاسباتی ممکن و شدنی نیست زیرا اتم های نزدیک مرزهای عنصر با اتم های عنصرهای مجاور در تعادلند . برای دستیابی به یک روش سودمند ، از چگالی انرژی کرنشی استفاده کردیم که با مدل اتمی برای کرنش یکدست ( قانونِ Cauchy Born ) سازگار است و انرژی اتم ها در یک عنصر از حاصل حجم عنصر و چگالی انرژی کرنش عنصر ، محاسبه شده است . ما در این مقاله دو واریانت QC را تحلیل می کنیم که لانرژی اتمی کل را با استفاده از یک تقریب پیوستار در قسمتی از ماده با نام « منطقه ی پیوستار » ، بطور تقریب بدست می آورد . فرض بر این است که گرادیان تغییر شکل در منطقه ی پیوستار با کندی تغییر می کند و این امر موجب صحّت تقریب پیوستار می گردد . یک مدل اتمی تأکیدی محاسبه پذیرتر برای دامنه ی محاسباتی مورد استفاده قرار گرفته است که نامش « منطقه ی اتمی » است . در این منطقه تمام اتم ها ، اتم های بنیانگر ( نماینده ) هستند ، برای اینکه هیچ محدودیتی در انواع تغییر شکل در منطقه ی اتمی وجود نداشته باشد . برای دسیابی به درستی ، منطقی اتمی باید شامل همه ی مناطق دارای تغییر شکل های بسیار متنوع ، مثل نقص مواد ، باشد . روش های مناسبی که مشخص می کنند چه قسمتی از دامنه باید به منظور دستیابی به درستی مطلوب ، برای منطقه ی اتمی تعیین شوند ، در نظر گرفته شدند . [ 1,2,3,23,24,26 ] . دیگر روش هاغی جفت سازی اتم - پیوستار شکل یافتند و در [ 4,25 ] مورد تحلیل قرار گرفتند . ما در بخش دوم ، یک مسئله ی الگوبرای تقریب های QC ایجاد کردیم و تقریب شبه پیوستار بر پایه ی انرژی ( QCE ) و تقریب شبه – غیر موضعی ( QN1 ) را شرح دادیم . این دو تقریب از یک تقریب غیر پیوستار مشابه استفاده می کنند اما در اینکه چگونه مناطق اتمی و پیوستار را جفت می کنند متفاوتند . ما انرزی های QC مدل خود را از انرژی های QC عمومی با بسط هر تعامل و کشیدن آن به مرحله ی دوم در حدود یک پیکر بندی یکپارپه ، گرفتیم تا بتوانیم تحلیلی ساده امّا روشن گر ارائه دهیم . این مدل به خاطر داشتن عبارات مرتبه اول با یک تقریب هاومونیک ( هماهنگ ) استاندارد فرق می کند . این ها منبع خطای جفت سازی مرتبه ی پیشرو می باشند و نشانگر رفتار در مرتبه ی غیر خطی هستند . ما همچنین ترجیح دادیم برای حفظ سادگی تحلیل ، به تحلیل شرایط مرزی تناوبی بپردازیم . علاوه بر بدست آوردن تقریب های QCE , QNL در بخش 2 ، نتایج پایداری ارائه دهیم که برای بدست آوردن تخمین های خطای مرتبه – بهینه ، از آن استفاده می شود . هدف این مقاله ارائه دادن تحلیل خطا در رابطه با حد پیوستار است ، حدی که در آن فضا گذاری « بین اتمی » و « فعل و انفعالات بین اتمی » به گونه ای سنجه بندی شده اند که انرژی کل ، هم گرا ( متلاقی ) می شود در حالی که تعداد اتم ها در هر واحد طول تا بینهایت افزایش می یابد . خطای بُرش ( کوته ساری ) در اتم ها در فصل مشترک جفت سازی برای QCE , QNL بی ترتیب مرتبه 0 (1) , 0 ( 1/h ) است و این در حالی است که h فضای بین اتمی است . این مرتبه ، پایینتر است از مرتبه خطای برش چه در منطقه ی اتمی چه منطقه پیوستار که ( O ( h می باشد. نشان می دهیم که خطای جفت سازی مطابق ، نیز بستگی دارد به « جمع » خطای حذف در اتم ها ، در فصل مشترک جفت سازی اتمی به پیوستار و وقتی خطای برش ( کوته سازی ) در فصل مشترک جمع بسته می شود ، این جمع بواسطه ی لغو عبارات « پایین ترین مرتبه » ، مرتبه بالاتر O ( h ) را دارد . در بخش 3 ، خطای « برش » برای تقریب QCE را به دو بخش تقسیم می کنیم : یک بخش آن بواسطه ی تقریب زدن حد پیوستار با استفاده از تفاضل های محدود . مرتبه ی دوم ( قاعد ه ی 5 منطقه در یک منطقه ی اتمی و قانون 3 نقطه در منطقه پیوستار ) و بخش دیگر – بخش مرتبه ی پایین تر – با جفت سازی مناطق اتمی و پیوستار . نتایج « پایدار»مان از تقریب QCE و تخمین ( O ( h مان را برای خطای مجزاسازیِ از تقریب کردن حد پیوستار بااستفاده از تفاوت های محدود مرتبه دوم ، یکی کردیم تا یک پیوند ( مقید ) مرتبه ی بهینه برای حصول به این خطا ، ارائه دهیم . پس توانستیم تصویر روشنی از خطای جفت سازی بدست آوریم و مشاهده کنیم که خطای جفت سازی در حد O ( h ) در نُرم گُسسته L و میزان ( دامنه )/ p ) O ( h در نُرم های W برای ∞1≤ P≤ تلاقی می یابد . با ترکیب کردن دو کران های خطا توانستیم به یک تحلیل کلّی همگرایی برای QCE با د امنه ی O ( h ) در نُرم L و دامنه ی (/P O ( h در نُرم های W دست یابیم . پس علی رغم . خطای برش O ( 1/h ) در نُرم - حداکثر ، دیدیم که جابجایی هنوز در محدوده ی پیوستار تلاقی می کند . تحقیقی مرتبط با این امر نیز نشان داد که خطا در نُرم W برای روش QCE ، O ( 1 ) است ، روشی که برای مسئله ای بکار رفت با تعاملات یا فعل و انفعالات هماهنگ و شرایط مرزی Dirichiet . تحلیل ما پتانسیل های بین اتمی کلی تری و طبقه بزرگ تری از کرنش ها را در خود جای می دهد .همچنین متذکر می شویم که اخیراً نتایج « پایداری » شدیدی را در [ 12 ] ارائه دادیم که نشان می دهند تقریب QCE برای همه ی کرنش ها تا کرنش حدّ پیوستار برای شکست ثابت نیست . ما در بخش 4 تحلیلی از مورد QNL ارائه می دهیم . در اینجا نشان می دهیم که مرتبه تثبیت یافته ی درستی در فصل مشترک جفت سازی ( واسط جفت سازی ) در راستای برقراری تعادل به مرتبه خطای گسسته سازی خدمت می کند و ما متعاقباً قادریم تخمین های خطا ی بهینه بلند مرتبه تری برای تقریب QNL نسبت به تقر یب QCE ارائه دهیم . نشان می دهیم که اکنون جابجایی در دامنه ی ( O ( h در نُرم گسسته L و دامنه ی ( O(h در نُرم های W – که h فضای بین اتمی است – تلاقی پیدا می کند . ans , Ming2 به تخمین های O(h) در نُرم W برای پتانسیل Lennard – Jones و برای کرنش هایی که محدودند به پیوستن و دورماندن از کرنش حد پیوستار برای شکست ، دست یافتند . ما تخمین های خطای QNL مرتبه بهینه برای نُرم های گسسته W و L برای پتانسیل های بین اتمی عمومی تر و برای همه ی کرنش ها تا کرنش حد پیوستار برای شکست را ، که اعتبار تئوریک به کاربرد روش QNL برای حرکت نقص می بخشد ، بدست آوردیم . بنابراین QNL بهره ای دو گانه از یک" دامنه ی بالاتر مرتبه کامل " از همگرایی در نُرم جابجایی W می برد و آن اینست که این هم گرایی زمانی ثابت می شود که اطراف هر کرنش یکپارچه ای تا حد شکست پیوستار گسترش می یابد . این مقاله ، تحلیل ما از تأثیر مدل " اتمی به پیوستار " را بسط می دهد ، به خطای کل تقریب QCE پرداخته و نیروی خارجی را نیز شامل می شود . تحلیل خطا با توجه به جفت سازی همکنشگرانه ، را در این مقاله بسط دادیم تا خمیدگی میدان کرنش و تقریب QNL را در آن بگنجانیم . ایجاد عبارات خطای همکنشگرانه نشان می دهد که تخمین های خطا از مرتبه بهینه هستند ؛ بویژه ، انتخاب f = o در مورد QCE و انتخاب یک راه حل همراه با خمیدگی " ناصفر " در فصل مشترک در QNL مطابق است با دامنه های همگرایی . این مقاله دو شیوه ی QC متفاوت که در مهندسی و ریاضیات تکامل یافته اند را به کار می برد . اگر چه مقایسه ی همه ی این شیوه ها در گنجایش این مقاله نیست ، ما تنها به طور خلاصه نتایجی چند در حوزه ی ریاضیات را بیان می کنیم . پیش از این شیوه ی شبه پیوستار QCF بر پایه ی نیرو را اتخاذ کردیم که دقیقاً انرزی هایی تولید می کند که مطابق با هیچ انرژی کلی دیگر نیست . نشان دادیم که این یک تقریب واقعی است که وقتی تصحیح نیروی "به کار می رود ، ایجاد می شود و نیز نشان دادیم که QCE برای حل معادلات QCF به طور برهم کنشی ، به عنوان پیش مشروط ساز مؤثر عمل می کند . حتی تخمین خطای ( O ( h را برای QCF با غلبه بر "ناوادارندگی" تقریب ، نیز ثابت کردیم . شیوه های QC بر پایه ی گروه به جای کاربرد تقریب پیوستار، محاسبه ی انرژی را از طریق به دست آوردن تقریبی انرژی کل با استفاده از دسته ای از اتم ها در اطراف هر گروه از شبکه ی خطی ، آسان می کند . در ضمن تقریب های گروه " بر پایه نیرو " و گروه "بر پایه ی انرژی " نشان داده شد که نادرست می باشند ( 19 ) .
تقریب QC خطی تک بعدی . یک شبکه مرجع تک بعدی با فضای h = 1/N در نظر می گیریم و جایگاه اتم ها در شبکه مرجع را بدین صورت نشان می دهیم :
. ∞ > ز : j h , -∞ <ز X
خط دار کردن در مورد تغییر شکل یکپارچه را بدین صورت گرفته و تحلیل می کنیم :
. ∞ > ز : = j f h , -∞ < ز y ( 2.1 )
که فضای شبکه یکپارچه fh دارد .
سپس اختلالات uj از شبکه ز y را که در j تناوبی 2 N هستند در نظر می گیریم ، یعنی تغییر شکل ز y را در نظر می گیریم که :
, ∞ > ز -∞ < ز+ u زy =:ز y
2N = Uj , - ∞ < j < ∞ . + ز U
ما اغلب اختلال uj را به عنوان جابجایی ها ( در صورتی که yj شبکه ی مرجع به حساب آید ) رضایت بخش ( مستدل ) می دانیم .
پس تغییر شکل می گوید : ( 2.3 ) yj + 2N = yj + 2F , - ∞ < j < ∞ .
اشاره کردیم که نه فضای شبکه مرجع ( h ) و نه فضای شبکه یکپارچه ( Fh ) نیازی ندارند تا ثابت شبکه ی تعادل باشند و نیز نیازی نیست مطابق پتانسیل بین اتمی سنجه شده که در زیر در ( 2.6 ) آوردیم ، باشند .
2-1 نماد . پیش از معرفی مدل ها موارد زیر را مقرر می کنیم :
عملکرد تمایز سپرو ، DU ، بر جابجایی های تناوبی را بدین گونه تعریفمی کنیم :
- ∞ < j < ∞ . برای ( DU ) j : =
پس ( DU ) j نیز در 2n , j تناوبی است . می توانیم آنرا بدین گونه خلاصه نویسی کنیم :
.DUj : = ( DU ) j
برای جابجایی های تناوبی ، u ، ما نُرم های گسس ته تعریف می کنیم .
, ∞ > P , 1≤ ( P │ Uj │ h ) = : ║U║
max
. │ Uj │ -N + 1 ≤ j ≤ N = : ║U║
به خاطر موارد بالا گسترده در سرتاسر یک دوره ی کامل ، آنها نُرم های واقعی هستند .
( بویژه ، u = o دلالت دارد O = ║U║ ( 2.4 )
ما نُرم های پیوسته ی مطابق را بدین گونه تعریف می کنیم :
P < ∞ ≥, 1 ( dx U(x) │ │ ∫ : = ( ║U║
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انالیز المان محدود سه بعدی روی تقابل و برهم کنش خاک - شمع دسته شمعی غیر فعال:
چکیده: تقابل و بر هم کنش بین شمع و خاک نرم دسته شمعی غیر فعال در معرض خاک همراه با مدل المانی محدود سه بعدی با استفاده از نرم افزارAnsys آنالیز شد. خاک مطابق با معیار محصول Drucker-pragey در آنالیز فرض شد که الساستو پلاستیک می شود. جابجایی زیاد خاک در نظر گرفته شد و عناصر تمامی برای ارزیابی تقابل بین شمع و خاک استفده شد. تاثیرات عمق خاک لایه و شمار شمع ها روی فشار جانبی شمع جستجو می شد و توزیعات فشار جانبی روی گره شمعی ( 1* 2 ) و روی گروه شمعی (2*2 ) مقایسه شد. نتایج نشان می دهد که سریار ( بارزنده ) مجاور ممکن است منجر با حرکات برجسته ی جانبی خاک نرم و فشار قابل ملاحظه روی شمع شود. فشار عمل کننده روی ردیفی، نزدیک به بارزنده نسبت با ردیف های دیگر بیشتر و بالاتر می باشد ( به سبب مانع و تاثیرات طاق سازی در دسته ی شمع ها ). بار غیر فعال و توزیعش می بایست در طرح شمع های غیر فعال در نظر گرفته میشود. کلمات کلیدی: تقابل و بر هم کنش خاک- شمع، دسته شمعی غیر فعال؛ خاک نرم، فشار جانبی؛ تغییر شکل فیزیکی در ساختمان؛ انالیز المان محدود سه بعدی.
مقدمه
2-اکثریت شمع ها برای نگهداشتن بارهای فعال، طراحی می شود یعنی بارهای رو ساختار مستقیمأ توسط کاهک با فنداسیون شمع انتقال داده می شود. با وجود این، در خیلی موارد، بارها برای تحمل بارهای غیر فعال، که توسط تغییر شکل فیزیکی و حرکت خاک اطراف شمع ها به سبب وزن خاک و بار اضافی ایجاد می شود، طراحینمی شوند. این بارهای غیر فعال منجر به گسیختگی یا اسیب ساختاری ممکن است بشود. مثال این موارد شاملشمع های نگهدارنده ی تکیه گاههای پلی مجاور به خاکریز، فنداسیون شمع موجود در مجاور شمع کوبی، عملیات خاک برداری و تونل زنی و فونداسیون شمع در شیب های متحرک می شود. چندین روش تجربی و عددی برای آانالیز واکنش شمع منفرد و دسته شمع در معرض بارگذاری جانبی حرکات افقی خاک، پیشنهاد شده است. یک بررسی و مطالعه جامع روی این روش ها توسط Stewart و همکاران انجام شده است. در بیشتر روش های عددی که پیشنهاد شده است از روش المان محدود یا روش تفاضل محدود استفاده شده است. برای دسته های شمعی روش المان محدود تغییر شکل نسبی پلان توسط STEWART و همکاران پذیرفته میشد. در مطالعه ای توسط STERWART و همکاران، شمع ها توسط دیوارهای سپر فولادی فعال نشان داده شد. فرض شد که رفتار سیستم دیواری سپر فولادی وابسته به ارتباط پیش تعیین شده بین فشار و جایگزینی خاک می باشد و تقابل شمع- خاک مدل سازی شد. در یک مطالعه بر و اسپرینگ من از روش المان محدود سه بعدی استفاده کردند که در ان سرند درشت به سمت گنجایش محاسباتی محدود در آن زمان استفاده شد و توزیع تنش تمامی خاک در اطراف شمع ها مورد جستجو قرار نگرفت در حقیقت این نوع تقابل در بردارنده ی عدم خطیت های نظیر انعطاف پذیذی و شکل پذیری خاک، جابجایی زیاد و تماس شمع- خاک می باشد. فاکتورهای تاثیر کننده ی عدم خطیت شامل ویژگیها و عمق لایه خاکی نرم، قطر، شمار و فواصل شمع ها و محدودیت ناشی از ساختار بالایی می شود. تا به امروز، مطالعات محدودی روی این فاکتورهای تاثیر گذار یافته شده است. در این مقاله،توزیع تنش تمامی خاک در اطراف ستون ها و فشار جانبی به دست اورده شد، تغییر شکل های فیزیکی دسته های شمع در ردیف های مختلف بررسی شد و فشارهای جانبی روی دسته شمعی (1*2 ) و دسته ی شمعی ( 2*2 ) مقایسه شد.
مدل تعلیلی:
مشکل اصلی یک دسته شمعی در معرض حرکت خاک در شکل نشان داده می شود که در ان h1 عمق لایه خاک نرم، h2 عمق چینه سفت تر و L طول تعبیه شده کل شمع ها می باشد. در واقع هر دوی حرکات جانبی خاک و حرکات عمودی همیشه بطور همزمان اتفاق می افتد. به منظور ساده کردن مشکل، تنها حرکت جانبی خاک ودر این خلد انالیز شده. در انالیز شمع به عنوان مصالح ارتجاعی مدل سازی شد، در حالیکه فرض میشد خاک مطابق بر معیار محصول Drucker-prage ارتجاعی- انعطاف پذیر می باشد.عناصر تمامی سطحی- سطحی برای ارزیابی تقابل بین شمع و خاک استفاده شد.سطح شمع به عنوان مسطح هدف و سطح خاکی برخورد کننده با شمع با عنوان سطح تماسی تثبیت شد. این دو سطح با همدیگرف زوج اتصال را به وجود اوردند. پردازش مشکل و مسئله سه بعدی توسط نرم افزار ANSYS در یک ایستگاه کار6 کامپیوتری با o انجام شد. تنش های تماسی زمان کار بر روی شمع عمل کننده می باشد، در شکل 2 نشان داده می شود.
با طرح تنش های تماسی نرمال روی محور X ، نیروی برایند در هر واحد طول (F ) در ان جهت، محاسبه شد. بنابراین فشار جانبی میانگین روی شمع، p=Fld می باشد ( همان طوریکه در شکل 3 شرح داده شده است )
3دسته شمعی (1×2): سرند و شبکه المان محدود دسته (1 ×2 ) در شکل 5 نشان داده می شود. به منظور بررسی واکنش های گروه شمعی در U یا خاکی نرم، المان های کوچکتر در شبکه و سرند استفاده شد. هندسه و پارامترهای مصلح در مطالعه ای توسط برنزبای واسپرین گمنبهدکارگرفته شد . (q=200kpa,h2=13m,h1=6m,l=19m,d=1/27m (پارامتر های مصالح در جدول 1 می تواند مشاهده شود.