لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد مشهد
موضوع :
تأثیر نوع ورزش کردن و جذب کلسیم بر روی غلظت (چگالی) مواد معدنی استخوان در دوچرخه سواران ، دونده ها و غیر ورزشکاران زن
استاد ارجمند :
جناب آقای دکتر محمدرضا رمضانپور
ترجمه :
علیرضا دوست آبادی
بهار86
به نام خدا
تأثیر نوع ورزش کردن و جذب کلسیم بر روی غلظت (چگالی) مواد معدنی استخوان در دوچرخه سواران ، دونده ها و غیر ورزشکاران (مؤنث) زن
دُنا بِشکتور، حین اف، نیکُلز و ایناه رِگو
مرکز توجه مؤثر در آینده، مطالعات مبنی بر مشاهده تأثیر ورزش، و روشهای خاص و مصرف کلسیم روی غلظت مواد معدنی استخوان (BMD) در دوچرخه سواران، دونده ها و غیر ورزشکار (مؤنث) را تعیین می کند. سی زن (12 دوچرخه سوار، 9 دونده و 9 نو گروه کنترل ) یعنی، سن 9/7 ( 6/49 سال ، در خط انتهای زمین والیبال ارزیابی شده اند و 18 ماه بروی جذب کلسیم (4 روز مسابقه) فعالیت تمرین کششی (یادآوری پرسشنامه)، و BMD ستون فقرات مربوط به ناحیه کمر و کفل (DXA)، سه (دوچرخه سوار، دونده ، کنترل کننده) بوسیله ی دو (0 و 18 ماه) مقیاس (ANOV) تکرار شدند. تأثیر عکس العمل قابل ملاحظه ورزشی و زمان بر گردن (40>p ) توکی پست ها که نشان داد که (BMD) دراستخوان ران در دوچرخه سواران و دونده ها حفظ شده ولی در گروه کنترل کاهش یافته (50>P) . تأثیر زمان قابل توجه در (BMD) در ستون فقرات مربوط به کمر (01/0P<) ثبت شده است. و برآمدگی بالای استخوان ران (03/0P<) BMD ستون فقرات مربوط به ناحیه کمر در دونده ها حفظ شده ولی در دوچرخه سواران کاهش یافته (07/0P<) و در گروه کنترل (3/0P<) ، زمانیکه BMD در همه ی گروه هها کاهش یافته (1/0P<) هیچ تأثیر بر هم کنش قابل ملاحظه ی ورزش و جذب کلسیم مربوط به رژیم غذایی برای BMD در هیچ جا ثبت نشده است.
کلمات کلیدی : تمرین، تغذیه، پیشگیری
اُستِ اُپُرسیس یک بیماری ضعیف کننده ی بالقوه است که بوسیله ی کاهش پیشرفته غلظت مواد معدنی استخوان مشخص شده. این به عنوان یک بیماری ساکت بدون معرفی حاکی از علائم مریضی توسعه پیدا می کند تا زمانیکه شکستگی بعدها در سنین بزرگسالی اتفاق بیافتد تصور می شود. زنانی که در موضع وابسته به یائسگی قرار دارند که بالاترین احتمال توسعه اُست اُپُرسُیس را داشته باشند همانگونه که کاهش تولید استروژن وابسته به یائسگی با افزایش تجدید دوران یائسگی و فقدان استخوان ارتباط دارد و مخصوصاً در طی 5 سال اول مربوط به یائسگی و جذب کلسیم کارا کاهش پیدا می کند (12/9) . امروزه هیچ عمل مؤثر برای برگرداندن کاهش مواد معدنی مربوط به استخوان که موجب بودجود آمدن اُست اُپرسیس می شود وجود ندارد. بنابراین عامل جلوگیری این استراتژیها برای نگهدای سلامتی استخوان در افراد بزرگسال ودر محافظت بدن علیه فقدان نیروی استخوان مربوط به سن و احتمال شکستگی متعاقب آن حیاتی می باشد.
شواهد ذاتی بیان می کنند که مصرف کلسیم کافی (22 و 20 و 4 و 3) و شرکت در تمرین های مرتب (28 ، 26 ، 7، 5، 2) ممکن است کلید استراتژی هایی برای نگهداری BMD در دوران بزرگسالی می باشد. در سال 1989 راهنماهای مقرری پیشنهاد شده ی مربوط به رژیم غذایی جذب کلسیم 800 میلی گرم در روز برای زنان چه در قبل سن یائسگی و چه در موقع سن یائسگی برای محافظت شدن علیه فقدان نیروی استخوان مربوط به سن تجویز شد.
(23) راهنماهای باز جذب رژیم غذایی جدید (DRI)
برای جذب کلسیم برای زنان 31-50 سال و 70-51 سال را اخیراً 1000 و 1200 میلی گرم در روز تنظیم کرده اند. به هر حال تمرکز کوشش تکمیلی کلسیم روی زنان در مدت 5 سال اول یائسگی، زمانی که فقدان نیروی استخوان بیشترین سرعت را داراست، نشان می دهد که تأثیر کلسیم در نگهداری BMD ممکن است واقعاً به سبب مکان وابسته به استخوان بندی ، سن یائسگی ، و جذب کلسیم معمولی متفاوت باشد. (3.22)
راهنماها که برای نوع، کثرت، فراوانی، و مدت تمریناتی که بیشترین منفعت را با توجه به محافظت کردن فقدان نیروی استخوان اَُستِ اُپرتِکسی باشد را هنوز نساخته اند. در این جا علائمی وجود دارد که نشان می دهد نسبت وزن و تمرینات مؤثرپر فشار سود بیشتری در نگهداری BMD از تمرینات بدون نسبت وزن دارد (26 و 16 و 7 و 2) . تعدادی از مطالعات محدود اگر چه اظهار می کنند که همه ی تمرینات مؤثر بر فشار یا نسبت وزن سودهای یکسان را نمی رساند این ممکن است که مشخصات نیروی متنوع ورزشهای مؤثر مربوط به استخوان بندی تأثیرات اُست اُژنیک متفاوت داشته باشند. (26، 19 – 16 ، 13 ، 11، 8، 7) . ارزشهای BMD بزرگتری در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
سرب ، نحوه جذب و خطرات
مروری بر ویژگیهای سرب
سرب عنصری سنگین، سمی و چکشخوار است به رنگ خاکستری کدر که در جدول تناوبی عناصر با نشان Pb و عدد اتمی 82 نمایان میشود. هنگامی که تازه تراشیده شده سفید مایل به آبی است اما در معرض هوا به رنگ خاکستری تیره تبدیل میشود. سرب سنگینترین عنصر پایدار است.
برخی خواص سرب
خاصیت هدایت الکتریکی سرب پایین است و این فلز بهشدت در برابر پوسیدگی مقاومت میکند و به همین علت از آن برای نگهداری مایعات فرسایشگر (مثل اسید سولفوریک) استفاده میشود. همچنین با افزودن مقادیر خیلی کم آنتیموان یا فلزات دیگر به سرب میتوان آن را سخت کرد. این فلز (در حالت عنصری) پس از آهن، آلومینیوم، مس و روی بیشترین کاربرد را دارد، سرب پس از آهن دومین فلزی است که بهطور گسترده مورد استفاده قرار گرفته و احتمالا قدیمیترین سم شیمیایی شناخته شده است.
کاربردهای اولیه سرب
استفاده در سازههای ساختمانی، رنگدانههای مورد استفاده در لعاب سرامیک، لولههای انتقال آب، در واسیل تزیینی کاخها، سقفها و پنجرههای ساختمانهای قدیمی، ساچمه و گلوله.
موارد استفاده معمولی سرب
در باتریهای اسید سرب، در اجزای الکترونیکی، روکش کابل، مهمات، در شیشههای CTR، سرامیک، شیشههای سربدار، تجهیزات و چاشنیهای انفجاری در آتشباری معادن، آلیاژها، پیوتر، اتصالات و مواد پرکننده دندان، در بامها بهعنوان درزگیر برای محافظت اتصالات در برابر باران، در گازوئیل (بنزین) بهعنوان تترا اتیل و تترا متیل سرب برای کاهش صدای موتور (فروش بنزین سربدار در آمریکا از سال 1986 و در اتحادیه اروپا از سال 1999 ممنوع شد). سرب، به علت فراوانی (هنوز هم اینگونه است)، تهیه آسان، کار کردن آسان با آن، انعطافپذیری و چکشخواری بالا و پالایش راحت، حداقل از 7 هزار سال پیش مورد استفاده بشر است. در اواسط دهه 80 تغییر مهمی در الگوهای پایان استفاده از سرب بهوجود آمده بود. بیشتر این تغییر ناشی از پیروی مصرفکنندگان سرب آمریکا از قوانین زیستمحیطی بود که به طرز قابل ملاحظهای از سرب را در بسیاری از محصولات از جمله گازوئیل، رنگ، اتصالات و سیستمهای آبی کاهش داده یا حتی حذف کرد و تنها باتری خودرو از این قافله مستثنا ماند. استفاده از سرب در لولههای سربی (اگرچه استفاده از اتصالات سربی در لولههای آب آشامیدنی در دهه 90 در آمریکا قانونی شد، امروزه کاربرد آنچنانی ندارند)، استفاده از سرب در رنگها از سال 1978 در آمریکا و بهتدریج از دهه 60 تا دهه 80 در انگلستان ممنوع شد اگرچه 50 درصد وزنی رنگ سطوح قدیمی میتوانست از سرب باشد. سرب محلی در طبیعت یافت میشود اما کمیاب است. امروزه معمولا سرب در کانیهایی همراه با روی، نقره و مس یافت میشود و به همراه این مواد جدا میشود. ماده معدنی اصلی سرب، گالن (PbS) است که حاوی 6/87 درصد سرب است. سایر کانیهای مختلف و معمول آن سروسیت (PbCO3) و انگلسیت (PbSO4) هستند، اما بیش از نیمی از سربی که امروزه مورد استفاده قرار میگیرد، بازیافتی است. در اطراف معادن سرب، آلودگی شدید دیده میشود که در طول فرآیندهای اکتشاف، استخراج، حملونقل و فرآوری بهوجود میآید. در مرحله اکتشاف پس از مطالعات زمینشناسی، ژئوفیزیکی و ژئوشیمیایی برای نمونهبرداری و ارزیابی ذخیره، چالهای اکتشافی حفر میشود. پس از اینکه کانسار اقتصادی شناخته شد، سنگ معدن بهوسیله مته یا انفجار جدا شده سپس آن را خرد کرده و روی زمین قرار میدهند. قطعات سنگ بار دامپ تراک شده و به کارخانه فرآوری انتقال داده میشوند. بعد از آن سنگ معدن تحت تاثیر فرآیندی قرار میگیرد که در قرن نوزدهم در Broken Hill استرالیا بهوجود آمد. یک فرآیند شناورسازی، سرب و دیگر مواد معدنی را از پسماندههای سنگ جدا میکند تا با عبور سنگ معدن، آب و مواد شیمیایی خاص از تعدادی مخزن که درون آنها دوغاب همیشه مخلوط میشود، عصارهای بهوجود آید. درون این مخزنها هوا جریان یافته و سولفید سرب به حبابها میچسبد و بهصورت کف بالا آمده که میتوان آن را جدا کرد. این کف (که تقریبا دارای 50 درصد سرب است) خشک شده سپس قبل از پالایش به منظور متولی سرب 97 درصد سنتر میشوند. بعد از آن سرب را طی مراحل مختلف سرد کرده تا ناخالصیهای (ریم) سبکتر بالا آمده و آنها را جدا میکنند. سرب مذاب با گداختن بیشتر بهوسیله عبور هوا از روی آن و تشکیل لایهای از تفاله فلز که حاوی تمام ناخالصیهای باقی مانده است تصفیه شده و سرب خالص 9/99 درصد بهدست میآید. سرب در محیطزیست سرب از نظر انتشار گستردهترین عنصر سنگین و سمی در محیطزیست است که بهویژه از زمان مصرف آن در بنزین از پراکنش بسیار وسیعی در سطح جهان برخوردار است بهطوری که از یخهای قطبی تا رسوبات اعماق دریاها اثرات آن را میتوان یافت. ترکیبات غیرحلال سرب در سطح زمین جذب رسوبات میشوند، گیاهان آبزی نیز سرب را انباشته میکنند، اکسیداسیون بیوشیمیایی مواد آلی در غلظتهای بالای 1/0 میلیگرم در لیتر متوقف میشود. آبهای زیرزمینی نیز تحت اثرات ترکیبات محلول سرب (نیترات و کلرید سرب) قرار میگیرند. آبهای آشامیدنی که از لولههای سربی عبور میکنند، ممکن است حاوی غلظتهای بالایی از سرب باشند. در جدارههای داخلی لولههای سربی با آبهای کربناته، رسوب کربنات شکل میگیرد. مقادیر عظیمی از سرب توسط فرآیند سوخت وارد جو میشود. تفاوت عمدهای از نظر غلظت بین نواحی شهری و روستایی وجود دارد. ترکیبات سرب ممکن است تا مسافت قابلتوجهی منتقل شوند که بستگی به سرعت و جهت باد و میزان بارش و رطوبت دارد. قسمت اعظم سرب موجود در اتمسفر مستقیما رسوب میکند یا توسط نزولات خارج میشود. سرب به ذرات گرد و غبار چسبیده و بر روی پوششهای گیاهی و خاکها مینشیند. جذب سرب از طریق تغذیه بیشتر از آشامیدن است. سرب در مناطق آلوده شهری یک مشکل عمده است و تقریبا 30 تا 50 درصد از سرب تنفسی در ریه باقی میماند. مشاغلی که افراد در آنها با سرب سروکار دارند عبارتند از معدنکاری، کابلسازی، باتریسازی، مونتاژ خودرو، شیشهسازی، سفالگری و تعمیرکاری خودرو. مسمومیت ناشی از سرب مواجهه انسانها با سرب از زمان انقلاب صنعتی رو به افزایش بوده است و در قرن اخیر بهخاطر استفاده از سوختهای حاوی سرب شدت گرفته است، بهطوری که مقدار سرب موجود در بدن انسانهای امروزی 500 تا 1000 برابر انسانهای قبل از دوران صنعتی شدن است. سرب از راههای مختلف وارد بدن میشود. روزانه بهطور متوسط 8 میکروگرم سرب بهوسیله استنشاق هوا و 20 میکروگرم توسط غذا وارد بدن میشود و افراد معتاد به سیگار نیز حدود 20 تا 30 میکروگرم سرب از طریق مصرف دخانیات دریافت میکنند. حدود 7 درصد از سربی که توسط مواد غذایی وارد بدن میشود از طریق گوشت است. در شرایطی که سطح خونی سرب بالاتر از 1mcg/L گزارش شود،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
آرسنیک نحوه جذب و خطرات
اطلاعات اولیه
آرسنیک ، عنصر شیمیایی است که در جدول تناوبی با علامت As مشخص است و دارای عدد اتمی 33 میباشد. آرسنیک ، شبه فلز سمی معروفی است که به سه شکل زرد ِ سیاه و خاکستری یافت میشود. آرسنیک و ترکیبات آن ، بعنوان آفتکش مورد استفاده قرار میگیرند: علف کش ، حشره کش و آلیاﮊهای مختلف.
تاریخچه
آرسنیک ( واﮊه یونانی arsenikon به معنی اریپمنت زرد ) در دوران بسیار کهن شناخته شده است . از این عنصر به کرات برای قتل استفاده شده است. علائم مسمومیت با این عنصر تا قبل از آزمایش مارش تا حدی نا مشخص بود. "آلبرتوس مگنوس" را اولین کسی می دانند که در سال 1250 این عنصر را جدا کرد . "جوان شرودر" در سال 1649 دو روش برای تهیه آرسنیک منتشر کرد.
پیدایش
آرسوپیزیت ( سنگ آرسنیک) که میس پیکل Mispickel هم نامیده میشود، سولفوری است که بر اثر حرارت ، بیشترِن مقدار آرسنیک از سولفید آهن آن جدا میشود. مهمترین ترکیبات آرسنیک عبارت است از: آرسنیک سفید ، سولفید آن ، گرد حشره کش ، آرسنیت کلسیم و آرسنیت سرب.
از گرد حشره کش ، آرسنیت کلسیم و آرسنیت سرب بعنوان سموم و حشره کشها در کشاورزی استفاده میشود .این عنصر گاها" بصورت خالص یافت میشود، ولی معمولا" بصورت ترکیب با نقره ، کبالت ، نیکل ، آهن ، آنتیموان یا سولفور وجود دارد.
خصوصیات قابل توجه
آرسنیک از نظر شیمیایی شبیه فسفر است، تا حدی که در واکنشهای بیوشیمیایی میتواند جایگزین آن شود. لذا سمی میباشد. وقتی به آن حرارت داده شود، بصورت اکسید آرسنیک در میآید (اکسیده میشود) که بوی آن مانند سیر است. آرسنیک و ترکیبات آن همچنین میتوانند بر اثر حرارت به گاز تبدیل شوند. این عنصر به دو صورت جامد وجود دارد: زرد و خاکستری فلز مانند.
کاربردها
• در قرن بیستم ، آرسنِت سرب بعنوان یک آفت کش برای درختان میوه بهخوبی مورد استفاده قرار گرفت، ( استفاده از آن در افرادِکه به این کار اشتغال داشتند، ایجاد آسیبهای عصب شناسی کرد ) و آرسنیت مس در قرن نوزدهم بعنوان عامل رنگ کننده در شیرینیها بکار رفت.
• در سموم کشاورزی و حشره کشهای مختلف استفاده میشود.
• آرسنید گالیم یک نیمه رسانای مهمی است که در IC ها بکار میرود. مدارهایی که از این ترکیب ساخته شدهاند، نسبت به نوع سیلیکونی بسیار سریعتر هستند ( البته گرانتر هم میباشند ). آرسنید گالیم بر خلاف سیلیکون آن band gap مستقیم است. پس میتواند در دیودهای لیزری و LED ها برای تبدیل مستقیم الکتریسیته به نور بکار رود.
• تریاکسید آرسنیک در خون شناسی برای درمان بیماران سرطان خون حاد که در برابر ATRA درمانی مقاومت نشان میدهند، بکار میرود.
• در برنز پوش کردن و ساخت مواد آتش بازی و ترقه مورد استفاده قرار میگیرد.
هشدارها
آرسنیک و بسیاری از ترکیبات آن سمی هستند. آرسنیک با مختل کردن وسیع سیستم گوارشی و ایجاد شوک ، منجر به مرگ میشود.
آرسنیک در آب آشامیدنیآرسنیک شبه فلزی، خاکستری- نقره ای یا زرد، بدون بو و مزه می باشد. ماده ای طبیعی است که به دو صورت معدنی و آلی وجود دارد. آرسنیک معدنی در آب، خاک و بستر سنگ یافت می شود و برای بدن سمی است.آرسنیک و ترکیبات آن در صنعت کاربرد زیادی دارد و در ساخت شیشه، چوب، حشره کش، علف کش، اجزاء الکترونیکی و آلیاژها استفاده می کنند. آرسنیک از راه تنفس، غذا، آب، خاک و پوست منتقل می شود. سوزاندن مواد حاوی آرسنیک از قبیل چوب آرسنیک را در هوا منتشر می کند و هم چنین تنباکو و سیگار نیز حاوی مقدار ناچیز آرسنیک هستند.ماهی ها و غذاهای دریایی و مکمل های کلسیم که از صدف های دریایی ساخته می شود نیز حاوی مقدار زیادی آرسنیک می باشند، اما برای بدن سمی نیستند.در نقاط مختلف دنیا جمعیتی که آب غنی از آرسنیک را می نوشند مخاطرات بهداشتی شدیدی مشاهده شده است. آب آشامیدنی از نظر آرسنیک تهدید جدی برای بهداشت عمومی است. آرسنیک شبه فلزی، خاکستری- نقره ای یا زرد، بدون بو و مزه می باشد. ماده ای طبیعی است که به دو صورت معدنی و آلی وجود دارد. آرسنیک معدنی در آب، خاک و بستر سنگ یافت می شود و برای بدن سمی است.آرسنیک و ترکیبات آن در صنعت کاربرد زیادی دارد و در ساخت شیشه، چوب، حشره کش، علف کش، اجزاء الکترونیکی و آلیاژها استفاده می کنند. آرسنیک از راه تنفس، غذا، آب، خاک و پوست منتقل می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
جذب فسفر توسط گیاهان:از خاک تا سلول
مقدمه
P یک عنصر غذایی مهم در گیاهان است که حدود 2/0 درصد از وزن خشک گیاه را تشکیل می دهد. P یک جزء مولکولهای کلیدی مانند اسیدهای نوکلئیک، فسفولیپیدها و ATP است و در نتیجه گیاهان بدون مقدار کافی از این ماده غذایی نمی توانند رشد کنند. P همچنین در کنترل و اکنشهای آنزیمی کلیدی و در تنظیم مسیرهای متابولیسمی نقش دارد.
بعد از N ، P دومین عنصر غذایی پر مصرف محدود کننده برای رشد گیاه است. این مقاله درباره P در خاک و جذب آن توسط گیاهان، انتقال از میان غشاهای سلولی، تقسیم بندی و بازپراکنی در داخل گیاه تمرکز می کند. ار بر روی P در گیاهان عالیتر متمرکز می شویم در حالیکه مکانیسم های تشابهی نشان داده شده اند که در جلبکها و قارچها بکار می روند.
فسفر در خاک
اگر چه مقدار کل P در خاک ممکن است زیاد باشد، اما اغلب به فرمهای غیر قابل استفاده یا به فرمهایی که فقط در خارج از ریزوسفر قابل استفاده است وجود دارد. در بسیاری از سیستم های کشاورزی که در آنها کاربرد P در خاک برای تضمین محصول زیاد گیاه ضروری است، بازیافت P بکار برده شده بوسیله گیاهان درفصل رویش بسیار پایین است، زیرا در خاک بیش از 80 درصد از P بخاطر جذب سطحی، بارندگی یا تبدیل شدن به فرم آلی تثبیت شده و قابل جذب توسط گیاها نخواهد بود.
P در خاک به شکلهای مختلفی مانند P آلی و معدنی یافت می شود(شکل1). مهم است تاکید شود که 20 تا 80 درصد از P در خاکها به فرم آلی یافت می شود، که از آن فیتیک اسید(اینوریتول هگزافسفات) معمولا جزء اصلی است. باقیمانده در بخش معدنی که شامل 170 فرم معدنی از P است یافت می شود. میکروبهای خاک فرمهای بی حرکت P را به محلول خاک آزاد می کنند و همچنین مسئول توقف تحرک P هستند. مقدار کم P موجود در خاک جذب آن توسط گیاه را محدود می کند. بیشتر مواد معدنی محلول مانند K در خاک از طریق جریان توده ای و انتشار حرکت می کنند اما P عمدتا بوسیله انتشار حرکت می کند. از آنجا که سرعت انتشار P پایین است( تا متر مربع بر ثانیه)، سرعت جذب توسط گیاهان ناحیه8 ای در اطراف ریشه بوجود مس اورد که خالی از P است.
مورفولوژی ریشه گیاه برای افزایش جذب P اهمیت دارد زیرا ساختارهای ریشه ای که نسبته سطح به حجم بیشتری دارند(سطح تماس بیشتری با خاک داشته و دسترسی به منابع غذای خاک دارند.) به این دلیل میکرویزاها برای کسب P توسط گیاه اهمیت دارند زیرا ریسه های قارچی مقدار خاکی که ریشه های گیاهان جستجو می کنند، سطح تماس ریشه های گیاهان با خاک را افزایش دهند. در گونه های گیاهی خاص، دسته های رشیه ای(ریشه های پروتئوئید) در واکنش به محدودیت P شکل گرفته اند. این ریشه های تخصص یافته مقادیر زیادی از اسیدهای آلی(تا 23 درصد از فتوسنتز خالص) تراوش می کنند که خاک را اسیدی کرده و یونهای فلزی اطراف ریشه ها را شلات می کنند که منجر به آماده سازی(تحریک) P و تعدادی از ریز مغذی ها می شوند.
جذب P از میان غشای پلاسمایی و تونوپلاست
جذب P یک مشکل برای گیاهان مطرح می کند، زیرا غلظت این ماده معدنی در محلول خاک پاین است اما نیاز گیاه بالاست. شکلی زا P که به آسانی توطس گیاهان دریافت می شود Pi است که غلظت آن به ندرت از 10 میکرومول در محلولهای خاک تجاوز می کند. بنابرانی گیاهان باید ناقلین خاصی در مرز ریشه / خاکم برای اخذ Pi از محلولهای با غلظت میکرومولار داشته باشند، علاوه بر مکانیسم های دیگر برای انتقال Pi از میان غشاهای بین بخشهای درون سلولی، جایی که غلظت Pi ممکن است 1000 مرتبه بیشتر از محلول خارجی باشد. همچنین باید یک سیستم برون ریزش وجود داشته باشد که در باز پراکنی این منبع گرانبها زمانی که P خاک دیگر در دسترس و یا کافی نیست، نقش ایفا کند.
شکلی که Pi در محلول وجود دارد نسبت به PH تغییر می کند. PK ها برای تفکیک H3PO4 به H2PO4 به به ترتیب 1/2 و 2/7 است. بنابراین در PH زیر 6، بیشتر Pi بصورت انواع مونووالان وجود خواهد داشت، در حالیکه H3PO4 و فقط به نسبت های جزئی وجود خواهند داشت. بیشتر مطالعات بر روی جذب Pi وابسته به PH در گیاهان عالیتر نشان داده اند که میزان جذب در PH بین 5 و6 جایی که غالبیت دارد، بیشترین است، که پیشنهاد می کند که Pi به فرم مونووالان جذب می شود.
تحت شرایط فیزیولوژیک طبیعی یک نیاز برای انتقال پر انرژی Pi از میان غشاهای پلاسمایی از خاک به گیاه وجود دارد بخاطر غلظت نسبتا بالای Pi در سیتوپلاسم و پتانسیل غشایی منفی که ویژگی سلولهای گیاهی است. این نیاز یه انرژی برای جذب Pi بوسیله اثرات مهار کننده های متابولیک که جذب Pi را به سرعت کاهش می دهند اثبات شده است. مکانیکهای دقیق انتقال غشایی هنوز روشن نشده، اگر چه کوترسپورت Pi با یک یا چند پروتون بهترین انتخاب بر مبنای مشاهدات زیر است.
افزودن Pi به ریشه های گرسنه منتهی به دپلاریزاسیون غشای پلاسمای و اسیدی شدن سیتوپلاسم می شود. دپلاریزاسیون نشان می دهد که Pi به آسانی بصورت و یا وارد نمی شود، هر دوی آنها منجر به هیپر پلاریزاسیون غشا می شوند. از این نتایج احتمال می رود که Pi با یونهای با شارژ مثبت کوتر سپورت می شود. کوترسپورت Pi با یک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 62
راهنمای جذب سرمایه از صندوق
سرمایهگذاری انجازات
فهرست مطالب
1
تعریف شرکتهای سرمایهگذار خطرپذیر(VC Fund)
1
2
معرفی صندوق انجازات
6
3
نقش و جایگاه ثنارای در پروژه جذب سرمایه از صندوق انجازات
10
4
شرایط شرکتها برای جذب منابع مالی از صندوق انجازات و رویکرد شرکت ثنارای
11
5
توصیههای شرکت ثنارای به شرکتهای متقاضی جذب سرمایه
12
پیوست شماره1 (Due Diligence)
15
پیوست شماره 2 (روشهای تعیین ارزش سهام)
23
پیوست شماره 3 (مراحل انتخاب و معرفی شرکتها به صندوق انجازات توسط ثنارای)
31
پیوست شماره 4 (Business Plan)
36
تعریف شرکتهای سرمایهگذار خطرپذیر) (VC Fund
در کشورهای پیشرفته یکی از روشهای جذب سرمایه به صنایع در حال رشد، ایجاد نهادهای مالی با مشارکت سرمایهگذاران خصوصی است. گروهبندی این سرمایهگذاران خصوصی از شرکتهای بیمه، بانکها، صندوقهای بازنشستگی تا اشخاص حقیقی ادامه دارد. تصویر زیر زمان سرمایهگذاری این گونه نهادها را در مراحل رشد شرکتها نشان میدهد. عموماً VC ها در مراحل توسعه شرکتها اقدام به سرمایهگذاری مینمایند.
مراحل سرمایهگذاری در سازمانها
طبقهبندی سرمایهگذاری همگام با مراحل رشد در شرکتها
شرکتها در مراحل مختلف رشد خود نیاز به منابع مالی دارند که عبارتند از:
Seed Capital ، سرمایه اولیه جهت شروع فعالیت و تبدیل ایده به یک محصول میباشد.
Start Up، سرمایه مورد نیاز جهت ایجاد تولید نمونه محصول و شروع فعالیت تجاری است.
Early Stage، سرمایه مورد نیاز جهت تولید انبوه و گسترش فروش شرکت است.
Second Stage ، سرمایه مورد نیاز برای توسعه بازار و ورود به بازار بورس است.
شرایط سرمایهگذاری VCها
شرایط و مقاطع سرمایهگذاری VCها به شرح ذیل است :
VCها در مقاطعی از رشد سازمانی سرمایهگذاری میکنند که ایده اولیه تولید، تبدیل به محصولی قابل فروش شده و شرکت سرمایه پذیر دارای ساختار سازمانی جهت تحقق اهداف فروش و توسعه بازار باشد. (درحالیکه معمولا شرکتهایی به دنبال VC ها هستند، که در مراحل اولیه رشد قرار دارند.)
VC ها در شرکتهایی سرمایهگذاری میکنند که دارای رشد بالقوه یا پتانسیل رشدی بالاتر از متوسط صنعت باشند.
VCها در صنایعی سرمایهگذاری میکنند که رشد آنها از متوسط رشد صنایع دیگر بالاتر باشد.
VC ها به دلیل پذیرش خطر سرمایهگذاری، بازدهی بالایی را از آنها انتظار دارند به گونهای که دوره برگشت سرمایهگذاری ایشان بین 3 الی 7 سال باشد و ایشان بتوانند طی این مدت سرمایه خود را از شرکت سرمایهپذیر خارج نمایند.
روشهای پیشبینی برای خروج VC ها از سرمایهگذاریهای انجام شده عموما عرضه سهام در بورس اوراق بهادار ، ادغام یا فروش سهام به شرکتهای دیگر است.
سرمایهگذاران خطر پذیر معمولا بخشی از سهام و کنترل شرکت سرمایهپذیر را در اختیار خود نمیگیرند و از آن چشمپوشی میکنند.
VC ها عموما 20% الی 25% بازده سالیانه برای سرمایهگذاری خود انتظار دارند.
مبالغی که ایشان وارد یک شرکت میکنند بین 500 هزار الی 5 میلیون دلار میباشد.
بهطور کلی عوامل جذب VC ها به شرکتها ، عبارتند از:
تیم مدیریت و سوابق اجرایی درخشان آنان
بازار هدف متمرکز (Niche Market) برای محصولات شرکت و حضور موفق دراین بازار بهعنوان نفر اول