لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
درمان روانشناختی اعتیاد
مقدمه :
امروزه سوء مصرف و وابستگی به مواد مخدر یکی از معضلات بهداشتی، درمانی و روانی اجتماعی است که متاسفانه تعداد زیادی از افراد جامعه را در گیر نموده که تنها مشکلات و معضلاتی را برای خود ایجاد نموده اند بلکه باعث اضمحلال کانون خانواده، سلب آرامش آنان، نقض قوانین جاری و مخل امنیت اجتماعی می گردند.
اعتیاد مسئله ای است که از دیر باز متناسب با شدت و وخامت آن مورد توجه قرار گرفته و امروزه به عنوان یک اختلال روانی بشمار می رود .
اگر چه مراکز درمانی اغلب کشورها به برطرف کردن وابستگی جسمی معتاد مبادرت می ورزند و نتایج نسبتاً کمی نیز بدست آورده اند ولی طبق آمارهای موجود حدود 50 % آنان برای چندمین بار به این مراکز مراجعه می نمایند.
نظر سنجی در برخی از تحقیقات نشان می دهد که حدود 80% از اعضای نمونه پژوهش قبل از درمان به ترک اعتیاد دست زده اند ولی در ادامه آن موفق نبوده و مجددآً به مواد رو آورده اند.
وسوسه و میل به مواد حتی پس از سم زدایی و یا ترک خود به خودی از جمله مسائلی هستند که باعث نقض تعهد در معتادین می شود.
واکنش های هیجانی و منفی که در یک بار لغزش ایجاد می شود باعث روی آوری شدید تر معتاد به مواد می شود و به همین خاطر است که او دوباره مواد را برای خود بیش از حد بزرگ می کند و موجب احساس یأس و نومیدی در او می گردد که نتیجه این واکنش های هیجانی به توجه او در کاهش خود کارآرایی می شود.
اختلالات روانی مثل افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیتی و........... از عواملی هستند که در عود مکرر معتاد نقش دارند.
آنچه در درمان معتادین کمتر مورد توجه قرار گرفته و متاسفانه در اغلب درمانگاههای تخصصی و مطب خصوصی پزشکان الزام آور نیست همانا درمانهای روانشناختی است که ثابت شده عامل مهمی در کمک به درمان و پیشگیری از عود معتادین می باشد.
نوع پژوهش :
موضوع پژوهش حاضر به رابطه بین میزان عود معتادین با ترکیب درمانی ( سم زدایی و درمانهای روانشناختی ) در مقایسه با فقط سم زدایی ( بدون درمان روان شناختی ) می باشد .این تحقیق از نوع توصیفی وگذشته نگر است که با روش بالینی انجام یافته است.
جامعه آماری، نمونه پژوهش و روش نمونه گیری
جامعه آماری در این پژوهش شامل افرادی است که برای ترک اعتیاد به مرکز تخصصی ترک اعتیاد آتیه نو در شهر کرج مراجعه نموده ام و نمونه تحقیقی شامل صد نفر در دو گروه 50 نفری می باشند که عبارتند از : الف- گروه معتادینی که سم زدایی شده اند و از خدمات پزشکی بهره مند بوده اند و در کنار آن از درمانهای روانشناختی نیز استفاده شده است. ب- گروه معتادینی که تنها سم زدایی شده اند و از خدمات پزشکی استفاده نموده ولی از درمانهای روانشناختی بهره مند نبوده اند.
روش نمونه گیری
روش نمونه گیری به صورت تصادفی از بین معتادین سم زدایی شده انتخاب شده اند و سم زدایی آنان به روش A.M.D بوده است.
ابزار مورد استفاده
پرونده افراد معتاد 2- تستهای روانشناسی 3- تست مورفین 4- تاریخ بازگشت مجدد آنان و درمانهای روانشناختی
روش انجام تحقیق
این پژوهش که به روش توصیفی و گذشته نگر انجام گرفته پژوهش گر به دنبال کشف و بررسی روابط بین متغیرها و عواملی که باعث عود معتادین و همچنین نقش درمانهای روانشناختی به همراه درمانهای موجود بوده است.
روش آماری وتجزیه و تحلیل داده ها
برای بررسی فرضیه ها از روشهای آماری، مجذور K و آزمون T دو گروه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده و داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS انجام یافته است.
بحث در نتایج
نتایج پژوهش حاضر بر اساس جدول شماره 1 نشان می دهد که معتادین سم زدایی شده ای که از درمانهای روانشناختی به همراه درمانهای پزشکی استفاده نموده اند مدت طولانی تری (به طور میانگین 218 روز) در ترک بوده اند که با 99 درصد اطمینان در سطح معنی داری از نظر آماری 01/0 معنی دار می باشد در مقایسه با گروهی که فقط سم زدایی شده اند و از درمانهای روانشناختی استفاده نموده اند. بنابراین بین مدت زمان عود معتادین در گروهی که از درمانهای روانشناختی استفاده نموده اند و گروهی که فقط سم زدایی شده اند اختلاف معنی دار آماری وجود دارد.
نتیجه این تحقیق با تحقیقات انجام شده به خصوص تحقیقات سازمان بهداشت جهانی نیز همخوانی دارد که در آن نقش خدمات درمانهای روانشناختی قابل توجه است نتیجه این پژوهش با تحقیقی که در دانشگاه اصفهان (منوچهر رعدی) انجام گرفته نیز همخوانی دارد ودر آن از نقش مشاوره گروهی با شیوه شناخت رفتاری در کاهش میزان بازگشت معتادین به اعتیاد مؤثر بوده است ( 05/0 > P)
همچنین گروه درمانی و آموزش خانواده به دلیل افزایش انگیزش درمانی و ارائه راهکارهای عملی برای مقابله با مشکلات موجود در دوران بهبودی اولیه به بیمار و خانواده او باعث کاهش احتمال عود خصوصاً 3 ماهه اولیه بهبودی می گردد ( حسنعلی محرابی کوشکی)
در تحقیقی که در مرکز درمانی امید سبز بهزیستی کرج به انجام رسیده نشان داده شده است که 65% از معتادین عود مجدد داشته و تنها 35% از آنها درمان موفقیت آمیز داشته اند.
با توجه به تحقیقات موجود و تحقیق حاضر چنین به نظر می رسد که ترکیب درمانی درمانهای روانشناختی با درمانهای موجود چنانچه در مراکز درمانی کشور الزام آور گردد شاهد میزان بهبودی بیشتر و کاهش عود مکرر معتادین خواهیم بود.
پژوهشگر و مجری طرح : دکتر سید هاشم حسینی روانشناس
همکاران اصلی طرح :
روانشناسان، روانپزشکان مرکز تخصصی ترک اعتیاد آتیه نو کرج
2- آقای ذاکری پور و سرکار خانم تهمینه یزدانی فر از دانشگاه پیام نور کرج
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
بسمه تعالی
علل و انواع و درمان اختلالات آفازیا
اردشیر مبرم
1385
فهرست موضوعات
چکیده
پایة مفهومی ناتوانائیهای یادگیری
مظاهر توانائیهای یادگیری
فهم
معنی چیست؟
علل بروز اختلالات یادگیری
تکرار
بازشناسی
تقسیم بندی آفازیها
آفازی بروکا
تولید گفتار
آفازی ورتیکه
آفازی هدایتی
اختلالات تکلمی که اشکال در تکرار کلمات ندارند
آفازی های ترانس کورتیکال حسی و حرکتی
آفازی نامگذاری
آفازی های کلی
درمان
فهرست منابع
چکیده
سالهاست که متخصصان به دسته ای از اختلالات با عنوان اختلالات خاص یادگیری توجه می نمایند. ناتوانائیهای یادگیری شاخه جدیدی است که به آموزش و پرورش ویژه افزوده شده است. این ناتوانی ها در زمینه های شنوایی، تفکر، زبان، خواندن و نوشتن، هجی و حساب نمایان می شوند.اگر معنی و مفهوم کلمات شنیده شده درک نشود با آفازیها مواجه شده ایم این اختلال انواع مختلفی دارد. عبارتند از: بروکا، ورنیکه، هدایتی، ایزوله شن مرکز سخن گفتن- آفازی حرکتی ترانس کورتیکال آفازی حس ترانس کورتیکال – کامل و مشکل از نامگذاری از علل مهم ایجاد آفازی ها می توان به عوامل محیطی – آموزش- تغذیه- بهداشت- تحریک حسی – تحریک زبانی- رشد اجتماعی- و عاطفی و علل روانی – فیزیولوژیکی – عوامل ژنتیکی – بیوشیمیایی – عوامل زایمان- تأخیر در رشد و نقصی جزئی در کار مغز اشاره کرد. برای درمان آفازی از دارودرمانی همراه با رفتار درمانی و مشاوره های خانوا ده استفاده می شود.
پایة مفهومی ناتوانیهای یادگیری
چندین سال است که کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری مورد توجه متخصصان بسیاری از رشته ها قرار گرفته اند، وسالیان درازی است که مدارس، موسسه ها، و سازمانهای گوناگون خدمات آموزشی، روانی و پزشکی در اختیار عقب مانده های ذهنی، و مبتلایان به ناراحتی های عاطفی و کودکان مبتلا به معلولیت های حسی قرار می دهند.
آموزش و پرورش بطور اخص، با سازمان دادن برنامه های گوناگون آموزشی برای کودکان معلول، درک دقیق تر کودکان مبتلا به معلولیت های ذهنی، جسمی، و عاطفی، سهم بسیاری داشته است. از جمله خدمات عمده آموزشی برای این عده می توان از مدارس ویژه، کلاس های ویژه معلولین بخصوص، و در این اواخر، از اطاقهای مرجع نام برد.
از سالهای دهه 1960 کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری،کانون توجه مطالعات روانی و آموزشی بودند. ناتوانیهای یادگیری شاخه جدیدی است که به آموزش و پرورش ویژه افزوده شده است. این بخش جدید بعنوان رشته ای که نامش معرف ویژگی های آن است، در خلال سالهای اولیه دهة 1960 پا به عرصه وجود گذارد. اصطلاح ناتوانیهای یادگیری، برای معرف گروه بخصوص از کودکان استثنایی بکار می آید که به ناتوانیهای یادگیری بخصوص دچارند. بدین ترتیب از این اصطلاح نمی توان برای دسته بندی کلیه کودکان مبتلا به مشکلات یادگیری بصورت عام بهره گرفت. چرا که اصطلاح یادشده مشکلاتی را که اساساً بواسطه معلولیت های دیگر در یادگیری پدید می آید در بر نمی گیرد. برای مثال ممکن است کودکانی که عقب مانده یا نابینایند در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
درمان کاتارتیک چیست؟
در روانکاوی به خاطر آوردن ،خاطات گذشته بیمار زمانی که با بیرون ریزی عاطفی بر انگیختگی های بیمار همراهی می شود.بیمار صمن اینکه به یاد می آورد که در چه شرایطی نشانه های بیماریش برای نخستین بار به وجود آمده اند.نشانه های بهبود در او ظاهر می شود.اگر تجدید خاطره ی صنه فراموش شده،اگر به هر دلیلی بدون برون ریزی عاطفی همراه و سرکوب شده ،جلوه و بروز یابد،باز آفرینی خاطره ی مزبور در جلسه ی روانکاوی،بدون اثر خواهد بود.در ظاهر،بیماری و تجدید سلامتی وابسته به این عواطف آنی است.
باید دانست که تجدید و باز آفرینی صحنه ها و خاطرات،در صورتی به عقده گشایی و درمان کمک می کند که بار عاطفی سرکوب شده ی وابسته به این خاطرات،در زمان باز آفرینی و تجدید آنها بروز نمایند.برای نمونه به صورت بروز خشم شدید،گریه،خنده یا حرکات اندام ها که همه بیانگر نوعی بار عاطفی هستند.
درمان کاتارتیک با استفاده از هیپنوز:
روش درمان کاتارتیک را برای اولین بار یک پزشک وینی به نام دکتر بروئر برای درمان یک دختر جوان دچار هیستری بکار برد.بیمار دکتر بروئر یک دختر جوان 21 ساله،بیسیار با هوش بود.او در طی دو سال از بیماریش یک سلسله نشانه ها از اختلالات جسمانی وروانی شدید از خود بروز داده بود.او در دست و پای راست خود احساس انقباض شدید همراه با بی حسی کامل داشت،البته گاهی این حالت در دست و پای چپ او هم آشکار می شد.اشکال در حرکت چشم ها و اختلالات فراوان در توانایی بینایی،نا توانی در راست نگه داشتن سر،سرفه های عصبی شدید،حالت تهوع نسبت به هر نوع ماده غذایی و ناتوانی در بلع آب در طی چندین هفته –با وجود عطش مفرط از زمره ی نشانه های این بیمار بودند.او افزون بر این دچار اختلال در تکلم نیز بود، به نوعی که از بیان و درک حتی زبان مادریش ناتوان شده و در نهایت در معرض حالات آبسانس1 یا غیاب(نبودن حضور روحی)،حالات گیجی و منگی،هذیان،تغییر شخصیت نیز قرار می گرفت.به نظر،طبیعی می رسد اگر تمام نشانه های بیان شده را به یک گرفتاری عضوی مغزی نسبت دهیم،بیماری ای که امید به بهبودی آن نخواهد بود و در نهایت،بیمار به سبب آن به زودی خواهد مرد.هنگامی که علائمی از این نوع در نزد زن جوانی دیده می شودکه اعضاء مهم او مانند قلب،کلیه ها و غیره به طور کامل سالم هستند ولی بیمار با ضربه های عاطفی شدید برخورد نموده-به خصوص هنگامی که این نشانه ها به صورت شدید و گسترده بروز نمایند-پزشکان مطمئن هستند که خطری بیماری را تهدید نمی کند.آن ها می دانند که در این مورد،یک گرفتاری عضوی مغزی وجود نداشته و این حالتی عجیب و غریب است که پزشکان یونانی پیشتر نام هیستری را به آن داده بودند،حالتی که بیمار را تهدید نکرده و امید به بهبودی کامل را به جای می گذارد.نشانه های بیمار هنگامی بروز می کند که دختر جوان از پدر بیمارش که بسیار برای او عزیر بوده و مراقبت می کرده ولی بیماری دختر جوان او را مجبور می کند تا از مراقبت از پدرش کنار بکشد(در طول این بیماری پدر بیمار از پا درمی آید).
درمان:روش دوستانه همراه با همدردی که دکتر بروئر از خود در مشاهده ی بیمار نشان داد،برای بیمار به عنوان نخستین کمک درمانی جلوه می نمود.در حالت های غیاب و تغییرات روحی همراه با گیجی،بیمار عادت داشت که چیزی یا کلماتی را زیر زبان به آهستگی بگوید.این کلمات به ظاهر،مربوط به زندگی خصوصی و شخصی او بوده است.دکتر بروئر شروع به تکرار این کلمات کرده و بدین گونه بیمار را وارد حالتی مشابه هیپنوز می نمود.او کلمات را یکی پس از دیگری تکرار می کرد،با این امید که افکاری که بیمار را به خود مشغول داشته ،بروز نماید.بدین گونه بیمار به دام افتاده و آغاز به بیان داستانی می نمود.بدین گونه این کلمات،وجود پندار های او را آشکار ساختند.
آنها تخیلاتی همراه با حزن و اندوه عمیق بود و نیز گاهی همراه با زیبایی خاص که می توان از آن ها به عنوان خواب و خیال یاد کرد.هسته ی مرکزی این خواب و خیالات،دختر جوانی بر بالین پدر بیمارشبود.پس از بیان چند نمونه از این پندار ها،او به دنیای روانی عادی بازگشت.بهبودی چندین ساعت طول کشید ولی روز بعد نشانه های بهبودی ناپدید گردید.این روش بار دیگر به همان صورت مورد استفاده قرار گرفت و رویا ها و پندار های جدیدی را آشکار ساخت.
به زودی تشخیص دادیم که به طور اتفاقی یک چنین روند تصفیه و پاکیزه نمودن روح،چیزی بیشتر از دور نمودن و بر طرف کردن زود گذر گیجی روانی-که به طور پیوسته دوباره زنده می گردد-را تحقق می بخشید.بدین معنی که نشانه های بیمار گونه ناپدید می شوند و این هنگامی تحقق می یافت که در زیر هیپنوز،بیمار می توانست با بیرون ریختن عاطفی بر انگیختگی های خود،بیاد بیاورد که در چه شرایطی این نشانه ها برای نخستین بار به وجود آمده اند.
در آن هنگام ،تابستان بود و برای مدتی هوا بسیار گرم شده بود.بیمار از تشنگی رنج بسیار می برد زیرا بدون آن که علت آن را بدانیم،به طور ناگهانی او از نوشیدن آب،ناتوان شده بود.او می توانست لیوان آب را نگاه دارد ولی درست درزمانی که لبانش با لیوان تماس می یافت او لیوان را با یک حالت ترس از آب(هیدروفوبی)از خود دور می کرد.در طی این چند ثانیه به طور حتم و به گونه ای آشکار،او در حالت غیاب روحی بسر می برده است.او تنها از میوه ها برای سد عطش خود که وی را رنج می داد،استفاده می نمود.این مشکل از حدود شش هفته پیش پدید آمده بود.در نهایت ،یک روز در زیر هیپنوز ،او از خدمتکار انگلیسی اش –که بیمار،وی را دوست نداشته یاد کرده و با تمام علائمی که حاکی از یک تنفر عمیق است،چنین بیان می کند که روزی به اطاق این زن خدمتکار می رود و در آن جا سگ کوچکی را می بیند،در حالی که «این جانور زشت»از یک لیوان آب می خورده ولی بیمار به حسب رعایت ادب با دیدن این صحنه چیزی نمی گوید.پس از آن که در زیر هیپنوز،این شرح حادثه تمام شد و او به طرز شدیدی خشم خود-که تا کنون در بند کشیده شده بود-را بروز داد،تقاضای نوشیدن کرده و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
درمان روانشناختی اعتیاد
مقدمه :
امروزه سوء مصرف و وابستگی به مواد مخدر یکی از معضلات بهداشتی، درمانی و روانی اجتماعی است که متاسفانه تعداد زیادی از افراد جامعه را در گیر نموده که تنها مشکلات و معضلاتی را برای خود ایجاد نموده اند بلکه باعث اضمحلال کانون خانواده، سلب آرامش آنان، نقض قوانین جاری و مخل امنیت اجتماعی می گردند.
اعتیاد مسئله ای است که از دیر باز متناسب با شدت و وخامت آن مورد توجه قرار گرفته و امروزه به عنوان یک اختلال روانی بشمار می رود .
اگر چه مراکز درمانی اغلب کشورها به برطرف کردن وابستگی جسمی معتاد مبادرت می ورزند و نتایج نسبتاً کمی نیز بدست آورده اند ولی طبق آمارهای موجود حدود 50 % آنان برای چندمین بار به این مراکز مراجعه می نمایند.
نظر سنجی در برخی از تحقیقات نشان می دهد که حدود 80% از اعضای نمونه پژوهش قبل از درمان به ترک اعتیاد دست زده اند ولی در ادامه آن موفق نبوده و مجددآً به مواد رو آورده اند.
وسوسه و میل به مواد حتی پس از سم زدایی و یا ترک خود به خودی از جمله مسائلی هستند که باعث نقض تعهد در معتادین می شود.
واکنش های هیجانی و منفی که در یک بار لغزش ایجاد می شود باعث روی آوری شدید تر معتاد به مواد می شود و به همین خاطر است که او دوباره مواد را برای خود بیش از حد بزرگ می کند و موجب احساس یأس و نومیدی در او می گردد که نتیجه این واکنش های هیجانی به توجه او در کاهش خود کارآرایی می شود.
اختلالات روانی مثل افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیتی و........... از عواملی هستند که در عود مکرر معتاد نقش دارند.
آنچه در درمان معتادین کمتر مورد توجه قرار گرفته و متاسفانه در اغلب درمانگاههای تخصصی و مطب خصوصی پزشکان الزام آور نیست همانا درمانهای روانشناختی است که ثابت شده عامل مهمی در کمک به درمان و پیشگیری از عود معتادین می باشد.
نوع پژوهش :
موضوع پژوهش حاضر به رابطه بین میزان عود معتادین با ترکیب درمانی ( سم زدایی و درمانهای روانشناختی ) در مقایسه با فقط سم زدایی ( بدون درمان روان شناختی ) می باشد .این تحقیق از نوع توصیفی وگذشته نگر است که با روش بالینی انجام یافته است.
جامعه آماری، نمونه پژوهش و روش نمونه گیری
جامعه آماری در این پژوهش شامل افرادی است که برای ترک اعتیاد به مرکز تخصصی ترک اعتیاد آتیه نو در شهر کرج مراجعه نموده ام و نمونه تحقیقی شامل صد نفر در دو گروه 50 نفری می باشند که عبارتند از : الف- گروه معتادینی که سم زدایی شده اند و از خدمات پزشکی بهره مند بوده اند و در کنار آن از درمانهای روانشناختی نیز استفاده شده است. ب- گروه معتادینی که تنها سم زدایی شده اند و از خدمات پزشکی استفاده نموده ولی از درمانهای روانشناختی بهره مند نبوده اند.
روش نمونه گیری
روش نمونه گیری به صورت تصادفی از بین معتادین سم زدایی شده انتخاب شده اند و سم زدایی آنان به روش A.M.D بوده است.
ابزار مورد استفاده
پرونده افراد معتاد 2- تستهای روانشناسی 3- تست مورفین 4- تاریخ بازگشت مجدد آنان و درمانهای روانشناختی
روش انجام تحقیق
این پژوهش که به روش توصیفی و گذشته نگر انجام گرفته پژوهش گر به دنبال کشف و بررسی روابط بین متغیرها و عواملی که باعث عود معتادین و همچنین نقش درمانهای روانشناختی به همراه درمانهای موجود بوده است.
روش آماری وتجزیه و تحلیل داده ها
برای بررسی فرضیه ها از روشهای آماری، مجذور K و آزمون T دو گروه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده و داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS انجام یافته است.
بحث در نتایج
نتایج پژوهش حاضر بر اساس جدول شماره 1 نشان می دهد که معتادین سم زدایی شده ای که از درمانهای روانشناختی به همراه درمانهای پزشکی استفاده نموده اند مدت طولانی تری (به طور میانگین 218 روز) در ترک بوده اند که با 99 درصد اطمینان در سطح معنی داری از نظر آماری 01/0 معنی دار می باشد در مقایسه با گروهی که فقط سم زدایی شده اند و از درمانهای روانشناختی استفاده نموده اند. بنابراین بین مدت زمان عود معتادین در گروهی که از درمانهای روانشناختی استفاده نموده اند و گروهی که فقط سم زدایی شده اند اختلاف معنی دار آماری وجود دارد.
نتیجه این تحقیق با تحقیقات انجام شده به خصوص تحقیقات سازمان بهداشت جهانی نیز همخوانی دارد که در آن نقش خدمات درمانهای روانشناختی قابل توجه است نتیجه این پژوهش با تحقیقی که در دانشگاه اصفهان (منوچهر رعدی) انجام گرفته نیز همخوانی دارد ودر آن از نقش مشاوره گروهی با شیوه شناخت رفتاری در کاهش میزان بازگشت معتادین به اعتیاد مؤثر بوده است ( 05/0 > P)
همچنین گروه درمانی و آموزش خانواده به دلیل افزایش انگیزش درمانی و ارائه راهکارهای عملی برای مقابله با مشکلات موجود در دوران بهبودی اولیه به بیمار و خانواده او باعث کاهش احتمال عود خصوصاً 3 ماهه اولیه بهبودی می گردد ( حسنعلی محرابی کوشکی)
در تحقیقی که در مرکز درمانی امید سبز بهزیستی کرج به انجام رسیده نشان داده شده است که 65% از معتادین عود مجدد داشته و تنها 35% از آنها درمان موفقیت آمیز داشته اند.
با توجه به تحقیقات موجود و تحقیق حاضر چنین به نظر می رسد که ترکیب درمانی درمانهای روانشناختی با درمانهای موجود چنانچه در مراکز درمانی کشور الزام آور گردد شاهد میزان بهبودی بیشتر و کاهش عود مکرر معتادین خواهیم بود.
پژوهشگر و مجری طرح : دکتر سید هاشم حسینی روانشناس
همکاران اصلی طرح :
روانشناسان، روانپزشکان مرکز تخصصی ترک اعتیاد آتیه نو کرج
2- آقای ذاکری پور و سرکار خانم تهمینه یزدانی فر از دانشگاه پیام نور کرج
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
کمرویى; علل پیدایش و راههاى درمان آن
مقدمه:
انساناصالتاموجودىاست اجتماعى و نیازمند برقرارى ارتباط با دیگران. بسیارى از نیازهاى عالیه انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقیتهایش فقط از طریق تعاملبین فردى و ارتباطات اجتماعى ارضا مىگردد. در واقع،خودشناسى، برقرارى ارتباط مؤثر و متقابل با دیگرانو پذیرش مسؤولیت اجتماعى از اهداف اساسى همه نظامهاى تربیتى است. در دنیاى پیچیده امروز، یعنى در عصر ارتباطات حضور فعال فرهنگى و احاطه بر زنجیره علوم، فنون و تکنولوژى برتر انکارناپذیر است.
در هر جامعهاى درصد قابل توجهى از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان بدون آنکه تمایلى داشته باشند، ناخواسته خود را در حصارى از کمرویى محبوس و زندانى مىکنند و شخصیت واقعى و قابلیتهاى ارزشمند ایشان در پس تودهاى از ابرهاى تیره کمرویى ناشناخته مىماند.
چه بسیار دانشآموزان، دانشجویان، کارمندان، کارگران و... هوشمند و خلاقى که در مدارس، دانشگاهها، ادارات، کارخانجات و... فقط به دلیل کمرویى و ناتوانى اجتماعى، همواره از نظر پیشرفت تحصیلى و شغلى و قدرت خلاقیت و نوآورى نمره کمترى عایدشان مىشود; چرا که کمرویى یک مانع جدى براى رشد قابلیتها و خلاقیتهاى فردى است.
پدیده کمرویى در بین بزرگسالان و افراد مسن بسیار پیچیدهتر از جوانان است و چنین پیچیدگى روانى ممکن است در اغلب موارد نیازهاى درونى، تمایلات، انگیزهها، قابلیتها، فرصتها، هدفها و برنامه شغلى، حرفهاى و اجتماعى جوانان ایشان را به طور جدى متاثر و دگرگون کند.
پرداختن به پدیده کمرویى و بررسى مبانى روانشناختى آن از اینرو حائز اهمیت است که تقریبا همه ما بهگونهاى تجاربى از کمرویى را در موقعیتهاى مختلف داشتهایم. اما نکته مهمتراین است که بعضىها درهمهشرایطوموقعیتهاى اجتماعى به کمرویى قابل توجهى دچار مىشوند. بنابراین مىتوان گفت که اکثر قریب به اتفاق مردم در مواردى از زندگى اجتماعى خود به گونهاى دچار کمرویى شدهاند. اما پدیده کمرویى داراى درجات مختلفى است:
- بعضىها صرفا در مواقع و موقعیتهاى خاص دچار کمرویى مىشوند;
- بعضىها در برخى از مواقع و موقعیتها دچار کمرویى مىشوند;
- بعضىها در غالب مواقع و موقعیتها دچار کم رویى مىشوند;
- بعضى از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان که شمارشان نیز قابل ملاحظه است، تقریبا در همه موقعیتهاى اجتماعى دچار کمرویى مىشوند.
روندتحولات اجتماعى گویاى این حقیقت است که مساله کمرویى غالبا با گذشت زمان، فشردگى و پیچیدگى روابط بین فردى وتشدیدفشارهاىاجتماعى، رقابتها، گوشهگیرىها، تکروىها، عزلت گزینىها و تنهایىها گستردهتر و شدیدتر مىشود و درصد بیشترى از جوانان و بزرگسالان را فرا مىگیرد که مىتواند به تدریجبه صورت نوعى بیمارى روانى درآید. مگر اینکه بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روشهاى تربیتى و درمانى مناسب و مؤثر از گسترش و تشدید آن جلوگیرى کنیم.
کمرویى چیست؟
یکی از تعاریف کمرویی ـمشکل پیدا کردن در برقراری یک ارتباط خوب با اطرافیان است.برای برخی از افراد مشکلاتی که کم رویی پدید میاوردممکن است باعث ایجاد ناراحتی های جسمی ـنگرانی و اضطراب باشد.در هر موقعیتی ـخجالتی بودن میتواند اثرات سویی بر روابط فرد بگذارد.یکی دیگر از مشکلات افراد خجالتی این است که در شرایط خاص نمی توانند به راحتی تصمیم بگیرند.دکتر فیلیپ زیمباردو یکی از پیشگامان مطالعه در مورد کمرویی می گوید :برخی افراد مهارتهای اجتماعی لازم را برای برقرارسازی ارتباطات انسانی ندارند.این افراد نمیدانند که چگونه باید یک مکالمه را اغاز نمایند و یا چگونه سوالی را در کلاس مطرح کنند.
کمرویى یک توجه غیر عادى همراه با ترس به خویشتن است که در یک موقعیت اجتماعى ظاهر مىشود و در نتیجه آن، فرد دچارنوعى اختلال در رفتار و عضلات بدنى شده و شرایط عاطفى و شناختىاش متاثر مىگردد. یعنى زمینه بروز رفتارهاى خام و ناسنجیده و عکسالعملهاى نامناسب در وى فراهم مىشود. به دیگر سخن پدیده کمرویى به وجود مشکل در برخوردهاى اجتماعى و رفتارها و احساسهاى آزار دهنده شخصى مربوط مىشود که همواره به صورت یک ناتوانى یا معلولیت اجتماعى ظاهر مىگردد. به کلام ساده کمرویى یعنى: «خود توجهى» فوقالعاده و ترس از مواجه شدن با دیگران. زیرا کمرویى نوعى ترس یا اضطراب اجتماعى است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعى گریز دارد.
بنابراین فرد کمرو، از یک طرف نگران رو به رو شدن با افراد جدید است و از سوى دیگر از وارد شدن به اماکن جدید و کسب کار و تجارت تازه هراس دارد که مجموعه این حالات احساس عجز در عین توانمندى را در وى به دنبال خواهد داشت. البته باید توجه داشت که احساس کمرویى افراد، همیشه در برابر انسانها متبلور مىشود و نه حیوانات، اشیا و موقعیتهاى طبیعى و جغرافیایى.
نگاه اجمالی
کمرویی مشکل پیچیدهای است که برای غلبه برآن باید از روشهای مختلف استفاده کرد. توصیهها و تمریناتی که ارائه میشود، تنها زمانی میتوانند ارزشمند باشند که تصمیم خود را نسبت به تغییر روش زندگی خود اتخاذ کرده باشید و در کنار آن به این اعتقاد داشته باشید که امکان تغییر وجود دارد. درواقع تا زمانی که اعتقادی به تغییرپذیری نداشته باشیم، تصور تغییر یافتن محال است. عنصر لازم دیگر شجاعت در عملکرد است. این یعنی از تغییر نترسیدن و به پیشواز تغییرات رفتن در جهت بهبود روش زندگی و داشتن زندگی بدون کمرویی
کمرویى از دیدگاه بین فرهنگى
کمرویى یک پدیده گسترده و متنوعى است که در نزد افراد، خانوادهها، جوامع و فرهنگهاى مختلف معانى متفاوتى دارد. یک کودک یا نوجوان ممکن است از نظر روانشناسىاجتماعى فردى کمرو باشد، اما از نظر خانواده یا مدرسه به عنوان یک کودک یا نوجوان مؤدب و متین تلقى گردد. به عبارت دیگر بعضىها افراد کمرو را انسانهایى ساکت، مؤدب و محترم مىدانند و تصور مىکنند که این افراد، شهروندان سالم و بىآزارى هستند و برخى نیز افراد کمرو را انسانهاى مطیع، حرف گوشکن، مستعد و مقبول اجتماع مىدانند.
بعضى نیز کمرویى را براى دختران امرى عادى و صفتى مثبت تلقى مىکنند و آن را براى پسران یک ویژگى یا منش ناپسند مىدانند. در حالىکه کمرویى همانگونه که پیشتر اشاره شد یک معلولیت اجتماعى و مانع رشد مطلوب شخصیت است و براى هر دو جنس امرى نامطلوب است.
برخى دیگر کمرویى را در افراد، به خصوص در دختران مترادف با حیا و عفت مىدانند و آن را تایید و تمجید و تشویق مىکنند،
در حالىکه «حیا» یکى از برجستهترین صفات انسانهاى متعالى بوده، شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. به بیان دیگر قدرت خویشتندارى امرى ارادى وارزشمند است و برعکس، کمرویى پدیدهاى کاملا غیر ارادى، ناخوشایند و حکایتگر ناتوانى و معلولیت اجتماعى است.
انتظار این است که در جوامع اسلامى به ویژه در کشور ما با توجه به ارزشهاى والاى قرآنى و وظایف و تکالیف شرعى فردى و گروهى، پذیرش مسؤولیتهاى اجتماعى و اتصاف به فضیلتهاى اخلاقى، رشدى متعادل و متوازن داشته باشد. بدون تردید مسلمانان کمرو نمىتوانند در انجام بعضى از وظایف و مسؤولیتهاى اجتماعى خود موفق باشند. فىالمثل خمیر مایه ایفاى وظیفه مهم امر به معروف و نهى از منکر، برخوردارى از شجاعت اخلاقى و مهارت در برقرارى ارتباط اجتماعى متقابل، مؤثر و مفید است.
تغییر زندگی
اگر دیگر نمیخواهید تحت عنوان وامانده اجتماعی به حیات خود ادامه دهید یا از دیدن اینکه ، کمرویی شدید مانع استفاده از فرصتهای خوب زندگی میشود، احساس ناراحتی میکنید، وقت آن است که همه چیز را تغییر دهید. چهارنوع تغییرات اساسی میباید انجام شود که عبارتند از:
تغییر شیوههای فکری درباره خود و کمرویی