لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
نظم موسیقایی قرآن
انتخاب کلمات و واژه های به کار رفته در جملات و عبارت های قرآنی کاملاً حساب شده است به گونه ای که اگر کلمه ای را از جای خود برداشته ، خواسته باشیم کلمه دیگری را جایگزین آن کنیم که تمامی ویژگی های موضع کلمه اصل را ایفا کند یافت نخواهد شد، زیرا گزینش واژه های قرآنی به گونه ای انجام شده که اولاً تناسب آوای حروف کلمات هم ردیف آن رعایت گردیده آخرین حرف از هر کلمه پیشین با اولین حرف از کلمه پسین هم آوا و هم آهنگ شده است تا بدین سبب تلاوت قرآن روان و آسان صورت گیرد. ثانیاً تناسب معنوی کلمات با یکدیگر رعایت شده تا از لحاظ مفهومی نیز بافت منسجمی به وجود آید به علاوه مسأله فصاحت کلمات طبق شرایطی که در علم «معانی بیان» قید کرده اند کاملاً لحاظ شده است که این رعایت های سه گانه با ملاحظه و دقت در ویژگی های هر کلمه انجام گرفته است. در مجموع هر یک از واژه ها در جایگاه مخصوص خود به گونه ای قرار گرفته است که قابل تغییر و تبدیل نخواهد بود. بزرگان ادب و بلاغت، گرینش و چینش کلمات قرآن را در حد اعجاز ستوده اند. البته این دقت در انتخاب و گزینش کلمات به دو شرط اصلی بستگی دارد که وجود آنها در افراد عادی غیر ممکن است اول احاطه کامل بر ویژگی های لغت به طور گسترده و فراگیر که ویژگی هر کلمه به خصوصی را در سر تا سر لغت بداند و بتواند به درستی در جای مناسب خود به کار برد. شرط دوم حضور ذهنی بالفعل تا در موقع کاربرد واژه ها آن کلمات مدنظر او باشند و در گزینش الفاظ دچار حیرت و سردر گمی نشود حصول این دو شرط در افراد معمولی غیر ممکن به نظر می رسد . ابوسلیمان بستی در این زمینه بخوبی سخن گفته و مسأله گزینش الفاظ را در رساله خود به طور گسترده مطرح ساخته است. عرب را عادت بر این بود که برای سهولت در حفظ قوانین مدنی و اجتماعی و کیفری خود آنها را در قالب جمله های کوتاه و ظریف و ادبی در می آورند زیرا در آن زمان کتابت و تدوین در میان نبود. آنچه داشتند در سینه ها نگاه می داشتند . از این رو برای تدوین قوانین و بهتر محفوظ ماندن از شیوه های ادبی کمک میگرفتند و ادبا و فصحای عرب در کنار قانوندانان و حکمایشان گرد می آمدند. سبک و شیوه بیان اسلوب و شیوه بیان قرآنی در عین حال که موجب جذب و کشش عرب گردید با هیچ یک اسلوب و شیوه های متداول عرب شباهت و قرابتی ندارد. قرآن سبکب نو و روشی تازه در بیان ارائه داد که برای عرب بی یابقه بود و بعداً هم نتوانستند در چنین سبکی سخن بسرایند. این از شگفتی های سخنوری است که سخنور سبکی بیافریند که مورد پذیرش و پسند شنوندگان قرار گیرد با آن که از شیوه های سخن متعارف آنان بیرون است. شگفت آورتر آن که از تمامی محاسن شیوه های کلامی متعارف بهره گرفته باشد بی آن که از معایب آنها چیزی در آن یافت شود. شیوه های سه گانه متعارف ( شعر و نثر و سجع) هر یک محاسنی دارند و معایبی . سبک قرآنی ، جذابیت و ظرافت شعر ،آزادی مطلق نثر، حسن و لطافت سجع را دارا است بی آنکه در تنگنای قافیه و وزن دچار گردد یا پراکنده گویی کند یا تکلف و تحمل دشواری به خود راه دهد. همین امر مایه حیرت سخندانان عرب گردید. بافت موسیقایی قرآن یکی از مهمترین جنبه های اعجاز قرآن که اخیراً بیشتر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته – نظم آهنگ واژگانی آن است. این جنبه چنان زیبا و شکوهمند است که عرب را ناچار ساخت از همان روز نخست اقرار کنند که کلام قرآن از توانایی بشر خارج است و تنها می تواند سخن خداوند باشد. نظم آهنگ واژگان قرآن ، نغمهای دلکش و نوایی دلپذیر پدید می آورد نوایی که احساسات آدمی را بر می انگیزد و دل ها را شیفته خود می کند. نوای زیبای قرآن برای هر شنونده ای هر چند غیر عرب محسوس است چه رسد به این که شنونده عرب باشد. هرگاه کسی برای چند بار به یک شعر گوش می سپارد، لحن و آهنگ آن برای او تکراری و ملال آور میشود اما به هنگام نیوشیدن آوای گونه گون و هم دم تجدید شونده قرآن که اسباب و اوتاد و فواصل آن پی در پی جای خود را عوض می کنند و هر کدام گوشه ای از قلب را به نوازش وا می دارند، نه تنها خسته و آزرده نمی شود، بلکه عطش او برای شنیدن همواره فزونی می گیرد سید قطب درباره نظم آهنگ قرآن می گوید: « چنین نوایی در نتیجه نظام مندی ویژه و هماهنگی حروف در یک کلمه و نیز از این جهت قرآن، هم ویژگی نثر و هم خصوصیات شعر را تواماً دارد با این برتری که معانی و بیان در قرآن آن را از قید و بندهای قافیه و افاعیل بی نیاز ساخته و آزادی کامل بیان را میسر ساخته است. در همین حال از خصوصیات شعر موسیقی درونی آن را گرفته و فاصله هایی که نوعی وزن را پدید می آورند. این خصوصیات قرآن را از افاعیل و قوافی بی نیاز ساخته و در عین حال شؤون نظم و نثر هر دو را دارا است.» در هنگام تلاوت قرآن، آهنگ درونی آن کاملاً حس می شود. این آهنگ در سوره های کوتاه با فاصله های نزدیکش و به طور کلی در تصویرها و ترسیم ها بیشتر نمایان است و در سوره های بلند کمتر اما همواره نظام آهنگ آن ملحوظ است. نظم آهنگ در آیه ها و فاصله ها در جای جای کلام قرآن آشکار است. دلیل سخن ما هم این است که اگر کلمه ای را بکه به شکلی خاص به کار رفته به صورت قیاسی دیگر کلمه برگردانیم یا واژه ای را حذف یا پس و پیش کنیم در این نظم آهنگ اختلال به وجود می آید. تمام کسانی که راز موسیقی و فلسفه روانی قرآن را درک می کنند معتقدند که در نزد هیچ هنری نمی تواند حتی بر یک حرف آن ایراد بگیرد. دیگر این که قرآن از موسیقی بسیار برتر است و این خصوصیت را دارا است که اصولاً موسیقی نیست. در نغمه های موسیقی گوناگونی صدا مد و طنین و نرمی و شدت و حرکت های مختلفی که همراهش می شود به اضافه زیر و بم و لرزش که در زبان موسیقی بلاغت صدا می نامند باعث خلجانات روحی می شود. چنانچه این جنبه از قرآن را در تلاوت مد نظر بگیریم در می یابیم که هیچ زبانی از قرآن بلیغ تر نیست و همین جنبه بر انگیزاننده احساسات آدمی است. با توجه به این دست آورد، تشویق به تلاوت قرآن با صدای بلند نیز روشن می شود. این فاصله ها که آیات قرآن بدان ختم می شوند تصویرهایی کامل از ابعادی است که جمله های موسیقایی بدان ختم می یابند. این فاصله ها در درون خود با صداها تناسب بسیار دارد و با نوع صوت و شیوه ای که صوت ادا می شود یگانگی بی مانندی دارد واز جهتی اغلب این فاصله ها با دو حرف نون و میم که هر دو در موسیقی معمول هستند یا با حرف مد پایان می گیرند که آن هم در قرآن طبیعی است. کلمات قرآن کریم که از حروفی تشکیل شده که اگر یکی از آن بیفتد یا عوض شود یا حرف دیگری به آن افزوده شود. اختلالی پدید می آید و در روند وزن و طنین و آهنگ ضعفی آشکار می شود و حس و گوش و زبان را با اشکال روبه رو خواهد کرد و سرانجام انسجام عبارت ها و زبدگی مخرج ها و مسندهای حروف و پیوستگی آن را به یکدیگر با اشکال روبه رو خواهد کرد و به هنگام شنیدن، ناهنجاری به همراه خواهد داشت. گفته اند: این جنبه از اعجاز قرآن در درجه نخست به احساسات مبهمی بر می گردد که در قلب خواننده یا شنونده بر می انگیزد. به عبارتی دیگر حروف به شکل بی نظیری در کنار هم قرار می گیرند که به هنگام شنیدن بدون وجود دستگاه های موسیقی و بدون وجود قافیه یا وزن و بحر چنین آهنگ با شکوهی از آن به سمع میرسد. نظم آهنگ درونی قرآن «موسیقی بیرونی » دست آورد صنایعی مانند قافیه سجع و تجزیه یا تقسیم سخن منظوم به مصراع های مساوی و اوزان و بحور قرار دادی است که همگی قالب های مجرد لفظی و پیوسته به شمار میآیند. اما «نظم آهنگ درونی» دست آورد جلالت تعبیر و ابهت بیان پدید آمده از مغز کلام و کنه آن است. فاصله نوع نخست با نوع دوم نیز بسیار است؛ زیرا در نوع دوم زیبایی لفظ و شکوهمندی معنا ، پیوندی ناگسستنی دارند و مؤانست میان این دو نوایی احسای انگیز پدید میآورد و نسیمی روح نواز را به وزیدن وا می دارد و درون آدمی را به خلجان می نشاند. استاد «مصطفی محمود» در بیان راز شگفت معماری قرآن که در سبک خود بی نظیر و در اسلوبش یگانه است، چنین می گوید:« این راز یکی از عمیق ترین رازهای ساختار کلامی قرآن است. قرآن نه شعر است و نه نثر و نه کلامی مسجع،بلکه قسمی معماری سخن است که موسیقی درونی را آشکار می سازد.» خواندن قرآن با آواز خوش در دستور تلاوت قرآن صدای خوش سفارش شده است و از قاری خواسته اند که نکات ظریف تلاوت – اعم از کشیدن صدا و یا زیر و بم آن و ترجیع قرائت و غیره را رعایت کند از جمله رسول گرامی اسلام می فرمایند: « زیباترین زیبایی ها ، یک موی زیباست و دیگری آواز و صدای دل کش.» «قرآن را با آواز و نواب عرب بخوانید و از آواز اهل فساد و گنهکاران کبیره پرهیز کنید.» همچنین از امام رضا (ع) و او از پدر و نیاکانش از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل است که فرمود: « قرآن را با آواز خوش بخوانید؛ زیرا آواز خوش زیبایی قرآن را افزون می کند.» سپس این آیه را تلاوت کرد: « یزید فی الخلق ما یشاء » وحدت موضوعی یا تناسب معنوی آیات یکی دیگر از ویژگی های قرآن، وجود تناسب معنوی میان آیات هر سوره است، گرچه یکجا نازل نگشته و به صورت پراکنده با فاصله های زیاد یا کم نازل شده باشند. زیرا پراکندگی درنزول آیات که به جهت مناسبت های گوناگون بوده اقتضا می کند میان هر دسته آیاتی که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
مقام و منزلت زن در قرآن
آنچه در زیر از نظر می گذرد خلاصه ای است از دیدگاه مکتب رهائی بخش اسلام در مورد جایگاه زن که با توجه به بخشی از سور و آیات قرآن کریم تنظیم شده است .
مقام زن در اسلام چنان است که در قرآن کریم سومین سوره مفصل به نام "النساء" نامیده شده است و در ده سوره دیگر مسائلی مربوط به حقوق و منزلت زنان است و همه جا در خطابات عام آنان مورد خطابند و همچنین می توان از بسیاری از مفاهیم قرآن می توان نکات مهمی را در این رابطه استنباط کرد و می توان این ادعای دروغ را که اسلام برای زن ارزشی قائل نیست بدینوسیله بطور کلی منتفی دانست .
اسلام زن را بعنوان مسئله مهم زندگی و متمم حیات انسانی در مسائل اجتماعی ، اخلاقی و قانونی خود جا داده و او را به عنوان عضو موثر جامعه دانسته است .
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و اله آنگاه که از زنان بیعت گرفت به آنان اعلام کرد شما از عناصر اصلی اجتماع و ارکان بنیادی جامعه هستید و برای حفظ و سلامت آن باید به میزان سهم خود از آن پاسداری نمائید .
یا ایها النبی اذا جاءک المومنات یبایعنک ....
ای پیامبر اگر زنان مومنه آمدند تا با تو بیعت کنند ، (اینکه) با خداوند شریک نگیرند و دزدی نکنند ، و زنا نکنند ، و فرزندان خود را نکشند (سقط جنین نکنند ) و تهمتی نسازند ، از آنچه میان دست و پای ایشان است ( فرزند غیر را به شوی خود نسبت ندهند ) و در نیکوکاری ها از تو پیروی کنند ، با ایشان بیعت کن و برای ایشان از خداوند آمرزش خواه ، بدرستی که خداوند آمرزنده و مهربان است . سوره ممتحنه آیه 12
زن بعنوان موجودی زیبا ، ظریف ، مستقل ، آرامی بخش ، با تقدس دختری ، همسری ، خواهری و مادری در مسیر تکامل جامعه است و تا ارزش خود را نشناسد و یا جامعه از موهبت او محروم باشد، انحطاط قطعی آن جامعه را بدنبال خواهد داشت .
و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده و رزقکم من الطیبات افبالباطل یؤمنون و بنعمت الله یکفرون سوره نحل آیه 27
بسیاری از تکالیف مشخص شده برای زنان و مردان یکسان بوده و تفاوت های موجود مربوط به نقش ، ظرفیت و لیاقت هریک بوده و حقوق آنان نیز بر این اساس معین شده است .
یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالا کثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسائلون به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا - نساء آیه 1
ای مردم پروا کنید از خداوندی که شما را از نفس و ریشه واحد و یگانه آفرید پس از آن از همان ریشه همسرش را آفرید و از آن دو مردان و زنان فراوانی را پدید آورد و پروا کنید از خداوندی که به او همدیگر را سوگنند می دهید و پروا کنید از خویشاوندان ، بدرستی که خداوتد بر شما ناظر و رقیب است .
ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب * الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک و قنا عذاب النار * ... فاستجاب لهم ربهم انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لاکفرن الله سئیاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثوابا من عند الله و الله عنده حسن الثواب - آل عمران آیات 190 تا 195
یوم تری المومنین و المومنات یسعی نورهم بین ایدیهم و بایمانهم بشریکم الیوم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ذلک هو الفوز العظیم - حدید آیه 12
بنابراین زن و مرد در بهره مندی از کسب و سعی و تلاش و پاداش عبادت و الزلم به وظایف و مسئولیت ها مساویند .
و لا تمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض للرجال نصیب مما کسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن واسئلوا الله من فضله ان الله کان بکل شیء علیما _ نساء 32
هر کس متناسب با شرایط خلقت خود از خزانه بی پایان الهی بهره ای دارد که باید از فضل و احسان خداوند آنرا جستجو کند و تمنای بی جا نیز نداشته باشد و مرد و زن هر کدام وظایف محوله را از نظر فردی و اجتماعی ایفا نمایند .
و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف و للرجال علیهن درجه و الله عزیز حکیم _ بقره آیه 228
درجه خاص مرد بر زن امتیازی است که از نظر مرد بودن و قدرت ، کفالت و رعایت و ...مسئولیت های اجتماعی داراست و باید در جهت حفظ و آرامش و رفاه خانواده و جامعه صرف گردد و هرگز نشانه کرامت بیشتر او نسبت به زن قلمداد نمی شود زیرا :
ان اکرمکم عند الله اتقیکم
زن نیز به نوبه خود با توجه به آیه فوق امتیازات خاصی را داراست که منحصر به وجود او و متناسب با خاصه های وجودی و تکوینی اش می باشد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خلقت انسان از نظر قرآن
مقدمه :
انسان تنها موجودی است که از دو بعد مادی و غیر مادی شکل گرفته است این موجود یگانه چنان که قرآن کریم به آن اشاره می فرماید رشد خود را از خاک شروع کرده و مراحل مختلف تکامل را پشت سر گذاشته تا آن جا که روح خدایی در درون وی شکوفا شده و همراه وی وهمگام با هم به حرکت در آمده و با طی مراحل گوناگون صفات و ویژگی های همچون عقل ، عشق و عواطف انسانی را از خود به مرحله ی ظهور و شکوفایی رسانده است .
آنچه همیشه ذهن انسان را متوجه کرده و در طول تاریخ او را به تلاش و تفکر واداشته است معرفت نفس یا خودشناسی است انسان درپی شناختن خود گاه به راه درست و گاه به نادرست گام نهاده است .
قرآن کریم به منظور دستیابی به خودشناسی و رشد شخصیت و ارتقای نفس انسان به مدارج کمال انسانی ، مناسبترین و بهترین راهی را که بتواند زمینه ی خوشبختی دنیا و آخرت او را فراهم کند به وی نشان داده است در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که فطرت موجودی انسان و حالات گوناگون روان او را متذکر شده و علل انحراف و بیماری و همچنین راههای تهذیب و تربیت و معالجه ی روان انسان را به طور جامع نشان داده است ما می توانیم که کمک حقایقی که در قرآن درباره ی انسان و صفات و حالات گوناگون روانی او آمده است بخوبی شخصیت انسانی خویش را رشد دهیم و همچنین انگیزه های اصلی محرک رفتار انسان و عواملی را که در هماهنگ کردن شخصیت و تکامل و ایجاد بهداشت روانی انگیزه بسزایی دارند بشناسیم زیرا قرآن سخن آفریدگار انسان است و بدیهی است که آفریدگار به طبیعت و اسرار آفرینش مخلوق خود داناتر است (الا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر ) آیا آن خدایی که خلق را آفرید عالم ( به اسرار آنها ) نیست و به حال آنکه به باطن ( و ظاهر همه ی ) امور عالم آگاه است سوره ی ملک آیه 14
انگیزه های رفتار در قرآن :
انگیزه ها نیروهای محرکی هستند که در موجود زنده خالقی از نشاط و فعالیت بر می انگیزند و رفتارش را آشکار می سازند و او را در سوی هدف یا هدف های مشخص راهنمایی می کنند . انگیزه ها وظایف ضروریت و مهمی برای موجود زنده انجام می دهند در واقع این انگیزه ها هستند که انسان را به برآمدن نیازهای اساسی و ضروری زندگی و آدمی آن وامی دارند و نیز او را به انجام بسیاری از کارهای مهم دیگر در هماهنگ کردن انسان با محیط زندگی مفید هستند بر می انگیزند روان شناسان جدید انگیزه ها را به دو بخش اصلی تقسیم می کنند و آنها عبارتند از :
انگیزه های فیزیولوژیک : این انگیزه ها ، در نیازهای فیزیولوژیک یک جسم و عوارضی که در بافت های بدن مانند کمبود مواد لازم برای بدن را به هم خوردن تعادل آن به وجود می آیند مربوط می شود این انگیزه ها رفتار فرد را در جهت اهدافی که نیازهای فیزیولوژیک بدنش را بر آورده کنند راهنمایی می کنند و یا نقص و کمبودی رتا که گاهی در بافت های بدن به وجود می آید جبران می کنند و آن را از توازن به حالت گذشته بر می گردانند .
انگیزه های روانی : این انگیزه ها به وسیله ی فراگیری در جریان رشد اجتماعی فرد قابل حصول هستند . و انگیزه هایی هستند که مستقیما در مورد انگیزه های فیزیولوژیک مانند گرسنگی و خستگی صادق است .
انفعال ها در قرآن :
مشیت حکیمانه ی خداوند چنین اقتضا می کند که یک سلسله حالتهای انفعالی در انسان و نیز حیوان قرار دهد این عواطف ( علاوه بر انگیزه ها ) در حفظ نسل و بقای نسل انسان و حیوان به آنها کمک می کنند مثلا ترس که حالتی انفعالی است باعث می شود از خطرهایی که تهدید مان می کند دوری کنیم و حالت انفعالی خشم ما را به دفاع از خود و مبارزه برای بقا وا می دارد و یا حالت انفعالی محبت ، اساس و پایه یی پیوند دو جنس نر و ماده ( در انسان و حیوان ) و جذب هر کدام به دیگری برای بقای نوع می باشد .
میان انگیزه ها ( عواطف فعال ) و عواطف انفعالی رابطه ی مستحکمی وجود دارد چون هر انگیزه ای معمولا همراه یک حالت انفعالی است مثلا هر گاه انگیزه ای در انسان به اوج خود برسد و برای مدتی از ارضای آن جلوگیری به عمل آید به انسان حالتی از تنش دست می دهد و این حالت معمولا با حالت وجدانی و انفعالی اندوه و گرفتگی همراه است اما ارضای انگیزه ی مزبور حالت شادی و خوشحالی به همراه دارد علاوه بر این عواطف انفعالی درست مانند انگیزه ها ، وظیفه ی جهت دادن به رفتار وارشاد را نیز انجام می دهند به عنوان مثال حالت انفعالی ترس انسان را به فرار و دورشدن از خطر وامی دارد و حالت انفعالی خشم شخصی را به دفاع از خود و گاهی حتی به تجاوز وادار می کند و یا حالت انفعالی محبت باعث نزدیکی انسان به محبوبش می شود و در قرآن کریم توصیف دقیقی درباره ی بسیاری از عواطف انفعالی مانند ترس و خشم ، محبت ، شادی ، نفرت ، غیرت ، حسد پشیمانی ، شرم و خواری که انسان آنها را احساس می کند آمده است .
غلبه بر انفعال ها :
قرآن به ما توصیه کردهاست که بر هر یک از انفعال های غم و شادی مسلط باشیم ما نباید نسبت به مصائب و حوادث غم انگیزی که در زندگی برای خود ما یا فرزندان یا متملکات و اموالمان پیش می آید بیش از اندازه اظهار اندوه کنیم همانطور که نباید در ابراز شادی آنچه از نیکی و خیری که به ما می رسد و یا موفقیت و برتری و شهرت و مقامی که به دست می آوریم زیاده روی کنیم زیرا چیزهایی از این قبیل تنها در علم خداوند متعال و در گروی خداست اوست ( ما احساب من مصیبه فی الارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبل ان نبراها ان ذالک علی الله یسیر لکیلا تاسوا علی ما فاتکم لا تفرحوا بما اتکم و الله لا یحب کل مختال فخور )
هر رنج و مصیبتی در زمین ( از قعطی ، آفت و فقر و ستم یا از نفس خویش چون ترس و غم و درد ) به شما رسد همه در کتاب ( لوح محفوظ ما ) پیش از آنکه که در دنیا ایجاد کنیم ثبت است و خلق آن بر خدا آسان است ( این را بدانید ) تا هرگز بر آن چه از دست شما رود دلتنگ نشوید و به آنچه به شما می رسد دلشاد نگردید و خدا دوستدار هیچ خودستایی نیست به طور کلی خداوند سبحان ما را به کنترل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
توصیه های تبلیغی قرآن
به پیامبر اسلام (
استاد راهنما : خانم علیشاهی
تهیه کننده : مومن عنبران
حلقه ی علمی بلاغ
تابستان 87
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
الف توصیه های فردی
1. اخلاص 5
2. شروع کار با نام خدا 5
3. قیام به خودسازی 5
4. شب زنده داری 5
5. تلاوت قرآن 6
6. پناه بردن به خدا 7
7. خواندن نماز شب 7
8. تعیین هدف 7
9. داشتن صداقت در هر کار 8
10. تسبیح و استغفار 8
توصیه های خانواده
1. مهربانی نسبت به خانواده 9
2. تذکر 9
1/2- پرهیز از وابستگی به دنیا 9
2/2- تعیین هدف 10
3/2- رعایت تقوای الهی 10
4/2- پرهیز از گناه 10
5/2- اطاعت از خدا و رسول 10
6/2- رعایت عفت در سخن گفتن 10
7/2- رعایت عفت در رفتار 11
8/2- رعایت حجاب 11
9/2- اداء نماز و زکات 11
توصبه های اجتماعی
1. استدلال منطقی 12
3. مجادله ی احسن 12
4. مقابله ی به مثل 12
5. صبر و شکیبایی 13
6. سلب اضطراب از خود و دوری از دلتنگ شدن 13
7. رعایت تقوا و احسان 14
9. عدم سازش با منافقان و کافران 14
10. گذشت و استغفار 15
11. مشورت در کارها 15
12. توکل به هنگام تصمیم گیری 15
13. تذکر 15
راهکارهایی برای مبلغان 17
فهرست منابع
بسم الله الرحمن الرحیم
چکیده
این مقاله به بررسی برخی از سفارش های خداوند در قرآن کریم به نبی اکرم (ص) می باشد و در سه بخش توصیه های فردی، خانوادگی، اجتماعی می باشد و در پایان راهکارهایی را برای همه ی مبلغان که در این زمان این وظیفه را به عهده گرفته اند آورده شده است.
منابع مورد استفاده در این تحقیق قرآن به عنوان سرلوحه و منبع اصلی و بعد متون اسلامی و تالیفات اندیشمندان شیعی است.
روش تحقیق ترکیبی، بنیادی، توصیفی و تحلیلی می باشد.
کلید واژه ها: پیامبر(ص) (نبی)، قرآن، تبلیغ، توصیه
مقدمه
(قد جاء کم من الله نور و کتاب مبین)
«مائده آیه 15»
نور معنوی (قرآن، پیامبر، اسلام) مربی دل و جان و موجب تکامل انسان است و آدمی در سایه ی این انوار الهی، که همگی از نور نامتناهی پروردگار سرچشمه می گیرند، به آخرین حد تکامل علمی و عملی می رسد.
نور حق پیوسته فروزان و روشنگر قلوب و ارواح بوده است و چنان نفوذ می کند که سرشت های پاک را در اندک زمانی تسخیر کرده و دامنه ی نفوذ خود را به دورترین نقاط گیتی می رساند.
نور الهی ابتدا توسط پیامبر اسلام (ص) دریافت شد و سپس به امامان بعد از ایشان منتقل شده است و گسترش آن در این عصر به عهده ی مبلغان دینی می باشد.
پس بر همه ی مبلغان گرامی لازم است در این راه تلاش کرده و به مقدار ظرفیت خود از این نور الهی بهره برداری کرده و با الگوپذیری از پیامبر (ص) و تعالیم قرآن نور حق را به قلوب آماده ی پذیرش منتقل کنند.
قرآن کریم، روشهای تبلیغی را در قالب توصیه هایی به پیامبر اکرم(ص) بیان کرده، که می تواند برای همگان خصوصاً مبلغان دینی راه گشا باشد.
در این مقاله به طور مختصر به این سفارشات تربیتی، در سه بخش توصیه های فردی، خانوادگی، اجتماعی پرداخته خواهد شد؛ امید است که مورد قبول حضرتش قرار گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
جامعیت قرآن
مقدمه
قرآن پیام حیاتبخش و جاویدانی است که برای هدایت بشریت به سوی سعادت نازل شده است و انسانها را به علم، پاکی و صداقت فراخوانده، حیات طیبه را به آنها مینمایاند. این نوشتار در پی آن است تا دیدگاههای مختلف دربارة جامعیت قرآن را بررسی کند. و به پرسشهای زیر پاسخ دهد: الف) آیا قرآن شامل تمام علوم و فنون و قوانین اجتماعی، حقوقی و... است؟ ب) آیا قرآن فقط در صدد بیان مطالب اُخروی و معنوی است و کاری با زندگی مادی و دنیوی انسان ندارد؟ ج) آیا قرآن توان پاسخگویی به نیازهای انسان در عصر حاضر را دارد؟ در پاسخ به این پرسشها که در حقیقت سؤال از جامعیت قرآن در پاسخگویی به نیازهای اخروی و دنیوی انسان است، سه دیدگاه عمده قابل طرح است، که به طور مختصر به نقد و بررسی آنها خواهیم پرداخت. دیدگاه اول: قرآن جامع همة علوم و فنون است. برخی از صاحبنظران[1] مسلمان بر این نظر هستند که همه علوم و فنون و مطالب حتی فرمولهای ریاضی، فیزیک و شیمی در قرآن وجود دارد و قابل استخراج میباشند. آنان میگویند: همه علوم اولین و آخرین در قرآن وجود دارد.[2] این گروه به آیاتی از قرآن کریم استدلال میکنند که میفرماید: «وَ نزَّلْنا عَلَیْکَ الکِتابَ تبْیناًّ لِکُلِّ شیءٍ»[3] و کتاب را بر تو نازل کردیم در حالی که بیان کنندة همه چیز است». و نیز «وَ لارَطْبٍ وَلایابِسٍ الّا فی کتابٍ مُبین»[4] و هیچ تر و خشکی (در جهان) نیست مگر آن که در کتاب مُبین (نوشته شده) است. آنان در این راستا به آیات دیگری از قرآن کریم نیز استدلال میکنند که ادعا میشود به علوم ریاضی، ماشینسازی، میکروبشناسی، شیمی و هندسه اشاره دارد.[5] و برخی اوقات به مسئلهی بطون قرآن استدلال میکنند. یعنی هر آیهای ظاهر و باطن دارد. باطن قرآن برای همة افراد قابل فهم نیست و بسیاری از این علوم مربوط به آن است.[6] کشفیات و اختراعات جدید در قرون اخیر ـ که بسیاری از حقایق قرآن (مثل زوجیت گیاهان ـ حرکت زمین و...) را اثبات کرده است ـ این دیدگاه را تقویت میکند.[7] نقد دیدگاه اول این دیدگاه از چند جهت قابل نقد است: 1. ظهور آیاتی که به عنوان دلیل آورده شده بود (مبنی بر این که همه چیز در قرآن است) قابل قبول نیست. زیرا از طرفی این مطلب بر خلاف بداهت است؛ یعنی هر کس قرآن را مطالعه کند متوجه میشود که فرمولهای ریاضی، فیزیک و شیمی و امثال آنها در ظواهر قرآن وجود ندارد و از طرف دیگر بسیاری از مفسران این عمومیت و شمولِ ظواهر آیات قرآن را انکار کردهاند و گفتهاند که قرآن بیانکنندة هر چیزی است که مربوط به هدایت بشر باشد. یعنی این آیه مخصوص امور دینی است.[8] برخی دیگر از مفسران گفتهاند که ممکن است مقصود از لفظ «کتاب» در آیه شریفة قرآن «علم الهی» یا «لوح محفوظ» و یا «امام مبین» باشد.[9] 2. ظهور آیاتی که برای اثبات علوم ریاضی، هندسه و... در قرآن استدلال کردهاند بسیار ضعیف است و گاهی اصلاً دلالتی بر این مطلب ندارد. (البته اشارهها و مثالهای علمی در قرآن وجود دارد که در دیدگاه سوم توضیح داده میشود). 3. در مورد بطون قرآن باید گفت که این مورد از بحث خارج است، زیرا آنچه برای انسانهای معمولی (غیر از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السّلام ـ) قابل دسترسی است، همین ظواهر قرآن است که مربوط به هدایت بشر است نه علوم و فنون. دیدگاه دوم: قرآن فقط کتاب آخرت است. برخی از صاحبنظران بر این نظر هستند: «قرآن برای بیان احکام آخرت و مسایل جنبی آن آمده است».[10] اینان، شأن قرآن را بالاتر از آن میدانند که دربارة مسایل این دنیای خاکی سخن گوید. اگر قرآن گاهی از مسایل این جهان (اعم از اشارههای علمی و تکوینی مثل هفت آسمان ـ حرکت خورشید و... و یا مطالب حقوقی و اجتماعی مثل حدود، ارث، ربا و... و یا هنگامی که از جن، روح و... یاد میکند) برای همراهی با فرهنگ زمانه بوده است، نه این که در مقام بیان حقایقی باشد. اینها میگویند: «معقول نیست که از کتب مقدس دینی، چه قرآن و چه غیر آن انتظار داشته باشیم که در صدد تشریح و حتّی اشاره به چگونگی آسمان و جهان باشند». بر طبق این دیدگاه قرآن وامدار مسایل رایج زمان خویش است و «قرآن زبانی دیگر دارد. قرآن در مقام بیان مسایل معنوی و اخلاقی و تربیتی است». کتاب خدا در نهایت انسانها را دعوت میکند که قشر و پوستة قرآن را فروگذارند و با عقل خود به حل و فصل همه امور بپردازند.[11] از ظاهر سخنان این افراد بر میآید که قرآن جامع مسایل مربوط به آخرت است و از مسایل دنیوی بیگانه است. هر چند ممکن است که این دیدگاه به طور کامل مورد قبول همه طرفداران این دیدگاه نباشد. از طرفداران این دیدگاه میتوان به ابواسحاق شاطبی (790 ق) اشاره کرد که به این نظریه تصریح میکند.[12] هم چنین از لازمة سخن برخی از نویسندگان معاصر که میگویند اشارات علمی و احکام حقوقی، جزائی و اجتماعی اسلام بازتاب فرهنگ زمانه است[13] همین نظریه استفاده میشود. از سخن این دسته اخیر چنین برمیآید که قرآن در دنیای فعلی قابل اجرا نیست. زیرا احکام آن مربوط به عصر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بوده است و در دنیای کنونی انسان باید بر طبق عقل عمل کند. دلایل صاحبان این دیدگاه به طور عمده عبارتاست از: 1. تأثیر فرهنگ زمانه عصر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در قرآن کریم؛ برای مثال قرآن از روح و جن و حدود جزایی سخن گفته است که در میان عرب رایج بوده است. 2. قرآن به زبان قوم سخن گفته است.[14] بنابراین مطالبی که در میان مردم رایج بوده و جزیی از فرهنگ آنان بوده است در قرآن راه پیدا کرده است.[15] نقد دیدگاه دوم همانگونه که دیدگاه اول (وجود همه علوم بشری در قرآن) راه افراط را در پیش گرفته بود. این دیدگاه نیز راه تفریط را پیموده است. در حالی که قرآن کتابی معتدل است که، همیشه راه میانه و اعتدال را حفظ کرده است. یعنی هم به دنیا و هم به آخرت توجه نموده است. قرآن نه مانند تورات است که در سراسر آن سخنی از معاد نمیگوید و نه مانند انجیل، که همه توجه آن به آخرت معطوف باشد.[16] همانطور که در قرآن بیش از 1200 آیه (یک پنجم قرآن) مربوط به معاد است بیش از 750 آیه نیز مربوط به طبیعت و جهان اطراف ماست.[17] بسیاری از آیات قرآن مسایل اجتماعی و حقوقی مثل ولایت، اطاعت از پیامیر ـ صلی الله علیه و آله ـ و جانشینان ایشان،