لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
الف ) هدف از خلقت انسان و این نظام هستی چیست؟ ب) آیا زندگی این جهان میتواند هدف از آفرینش انسان باشد .
صفات کمالیه خدا اقتضا دارد جهان به گونهای آفریده شود که در مجموع بیشترین کمال و خیر ممکن را داشته باشد; یعنی از برکت نظام احسن که بر جهان آفرینش حاکم است، انسانی که از مادة زمینی خلق شده، بتواند با پیمودن راه تکامل به گوهری آسمانی و شریف تبدیل شده، از نظر مراتب کمال از هر موجود دیگر برتری یابد و به خدا تقرب جوید . خلق جمادات و نباتات و حیوانات و... در راستای پیدایش نظام احسنی است که در مجموع زمینة رشد انسان را فراهم میآورد .این پرسش، سابقة دیرینهای دارد و مانند برخی از مسائل فلسفی، برای همگان مطرح است. غالب انسانها مایلند بفهمند که هدف خلقت خودشان و یا مجموعه انسانها چیست؟ این پرسش برای افرادی به صورت یک عقدة "لاینحل" در میآید که دایره هستی را به جهان ماده منحصر مینمایند و مرگ را پایان زندگی بشر میدانند و عالمی به نام "رستاخیز" و سرایی به عنوان "آخرت" را نمیپذیرند; امّا کسانی که زندگی مادّی را برای انسان، منزلی از منازل زندگی بشر میدانند و به دنبال این جهان به سرای دیگری معتقدند و این جهان را روزنه و پلی برای نیل به ابدیت میدانند، پاسخ به این پرسش، آسان است و بر فرض اگر هدف از آفرینش انسان را در این جهان نتوانند بدانند، هدف از خلقت را در جهان دیگر و در زندگی ابدی، جستوجو میکنند و میگویند: "هدف خلقت انسان، در این جهان، آماده کردن او برای یک زندگی ابدی و جاودانی است که خود، هدف و مطلوب نهایی است بعد از ذکر این مقدمه، به طور اجمال به بررسی هدفِ آفرینش میپردازیم .برای خلقت و آفرینش، دو هدف میتوان تصور کرد نخست: هدف متوسط; دوم: هدف غایی و عالیبا مراجعه به آیات قرآن و روایات اهلبیت:، روشن میشود که هدف متوسطِ خلقت، عبادت و بندگی خداست. این مطلب، در همة پدیدههای عالم، ساری و جاری است. خداوند، دربارة همة اشیای مادّی عالم میفرماید: "...وَ إِن مِّن شَیْءٍ إِلآ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لَـَکِن لآ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ..." (اسرأ، 44) همه موجودات، تسبیح خدا میگویند; امّا شما تسبیح آنان را نمیفهمید." و دربارة انسان و جنّ نیز میفرماید: "وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاْنسَ إِلآ لِیَعْبُدُونِ".) آفرینش انسان و جنّ برای بندگی است. بنابراین، از دیدگاه وحی، همه هستی تسبیحگوی ذات اوست! امّا هدف عالی و غایی، وصول به مبدأ نور هستی است; یعنی منتهیالیه سیر مخلوقات، اوست: "وَ أَنَّ إِلَیَ رَبِّکَ الْمُنتَهَیَ".(نجم،42) انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است: "إِنَّ إِلَیَ رَبِّکَ الرُّجْعَیََّ".(علق،8) بازگشت همگان به سوی خداست: "إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَیْهِ رَ َجِعُون".(بقره،156) همه این آیات، غایت سیر را روشن میکند. البته رسیدن به خدا، همان به کمال مطلق رسیدن مخلوقات است. هنگامی پدیدههای هستی کمال آخِر خود را مییابند که به قرب الهی برسند. پس روشن شد هدف غایی خلقت، به کمال رسیدن همة موجودات و رسیدن انسان به مقام قرب الهی است . در اینجا دو مطلب دیگر را نیز باید مورد توجه قرار داد : نخست اینکه خدای متعال، فیاض به تمام معناست و باران رحمت او همیشه بر بندگان میبارد و مانعی هم برای آن نمیتوان تصور کرد; به دیگر سخن، مقتضی موجود و مانع مفقود است; پس باید خلق کند; چون لازمة ذات او خلاقیت و فیاض بودن است . دوم اینکه آیا خدا در آفرینش، ذینفع است یا نه؟ در پاسخ باید گفت: منفعت و سود، به خلق بر میگردد; نه به خالق; یعنی خدا ذینفع نیست; یا به عبارت دیگر، ناقص نیست که با این کار به کمال برسد; بلکه سود به مخلوق بر میگردد . من نکردم خلق تا سودی کنمبلکه تا بر بندگان جودی کنمبه دیگر سخن: آفرینش، احسان و فیض از جانب خدا نسبت به مخلوقات است و چنین آفرینشی حُسن ذاتی دارد و قیام به انجام دادن فعلی که ذاتاً پسندیده است، جز اینکه خودِ فعل زیبا باشد، به چیز دیگری نیاز ندارد; بنابراین اگر کسی بپرسد: چرا خالق منّان، دست به چنین کار پسندیدة با لذات زده است؟ در پاسخ باید گفت: خداوند که فیّاض علیالاطلاق است، (با توجه به اینکه میتوانست موجودی را خلق کرده، به کمال برساند) اگر چنین نمیکرد، جای پرسش و ایراد بر او بود . ممکن است این پرسش نیز در ذهن انسان مطرح شود که مگر خداوند نیازمند پرستش بندگان است؟ در پاسخ میگوییم: همانطور که میدانید، هدف از فعل، در خداوند متعال و انسانها متفاوت است. هدف در افعال انسان عبارت است از فایدهای که هنگام فعل، انسان در نظر میگیرد و برای رسیدن به آن تلاش میکند; یعنی هدف انسان از فعالیتهایش دفع کمبودها و نیازمندیهای خودش میباشد; امّا درباره خداوند نمیتوان گفت: هدف از فعل او تأمین نیازمندیها و رفع نواقص است; زیرا خدای متعال به چیزی نیاز ندارد تا برای تأمین آن کاری انجام دهد. او کمال مطلق است و هر کس هر چه دارد و هر بهرهای که از هستی داشته باشد، از او گرفته است و در ذات خود فاقد چیزی نیست تا با انجام دادن کاری کامل شود; بلکه هدف از افعال خداوند، تناسب با ذات الهی داشتن یا رفع نیاز بندگان است. عبادت هم جزو اهداف آفرینش است و از اهداف متوسط برای رسیدن به کمال نهایی و غایی میباشد و فایدة عبادت، تنها عاید بنده میشود و او را پرورش داده، از نقص به کمال میبرد و در عبادتِ بنده هیچ فایدهای برای خداوند متصور نیست . بنابراین، همانطور که اشاره شد، هدف غایی از آفرینش انسان، تکامل و وصول به رحمت الهی است و افرادی میتوانند از این رحمت و فیض الهی استفاده کنند که به نهایت درجة تکامل رسیده باشند; از این رو، اثر تکامل، آرامش در سایه سار رحمت الهی است: "وَ لاَ یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ # إِلآ مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَ لِذَ َلِکَ خَلَقَهُمْ; (هود، 118 و 119) آنان همواره در اختلافند; مگر آنچه پروردگارت رحم کند و برای همین ]رحمت[ آنان را آفرید." که این باعث ورود به بهشت و زندگی جاودان داشتن در آنجا میشود.(ر.ک: معارف قرآن، آیةالله مصباح یزدی، 1ـ3، ص 155 ـ 179، مؤسسة در راه حق چنانکه مولای متقیان میفرماید: بیگمان، خدای سبحان دنیا.) را مقدمهای برای زندگی پس از آن قرار داده است و آن را برای مردم، بوتة آزمونی شمرده است تا هر آنکه را نیکوکارتر است، باز شناسد. این است که ما برای دنیا آفریده نشدهایم و مأموریتمان تلاش در جهت آن نیست; بلکه برای آزمایش در دنیا نهاده شدهایم".(فرهنگ آفتاب، فرهنگ تفصیلی نهجالبلاغة، عبدالمجید معادیخواه، ج 1، ص 77، نشر ذره.) در پایان، مناسب است به "هدف نهایی" در کارهای انسان نیز اشارهای کنیم: از ویژگیهای هدف نهایی این است که هر چه باشد، چون و چرا نمیپذیرد; توضیح اینکه: اگر از دانشآموزی بپرسیم: برای چه درس میخوانی؟ میگوید: برای اینکه به دانشگاه راه یابم. باز اگر پرسش کنیم: دانشگاه را برای چه میخواهی؟ میگوید: برای اینکه دکتر یا مهندس شوم. میگوییم: مدرک برای چه میخواهی؟ میگوید: برای اینکه فعالیت مثبتی انجام دهم و درآمد خوبی داشته باشم. باز اگر بپرسیم: درآمد خوب را برای چه میخواهی؟ میگوید: برای اینکه زندگی آبرومند و مرفهی داشته باشم. سرانجام میپرسیم: زندگی مرفه و آبرومند برای چه میخواهی؟ در اینجا میبینیم، لحن سخن او عوض میشود و میگوید: خوب برای اینکه زندگی مرفه و آبرومندی داشته باشم; یعنی همان پاسخ سابق را تکرار میکند و این پاسخ نهایی او به شمار میرود. دلیل آن هم این است که او همواره بر پاسخ پایانی خویش تأکید خواهد کرد. در اینجا هم وقتی گفته میشود: هدف از آفرینش چیست؟ میگوییم: برای تکامل انسان و دریافت رحمت خدا. اگر پرسیده شود: تکامل و قرب پروردگار برای چه منظوری است؟ میگوییم: برای قرب به پروردگار! یعنی این هدف نهایی است و همه چیز را برای تکامل و قرب میخواهیم; امّا قرب و دریافتِ رحمت، ذاتاً ارزشمند است و ماورای آن خوبی دیگری نیست.(تفسیر نمونه، آیةالله مکارم و دیگران، ج 22، ص 393، دارالکتب الاسلامیة.) ب) دنیا راه است. راه نمیتواند هدف باشد. اگر هدف از آفرینش تنها زندگی در این جهان باشد، لازم میآید که جهان آخرت وجود نداشته باشد، نیکان پاداش داده نشوند و بدان به کیفر کردارشان نرسند، چون در دنیا نمیتوان به طور کامل، پاداش نیکان و کیفر بدان را داد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
قرآن
یک جلد از قدیمیترین نسخههای موجود از کتاب قرآن که به خط کوفی نگاشته شده است. این کتاب هماینک در گنجینه موزه بریتانیا قرار دارد.تصویر سوره فاتحه. خطاط حتات عزیز افندی (درگشتهٔ ۱۹۳۴)قرآن (نام پارسی: نِبی[۱])، کتاب دینی اسلام و یکی از ثقلین است. قرآن که از ریشهٔ «قرء» گرفته شدهاست، معنی لغوی آن «جمع نمودن، فراهم آوردن، سال و همچنین خواندن» است. در سوره علق به این معنی اشاره میشود.در باور مسلمانان، این کتاب در یک دورهٔ ۲۳ ساله از جانب خدا و از طریق فرشتهٔ وحی جبرئیل بر پیامبر خدا حضرت محمد، که آخرین پیامبر میخوانندش، فروفرستاده شدهاست. مجموع این فروفرستادهها (وحی) به گونهٔ کتابی گردآوری شده که قرآن نام دارد. قرآن دارای ۳۰ جزء، ۱۱۴ سوره و ۶۲۳۶(عدد کوفی)=۶۲۲۶(عدد شامی)=۶۲۱۴(عدد مدنی)=۶۲۰۴(عدد بصری) آیه است.مسلمانان قرآن را کتاب مقدس دین خود میدانند و از آن با القابی چون «کریم» و «مجید» یاد میکنند. برای ایشان، این کتاب بازآفرینی زمینی از مفاهیم اصلی آسمانیست که ابدی و ازلی هستند. قرآن خود را به عنوان «لوح حفاظتشده» («اللَوح المحفوظ»، ۸۵:۲۲) میخواند.[۱]
ساختار
آیه
نوشتار اصلی: آیه
آیه در واژه به معنی نشانهاست و در اصطلاح کوچکترین واحد تقسیم قرآن است. این کلمه در قرآن به همین معنای خاص نیز به کار رفتهاست. یک آیه میتواند چند حرف، چند کلمه، یک یا چند جمله و یا یک یا چند بند (پاراگراف) باشد. طبق محاسبهٔ کامپیوتری تعداد کل آیات قرآن ۶۲۳۶عدد است. (رامیار، تاریخ قرآن:۵۷۰) برخی آیات نظیر آیهٔ نور (نور، ۳۵)، آیه الکرسی (بقره، ۲۵۵)، آیهٔ تطهیر (احزاب، ۳۳) و آیهٔ حجاب (نور، ۳۰ و ۳۱) با نامهای خاصی مشهورند.مسلمانان باور دارند ترتیب آیات قرآن توسط محمد طبق وحی تنظیم شدهاست.[نیازمند منبع] عدهای از دانشمندان مسلمان معتقدند که برخی آیات نظیر آیهٔ «اکمال دین» (مائده، ۳) به هنگام گردآوری و تدوین از جای اصلی خود خارج شدهاند.[۲][۳][۴] متن قرآن به ظاهر فاقد آغاز، میانه و پایان است. ساختار آن غیرخطی و مانند یک تار عنکبوت است.[۲] شماری از منتقدین همچنین به موارد حشو، فقدان پیشزمینه و استمرار در آیههای قرآن اشاره کردهاند.[۵][۶]
سوره
نوشتار اصلی: سوره
سوره در لغت به معنای «بُریده شده» است و در اصطلاح واحدی است دربرگیرندهٔ گروهی مستقل از آیات قرآن که مَطلَع «بسم الله الرحمن الرحیم» و مقطعی دارد. به اعتقاد شیعیان هر سورهٔ قرآن - جز سورهٔ توبه - با آیه «به نام خداوند بخشندهٔ مهربان» آغاز میشود. و اهل سنت «بسم الله» را جزء سوره نمیدانند. در قرآن کلمهٔ «سوره» به همین معنا به کار رفتهاست؛ مثلاً در آیهٔ تحدی (مبازره طلبی) (بقره، ۲۳).قرآن ۱۱۴ سوره دارد. هر سوره یک یا دو نام دارد، که معمولاً از کلمهای از آن سوره گرفته شدهاست. برخی معتقدند ترتیب سورهها توسط پیامبر تعیین شده و برخی بر این باورند که آنها به هنگام گردآوری در زمان عثمان کما بیش به ترتیب طول مرتب شدهاند. سورههای قرآن به دو دستهٔ مکی (فروفرستاده شده در مکه) و مدنی (فروفرستاده شده در مدینه) تقسیم میشوند. سورهها لزوماً وحدت موضوعی ندارند. نام رایج و تعداد آیات هر یک در انتهای این مقاله آمدهاست. برای مشاهده فهرست نام سورهها و تعداد آیات آنها به مقاله سوره رجوع کنید.
دیگر تقسیمبندیها
قرآن به ۳۰ بخش تقریباً مساوی به نام جزء تقسیم شدهاست. هر جزء از دو قسمت مساوی به نام حزب تشکیل شدهاست و احزاب به نصف و ربع حزب تقسیم میشوند (برخی نیز هر جزء را به چهار حزب تقسیم میکنند و در این صورت ۱۲۰ حزب داریم).فارسیزبانان یک ربع از قرآن را هفتک و یکهفتم آن را هفتیک مینامیدند.[۷] در برخی مکتبهای قدیم، کودکان نخست هفتک (از ۱ تا ۷) قرآن را بدون دانستن معنی حفظ میکردند و بعد به بقیه امور حفظی و معانی میرسیدند.[۸]
سبک
سبک آیات قرآن با زمان پیدایش و نیز محتوای آنها متناسب است. سورههای مکی از سورههای مدنی مسجعترند. همچنین آیاتی که به حوادث قیامت و بیم و امیدِ آن میپردازند، بیشتر احساسات خوانده را منقلب میسازند و آیاتی نظیر آیات احکام به گونهای است که خرد خواننده را مخاطب قرار میدهد.مسالهٔ دیگر تفاوت آشکار سبک قرآن با سایر سخنان روایت شده از پیامبر اسلام و نیز سخنان چون علی بن ابیطالب است.
متن پاشان
اسلوب متعارف نگارش اغلب کتابها، روایت خطی است؛ یعنی از یک نقطه به عنوان مقدمه آغاز و پس از بیان مستندات و استدلالات به نتایجی میرسد. اما قرآن بدین معنا آغاز و پایانی ندارد و میتوان آن را از هر قسمتی آغاز نمود، بی آنکه نیاز باشد بیش از چند آیه به عقب بازگشت. به بیان دیگر هر رکوع مستقل از باقی متن گویاست، جز در مواردی معدود نظیر سوره یوسف که تمام آن وحدت موضوع و مضمون دارد.
دیدگاه اسلامشناسان اروپایی
نولدکه میگوید قرآن ناپیوسته و پاشان است. ریچارد بل این را از بیدقتی مولفان میداند.
پیدایش
مسلمانان همگی قرآن را وحی و الفاظ آن را عیناً و دقیقاً از جانب خدا میدانند، که توسط روح الامین (جبرئیل) بر محمد نازل شدهاست.برخی غیر مسلمانان قرآن را متنی میدانند، که محمد خود آن را بیان کردهاست. برخی از ایشان نیز معتقدند قرآن یک کار گروهی و نوشته شده توسط اشخاص مشخصی است که محمد تنها یکی از آنها بودهاست.
گردآوری
متن قرآن در سه مرحله گردآوری شد، تا نهایتاً به صورت امروزین یا اصطلاحاً «مصحف» درآمد. نخست زمان محمد. سپس زمان ابوبکر و در آخر زمان عثمان. در دورههای بعدی رسم الخط آن اصلاح شد.
زمان محمد
در زمان حیات پیامبر، وی قرآن را بر مسلمانان میخواند. برخی آن را حفظ میکردند و برخی بر تکههای چرم، استخوانهای شانه و دنده گوسفند و شتر، چوب درخت خرما، سنگهای صاف و صیقلی و گاه کاغذ مینوشتند. از آنجا که هنوز قرآن بر پیامبر وحی میشد و متن آن ناقص بود، امکان «کتاب ساختن» آن وجود نداشت. «جمع قرآن در زمان رسول خدا را اصطلاحاً تألیف گویند.» [۹]در زمان حیات پیامبر ۳۷ نفر حافظ کل قرآن بودند. (رامیار، تاریخ قرآن:۲۵۵) و تعداد کاتبان وحی که برای خود نسخهای برمیگرفتند به بیش از پنجاه نفر میرسیدهاست.[۱۰]
زمان ابوبکر
در این زمان جنگهای ردّه بین مسلمانان و از دین برگشتگان و متنبّیان رخ داد، که در آن تعدادی از حافظان قرآن کشته شدند. به پیشنهاد عمر و به دستور ابوبکر «زید بن ثابت» که از کاتبان وحی و حافظ قرآن بود، مأمور جمع آوری قرآن شد. «زید همه نوشتههای قرآنی را ولو آنکه دهها حافظ و دهها نوشته مطابق آن بود، با اخذ حداقل دو شاهد یکی از کتابت و یکی از حفظ میپذیرفت.»[۲] قرآن توسط زید طی ۱۴ ماه و تا زمان فوت ابوبکر در سال ۱۳ هجری به صورت مجموعهای از صحیفهها جمع آوری شد و طبق وصیت ابوبکر در اختیار عمر و سپس دخترش «حَفصه» قرار گرفت.
زمان عثمان
در زمان عثمان با توجه به گسترش سرزمین مسلمانان تا ایران، شام و مصر نیاز بود به سرعت متن واحدی از قرآن در تمام سرزمینهای مسلمان منتشر شود. همچنین به علت فوت یا کشته شدن تعدادی از حافظان و نویسندگان وحی بیم تفرقه در متن قرآن وجود داشت. از این رو، خلیفه عثمان با جمعآوری نسخههای مختلف دست به یکسانسازی قرآن زد. وی انجمنی متشکل از «زید بن ثابت»، «سعید بن عاص»، «عبدالله بن زبیر» و «عبدالرحمن بن حارث» تشکیل داد. این گروه با همکاری دوازده نفر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بطن و تأویل قرآن*
اشاره
تأویل از مهمترین موضوعاتی است که در دانشهای قرآنی از آن بحث میشود. آنچه پیشرو دارید، مشروح یکی از سلسله کرسیهای نظریهپردازی با موضوع بطن قرآن است که با حضور جمعی از فضلا و اندیشمندان برگزار شده است. نظریهپرداز محترم این نشست، کوشیده است تا گامی جدید دراینباره برداشته و طرحی نو دراندازد. میهمانان این نشست عبارتند از: دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی- دبیر کرسی - آیتالله محمدهادی معرفت، حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر رشاد، حجتالاسلام علیاکبر بابایی، استاد سیدرضا مودب، استاد قدسی، دکتر آصفی، حجتالاسلام حسین علویمهر و استاد علی نصیری. لازم به ذکر است که در این نشست آیتالله معرفت نظریه خویش را مطرح کردند و دیگر میهمانان به نقد آن پرداختند.
رضایی:** پیش از شروع جلسه دکتر رضایی، از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گروه قرآن پژوهی، دفتر نهضت تولیدعلم و انجمن قرآن پژوهی که در برپایی این کرسی نظریهپردازی زحمت کشیدند، تشکر کردند؛ همچنین ایشان از شبکه چهارم سیما، رادیو معارف، رادیو قرآن و روزنامههایی که نمایندگانشان در جلسه حاضر بودند، قدردانی به عمل آوردند.
ایشان موضوع جلسه را که در زمینه نظریهپردازی است، برای حاضران بازگو کرده و به سبب روشن بودن اهمیت نظریهپردازی وتولید علم فقط اشاره میکنند که این کرسی در نوع خود اولین کرسی در زمینه مباحث دینی در حوزه علمیه قم به شمار میرود. این گردهمایی با حضور آیت الله معرفت بهعنوان نظریهپرداز جلسه تشکیل گردید که پیش از سخنرانی ایشان دکتر رضایی در چند جمله به معرفی شخصیت استاد پرداختند.
حضرت آیت الله محمد هادی معرفت در سال 1309 شمسی در کربلا متولد شدند.
وطن اصلی ایشان اصفهان است، اما تحصیلات خود را در نجف گذراندهاند. ایشان از محضر بزرگانی همچون، آیت الله العظمیحکیم و آیت الله خویی و حضرات آیات: زنجانی، حاجشیخحسینحلی، سیدعلیفانی و امام خمینی (ره) استفاده بردهاند. ایشان در زمینه فقه، فردی صاحب نظر، مدرس درس خارج حوزه علمیه و در مباحث قرآن پژوهی از پیشگامان قرآنپژوهی کشور به شمار میروند. کتاب «التمهید فی علوم القرآن» ایشان در هفت مجلد مشهور است؛ همچنین کتاب «التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب» در دو جلد و نیز کتاب «صیانه القرآن عن التحریف» که از آثار ایشان است و اخیراً نیز با همکاری برخی از فضلای حوزه بهتالیف کتاب گرانسنگی مشغول شدهاند که «التفسیر الاثری الجامع» نام دارد و جلد اول آن منتشر شده است.
بحث ایشان که درزمینه «بطن و تأویل قرآن» است، در حقیقت نظریه نوینی است که در این جلد مطرح شده است؛ هر چند پیش از این نیز در کتاب «التفسیر و المفسرون» این بحث را به نوعی مطرح فرموده بودند.
موضوع بطن قرآن که گاه با عنوان تأویل از آن یاد میشود، یکی از موضوعات مهم علوم قرآن به شمار میآید. روایات متعددی هم از شیعه و سنی درموضوع بطن و تاویل قرآن وارد شده که «ان للقرآن ظهرا و بطنا»، یعنی قرآن ظاهری دارد و باطنی وحتی در برخی از روایات وارد شده است که هیچ آیهای از قرآن نیست، مگر اینکه ظاهری دارد و باطنی که علامه مجلسی (ره) این روایات را در جلد 92 بحارالانوار گردآوری کرده است. در مورد بطن قرآن سه دیدگاه عمده در طول تاریخ اسلام مطرح شده است.
ـ دیدگاه اول که برخی از صوفیان و اسماعیلیه مطرح میکنند، این است که قرآن را به بطن منحصر میکنند و از ظاهر آن میگذرند؛ البته در طول تاریخ این دیدگاه مورد انتقاد گستردهای واقع شده است.
ـ دیدگاه دوم که به اهل ظاهر و گاه به ابن تیمیه نسبت داده میشود که اکتفا به ظاهر شریعت است و تردید در روایات بطن.
ـ دیدگاه سوم که علامه طباطبایی در مقدمه المیزان مطرح کرده است، همان دیدگاه اهل بیت(ع) است و معتقد است قرآن، هم ظاهر دارد و هم باطن. این دیدگاه میگوید ما هم به ظاهر قرآن تمسک کنیم، چون ظهور حجت است و هم از باطن قرآن استفاده کنیم. در ذیل این دیدگاه، مطالب و دیدگاههایی هم مطرح شده است؛ مانند دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی. آنچه در این نشست محل بحث است، دیدگاه جدیدی است که استاد معرفت در مورد بطن و تاویل قرآن مطرح میکنند و تفاوتهای آن را با دیدگاههای دیگر بیان میدارند و چنانچه ابهاماتی دارد، ایشان بهتوضیح میپردازند.
معرفت*: بسم الله الرحمن الرحیم. مسأله تأویل قرآن از دیرباز یعنی از همان دوران اول مطرح بوده و احیانا مورد سوء استفاده قرار گرفته است و بسیاری از صاحبنظران درباره این موضوع تحقیقاتی کرده و نظراتی دادهاند و بنده چون به این مسأله علاقه داشتم، از همان آغاز درباره این موضوع حساسیت نشان دادم و در پی این بودم که ببینم مقصود از بطن چیست و مبالغه نمیکنم که اگر بگویم بیش از ده، پانزده سال فکر مرا مشغول کرده بود و همینطور به عنوان یک مشکل لاینحل باقی مانده بود. شما میدانید برای یک نفر که دنبال مطلبی تحقیق میکند، این مساله برایش دغدغه و شاید عقده باشد و تا حل نشود، نمیتواند آرام باشد و از باب «من جد وجد» بالاخره خداوند کمک میکند.
پیغمبر اکرم (ص) مسأله بطن را از روز اول مطرح کرده و فرمودند به اینکه «ان للقرآن ظهرا و بطنا».
بنابراین بسیاری در بیان مطالبی درباره قرآن و تفسیر آن بویژه در زمینه بطن احتیاط میکردند. این عده خود را راحت میکردند و معتقد بودند که بطن قرآن را کسی نمیداند و جزء اسرار است و مخصوص کسانی است که تنها با وحی رابطه داشته باشند؛ در نتیجه به همان مواردی که روایت، حال صحیح یا ناصحیح، پیرامون یک آیه به عنوان بطن میآورند، بسنده میکردند.
اما مسأله شمول که پیغمبر مطرح کردند، مسأله دیگری است. بنده اساساً روی این مسأله اندیشیدهام، اگر بنا بود بطن قرآن را عده مخصوصی بدانند، پیغمبر این را در ملأعام مطرح نمیکرد پس این که نبی اسلام (ص) بطن قرآن را مکرر در ملأعام و برای همه مسلمانها مطرح کردند، مخاطبش همه انسانها وهمه کسانی هستند که به قرآن علاقهمندند و قطعاً انگیزهای در کار بوده است و میدانیم که اگر کسی دستور یا تکلیفی به شخصی یا اشخاصی کرد، معنایش این است که آن افراد قادر بر انجام آن هستند. پس اگر پیامبر به عموم مسلمانان و اندیشمندان اسلامی خطاب میکند که قرآن ظهری دارد و بطنی. یعنی اینکه دنبال آن بروید، زیرا میتوانید به دست آورید، و معنایش این نیست که نمیتوانید بهدست آورید! پیغمبر نمیخواهد بگوید قرآن یک ظاهری دارد همه کس فهم و یک باطنی دارد که مخصوص دیگران است و شما نمیفهمید. این را نمیخواهد بفرماید! حضرت میخواهد این را بفرماید که قرآن یک مدلول ظاهری بر حسب دلالت سطحی کلام، یعنی سطحینگری دارد که اگر شما روی قرآن بنگرید، قادرید از آن برداشت کنید، همچنین پیغمبر میخواهد تأکید کند که قدری عمقنگر هم باشید. در واقع این همان تبیین آیه شریفه «افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها» است؛ یعنی قرآن صرفاً بسنده کردن به سطح ظاهری این مطلوب نیست. برای عدهای مطلوب است، اما مطلوب بالاتر دروننگری است. بطن یعنی درون نگری و تعمق.
پس این کار برای اندیشمندان جهان اسلام امکانپذیر است. این نکته را نیز بنده فروگذار نکنم که ما نمیخواهیم نقش اهلبیت (ع) را در این زمینه نادیده بگیریم، کلا بنده مکرر در جلسات خدمت دوستان عرض کردهام که نقش ائمه (ع) در تفسیر و تبیین قرآن نقشی کلیدی است؛ یعنی راه فهم قرآن و نحوه استنباط وکشف معانی ظاهر وباطن را ائمه (ع) به ما یاد میدهند، مانند یک استادی که به شاگردان تعلیم میدهد که مثلاً فقها چگونه از روایات و قرآن برداشت کنند. ائمه (ع) در ضمن اینکه احیانا تفسیر میکردهاند، ولی عملاً میخواستند یاد دهند که چگونه باید تفسیر کرد. پس ما اگر بخواهیم در تکتک جزئیات در پی این باشیم که ببینیم روایتی از ائمه (ع) درباره ظهر یا بطن قرآن رسیده، این اشتباه است، اصلا چنین چیزی نبوده است؛ چون خود ائمه تأکید میکردند که بکوشید این مطلب را خود از قرآن دریابید؛ البته روش این کار را نیز یاد دادهاند و بیشترین تأکید ائمه (ع) برای حل رموز قرآن و فهم معانی دقیق آن این بود که میفرمودند شما هنگامی که میخواهید به حقانیت و مفاهیم عالیه قرآن و هر آیهای دست یابید، درپی آن نکتهها (ظرافتهایی) باشید که در آیه اعمال شده است؛ یعنی یکی از روشهای ائمه (ع) این بود که خیلی سطحی نگر نباشید، ببینید در آیه نکتههای ظریفی احیانا وجود دارد که شما از آن نکته میتوانید به معنای واقعی و اصیل پی برید. یک مفسر باید به نکات و ظرایف آیات توجه کند، نه این که فقط به «المنجد» مراجعه کند تا ببیند این کلمه معنایش چیست! پس ائمه (ع) نقش اساسی داشتهاند؛ اما برای اینکه ما بتوانیم به مفاهیم عالیه قرآن دست یابیم، راه آن را به ما آموختهاند.
عبیده سلمانی و بره حمدانی وعلقمه بن قیس سه تا از شاخصههای تابعین هستند؛ اینها از مولا امیرالمومنین پرسیدند که ما احیانا با مشکلاتی در فهم قرآن روبهرو میشویم، چه کنیم؟ حضرت فرمود: «علیکم بالعتره» و امام باقر (ع) شاخصه دوره تابعین است و همه اینها به حضرت رجوع میکردند. حضرت باقر (ع) در عهد تابعین برای حل مشکلات تمام مردم. به عنوان شاخص مطرح بودند. گفتنی است که خانه حضرت پناهی بود برای فهم دین در تمام ابعادش، حتی برای علما. دوره تابعین دورهای بود که همگان به خاندان نبوت علاقهمند بودند ابن ندیم در الفهرست میگوید: «جل التابعین بل الاکثریه الغالبه من التابعین هم شیعه آل البیت» اینها همه گرد شمع امام باقر و امام صادق (ع) میچرخیدند و از اینها استفاده میکردند. پس نقش ائمه (ع) در تمام ادوار نقش معلم بوده است؛ حتی عبدالکریم شهرستانی میگوید: در فکر بودم که یک تفسیر قرآن بنویسم، ولی در پی استاد بودم و چون میدانستم که استاد باید از خاندان پیامبر باشد، مدتها کاوش کردم «حتی اثرت علی سید جلیل من ذریه رسول الله….» بنابراین نوشتن تفسیر را شروع کردم؛ البته با این عقیده که باید حل معضلات قرآن از این طریق شود. پس این یک مسألهای بوده که در صدر اسلام مطرح بوده از نقش والای ائمه خبر میدهد. پس ما نمیتوانیم هیچ کدام از این مسائل را نادیده بگیریم.
ولی آن چه بنده میخواهم عرض کنم این است که ما برای فهم یک آیه دقیقا باید ببینیم چه روایتی اینجا هست؛ خوب بسیاری از آیات وجود دارد که درباره آنها هیچ روایتی نیست. پس ما خود موظفیم که پیرامون قرآن و به دست آوردن مطالب اساسی که در قرآن مطرح شده است، تحقیق کنیم؛ البته ائمه (ع) راه فهم را نیز به ما آموختهاند.
فخمیبن یسار از امام باقر (ع) میپرسد: این که پیغمبر اکرم فرموده است «ان للقرآن ظهرا و بطنا» مقصود چیست؟ یعنی این دغدغه برای آنها هم بوده است که مقصود از بطن چیست. حضرت فرمودند: «ظهره تنزیله و بطنه تأویله» بعد توضیح میدهند: مقصود این است که شما یک وقت به قرآن سطحی مینگرید، سطحینگری یعنی همین اسباب نزول و یک وقت عمقی مینگرید که همان بطن است؛ اکنون بنده این نکته را در اینجا عرض میکنم که سر اینکه قرآن ظاهرا و باطنا ذودلالتین است این است که قرآن به عنوان یک کتاب مدون از آسمان نازل نشده است، بلکه در مدت بیست سال (بعضی خیال میکنند که قرآن در طول بیست و سه سال نازل شد که اشتباه میکنند زیرا؛ نزول قرآن سه سال بعد از بعثت آغاز شد) «نزول نجوما و بالمناسبات» داشته است یعنی هرگاه پیشامد و رخدادی میشد و مشکلاتی در جامعه اسلامی آن روز رخ میداد، حال هر نوع مشکل از قبیل مشکلات سیاسی، علمی، از لحاظ معارف و … آن وقت پیغمبر و مسلمانها در انتظار این بودند که حل این مشکل با نزول وحی قرآنی باشد؛ درنتیجه آیاتی برای حل آن مشکل میآمد یا یک مناسبتی رخ میداد و آیهای برای آن نازل میشد. خلاصه قرآن چون در زمانها و مناسبات مختلف نازل شده است و هر کدام ناظر به یک جهت خاصی است، همین امر قرآن را با همان جنبه خاص مرتبط میکند. معنای این سخن این است که قرآن میشود «تاریخ»؛ در صورتی که قرآن برای همه بشریت تا ابد هدایت عامه است. این دغدغهای بود که پیغمبر را واداشت که این هشدار را به ما بدهد که درست است این آیه به مناسبت خاصی نازل شد و ناظر به همان مناسبت است، اما شما باید دروننگر باشید؛ زیرا این آیه در درون خود حامل رسالت عام و ابدی است. شما نگویید این آیه که در این مورد خاص نازل شده، مشکل خاصی را حل کرده است! اگر اینگونه باشد، به فرموده امام باقر (ع) مبنی بر: «اذا لمات القرآن بموتهم» تاکنون قرآن مرده بود! مثل نسخههایی که یک دکتر برای یک مریض مینویسد، امروز یک نسخه مینویسد، فردا یک نسخه دیگر،… بعدها نسخهها به هیچ دردی نمیخورد. قرآن نسخهای است برای علاج مسائل و مشکلاتی که آن روز رخ داد. اما در عین حال که نسخهای برای علاج مسائل آن روز است، ولی در طی هر یک از اینها رسالتی نهفته است، یک پیام عام است. پیغمبر میخواهد بفرماید که شما در عین اینکه به شأن نزولها مراجعه میکنید که این آیه در چه موردی نازل شده و چه کسی را هدف گرفته است و فلان کس را مثلاً ابوجهل یا فلان… را هدف گرفته است، این حسب تنزیل است. ولی به این بسنده نکنید؛ زیرا آن وقت میشود کتاب تاریخ. بلکه باید درون نگر باشید! باید درک کرد که در طی این آیه چه رسالت و چه پیامی است که همین مطلب، جاوید بودن این کتاب مقدس را تضمین میکند. اگر قرآن سطحی بود، مربوط به همان گذشته میشد. در اینجا لازم است مثالی بیاورم، البته آن را همه جا گفتهام، ولی برای تقریب ذهن مجددا بیان میکنم.
بسیاری ازآیات قرآن خطاب به شخص وجود دارد و مخاطب آن اشخاص خاصی هستند و مثالهای بسیاری هم در این زمینه آمده است؛ برای نمونه «و ما ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون» (نحل/44) مخاطب این آیه مشرکین هستند و سبب نزول این آیه تشکیک مشرکین در مسأله نبوت است که آیا ممکن است بشر پیامبر شود؟ البته خداوند به این شبهه، هم جواب حلی داده است، هم نقضی. جواب حلی را با آیه دیگر یعنی و قالوا لو لا انزل علیه ملک و لو انزلنا ملکا لقضی الامر ثم لا ینظرون همچنین و لو جعلناه ملکا لجعلناه رجلا و للبسنا علیهم ما یلبسون داده است، یعنی اگر بنا بود که ما ملکی بفرستیم، ملک چون قابل ملاقات و قابل مقابله و مواجهه و مکالمه با انسانها نیست، پس باید به صورت بشر درآید و همین لباس بشر را بپوشد و وقتی این طور شد، شبهه خواهند کرد که چه کسی گفته است که تو ملک هستی؟ آن ملک که آمده است، بهصورت انسان با شما صحبت میکند، شما از کجا میگویید این ملک است؟ باید خود بگوید من ملک هستم، خوب میگویند از کجا میگویی ملک هستی؟ این جواب حلی است. جواب نقضی این است: شما عربها که همدست یهودیها هستید و معتقدید: که این گروه عالم هستند، پس از آنها بپرسید که پیامبرانشان چه کسانی بودند؟ اکنون این آیه قصد بیان همین مطلب را دارد، یعنی میگوید از اینها بپرسید «فاسئلوا اهل الذکر». پس یک شبهه در موردی خاص از مشرکین صدر اسلام و مرجعی که قرآن برای مراجعه معرفی میکند، اهل کتاب یعنی همان یهود و نصارا هستند. پس این امر در آن زمان مشکلی بود که خواست آن را حل کند و چنین هم شد، پس امروزه این آیه برای ما میشود یک گزارش؛ گزارش از یک حادثهای در آن زمان. ولی دستور پیغمبر اکرم و ائمه (ع) را که میگویند درون نگر باشید، برای این است که این آیه پیامی در درون دارد که آن را مقید به تاریخ نمیکند و از قید آن بیرون میآورد و جاوید میکند. بنده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
طبقه بندی غذاهای اصلی انسان در قرآن
فلینظر الانسان الی طعامه ـ انا صببنا الماء صبا * ثم شققنا الارض شقا * فأنبتنا فیها حبا * و عنبا و قضبا * و زیتونا و نخلا * و حدائق غلبا * و فاکهة و ابا * متاعا لکم و لانعامکم. ( عبس 24 ـ 32)
پس انسان باید به خوراک خود بنگرد * که ما آب را به صورت بارشی فرو ریختیم * آنگاه زمین را شکافتیم * و در آن، دانه رویانیدیم * و انگور و سبزی * و زیتون و درخت خرما * و باغ های انبوه * و میوه و علف * [ تا وسیله ] استفاده شما و دام هایتان باشد.
در قرآن چهار مرتبه کلمه فلینظر بیان شده که دو مورد آن ( سوره کهف، آیه 19 * سوره عبس، آیه 14 ) درباره غذای انسان، یک مورد درباره عمل انسان ( سوره حج، آیه 15 ) و مورد دیگر آن ( سوره طارق، آیه 5 ) درباره چگونگی خلقت وی است.
در سوره عبس، ابتدا خداوند متعال انسان را متوجه غذای او می کند که از چه موادی تشکیل شده است و کدام یک در اولویت قرار دارد.
این مطلب را همیشه مد نظر قرار دهید که « و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبی»( سوره انعام، آیه 59 )
( و هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتابی روشن [ ثبت ] است)
یعنی خداوند در کتاب خود همه مطالبی که مورد نیاز انسان بوده، بیان کرده است. در این آیات نیازمندی های بدن انسان به مواد غذایی به ترتیب اولویت آمده که جای بسی شگفتی است.
در مرحله اول به پروتئینها ( دانه های گیاهان ) «حبّا» اشاره می شود خصوصا پروتئینهای گیاهی، مورد تأکید است. پروتئین های گیاهی بیشترین مواد تشکیل دهنده بدن انسان است همه پروتئین های گیاهی ضد سرطان هستند.
در مرحله دوم قندها ( انگور و ... ) و «عنبا و قضبا» توصیه می شود. نیاز انسان به مواد قندی نسبت به سایر مواد کمتر است ولی بخاطر اهمیت فوق العاده این مواد که زمینه ساز فعالیتهای فیزیکی و فکری می باشد در مرحله دوم ذکر شده اند.
در مرحله سوم چربی ها ( زیتون و ... ) و « زیتونا و نخل»ا تجویز می شود. چربیها از اهمیت خاصی برخوردارند. زیرا غشاء سلولهای بدن از این مواد تشکیل شده است و نیز اکثر هرمونهای بدن از مواد چربی ساخته می شوند.
در مرحله چهارم ویتامینها ذکر می شود که به وفور در سبزیجات و میوه جات یافت می شود اگر دقت کنید به این مطلب پی خواهید برد که قرآن تمامی انواع غذاها را با مثالهایی از گیاهان بیان کرده که اهمیت غذاهای گیاهی را می رساند.
در آزمایشگاه های تشخیص طبی برای کشت انواع میکروب و پارازیت ها از پنج ماده استفاده می شود که عبارتند از: 1) آبگوشت 2) خون 3) آگار« دو نوع جلبک سبز و قرمز که از آبهای گرم گرفته می شود و نیز نوعی ژله که در قنادی ها استفاده می شود» 4) بلاد آگار 5) شکلات
نکته بسیار جالب اینکه در این آیات هیچ نامی از این مواد که عامل رشد میکروب هستند و غذای اکثریت مردم را همین گونه غذاها تشکیل می دهند نیامده است.
اعجاز در گیاهان
و در روى زمین قطعه زمینهائى در کنار هم قرار دارد،در حالی کهدر آنها باغهای انگور، کشت و درخت های خرما ا نوع صنو و غـیر صن وجود دارد، که همه با یک آب آبیاری میشوند ولی از نظر غذائی آنها را بر یکدیگر برتری میدهیم! دراین موارد برای کسانیکه فکر میکنند نشانه هائی وجود دارد ". ـ جدارهاى کوچک کنار هم ناهمگون هستند:در زمان محمد انسان می دانست که خاکهای زمین با هم فرق میکنند، ولی اینکه خاک دو مزرعه کوچک چسـبیده به هم نیز دقـیـقـاً یکی نیستند، از عـلـم امـروزی بشر است که با امکانات پیچیده علمی امروزی آنرا بدست آورده استــصفات و خصوصیات میان درختان به صِنو و غیر صِـنـو بودن آنها بستگی دارد. صفات و خصوصیات میان درختان به صنو و غیر صنو بودن آنها بستگی دارد:درختی که از درخت دیگر روئیده باشد صِـنـْـو نامیده می شود و درختی که از بذر روئیده باشد غیر صنو نامیده می شود. آیه صفات و خصوصیات درختان را به صنو و غیر صنو بودن آنها مربوط می داند. واقعیت هـم همین است. درخت صِنو (یعنی درختیکه از درخت دیگری روئیده باشد) تمامی صفات و خصوصیاتوراثتی درخت مادر خود را دربـردارد. یعنی از نظر رنگ، طـعـم، مـزه و غــیـره دقـیـقـاً مانـنـد درخـت مـادر است. ولی درخـتی که از بذر روئیده باشد، صفات و خصوصیات آن ترکیبی است از صفات و خصوصیات درخت مادر بعلاوه صـفـات و خصوصیات درخت پدر (که به درخت مادر تـلـقـیح شده است ـ در
دروقت ریختن باران بعضى از بکتریا قوت زیاد در خود می آبد
موارد مزبور نشانه هائی وجود دارد:{وفی الأرض قطعٌ متجاورات وجنّاتٌ من أعنابٍ وزرعٌ ونخیلٌ صنوانٌ وغیر صنوان یسقى بماء واحد ونفصّل بعضها على بعض فی الأکل إنّ فی ذلک لآیات لقوم یعقلون} [ سوره رعد] آیه 4 (منظور از وجود "نشانه ها"، وجود هدایت خداوندی است). آیه این موضوع را مطرح می کند که در صورت نبودن هدایت پشت پدیده ها اگر بنا می بود چیزی بروید، در یک خاک و از یک آب منطقاً می بایست فقط یک نوع گیاه می رویید، نه اینکه مثلاً درخت خرما در انواع خاکها بروید.چنانکه می دانیم در موجودات زنده از جمله گیاهان عنصری وجود دارد که گیاه را هدایت می کند. این عنصر که ژن نامیده می شود اطلاعاتی از ویژگیهای پدیده خود را با خود دارد که بنابر آن اطلاعات، پدیده خود را هدایت می کند.خداوند در سوره انعام مى فرماید: " و این اوست که از ابر باران میفرستد، با آن جوانه های انواع رستنیها را در میآوریم، و از جوانه ماده سبز را درمی آوریم، که با آن ماده سبز دانه های خوشه ای درست میکنیم، و از تاره های نـخل پَـنگهای خـوردنی درست می کنیم، و باغهای انگور و زیتون و انار که ترکیبات مشترک زیادی دارند ولی همانند نمائی نمی کنند را درست می کنیم" مفهوم آیه: همه گیاهان ماده سبز درست می کنند که آن بنوبه خود دانه و ثمر درست می کـند:در سلول گیاهی کیسه های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
شگفتی های قرآن
قرآن و علم نظرات علمی در مورد عالم، زمین ، دریا و ماده :پیدایش جهان(فصلت/11)، انبساط و گسترش عالم (ذاریات /47)، اتحاد ویگانگی جهان و وجود آب در هر موجود زنده(انبیاء/30)،حرکت هموار ومناسب زمین(ملک/15) و (نمل/88)، حرکت زمین به دور خود (فرقان/46-45)، مسطح نبودن زمین(رحمن/17)،بیضی شکل بودن تقریبی زمین(نازعات/30)،(اعراف/137) و(شمس/6)، ناقص شدن کره ی زمین در هر دو قطب(رعد/41)، کوهها عامل استحکام پوست زمین (نبأ/7) ، قوه ی جاذبه (رعد/ 2) و (لقمان/10)، پیدایش دریا (مؤمنون/18)، دریای شور وشیرین(فاطر/12)، دریا گهواره ی زندگی (نور/45)، زوجیت یا وجود بارهای مثبت ومنفی در هر چیز(یس/36)،(ذاریات/49)و (رعد/3)،نظریه ی نسبیت (حج/47) (سجده/5) و(معارج/4)، اشاره به کوچکتر از ذره و در حقیقت مواد سازنده ی اتم(یونس/61)و (سبأ/3)، و.. .نظرات علمی قرآن در مورد باد و باران:گردش باد (جاثیه/5) و(فرقان/48)،وزن داشتن ابر یا هوا(اعراف/57) و(رعد/12)،مراحل متوالی بادهای مهاجر(ذاریات/4-1)،بادها به عنوان مقدمه ی ابر و باران(نمل/63)،پیدایش ابر(روم/48)،بادها عامل تلقیح ابرها(حجر/22)، پدیده ی تقطیر در ابرها(نبأ/14)،جزئیات تشکیل ابر و بارش باران(روم/48) و (نور/43) و.. .نظرات علمی قرآن درمورد جهان جنین: آفرینش جنین از عناصر خاک(مؤمنون/12)،(روم/20)و(حج/5)،تبدیل موادخاکی به نطفه ورشد تدریجی جنین(مؤمنون/14-12)،اشاره به بافتهای کامل و ناقص در جنین (حج/5)،تخمک وسلول تخم(انسان/2)، تشکیل توده ی سلولی(قیامت/38)،وجود پرده های سه گانه ی آمینوس،کوریون و آلانتوئید و یا پرده ی شکمی،پرده ی رحمی و پرده ی آلانتوکوریون در اطراف جنین(زمر/6)،آب در ساختمان جنین(فرقان/54)،دوران شیرخوارگی (بقره/233)،نقش مرد در تعیین جنس جنین(نجم/46-45)، (قیامت /39-37) و(بقره/233) ،به کار افتادن حس شنوایی قبل از بینایی(نحل/78)، و.. .نظرات علمی قرآن در مورد بهداشت ودانش پزشکی و حشره شناسی:توجه به خوردن میوه و مواد غذایی پروتئین دار(واقعه/21-20)و(طور/22)، اعجاز اثر انگشت(قیامت/4)،تسهیل درد زایمان(مریم/25)،شدت احساس درد توسط پوست(نساء/56)،درمان موضعی بسیاری از بیماریهای پوستی در سرما(ص/42)،اندوه ورابطه ی آن با کوری(یوسف/84)،اشاره به زخمهای ناشی از عدم تحرک(کهف/18)، تأثیر روانی رنگ سبز(رحمن/76) ، (انسان/21)و (کهف/31)،اشاره به بیماری پیری زودرس در کودکان(مزمل/17)، عدم شناخت روح ازنظر علمی(اسراء/85)، وضو وپاکیزگی قسمتهایی از بدن که بامیکروبها در تماس است(مائده/6)،پرهیز از پرخوری(اعراف/31)،پرهیز از خوردن خون،مردار و گوشت خوک(بقره/173)،پاکیزگی لباس و پوشاک(مدثر/4)، غیر بهداشتی بودن تماس جنسی در حالت قاعدگی(بقره/222)، اشاره به بیماری فراموشی در پیری(نحل/70)،) خاصیت شفا بخشی عسل و گرد آوری شهد و ساختن عسل توسط زنبور ماده (نحل/69)،تناسب رنگ عسل با رنگ گلها(نحل/69)، تنیدن تار توسط عنکبوت ماده(عنکبوت/41)،ارتباطات در میان حشرات(نمل/18) ، ترکیب آنزیم با غذا خارج از بدن مگس(حج/73) و.. .نظرات علمی قرآن در مورد فضا ومسافرت به فضا:تفاوت ستاره و سیاره (یونس/5)و (فرقان/61)، گردش خورشید،ماه،زمین وسیارگان در مدارهای مشخص(یس/40-38)،(انبیاء/33) و(تکویر/16-15)، پیش بینی مسافرت به فضا و عبور از جو(رحمن/33)و(انعام/125)،سقوط سنگهای آسمانی (رحمن/35)،شهابها(جن/8)،فقدان اکسیژن و هوا در ارتفاعات بالای جو(انعام/125)تسخیر کره ی ماه و احتمالاً خورشید(ابراهیم/33)،مطالبی در مورد سیاره ی زهره (طارق/3-1) وجود ساکنین دیگر در کرات آسمانی(شوری/29) و.. .------------------------------------------قرآن و کامپیوترمقاله قرآن و کامپیوتر نوشته « دکتر رشاد خلیفه» دانشمند مسلمان مصری دارای درجه پی اچ دی در رشته مهندسی سیستمها و استاد دانشگاه آریزونای آمریکاست که مدتی معاون سازمان توسعه صنعتی ملل متحد بوده است . وی با کمک عده ای از مسلمین متخصص و صرف وقت بسیار تحقیقات گسترده ای را در نظم ریاضی کاربرد حروف و کلمات در قرآن شروع نموده و با الهام از آیات 11 تا 31 سوره مدثر که عدد 19 را کلید رمز اعجاز آمیز قرآن و آسمانی بودن آن معرفی میکنند به کمک عدد 19 توانست رمز نظم ریاضی حیرت انگیز و اعجاز آمیز حاکم بر حروف قرآنی را کشف نماید. دکتر رشاد خلیفه ، نخستین بار ترجمه قرآن مجید از عربی به انگلیسی را در 12 جلد نگاشت . این ترجمه ها توسط مؤسسه « روح حق» واقع در شهرستان توسان ایالت آریزونای آمریکا بچاپ رسید. مقاله قرآن و کامپیوتر در پایان جلد اول کتاب ترجمه قرآن درج شده است.اینک متن مقاله : در چهارده قرن اخیر نوشته های بیشمار ادبی شامل کتاب ، مقاله . گزارشات پژوهشی درباره کیفیت معجزه آسای قرآن برشته تحریر در آمده است . دراین نوشته ها فصاحت بیان ، فضیلت ادبی، معجزات علمی، سبک و حتی جاذبه آهنگ تلاوت قرآن تشریح شده است. با وجود این، تحقیق در اعجاز قرآن بعلت احساسات بشری، بیطرفانه صورت نگرفته و بسته به عقیده نویسنده برعلیه آن قلم فرسایی شده است . چون مطالعات وپژوهش های قبلی به بوسیله بشر انجام شده خواهی نخواهی تمایلات ونظرات ضد ونقیض نویسندگان در آنها به چشم میخورد ، این نوشته ها نتوانسته اند افراد غیرمسلمان را قانع کنند که قرآن کتاب آسمانی است و دلایل نویسندگان درایشان مؤثر نبوده است. معجزه ای که در این رساله پژوهشی ارائه می شود برمبنای اصولی بی چون و چرا و خالی از شک و شبیه و غیرقابل تغییر استوار است بدین ترتیب که فن کامپیوتر با کشف سیستم اعدادی اعجاز آمیز قرآن مدلل می دارد که قرآن مجید بدون شک ساخته فکر بشر نمی تواند باشد. خواست خدای توانا بوده است که این نظم پیچ در پیچ عددی قرآن مخفی نماند تا تایپ شود که سرچشمه غیبی قرآن از جانب خداوند متعال است و نیز در عرض گذشت قرون بوسیله ذات او محافظت میشده و از گزند تغییر ، افزایش یا کاهش در امان مانده است. رمزهای اعجاز آمیز قرآن منحصراً از این قرارند :1- اولین آیه قرآن « بسم الله الرحمن الرحیم » دارای 19 حرف عربی است. 2- قرآن مجید از 114 سوره تشکیل شده است و این عدد به 19 قسمت است. (6× 19). 3- اولین سوره ای که نازل شده است سوره علق (شماره96) نوزدهمین سوره از آخر قرآن است. 4- سوره علق 19 آیه دارد. 5- سوره علق 285 حرف (15× 19) دارد. 6- اولین بارکه جبرئیل امین با قرآن فرود آمد 5 آیه اولی سوره علق را آورد که شامل 19 کلمه است. 7- این 19 کلمه ، 76 حرف (4× 19) دارد که به تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم است. 8- دومین باری که جبرئیل امین فرود آمد 9 آیه اولی سوره قلم (شماره 68) را آورده که شامل 38 کلمه است. (2 × 19) . 9- سومین بارکه جبرئیل امین فرود آمد 10 آیه اولی سوره مزمل (شماره 73) را آورد که شامل 57 کلمه است. (3× 19). 10- چهارمین بارکه جبرئیل فرود آمد 30 آیه اولی سوره مدثر (شماره 74) را آورد که آخرین آیه آن « بر آن دوزخ 19 فرشته موکلند» می باشد. (آیه 30) . 11- پنجمین بار که جبرئیل فرود آمد اولین سوره کامل « فاتحه الکتاب» را آورد که با اولین بیانیه قرآن بسم الله الرحمن الرحیم (19 حرف) اغاز می شود . این بیانیه 19 حرفی بالفاصله بعد از نزول آیه «برآن دوزخ 19 فرشته موکلند» نازل شد . این مراتب گواهی ارتباط آری از شبهه آیه 30 سوره مدثر(عدد 19) و اولین بیانیه قرآن «بسم الله الرحمن الرحیم» (عدد 19) با سیستم اعدای اعجاز آمیز است که بر عدد 19 بنا نهاده شده است. 12- آفریننده ذوالجلال و عظیم الشأن با آیه 31 سوره مدثر به ما یاد می دهد که چرا عدد 19 را انتخاب کرده است. پنج دلیل زیر را بیان می فرماید : الف) بی ایمانان را آشفته سازد. ب) به خوبان یهود و نصارا اطمینان دهد که قرآن آسمانی است. ج) ایمان مومنان تقویت نماید. د) تا هر گونه اثر شک و تردید را از دل مسلمانان و خوبان یهویت و مسیحیت بزداید. ه) تا منافقین و کفار را که سیستم اعدادی قرآن را قبول ندارند رسوا سازد. 13- آفریننده بمامی آموزدکه این نظم اعدادی قرآن تذکری به تمام جهانیان است (آیه 31 سوره مدثر)ویکی از معجزات عظیم قران است. (آیه 35).14- هرکلمه از جمله آغازیه قرآنبسم الله الرحمن الرحیم در تمام قرآن بنحوی تکرار شده که به عدد 19 قابل تقسیم است ،بدین ترتیب که کلمه“ اسم “ 19 بارکلمه “ الله “ 2698بار(42*19)، کلمه “ الرحمن “ 57 بار (3*19) وکلمه “ الرحیم “ 114بار (6*19)دیده می 15- قرآن 114سوره دارد که هر کدام از سوره ها با آیه افتتاحیه “ بسم الله الرحمن الرحیم “ آغاز میشود بجز سوره توبه (شماره 9) که بدون آیه معموله افتتاحیه است،لذا آیه “ بسم الله الرحمن الرحیم“ در ابتدای سوره ها 113 بار تکرار شده است.چون این رقم به 19 قابل قسمت نیست وسیستم اعدادی قرآن آسمانی ساخته پروردگار باید کامل باشد یکصد وچهاردهمین آیه بسم الله را در سوره النمل که دوبسم الله دارد(آیه 27) (آیه افتتاحیه وآیه 30 )بنابراین قرآن مجید 114 بسم الله دارد.16- همانطور که در بالا اشاره شد سوره توبه فاقد آیه افتتاحیه بسم الله است . هر گاه از سوره توبه شروع کرده آنرا سوره شماره یک وسوره یونس را سوره شماره دو فرض نموده وبه همین ترتیب جلو برویم ، ملاحظه می شود که سوره النمل نوزدهمین سوره است (سوره 27) که بسم الله تکمیلی را دارد .از این نظم نتیجه می گیریم که قرآنی که اکنون در دست ماست با قرآن زمان پیامبر از لحاظ ترتیب سوره ها یکی است .17- تعداد کلمات موجود بین دو آیه بسم الله سوره النمل 342(18*19) میباشد.18- قرآن مجید شامل اعداد بیشماری است .مثلاً : ما موسی را برای جهل شب احضار کردیم ،ما هفت آسمان را آفریدیم .شمار این اعداد در تمام قرآن 285(15*19) میباشد.19- اگر اعداد 285 فوق را با هم جمع کنیم ، حاصل جمع 174591 (9189*19)خواهد بود .20- حتی اگر اعداد تکراری را از عدد فوق حذف نماییم حاصل جمع 162146 (8534*19) خواهد بود.21- یک کیفیت مخصوص به قرآن مجید اینست که29 سوره با حروف رمزی شروع میشود که معنی ظاهری ندارند ، این علامات در هیچ کتاب دیگری و در هیچ جایی دیده نمی شوند .این حروف در ابتدای سوره های قرآن بخش مهمی از طرح اعدادی اعجاز آمیز می باشد که بر عدد 19 بنا شده است.اولین نشانه این ارتباط اینست که29 سوره از قرآن با این علامات شروع میشود.تعداد حروف الفبا دراین رموز14وتعداد خود رمزها نیز14میباشد.هرگاه تعدادسوره ها(29) وحروف الفبا(14)راباتعدادرمزها(14)جم ع کنیم ، حاصل جمع 57(3*19) خواهد بود.