لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
آثار تربیتی نماز
نـمـاز در لـغت به معنای پرستش, نیاز, سجود, بندگی و اطاعت, خم شـدن بـرای اظـهـار بـندگی و اطاعت و یکی از فرایض دین و عبادت مـخصوصی است که مسلمانان پنج بار در شبانه روز به جا می آورند.
معنا و مفهوم نماز نـمـاز در لـغت به معنای پرستش, نیاز, سجود, بندگی و اطاعت, خم شـدن بـرای اظـهـار بـندگی و اطاعت و یکی از فرایض دین و عبادت مـخصوصی است که مسلمانان پنج بار در شبانه روز به جا می آورند. نـماز یعنی خدمت و بندگی, فرمان برداری, سر فرود آوردن و تعظیم کردن به نشانه احترام. نماز, داروی نسیان و وسیله ذکر خداوند است. نـمـاز, رابـطه معنوی مخلوق با خالق است. نماز یعنی دل کندن از مـادیـات و پـرواز دادن روح; یـعـنی پا را فراتر از دیدنی ها و شنیدنی ها نهادن. نماز در قرآن و حدیث فـلـسـفـه, فایده و آثار, شرایط و آداب و اوصاف نماز در آیات و روایـات بـسـیاری آمده که پرداختن به همه آن ها در این جا ممکن نـیـسـت, لـکـن بـه طور مختصر قطره ای از دریای معارف اسلامی را درباره نماز بازگو می کنیم. نماز, بزرگ ترین عبادت و مهم ترین سفارش انبیا است. لقمان حکیم پـسـرش را بـه نـمـاز تـوصـیه می کند.۱ حضرت عیسی(ع) در گهواره فـرمـود: خـدایـم مـرا بـه نـماز و زکات سفارش کرده است.۲ حضرت ابـراهـیـم(ع) هـمـسر و کودک خویش را در بیابان های داغ مکه آن هـنـگـام که هیچ آب و گیاهی نداشت, برای به پا داشتن نماز مسکن داد.۳ پـیـشـوایـان مـعـصوم ـ علیهم السلام ـ هنگام نماز رنگ می باختند. گـرچـه بـعـضـی نـمـاز را به خاطر بهشت یا ترس از عذاب جهنم می خـوانند, اما حضرت علی(ع) نه برای تجارت و ترس از آتش, بلکه به خاطر شایستگی خدا برای عبادت نماز می خواند.۴ نـمـاز, اهرم استعانت در غم ها و مشکلات است. خداوند می فرماید: از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آن ها پیروز شوید. نـمـاز بـه مـنزله پرچم و نشانه مکتب اسلام است. پیامبر اکرم می فرماید: علم الاسلام الصلوه نـماز به منزله سر نسبت به تن است. پیامبر)ص(می فرماید: موضع الصلوه من الدین کموضع الراس من الجسد نـمـاز بـرای اولـیای خدا شیرین و برای غیر آنان دشوار و سنگین است. قرآن می فرماید: وانها لکبیره الا علی الخاشعیندر اهـمـیـت نـمـاز همین بس که حضرت علی(ع)در جنگ صفین و امام حـسین(ع) در ظهر عاشورا دست از جنگ کشیدند و به نماز ایستادند. و آن گـاه کـه بـه عـلی(ع) ایراد گرفتند که چه هنگام نماز است؟ ایـشـان فرمود: ما برای همین می جنگیم تا مردم اهل نماز باشند. در زیـارت نـامـه وارث مـی خـوانیم اشهد انک قد اقمت الصلوه; شهادت می دهم که تو نماز را برپا داشتی حضرت علی)ع(درباره نماز بارها سخن به میان آورده که در این جا به چند نمونه اشاره می کنیم. الـف درباره برکات نماز می فرماید: فرشتگان, آنان را در بر می گیرند و آرامش بر آنان نازل می شود, درهای آسمان بر آنان گشوده و جایگاه خوبی برایشان آماده می شودب) در خـطـبـه ۱۹۶ نهج البلاغه گوشه هایی از مفاسد اخلاقی هم چون کـبر و سرکشی و ظلم را برمی شمارد و آن گاه می فرماید: نماز به هـمـه وجـود انـسـان آرامـش می بخشد, چشم ها را خاضع و خاشع می گـردانـد, نـفس سرکش را رام و دل ها را نرم و تکبر و بزرگ منشی را محو می کند. ج)هـم چـنین در نامه ای به محمد بن ابی بکر می نویسد: نماز را در وقـت مـعین آن به جای آر و به خاطر آسوده بودن از کار نماز, پیش از وقت معین آن را برپای مدار و آن را واپس مینداز.۸ آداب نماز و آثار تربیتی آن شـرایـط و آداب نماز به قدری زیاد است که تمام نظام ها و روابط انـسـانـی را بـه طور خودکار تنظیم و اصلاح می کند. توجه به همه آثـار تـربیتی نماز کار مشکلی است ولی ما چند نمونه آن را بیان می کنیم: ۱. ادب در بـرابـر سـخـن امـام جماعت; در نماز جماعت وقتی امام مشغول خواندن حمد و سوره است باید ساکت باشیم. ۲. مـراعات حقوق دیگران; آب وضو, مکان نمازگزار و لباس او باید حـلال و از مـال دیگران و غصبی نباشد; حتی اگر از مال خمس نداده لباس تهیه کند, نمازش باطل است. ۳. تـغـذیـه و بهداشت نمازگزار; اگر نمازگزار از مشروبات الکلی اسـتـفـاده کـرده باشد, تا چهل روز نمازش مورد قبول نیست. لباس نـمـازگـزار نیز باید پاک باشد و بهتر است به هنگام نماز عطر و مسواک زد و موها را شانه کرد. ۴. همسرداری کسی که به همسر خود نیش بزند, نمازش قبول نیست. ۵. ولایت کسی که اهل نماز است ولی تسلیم طاغوت ها است و ولایت و حـکـومـت رهـبـران اسلامی را پذیرا نیست, نمازش قبول نیست; گرچه تمام عمر در کنار کعبه باشد. ۶. نـظـم و ترتیب; در تمام کلمات و کارهای نماز نظم و ترتیب به چشم می خورد. ۷. انـعطاف و هم آهنگی; امام جماعت باید با مردم هم آهنگ باشد; بـه ایـن معنا که مراعات ضعیف ترین افراد را بکند. اگر کسی دیر بـه جماعت رسید, امام باید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
عنوان مقاله : آثار اجتماعی نماز
نماز علاوه بر این که ستون دین است . امام عمل اسلامی نیز می باشد . زیرا هر یک از اعمال انسانها با معیار و شاخص هایی سنجیده می شود که این معیارها اساسی نماز است .
ماهیت اجتماع از نظر اسلام :اجتماع به مفهوم در کنار هم بودن ، با هم زندگی کردن نیست ، آنچه اجتماع تلقی می شود همان تعبیر است که پیامبر اسلام (ص ) از جامعه نموده و آنها به کشتی تشبیه نموده می نماید . در عبادت رمز وحدت اجتماعی نهفته است و نماز از این خصیصه جدایی ناپذیر است . با در نظر گرفتن شرایط حسن فعلی و حسن فاعلی اثرات اجتماعی نماز ذکر می شود : 1- ظهور جامعه صالح : نماز به عنوان شاخصة ایمان انسان های نیکوکار ایجاد می کند و انسان های نیکوکار محور امت و جامعه صالح هستند . 2- احساس مسئولیت سیاسی : مسئولیت سیاسی ایجاد می کند که نفی شرک و طاغوت است و مسئولیت اجتماعی اش توجه و حساسیت به امور اجتماعی .
امام صادق ( ع ) فرمودند : "بخوان جهاد و مبارزه کن در راه خداو گران قدر"
3- رشد عواطف انسانی : خوی عاطفی انسان ها از بین می رود و در کنار هم بودن آن ها بسیاری از معضلات فردی و اجتماعی را از بین می برد . 4- تبعیت ازولایت : خداوند متعال ولی مطلق انسان هاست تأسی به این ولایت پذیرفتن در عمل بوجود می آورد .
امام صادق ( ع ) فرمودند : "رسول خدا و اهل بیت ایشان الگوی ما در راه زندگی هستند" .
7- رسیدن به آرامش : رسیدن به سکینه و آرامش روحی متناسب با ایمان قلبی انسان ها ایجاد می شود . 8- جلوگیری از منکرات : نماز ذکر اکبر است که حضور قلب در آن اثرات نفسانی اش اجتناب از فحشاء و منکرات است . « مرحوم طباطبائی » 9- رسیدن به منکرا ت : اثر اجتماعی نماز در جامعه مبارزه با فقر و دوری از حرص و دنیا پرستی است .
امام حسین ( ع ) فرمودند: برای سلام کردن 70 ثواب است 69 آن برای سلام کننده و یکی برای جواب دهنده .
عنوان مقاله : نمازو تعاون ( اهمیت و آثار نماز جمعه و جماعت ) .
اساس هستی بر مبنای تعامل و تعاون همة موجودات است ، بطوریکه زندگی هر لحظه ما مر هون خدمات و زحمات متقابل میلیاردها موجوداتی است که در این دنیا به صورت خیلی دقیق و منظم مشغول وظیفه هستند . تعاون اساسی هستی است و دین اسلام نیز یک هستی بخش در نتیجه تعاون (جماعت ، ناس ) قلب اسلام است . توجه اسلام به تعاون برای این است که انسان یک موجود اجتماعی است و چون اسلام برای تربیت انسان به تمایلات فطری و خصوصیات اجتماعی آدمی توجه خاصی دارد درنتیجه تأکید بیشتری بر مفاهیم اتحاد و تعاون بخاطر کارآیی فوق العاده این روش در حل مسائل زندگی و تحقق عدالت اجتماعیست .
امام رضا ( ع ) فرمودند : مؤمنان سخن گین و نرم خو هستند .
حدیث قدسی یدالله مع الجماعه (دست خدا با جماعت است ) در اشاره به قدرت شگرف نیروی تعاونیست . درمفهوم وسیع تر اصلا بدون اتحاد و تعاون دولتی برقرار نخواهد شد تا مشکلات ملت خود را حل کند . آیات قرآن که فرمان اقیموالصلوة می دهد بلافاصله آتوالذکوة را به دنبال دارد گویا عبارتی که به نفع خلق خدا نبوده و درجهت مقابل آن حتی د ر حاشیه جامعه باشد متصور نیست . زیرا اسلام خود آگاهی و خود یابی را در متن جمع و جمعیت و در بطن جامعه و اجتماع مطرح می کند ، حتی نماز که زمزمه ای است با او و راز و نیازی و درد دلی و پرستشی همچنان با ضمایر جمع همراه است . در سلام آخر نماز می گوییم :
× اسّلامُ عَلَینا و عَلَی عِبادِاللّه الصّالحین ×
×السّلامُ عَلیکُم و رَحمه اللهِ و بَرَکاتُهُ
× سلام بر همه بندگان صالح ( نیکوکار ) و رحمت و برکات خدا بر همة آنان باد ×
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
نماز و آثار آن
مقدمه :
شناخت معبود محبت او را در دل ایجاد میکند و انسان را به پرستش و راز و نیاز با معبود خویش وا میدارد و نماز موجب آرامش انسان میگردد. فلسفهی عبادت همانگونه که در آیات متعددی آمده، بندگی و عبادت است که این بندگی مایهی عزت و سلامت انسان میباشد. این بندگىکردن، سودى به خدا نمىرساند بلکه مایهی عزّت و سعادت خود انسان است وگرنه خداوند بىنیاز مطلق است.
ریشههای عبادت در چهار عنوان خلاصه میشود: عظمت وجودی خدا، احساس نیاز و وابستگی به او، سپاس از نعمتهای بیکران خداوندی و فطرت خداجوی انسان.
اگر انسان بخواهد در این دنیا با آگاهی و آزادی و شخصیّت انسانی زندگی کند، باید هدف داشته باشد و این هدف رسیدن به کمال مطلوب است. این امر باعث میشود در برابرکمال مطلق تسلیم شویم و سر به سجده برداریم.
انسان در کل سرشتی خدا آشنا، خداگرا و خدا پرست دارد و خود و جهان را وابسته به خالقی میداند که سرچشمهی همهی خوبیها و زیباییهاست، انسان که از درون گرایشی به خدا احساس میکند. تمایلی مقدس و متعالی که او را گاه و بیگاه به نجوا با خدا مینشاند و وادارش میکند که رازهای درونی خود را بیواسطه با او در میان بگذارد. و در حقیقت نماز برقرار ساختن ارتباط بین یک موجود بینهایت کوچک بهیک موجود بینهایت بزرگ در حال معرفت است.
نماز جلوهی بندگی انسان در پیشگاه خدا و مظهر عبادت است آن که بندهی آفریدگار است و این بندگی را احساس میکند میداند و باور دارد، که در برابر او مطیع و فرمان بردار است و به سجده میافتد با او راز میگوید و نیاز میطلبد و بهیاد ما میاندازد که بندهای بیش نیستیم. در سایهی نماز نیازهای روحی معنوی انسان تأمین و انسان بهیک آرامش واقعی دست مییابد؛ و نیز نماز یک سپاسگزاری در برابر نعمتهای بیکرانی است که حق تعالی به ما ارزانی داشته است.
بنا به گفتهی امام رضا(ع) نماز اقرار بندگی به خداوند(عز و جل)، ایستادن انسان در برابر خداوند حکیم با حال مذلت و فروتنی و خضوع و اعتراف به گناهان، و نیز درخواست عفو و بر طرف ساختن آثار گناهان و بزرگ داشت خداوند و یاد خدا است. نماز این حقیقت والا و سازنده، بیان کنندهی بینهایت گرایی آدمیان میباشد. اما چرا ما نماز میخوانیم و برای ما واجب شده است؛ این بندگی کردن و نماز سودی به خدا نمیرساند، بلکه مایهی عزت و سعادت انسان است و چرا که خداوند بینیاز مطلق است. نماز موجب تکامل روح، تقویت اراده، بهداشت روان، مصونیّت و خود نگهداری و بازدارنده از فحشا و منکر و گناه و تزکیه انسان میشود. حقیقت نماز از نظر امام رضا(ع): «صله و موهبتی است از طرف خداوند مهربان برای بنده از راه رحمت و عنایت و نماز مطالبهی وصال و تقرب بنده به سوی خداست»... و کسانی که نماز نمیخوانند دلیل ترک نمازشان ندانستن فلسفهی نماز و آشنا نبودن به فواید آن بوده و اصولاً نسبت به نماز احساس نیاز نمیکند. و لذا آشناشدن و آشناکردن به فلسفه و حقیقت نماز و این که نماز جزو نیاز ماست، جزو زندگی و حیات ماست و فایده و آثار نماز در دنیا و آخرت تجلی میکند امری ضروری میباشد.
اهمیت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنایی به حقیقت آن و احساس نیاز نکردن نسبت به آن، خود از عوامل ترک نماز به شمار میآید. آشناشدن و آشناکردن به فلسفه و حقیقت نماز و این که نماز جزو نیاز ماست، جزو زندگی و حیات ماست و فایده و آثار نماز در دنیا و آخرت تجلی میکند، به واسطه آن به آرامش و تعادل روانی میرسیم، چنان که خداوند میفرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»؛ آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرامش پیدا میکند». نماز پاسخ به حس پرستش است، نماز درمان افسردگی و اضطراب، نگرانی، تزلزل شخصیت، از خود بیزاری، ناامیدی و ارتباط برقرارکردن با مبدأ پاکیها، اراده و توانایی مطلق و کمال مطلق است. با نماز، خودپرستی و آثار آن، که محور گناهان است (خودبینی، خود بزرگ بینی، خودستایی، حسادت و دیگر امراض روحی) از بین میرود مردان الهی در زمان گرفتاریها به نماز پناه میبرند.
از دیگر آثار نماز تشکّر از خدایی است که ولىّ نعمت ماست که هر چه داریم از اوست. البته این سپاس، براى خدا سودى ندارد، بلکه براى خودمان مفید است و نشان معرفت ماست. انسان، اسیر محبّت دیگران است و نعمت و نیکى، انسان را به مقام سپاس و تشکّر مىکشد. اگر کسى نعمتى به ما بخشید و احسانى در حق ما کرد، با زبان و عمل، سپاسگزار او مىشویم. نماز، نوعى سپاس از نعمتهاى فراوان و بىشمار اوست. حضور قلب در نماز را که پایه استوار دین و برترین اعمالهاست. خداوند آنانی که از نماز غفلت میکنند را نکوهش میکند، با این که نمازگزارند و این نکوهش بدان سبب نیست که نماز را فراموش و ترک کردهاند. پیامبر(ص) در مورد برتری کمال نماز میفرمایند: «هر کس که دو رکعت نماز بخواند و در نمازش چیزی از دنیا او را به خود مشغول نسازد، خداوند گناهش را میآمرزد» و نیز میفرمایند: «تنها آن مقدار از نمازت پذیرفته است که در آن حضور قلب باشد».
نماز و تاثیر آن در دورى از زشتىها
پیشتر خاطر نشان گردید:کسى که به ضعف اراده مبتلا است و على رغماعتقاد به مبدا و معاد و تبعات اعمال و توجه به همه امور یاد شده باز مرتکب گناهمىشود، اگر واقعا قصد اصلاح خویش را دارد، باید قبل از هر چیز با به کار بستنبرخى از ریاضتهاى شرعى ارادهاش را تقویت کند، آن گاه با ارادهاى قوى درمقابل خواستههاى نفسانى و وسوسههاى شیطانى بایستد.
و نیز تاکید شد:ریاضتى که در راس همه ریاضتهاى شرعى است و درتقویت اراده تاثیر به سزایى دارد، روزه گرفتن است، آن هم با شرایط و ضوابطىکه بدانه اشاره شد.
اکنون سخن ما این است:یکى دیگر از امورى که در تقویت انسان بسیار موثراست و او را در غلبه بر غرایز و امیال نفسانى یارى مىرساند، به پاداشتن نمازاست.
بدون تردید اگر انسان موفق شود نماز را با همه آداب و مقررات مربوط به آن بهجا آورد، به برکت آن بسیارى از گناهان را ترک گفته و کم کم به یارى خدا، به طورکلى از عصیان فاصله مىگیرد.خداى تبارک و تعالى در قرآن کریم مىفرماید:
و اقم الصلوة ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر ; (1) نماز را به پا دار، بهدرستى که نماز(انسان را)از کارهاى زشت و ناپسند باز مىدارد.»
و نیز مىفرماید:
یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوة ; (2) اى مؤمنان[در کارها]از صبر[روزه]و نماز کمک بگیرید.»
مطلبى که در این جا لازم است مورد تاکید قرار گیرد، این است که حظ وبهرهاى که نماز گزاران از نماز خویش مىبرند، یک سان نیست;زیرا نماز را مانندبسیارى از امور، ظاهر و باطنى است.اگر نماز گزار از نماز، به ظاهر قناعت کندو از روح و باطن آن غفلت ورزد، بهره او از نماز بسیار محدود و ناچیز است.بر خلاف نمازگزارى که از ظاهر بگذرد و به باطن نماز راه یابد;چرا که چنینشخصى به اندازه عمق نمازش از فواید و آثار نماز بهرهمند خواهد بود.
بنابر این، این که قرآن مىفرماید:نماز انسان را از گناه باز مىدارد، یا این کهمىفرماید:در کارها از نماز کمک بگیرید، معنایش این نیست که هر گونه نمازىبا هر کیفیتى، چنان آثارى را به دنبال خواهد داشت، بلکه ابتدا باید دید، نماز تاچه اندازه از شرایطى که به آن عمق مىبخشد بهرهمند است، آن گاه به تعیینخاصیتها و آثار آن پرداخت و سپس آنها را از نماز توقع داشت.
تعداد صفحات:31 صفحه
فرمت:Word
فهرست:
چکیده
کلمات کلیدی
مقدمه
بیان مسئله
متن اصلی
پیشنهادات و راهکارها
فهرست منابع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
عنوان : نماز
فهرست
مقدمه
پیرامون واژه 3
نماز در برخی ادیان 3
آدم و نماز 4
تاثیر نماز بر برخی بیماریها
تاثیر نماز بر بیماریهای مقاربتی 5
تآثیر نماز بر عفونت کلیه و مجاری ادراری 7
احکام
احکام نماز 8
پوشیدن طلا و نقره و به کار بردن آن 8
لباس نمازگزار 10
احکام سایر مکانهاى دینى 12
احکام مسجد 13
مکان نمازگزار 19
قبله 22
وقت نماز 23
اهمیت و شرائط نماز 26
روایات 28
منابع و ماخذ 30
نظر شخصی 31
مقدمه
پیرامون واژه
واژهٔ نماز واژهای پارسیست که ایرانیان برای واژهٔ «صلاة» عربی به کار بردند. این واژه به معنای خم شدن و
برخی حدس زدهاند که این واژه از واژهٔ «ناماسته» در زبان سانسکریت گرفته شدهباشد که محتمل نیست.
سرفرودآوری برای ستایش و احترام است. واژهٔ نماز نامواژهای از فعل نمیدن فارسی به معنی تعظیمکردن است.
نماز در برخی ادیان
نماز در دین اسلام
این عبادت در شبانهروز در پنج نوبت (۱۷ رکعت) رو به قبلهٔ مسلمانان - کعبه در مکه - بصورت فردی (فرادی) یا گروهی (نماز جماعت) برگزار میشود.
در این عبادت در رکعتهای اول و دوم دو سورهٔ از قرآن که یکی از آنها سورهٔ حمد و دیگری معمولاً سورهٔ کوتاهی مثل سورهٔ توحید است و در رکعتهای بعدی تعدادی ذکر به زبان عربی خوانده میشود. نماز یک فرهنگ جهانی است.
نماز در دین یهود
نماز در یهودیت (در عبری: تفیلا תפלות) و در جمع تفیلیم یا تفیلوت خوانده میشود. توضیحات دقیق در باب آنها را میتوان در سیدور یا بخشهای میشنا کتب سنتی دعای دیانت یهودی جست.
معمولا در هر روز سه نماز میخوانند و در روز شبات شنبه و سایر روزهای مقدس فرقههای ارتدکس و محافظه کار یک نماز اضافی هم به نام موسف خوانده میشود.
نماز در دین بهائی
هر فرد بهائی بعد از رسیدن به سن بلوغ در آئین بهائی، یعنی ۱۵ سال تمام برای دختر و پسر، طبق احکام دین بهائی که در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی قرار دارد، باید شروع به خواندن نماز نماید.در دین بهائی ۳ نوع نماز واجب وجود دارد و هر شخص مختار است یکی را برای خواندن روزانه انتخاب کند. نماز به صورت جمعی و جماعت نهی شدهاست. نماز میت، نمازی که برای مردگان خوانده میشود، تنها نمازی است که به صورت جماعت برگزار میشود.
آدم و نماز
حضرت آدم پس از بیرون آمدن از بهشت و هبوط به زمین ، چهل روز در کوه صفا واقع در نزدیک بیت حق اقامت داشت .
آن روزها به خاطر دورى از مقام قرب و هبوط از مقام علّم الاسمایى و از دست دادن جوار ملکوت و هجران بهشت وصال محبوب ، در حالى که صورت به خاک داشت همچون ابر بهاران سرشک از دیده مى ریخت .
تفسیر على بن ابراهیم قمى در حدود قرن سوم هجرى ، یعنى نزدیک به عصر امام حسن عسکرى (علیه السلام) ، به رشته ى تحریر درآمده است .
بزرگان از علماى امت اسلامى و دانشمندان وارسته ، امثال علامه ى طباطبایى صاحب تفسیر المیزان ، به این تفسیر اطمینان نموده و بسیارى از مطالب آن را در کتب فقهى و تفسیرى و اخلاقى خود نقل کرده اند .
نویسنده ى تفسیر جناب على بن ابراهیم(1) در توضیح آیه ى شریفه ى ( فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَات )(2) روایتى را از قول پدرش ، از ابن ابى عمیر ، از ابان بن عثمان ، از امام ششم (علیه السلام) نقل مى کند که با توجّه به اینکه کتب رجالى شیعه از قبیل رجال کشى ، جامع الرواة اردبیلى ، قاموس الرجال شوشترى ، معجم الرجال خویى ، سندش را صددرصد معتبر دانسته اند ، نشان دهنده ى مسئله ى نماز در زمان حضرت آدم (علیه السلام) است ، برگردان فارسى روایت تا آنجا که لازم و نقطه ى شاهد است از نظر عاشقان نماز مى گذرد :
* آدم پس از بیرون آمدن از بهشت و هبوط به زمین ، چهل روز در کوه صفا واقع در نزدیک بیت حق اقامت داشت .
آن روزها به خاطر دورى از مقام قرب و هبوط از مقام علّم الاسمایى و از دست دادن جوار ملکوت و هجران بهشت
وصال محبوب ، در حالى که صورت به خاک داشت همچون ابر بهاران سرشک از دیده مى ریخت .
امین وحى از جانب حضرت معبود ـ که جز لطف و محبّت و احسان و مرحمت به بندگان ندارد ـ بر او نازل شد و سبب ناله ى جگرسوز و دلخراش او را پرسید . در پاسخ آن فرشته گفت : چرا ناله نکنم و اشک از دیده نبارم ؟ مگر نه این است که خداى عزیز مرا به خاطر بى توجّهى به خواسته ى خود از مقام قرب رانده و از جوار رحمت خویش محرومم نموده و مسکنم را در خاک دلّت و بر غبار مسکنت قرار داده ؟
فرشته ى وحى بدو گفت : به پیشگاه لطف دوست برگرد و وجود خود را به زینت توبه بیاراى .
آدم گفت : چگونه توبه کنم و چه سان به سوى حق باز گردم ؟
خداوند مهربان چون اراده ى آدم را بر جبران گذشته راسخ دید ، قبه اى از نور که جایگاه بیت را مشخص مى کرد و تابش نورش حدود جغرافیایى حرم را معلوم مى نمود فرو فرستاد و به امین وحى فرمان داد محلّ بیت را نشانه گذارى کند . چون به وسیله ى آن روشنایى ، محلّ بیت و حدود حرم معلوم شد و این برنامه سامان گرفت ، فرشته ى وحى از آدم خواست آماده شود تا مراسمى را بجا آورده و دست نیاز به سوى بى نیاز براى بازگشت و توبه بردارد .
روز ترویه شروع برنامه اى بود که از فرشته ى حق تعلیم مى گرفت . پدر آدمیان به دستور فرشته ى حق غسل کرد و مُحرم شد و پس از انجام آن مراسم ، روز هشتم ذوالحجه به سرزمین منى رفت و دستور گرفت که شب را در آنجا بماند .
صبح روز نهم در حالى که تلبیه مى گفت به عرفات آمد . آفتاب عرفات از ظهر مى گذشت . فرشته ى الهى به او گفت : از ادامه ى تلبیه خوددارى کن و دوباره خود را به غسل بیاراى .پس از اینکه نماز عصر را بجاى آورد امین وحى به او گفت : در این سرزمین به پاى خیز . چون به پا خاست کلماتى را که از خداوند براى توبه نازل شده بود به آدم تعلیم داد .
از این روایت که علاوه بر تفسیر على بن ابراهیم ، کتابهاى دیگر اسلامى هم آن را نقل کرده اند استفاده مى شود که حضرت آدم که اولین انسان از نوع ما بوده از جانب حضرت ربّ مأمور به نماز بوده است ، ولى اینکه چگونگى و کیفیّت و شرایط و عدد رکعات و اوقات آن به چه صورت بوده بر ما پوشیده است و دانستن آن هم چندان سودى ندارد . آنچه اهمیّت دارد این است که آدم براى بجا آوردن نماز مکلّف و مسؤول بوده و آیین وى همراه با حکم نماز بود .
کتاب باارزش بحارالانوار(3) از کتاب پراعتبار تهذیب شیخ طوسى ـ آن فقیه والا و مفسّر بزرگ و محدّث خبیرى که علامه ى حلّى درباره ى او فرموده است : « من مردى در علم و عمل نظیر او نمى شناسم » ـ روایت مى کند که حضرت صادق (علیه السلام) فرمود :
* به هنگامى که آدم از دنیا رفت و زمان نمازگزاردن بر او فرا رسید ، فرزندش هبة اللّه به امین وحى گفت : اى فرستاده ى حق ! پیشقدم شو تا بر جنازه ى آدم نماز گزارده شود . فرشته ى الهى پاسخ داد : خداوند جهان ما را بر به سجده بر پدرت امر کرد ، و هم اکنون در شأن ما نیست که بر نیکوترین فرزند وى مقدم شویم ، شما بر ما پیشى گیر و با پنج تکبیر ـ به مان صورت که بر امت محمّد (صلى الله علیه وآله وسلم) واجب خواهد شد ـ بر جنازه نماز بخوان . از آن پس آن نماز ، واجب شد بر جنازه ى فرزندان وى قبل از دفن ، نماز میت خوانده شود .
با کمال تأسّف بسیارى از جوامع و امتها از فرهنگ الهى دور شدند و به پرستش بتهاى زنده و مرده دچار آمدند و به سبب نحسىِ شرک و کفر از حقایق الهیّه محروم گشتند و بدتر از هر چیز ، از نماز ، این فیض عظیم الهى ، بى بهره ماندند . زندگان آن جوامع بى نماز هستند و مرده هایشان بدون بدرقه ى نماز یا دفن مى شوند و یا به آتش مى سوزند .