انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران

شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد.

بررسی تحولات سیاسی جهان نشان می دهد که موج های جدیدی از عملیات روانی توسط کشورهای غربی علیه ایران سازمان دهی شده است. این گونه اقدامها می تواند ماهیت تبلیغاتی ، دیپلماتیک یا اقتصادی داشته باشد؛ اما غرب در نهایت به دنبال الگوی ستیزش امنیتی علیه ایران است.

شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد. آنها همواره موضوعهایی که در دوران گذشته علیه ایران به کار گرفته می شد را مجدداً مطرح کرده و تبدیل به موضوع امنیتی ، جدیدمی نمایند. این امر بیانگر آن است که تاکتیک بازگشتی معطوف به ستیزش های فرایندی و تصاعد یابنده خواهد بود. درچنین شرایطی است که تاکتیک بازگشتی توسط ساخت های دیپلماتیک، سرویس های رسانه ای و موج های تبلیغاتی سازماندهی می شود. به هر میزان که چنین فرایندی گسترش بیشتری پیدا کند؛ زمینه برای تداوم منازعه در شرایط دیپلماتیک و نرم افزاری ادامه خواهد یافت.

برای تبیین شاخص های تاکتیک بازگشتی در عملیات روانی آمریکا و جهان غرب علیه ایران لازم است تا اخبار و تحولات منطقه ای و بین المللی مربوط به ایران مورد بررسی قرار گیرد. درچنین الگویی، هریک از حوادث می تواند یکی از شاخص های منازعه تلقی شود؛ زیرا منازعه ماهیت فرایندی، برنامه ریزی شده، مرحله ای و تصاعد یابنده خواهد داشت. اگر فرایند حوادث به گونه ای تداوم یابد که مخاطرات و تضادهای امنیتی کاهش یابد؛ به معنای آن است که زمینه برای تغییر چنین الگویی وجود دارد. در حالی که اگر شاخص های منازعه قبل ، بازسازی شود به معنای آن است که ستیزش در قالب الگوهای جدیدی تداوم خواهد یافت.

۱) بررسی رویدادهای منطقه ای وبین المللی در چارچوب « تاکتیک بازگشتی»

درسال های گذشته همواره دو الگوی رفتاری جهان غرب همزمان علیه ایران به کار گرفته شده است. این الگوها بر اساس نشانه های «فشار- مذاکره» ، «تهدید - همکاری»، «مشارکت - مقابله» سازمان دهی گردیده و در قالب موضوعات امنیتی علیه ایران منعکس می شود. نشانه های یاد شده بیانگر آن است که آمریکا و جهان غرب از الگوی «چماق - هویج» (Carrot and stick) علیه ایران استفاده می نمایند. این الگو می تواند در قالب فرایندهای دیپلماتیک، عملیات روانی ، تبلیغاتی و امنیتی تداوم یابد. نشانه های رویکرد یادشده در رفتارهای سیاسی - بین المللی در ارتباط با ایران را می توان به شرح زیر مورد توجه قرار داد:

الف) گری گوری شولتی ، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی ضمن اعتراض به البرادعی اعلام داشت که الگوهای رفتاری آژانس منجر به ناامنی بیشتر جهان خواهد شد. وی تأکید داشت که آژانس باید فشارهای بیشتری علیه ایران اعمال نماید.

او همچنین به این نکته پرداخت که اگر ایران قطعنامه شورای امنیت را به مرحله اجرا نگذارد در آن شرایط فشارهای اقتصادی و امنیتی بیشتری علیه ایران به کار گرفته خواهد شد. ایران باید بداند نظام بین الملل در برخورد با آن کشور از هماهنگی و همبستگی لازم برخوردار است.

ب) «جوهان دربیک » نماینده بلژیک در سازمان ملل متحد و همچنین رئیس کمیته نظارت بر تحریم های شورای امنیت، اعلام داشت که باید تمامی مفاد قطعنامه علیه ایران به مرحله اجرا درآید. نباید ایران احساس نماید که می تواند از قطعنامه عبور کند. بنابراین تمامی کشورها باید گزارش دهند که چه اقدامهایی علیه سیاست های امنیتی ایران انجام خواهند داد.

ج) مذاکرات لاریجانی و سولانا منجر به تداوم الگوی رفتار دیپلماتیک گردید. سولانا بر این اعتقاد است که می توان رفتار ایران را از طریق دیپلماسی تغییر داد. بنابراین همواره تلاش دارد تا فضای جدیدی در روابط ایران وآژانس بین المللی انرژی اتمی ایجاد نماید.

ز) اجلاسیه ۴ جانبه شرم الشیخ با شرکت کشورهای مصر، اردن، اسرائیل و طرف فلسطینی (محمود عباس) برگزار گردید. جنبش حماس با اجلاسیه یادشده مخالفت نمود و آن را عامل بی ثباتی بیشتر در منطقه دانست.

ح) در ماه های فوریه تا ژوئن ۲۰۰۷ تلاش های گسترده ای انجام گرفت تا زمینه برای الحاق کشور اسرائیل به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) فراهم شود. این اقدام از طرف آمریکا سازماندهی گردیده است. آمریکایی ها تلاش دارندتا شرایطی را به وجود آورند که به موجب آن زمینه برای افزایش مشارکت عملیاتی اسرائیل در مأموریت های ناتو به وجود آید.

۲) نشانه های عملیات روانی در چارچوب تاکتیک بازگشتی

زمانی که آمریکا از ضرورت تداوم فشارهای امنیتی بیشتر علیه ایران صحبت به عمل می آورد، بیانگر آن است که آنان تلاش دارند تا محدودیت های سازمان یافته علیه ایران را بازسازی نمایند. در این ارتباط «گری گوری شولتی» و همچنین «کاندولیزا رایس» تلاش های بیشتری را برای اعمال فشارهای تهدیدآمیز به کار گرفته اند.

اعمال فشار علیه ایران را می توان در اظهارات خانم رایس و همچنین سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه مورد توجه قرار داد. «رابرت گیتس» تلاش دارد تا هرگونه مخاطره امنیتی برای نیروهای آمریکایی را متوجه ایران نماید. بنابراین سفرهای دوره ای مقامهای آمریکایی به منطقه را می توان نمادی از دیپلماسی مبتنی بر فشار علیه ایران دانست.

از سوی دیگر آمریکایی ها مبادرت به گسترش تبلیغات سیاسی خود برای متهم سازی ایران به فعالیت های استراتژیک هسته ای می نمایند. آنان تلاش مؤثرتری را از طریق متنوع سازی فعالیت های دیپلماتیک و امنیتی در ارتباط با ایران به کار گرفتند. زمانی که چنین شرایطی ایجاد می شود، می توان نشانه های محدودیت دیپلماتیک را نیز مشاهده نمود.

در چنین روندی برخی از مقامهای کشورهای عربی نیز ایران را متهم به ایجاد بحران امنیتی در منطقه خاورمیانه نموده اند. در ماه های گذشته مقامهای برخی از این کشورها چنین نقشی را ایفا کردند.

به این ترتیب مشاهده می شود که آمریکایی ها به موازات انگلستان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی از سیاست محدودسازی ایران حمایت می کنند. سفر رایس به کشورهای اروپایی در راستای چنین اهدافی انجام می گیرد. بنابراین لازم است تا شاخص های رفتار آمریکا در جهت گسترش ائتلاف سازی برای محدود کردن موقعیت ایران در امنیت جهانی را مورد توجه قرار داد. اگر آمریکا بتواند، الگوی ائتلاف منطقه ای و بین المللی را تداوم بخشد، در آن شرایط موج های جدیدی از تهدید و فشار امنیتی علیه ایران ایجاد خواهد شد و باید ایران تلاش کند تا چنین ائتلافی شکل نگیرد.



خرید و دانلود  آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران


مقایسه بودجة نانوتکنولوژی اروپا و آمریکا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

مقایسه بودجة نانوتکنولوژی اروپا و آمریکا

بسمه‌تعالیدفتر همکاریهای فناوریکمیتة مطالعات سیاست نانوتکنولوژی مقایسه بودجة نانوتکنولوژی اروپا و آمریکاتحلیلی بر سرمایه‌گذاری اروپا در زمینة نانوتکنولوژی و کلیات ششمین برنامة تحقیقاتی این اتحادیه (FP6) تهیه شده توسط: انجمن کسب و کار نانو در اروپاhttp://www.nanoeurope.orgسوم اکتبر 2002آذر 1381فهرست مطالبخلاصــه 1پیشنهادها 2مقدمــه 5سرمایه‌گذاری جهانی در نانوتکنولوژی 6اروپا 6ایالات متحده آمریکا 7آسیا 7اتحادیة اروپا 8سناریوی اول: سرمایه‌گذاریهای مستقیم در نانوتکنولوژی 11سناریوی دوم: سرمایه‌گذاریهای کلی 12سناریوی سوم: مقایسة نسبی سرمایه‌گذاریها 13نتیجه‌گیری 15خلاصــهاگر چه مقایسة اولیة سرمایه‌گذاری‌ در زمینة نانوتکنولوژی حاکی از آن است که ایالات متحده به مراتب بیشتر از اتحادیة اروپا در این زمینة بسیار مهم، سرمایه‌گذاری می‌نماید؛ نگاهی دقیق‌تر به آمار و ارقامی که در قالب سه سناریو بیان گردیده است نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری اتحادیة اروپا در زمینة نانوتکنولوژی نه تنها با سرمایه‌گذاری ایالات متحده قابل مقایسه است، بلکه به احتمال زیاد در سال 2003 دو برابر یا فراتر از سرمایه‌گذاری آمریکا خواهد شد. همچنین به دلیل اینکه سرمایه‌گذاری‌های "پنهان" اروپا قابل مشاهده نمی‌باشد، انتظار سود بسیار بالایی برای سرمایه‌گذاری این اتحادیه می‌رود. هزینه‌های "پنهان" ششمین برنامة تحقیقاتی اتحادیة اروپا "FP6" به صورت "اولویت موضوعی" مصرف می‌گردد. این شیوة متعادل می‌تواند نتیجه و سود بیشتری در بر داشته باشد. بنابر تحلیل‌ها، سرمایه‌گذاری‌های انجام شده فقط توسط اتحادیة اروپا در زمینة نانوتکنولوژی بین 4 الی 20 درصد کل سرمایه‌گذاری‌های تحقیقاتی در اروپا می‌باشد که این مقدار فراتر از بودجه پیشنهادی سال 2003 ایالات متحده در زمینة نانوتکنولوژی خواهد بود. علاوه بر این، هزینه‌های صرف شده در اروپا شامل هزینه‌های زیرساختها و نیروی انسانی نمی‌باشد! در حالی که در آمریکا چنین نیست؛ زیرا در اروپا این هزینه‌ها توسط دولت‌ها و به صورت جداگانه تأمین می‌گردد. بنابراین هزینه‌های اعلام شده بخش اندکی از هزینه‌های واقعی می‌باشد. با این حساب اگر سرمایه‌گذاری تمام ملل اتحادیة اروپا به عنوان سرمایه‌گذاری‌های کلی اروپا در نانوتکنولوژی در سال 2003 منظور گردد، ممکن است حتی بیش از دو برابر سرمایه‌گذاری در ایالات متحده باشد. هر چند این تحلیل‌ها بیانگر تشخیص درست اروپا از پتانسیل‌های اقتصادی طولانی مدت در زمینة نانوتکنولوژی می‌باشد ولی کماکان زمینه‌هایی وجود دارد که به‌منظور افزایش توانایی‌های اروپا در هدایت تحقیقات در سطح جهان و تحقق اهداف اقتصادی آن، توجه زیادی را می‌طلبد. پیشنهادهابه‌منظور مطرح نمودن اروپا در رقابت‌های جهانی، باید به زمینه‌هایی که در برنامة FP6 کمتر اشاره شده است، توجه گردد. این کار هم باید در سطح ملی و هم در سطح اروپا، هم از طریق ساختارهای اروپایی موجود و هم از طریق سازمان‌هایی نظیر انجمن کسب و کار نانو در اروپا (ENA)، انجام پذیرد. تحقیق و توسعة پایه و علوم بنیادی: بنا به دلایل سیاسی و اقتصادی،( اتحادیة اروپا قادر به هماهنگی تحقیقات تمام کشورهایش نمی‌باشد. بنابراین ضروری است که تمام کشورهای اروپایی تلاش‌ خود را در زمینه سرمایه‌گذاری در تحقیقات پایه و کاربردی نانوتکنولوژی به کار گیرند. کشورها به طور جداگانه سریعتر از کل اروپا می‌توانند به تغییرات علوم و موقعیت‌های اقتصادی عکس‌العمل نشان داده و از این موقعیت‌ها به نفع خود استفاده کنند. اروپا می‌تواند با پیاده کردن معیارهای محلی متناسب با شرایط محلی و توانایی‌ها و نیازهای بازار، نقش راهبردی خود را در این زمینه حفظ کند. وضعیت شغلی: شرایط موجود برای ایجاد مشاغل مربوط به( نانوتکنولوژی در اروپا بسیار متنوع می‌باشد. این موضوع هم در مورد مناسبات دولت و هم در مورد سرمایه‌‌گذاری‌ها، چه در بخش خصوصی و چه بخش عمومی صادق می‌باشد. ( انتقال فناوری: تنوع زیاد در اروپا منجر به تقسیم فناوری در اروپا می‌گردد. تحقیقات دانشگاهی عموماً از استاندارد بسیار مناسبی در تمام قاره برخوردار می‌باشد ولی انتقال فناوری چنین نیست. این امر تأثیر زیادی بر روی سرمایه‌گذاری‌های مشترک دانشگاهی و حرکت‌های آنها دارد. مسیر موفقیت در زمینه انتقال فناوری در کشورهای مختلف، متنوع می‌باشد و ارائه راه‌حل مناسب در هر ناحیه برای دسترسی به موفقیت بسیار ضروری است. فهم عمومی: در میان انجمن‌های کسب‌وکار و عامة مردم، این( باور عمومی وجود دارد که نانوتکنولوژی هنوز افسانه است و این امر موجب کاهش تمایل بخش صنعت در راستای بهره‌بردن از آن می‌گردد. توجه به بها و ارزش نانوتکنولوژی در اروپا نسبت به سایر نقاط جهان کمتر جلوه می‌کند. اتحادیة اروپا و ENA



خرید و دانلود  مقایسه بودجة نانوتکنولوژی اروپا و آمریکا


آمریکا و تهاجم قرهنگی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

بسم الله الرحمن الرحیم

آمریکا و تهاجم فرهنگی

سلام و صلوات برناجی عالم بشریت قائم آل محمد (عج) و سلام و صلوات بر روح برفتوح نائب آن ناجی بشریت خمینی کبیر و سلام و صلوات بر محضر رهبر فرزانه انقلاب که در حقیقت هشدار دهنده این حذب و روش در زندگی ایرانی بوده است .

قبل از ورود شدن به مقوله تهاجم فرهنگی و نقش آمریکاو گسترش آن اجازه دهید تهاجم فرهنگی را از دید ومنظر رهبر انقلاب بیان نماییم ، ایشان در تعریف تهاجم فرهنگی چنین می فرمایند : « تهاجم فرهنگی به این معنا است که یک مجموعه سیاسی و اقتصادی برای اجرای مقاصد خود و اسیر کردن یک ملت به بنیانهای فرهنگ آن ملت هجوم می برد تا آنها هم چیزهای تازه ای هم وارد این کشور و ملت می کنند اما به زور و به قصد جایگزین کردن آنها با فرهنگ و باورهای ملی آن ملت . »

اما تهاجم فرهنگ از نظر علمای فرهنگ وانقلاب چنین توصیف شده است :« تهاجم فرهنگی یعنی تلاش سازماندهی شده و خزنده و گسترده دشمن برای نابودی عقبه فرهنگی و اعتقادی نظام و انقلاب . »

دومین تعریف : « یعنی یک اقدام سنجیده و محاسبه شده علیه بنیانهای فرهنگ ملی ایرانی و اسلامی که صدای آن بعداً بلند خواهد شد . »

سومین تعریف :« یعنی بها دادن به عناصر ناسالم و غیر متعهد و معاند و بی اعتنائی و منزوی کردن نیروهای مؤمن ، خودی و حزب اللهی .»

اما جنگ فرهنگی دارای ویژگیهایی است که :

1- دراز مدت می باشد 2- بنیادی و ریشه ای می باشد 3- نامحسوس و نامرئی میباشد 4- بی سر و صدا و آرام میباشد 5- این تهاجم غیر مستقیم است لذا غیر محرک است 6- این تهاجم برنامه ریزی شده و سازمان یافته است .

قبل از وارد شدن به مقوله سیر تاریخی تهاجم فرهنگی اجازه دهید نظر ریچارد نیکسون رئیس جمهور اسبق آمریکا را باهم در این باره مرور کنیم .ایشان در یک جلسه ای گفته بود: « شرق و غرب باید برای شکست انقلاب اسلامی ایران متحد شوند که امروز خطر اصلی، اسلام به سبک ایران است .»

سیر تاریخی تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی علیه ملت ما مشخصاً از دوران رضاخان شروع شد البته قبل از او توسط روشنفکرهای وابسته مقدماتش فراهم شده بود افرادی مثل میرزا ملکم خان و تقی زاده که اینها از سردمداران روشنفکر معاوی به روش غربی بودند که هدف اصلی آنها سست کردن پایه های ملی و دینی جامعه بود .

تهاجم فرهنگی از آنجا شروع شد که رضاخان همسر و دخترش را مجبور کرد که لباس غربی ها را بپوشنند و کلاه پهلوی به سر بگذارند و در دانشسرای مقدماتی در جمع دختران ایرانی حاضر شوند که پس از آن مثل همسایه غربی خود یعنی ترکیه ( مثل آتاتورک) اجبار به متحد الشکل شدن لباس زنان و از قید وبند حجاب بیرون آمدن نمود . این واقعاً قصه تلخی است .که بعضی ها می گویند اصلاً رضاخان را برای همین تربیت کرده بودند .

اما این تهاجم فرهنگی در بیست یا سی سال آخر حکومت پهلوی به اوج خودش رسید چنانچه مردان و زنان ما مست و لایعقل در کوچه رها یا در سالن های رقص و مغازه های لوکس غرق تجمل ، سرگردان می کردند .

اما پیروزی انقلاب دست ردی بر سینه تمام مهاجمین فرهنگی زد و باعث شد که روحیه دینداری و گرایش به فرهنگ و تمدن اسلام از جمله قناعت ، حس همکاری ، فعالیت و کار در چند سال اول انقلاب به اوج خودش برسد اما این گرایش متاسفانه عمیق نبود این گرایش زمانی عمق پیدا می کرد که چند سال روی آن کار کارشناسی و عمیقی میشد ولی متاسفانه فرصت این کار پیدا نشد و همان تهاجم باز راه خودش را پیدا کرد و آنطرفی ها (آمریکاییها ) باز نفوذ خودشان را از منافذ بسیار کوچک و حتی غیر قابل رؤیت شروع کردند .

تفاوت تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی

در مرادوات فرهنگی بین الملل دو مقوله تاثیرگذاری و تاثیر پذیری مطرح است . یعنی ملتی هم تاثیر می پذیرد و هم تاثیر می گذارد ، حال باید ببینیم این تاثیر گرفتن و تاثیر پذیرفتن در مقولات مثبت است یا منفی ، اگر در مقولات مثبت باشد می گوییم تبادل فرهنگی یعنی مبادله مسائل مثبت فرهنگی صورت گرفته است . اگر در مقولات منفی باشد می گوییم تهاجم فرهنگی یعنی طرف مقابل با آن روشهایی که گفته شد میخواهد موارد انحرافی فرهنگ خودش را وارد کشور مورد هجمه نماید و در این هجمه فرهنگ اصیل ( به قول مقام معظم رهبری ) عقبه فرهنگی آن کشور را نابود نماید .

جلوگیری از تهاجم فرهنگی

اما جهت جلوگیری از این تهاجم بر ملتها و به ویژه بر ملت ایران و علی الاخص بر مسئولین و فرهنگدانان این کشور است که دشمن و کارهایی که توسط او انجام میگیرد را عمیق شناخته و آنرا با انواع لطائف و روشهای مردم پسند به آنان بشناسانند تا جبهه گیری فرهنگی در مقابل این هجمه بدرستی صورت گیرد .

دشمن (آمریکا ) از چه موقع تهاجم فرهنگی خودش را شروع کرد ؟

از زمانی که انقلاب ایران به پیروزی رسید و آمریکا متوجه شد که مقاصدش در تضاد با این انقلاب است تهاجمش را شروع کرد . ابتدا تهاجم نظامی را به کار برد ولیکن چون از آن طرفی نبست به تهاجم فرهنگی بی سر و صدا روی آورد . هدف او از این تهاجم مواردی چند بود که از جمله می توان :

جدا کردن گام به گام دشمن ، مردم را از آرمانهای انقلاب

تهاجم علیه تفکر اسلامی در ایران که ام القرای تفکر بنیادگرایی اسلامی بوده و میباشد .

زیر سوال بردن کارآیی نظام



خرید و دانلود  آمریکا و تهاجم قرهنگی


آمریکا و تهاجم قرهنگی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

بسم الله الرحمن الرحیم

آمریکا و تهاجم فرهنگی

سلام و صلوات برناجی عالم بشریت قائم آل محمد (عج) و سلام و صلوات بر روح برفتوح نائب آن ناجی بشریت خمینی کبیر و سلام و صلوات بر محضر رهبر فرزانه انقلاب که در حقیقت هشدار دهنده این حذب و روش در زندگی ایرانی بوده است .

قبل از ورود شدن به مقوله تهاجم فرهنگی و نقش آمریکاو گسترش آن اجازه دهید تهاجم فرهنگی را از دید ومنظر رهبر انقلاب بیان نماییم ، ایشان در تعریف تهاجم فرهنگی چنین می فرمایند : « تهاجم فرهنگی به این معنا است که یک مجموعه سیاسی و اقتصادی برای اجرای مقاصد خود و اسیر کردن یک ملت به بنیانهای فرهنگ آن ملت هجوم می برد تا آنها هم چیزهای تازه ای هم وارد این کشور و ملت می کنند اما به زور و به قصد جایگزین کردن آنها با فرهنگ و باورهای ملی آن ملت . »

اما تهاجم فرهنگ از نظر علمای فرهنگ وانقلاب چنین توصیف شده است :« تهاجم فرهنگی یعنی تلاش سازماندهی شده و خزنده و گسترده دشمن برای نابودی عقبه فرهنگی و اعتقادی نظام و انقلاب . »

دومین تعریف : « یعنی یک اقدام سنجیده و محاسبه شده علیه بنیانهای فرهنگ ملی ایرانی و اسلامی که صدای آن بعداً بلند خواهد شد . »

سومین تعریف :« یعنی بها دادن به عناصر ناسالم و غیر متعهد و معاند و بی اعتنائی و منزوی کردن نیروهای مؤمن ، خودی و حزب اللهی .»

اما جنگ فرهنگی دارای ویژگیهایی است که :

1- دراز مدت می باشد 2- بنیادی و ریشه ای می باشد 3- نامحسوس و نامرئی میباشد 4- بی سر و صدا و آرام میباشد 5- این تهاجم غیر مستقیم است لذا غیر محرک است 6- این تهاجم برنامه ریزی شده و سازمان یافته است .

قبل از وارد شدن به مقوله سیر تاریخی تهاجم فرهنگی اجازه دهید نظر ریچارد نیکسون رئیس جمهور اسبق آمریکا را باهم در این باره مرور کنیم .ایشان در یک جلسه ای گفته بود: « شرق و غرب باید برای شکست انقلاب اسلامی ایران متحد شوند که امروز خطر اصلی، اسلام به سبک ایران است .»

سیر تاریخی تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی علیه ملت ما مشخصاً از دوران رضاخان شروع شد البته قبل از او توسط روشنفکرهای وابسته مقدماتش فراهم شده بود افرادی مثل میرزا ملکم خان و تقی زاده که اینها از سردمداران روشنفکر معاوی به روش غربی بودند که هدف اصلی آنها سست کردن پایه های ملی و دینی جامعه بود .

تهاجم فرهنگی از آنجا شروع شد که رضاخان همسر و دخترش را مجبور کرد که لباس غربی ها را بپوشنند و کلاه پهلوی به سر بگذارند و در دانشسرای مقدماتی در جمع دختران ایرانی حاضر شوند که پس از آن مثل همسایه غربی خود یعنی ترکیه ( مثل آتاتورک) اجبار به متحد الشکل شدن لباس زنان و از قید وبند حجاب بیرون آمدن نمود . این واقعاً قصه تلخی است .که بعضی ها می گویند اصلاً رضاخان را برای همین تربیت کرده بودند .

اما این تهاجم فرهنگی در بیست یا سی سال آخر حکومت پهلوی به اوج خودش رسید چنانچه مردان و زنان ما مست و لایعقل در کوچه رها یا در سالن های رقص و مغازه های لوکس غرق تجمل ، سرگردان می کردند .

اما پیروزی انقلاب دست ردی بر سینه تمام مهاجمین فرهنگی زد و باعث شد که روحیه دینداری و گرایش به فرهنگ و تمدن اسلام از جمله قناعت ، حس همکاری ، فعالیت و کار در چند سال اول انقلاب به اوج خودش برسد اما این گرایش متاسفانه عمیق نبود این گرایش زمانی عمق پیدا می کرد که چند سال روی آن کار کارشناسی و عمیقی میشد ولی متاسفانه فرصت این کار پیدا نشد و همان تهاجم باز راه خودش را پیدا کرد و آنطرفی ها (آمریکاییها ) باز نفوذ خودشان را از منافذ بسیار کوچک و حتی غیر قابل رؤیت شروع کردند .

تفاوت تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی

در مرادوات فرهنگی بین الملل دو مقوله تاثیرگذاری و تاثیر پذیری مطرح است . یعنی ملتی هم تاثیر می پذیرد و هم تاثیر می گذارد ، حال باید ببینیم این تاثیر گرفتن و تاثیر پذیرفتن در مقولات مثبت است یا منفی ، اگر در مقولات مثبت باشد می گوییم تبادل فرهنگی یعنی مبادله مسائل مثبت فرهنگی صورت گرفته است . اگر در مقولات منفی باشد می گوییم تهاجم فرهنگی یعنی طرف مقابل با آن روشهایی که گفته شد میخواهد موارد انحرافی فرهنگ خودش را وارد کشور مورد هجمه نماید و در این هجمه فرهنگ اصیل ( به قول مقام معظم رهبری ) عقبه فرهنگی آن کشور را نابود نماید .

جلوگیری از تهاجم فرهنگی

اما جهت جلوگیری از این تهاجم بر ملتها و به ویژه بر ملت ایران و علی الاخص بر مسئولین و فرهنگدانان این کشور است که دشمن و کارهایی که توسط او انجام میگیرد را عمیق شناخته و آنرا با انواع لطائف و روشهای مردم پسند به آنان بشناسانند تا جبهه گیری فرهنگی در مقابل این هجمه بدرستی صورت گیرد .

دشمن (آمریکا ) از چه موقع تهاجم فرهنگی خودش را شروع کرد ؟

از زمانی که انقلاب ایران به پیروزی رسید و آمریکا متوجه شد که مقاصدش در تضاد با این انقلاب است تهاجمش را شروع کرد . ابتدا تهاجم نظامی را به کار برد ولیکن چون از آن طرفی نبست به تهاجم فرهنگی بی سر و صدا روی آورد . هدف او از این تهاجم مواردی چند بود که از جمله می توان :

جدا کردن گام به گام دشمن ، مردم را از آرمانهای انقلاب

تهاجم علیه تفکر اسلامی در ایران که ام القرای تفکر بنیادگرایی اسلامی بوده و میباشد .

زیر سوال بردن کارآیی نظام



خرید و دانلود  آمریکا و تهاجم قرهنگی


توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا پیامدها چشم انداز آینده 37 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا پیامدها چشم انداز آینده

مقدمه :

خصوصیت امریکایی ها قانون شکنی و بی توجهی به حقوق و معاهدات بین المللی است. هر چند قانون شکنی امریکایی‌ها به منزله شکست عراق در توافقنامه نیست، لکن نوعی بی‌اعتمادی همواره بر فضای عراق و توافقنامه حاکم است و امریکا در ایجاد بهانه های جدید برای بر هم زدن قواعد و تعقیب هدفهای سلطه جویانه مشکلی ندارد.

چکیده :

پس از پایان جنگ سرد وفروپاشی ترکیب بندی قدرت در سطح بین المللی ، ایالات متحده همواره در پی کسب جایگاه برتر و القای قدرت هژمونی خود بوده است اتخاذ استراتژی‌خاورمیانه بزگ وطرح دمکراتیزه کردن ساختار های سیاسی در این منطقه ، به ویژه اقدامات وراهبرد های سخت ونرم این کشور در عراق موید این واقعیت است.

یکجانبه گرایی آمریکا در برخورد با مسایل منطقه ای تحت پوشش تروریسم و بنیادگرایی اسلامی سالهاست که افغانستان، عراق و ایران را تحت انواع فشارها قرار داده و اکنون نیز آمریکایی ها با تکیه به تجربه الگوی ژاپن پس ازجنگ‌،برای استمرار حضور در این منطقه درصدد قانونی کردن و رسمیت یافتن چنین حضوری،در چار چوب توافقنامه استعماری هستنند.

قرارداد امنیتی عراق و آمریکا در ادامه سیاست سلطه جویانه این کشور در منطقه خاورمیانه، نه تنها عراق را برای مدتی طولانی تحت نفوذ مستقیم آمریکا قرار می دهد بلکه سایر اهداف آمریکا در خاورمیانه را نیز پوشش می دهد.

در دوران جنگ سرد و رقابت سیاسی و نظامی میان دو بلوک شرق و غرب، انعقاد چنین پیمان هایی قابل توجیه بود. بسیاری از دولت های منطقه با شوروی سابق و برخی نیز با آمریکا پیمان های نظامی داشتند. به هر صورت قراردادها و پیمان های نظامی و امنیتی دوران جنگ سرد تابع منطق موازنه قدرت بود و تا اندازه ای به ایجاد تعادل قدرت ها در منطقه کمک می کرد هر چند در مواردی موجب بروز جنگ و درگیری میان کشورهای منطقه به نیابت از جانب قدرت های برتر می گردید.

اکنون که جنگ سرد به پایان رسیده، دولت آمریکا، به عنوان یک قدرت برتر، در کل منطقه اعمال نفوذ و قدرت می کند و از موضع نظامی- اقتصادی برتر، به دنبال تثبیت موقعیت و حضور ارباب منشانه خود و ایجاد "خاورمیانه بزرگ" است.

طرح توافقنامه امنیتی به دلیل پایان یافتن زمان حضور نیروهای آمریکایی در اواسط سال 2008 از طرف آمریکا پیشنهاد شد. جرج بوش، رییس جمهور آمریکا و نوری المالکی، نخست وزیر عراق در نوامبر 2007 تفاهم نامه همکاری بلند مدت بین دو کشور را که 3 محور امنیتی، سیاسی و اقتصادی را در بر داشت، به امضا رساندند.

در آن تفاهمنامه، انعقاد توافقنامه امنیتی میان دو کشور پیش بینی شده بود. مسوولان عراقی در بیانیه خود در 27 اوت 2007، که مورد تایید جرج بوش قرار گرفت، تاکید کردند دولت های عراق و آمریکا به توسعه روابط، دوستی و همکاری بلند مدت میان دو طرف با حفظ استقلال و حاکمیت کامل، پایبند هستند و منافع مشترکی دارند. در این بیانیه تاکید شد روابط دو کشور بر مبنای جانفشانی دلاورانه ملت های عراق و آمریکا برای ایجاد عراقی آزاد، دموکراتیک، تکثرگرا و یکپارچه بنا نهاده شده است. با وجود انجام اصلاحات در برخی مواد توافقنامه دو پهلو بودن بند های اصلاحی وحتی تناقض بندهای آن با هم به گونه ای است که تمامی کشورهای همجوار عراق، به نوعی تحت الشعاع آن قرار خواهند گرفت. مرور بندهای محور این توافقنامه می تواند به روشن شدن ماهیت ومحتوا آن کمک نماید.

متن کامل توافقنامه امنیتی عراق با آمریکا

سرانجام پس از ماهها مقاومت در برابر فشارهای واشنگتن، پیش نویس توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا پس از اعمال تغییرات مورد نظر دولت عراق در مفاد آن، در 26 آبان ماه طی نشست شورای وزیران، توسط 28 نفر از 38 عضو کابینه نوری المالکی به تصویب رسید و نهایتا با تغییر عنوان آن به "توافقنامه خروج نیروهای آمریکایی از عراق" روز هفتم آذرماه با اکثریت آرا یعنی با رای 144نماینده در مقابل تنها 35 رای منفی از مجموع 198 نماینده حاضر در پارلمان به تصویب رسید.وشورای ریاست جمهری عراق نیزدر12آذر با تایید مصوبه مجلس دستور اجرایی شدن آن را داد.اصول وبندهای آشکار توافقنامه که چندین روز نیز در کانون توجه رسانه قرار داشت ،عبارتند از:

_بنا بر متن جدید توافقنامه امنیتی، اولویت محاکمه نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا و شهروندانی که جنایات جبران ناپذیری را مرتکب شوند، با دستگاه قضایی عراق است و این در حالی است که بر اساس بند هشتم آن، جنایت باید در خارج از ماموریت و در خارج از مکان‌های مورد توافق صورت گرفته باشد.

_بر اساس پیش‌نویس توافقنامه امنیتی بغداد-واشنگتن ، ایالات متحده آمریکا حق استفاده از اراضی، حریم آبی و هوایی این کشور برای حمله به کشورهای همسایه را ندارد.



خرید و دانلود  توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا پیامدها چشم انداز آینده 37 ص