انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

حقوق کودک در اسلام 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

حقوق کودک در اسلام

قبل از ظهور اسلام ، کودکان در وضعیت بسیار بدی به سر می بردند ، از حقوق عادی محروم و دستخوش اراده پدرانشان بودند. اگر پدران می خواستند آنها را نگه می داشتند و اگرنه ، برای رهایی از نفقه و هزینه زندگی آنها را می فروختند و یا می کشتند.

با آمدن اسلام ، این عادت ناپسند شدیدا مورد مقابله قرار گرفت و اسلام عالیترین توجه را به کودک نمود ، آیاتی که نسبت به حقوق کودک در اسلام وجود دارد و روایات موجود همه حکایات بر اهمیت اسلام به کودکان و حقوق ایشان دارد.اسلام ، پدران را از کشتن فرزندان به خاطر ترس از کمبود هزینه منع کرد . چنانکه خداوند در قرآن کریم می فرماید:

" فرزندان خود را از ترس کمی روزی نکشید ، ما به شما و آنها روزی می دهیم زیرا قتل آنها اشتباه و گناه بزرگی است."

رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید: " به کودکان خود محبت کنید و نسبت به آنها ترحم نمایید. وقتی به آنها وعده دادید، وفا کنید زیرا آنها جز اینکه شما را روزی دهنده خود می بینند تصور دیگری ندارند."

امام سجاد (ع) می فرماید:" و اما حق فرزند تو این است که بدانی او از تو و پیوسته به تو در خیر و شر امر دنیاست و تو مسئول او از لحاظ نیک ادب کردن و راهنمایی به پروردگارش و کمک به طاعت او هستی. پس عمل تو درباره او ، عمل کسی باشد که می داند در احسان به او پاداش ، و در مسامحه و بدی نسبت به او کیفر می بیند."

اسلام حتی به والدین اجازه کتک زدن کودکان را نداده است . امام علی (ع) می فرماید:"حتی برای ادب کردن فرزندت نیز او را نزن بلکه با او قهر کن و مراقب باش که زمان قهر طول نکشد."

نیازهای کودک

رسول اکرم (ص) به همه انسانها اعلام می کند ، همانطور که پدران و مادران ، حقوقی بر فرزندان خود دارند و فرزندان در صورت ترک آن حقوق عاق می شوند ، فرزندان نیز حقوقی بر پدر و مادر دارند که " پدران و مادران در صورت رعایت نکردن آن عاق فرزندان می گردند."

والدین مسئول تأمین تمام نیازهای کودک اعم از مادی و معنوی می باشند .

1- نیازمندیهای جسمانی کودک: نمو جسمانی کودک با فراهم ساختن وسایل مادی امکان پذیر است تا ازاین طریق نیازهای بدنی او اشباع شود. این رشد و نمو با تغذیه ، بهداشت کافی ، آب و هوا ، مسکن ، خواب ، بازی و امثال آن ، به دست می آید.

2- تعلیم ورزش به کودک: حرکت و جنبش ، اساس هر عمل غریزی و پایه وظایف حیاتی است که زندگی شاداب و سلامت درگرو آن است .

امام صادق (ع) می فرماید :" باید – خصوصا – هفت سال اول زندگی کودک آزادانه به بازی و جنبشهای بدنی صرف شود."

حضرت رسول اکرم (ص) می فرماید: " اگر کسی دارای طفل خردسالی بود باید با او در جنبشهای کودکانه و حالت بچه گانه همکاری و هماهنگی نماید."

آموختن و پرداختن به ورزشهای شنا، تیراندازی و سوارکاری نیز از ورزشهای مهمی است که در احادیث بر آنها تأکید شده است .

نیازمندیهای روحی

1- انتخاب نام زیبا : نخستین احسان و نیکی پدر به کودک انتخاب نام زیبا و خوشایند برای اوست و این از حقوق لازم کودکان می باشد.

2- احترام : پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: " به شخصیت فرزندان خود ارج نهید و آداب و آیینهای رفتار خویش را نیکو و درست گردانید تا مشمول آمرزش خدا شوید."

پیامبر به والدین امر کرده اند که به کودکان احترام بگذارند ، چراکه بی توجهی و بی احترامی به آنان باعث بروز مشکلات عاطفی زیادی در کودکان می گردد همچنین در روایتی از رسول اکرم چنین آمده است :" فرزندان خود را زیاد ببوسید ، زیرا با هر بوسه ، برای شما مقام و مرتبتی در بهشت فراهم می شود که فاصله میان هر مقامی ، پانصد سال است ."

با توجه به مطالب گفته شده اسلام – دین انسان سازی – به اساس تربیتی انسانها از سنین کودکی ارزشی خاص می گذارد و به والدین توصیه می نماید که به تمامی ابعاد وجودی کودک عنایت داشته باشند و انسانی وارسته و شایسته را تحویل جامعه بشری بدهند.

حقوق فرزندان

از جملهْ حقوق عمده و اساسی اولاد بالای پدر و مادر تربیه و پرورش اسلامی آنها است، یعنی بر پدر و مادر واجب است که فرزندان شان را تربیة درست و سالم نمایند، تربیه ای که در نتیجهْ آن فرزند صالح و نیک، دیندار و خوش اخلاق ببار آید.خداوند متعال می فرماید:

( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ) تحریم آیة: 6

«ای مؤمنان! خود و خانوادة خویش را از آتش دوزخی برهانید که آتش افروز آن انسانها و سنگها است».



خرید و دانلود  حقوق کودک در اسلام 11 ص


تحقیق درباره, اخلاق و اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

اخلاق و اسلام

  بسم الله الرحمن الرحیم 

اهمیت اخلاق در اسلام

مکتب ها به تناسب وسعت یا محدودیت خود تعالیم و دیگاههائی را عرضه میکنند که بر اساس وعده آنها اگر مورد رعایت و عمل قرار گیرند موجبات سعادت عاملان به آن را فراهم میسازند. مکتب الهی اسلام در همه زمینه ها از جمله اخلاق دارای دیدگاههائی وسیع است که بر اساس وعده الهی و هم بر اساس تجارب و عمل , اجرای از اهم مسائل و مساله تزکیه نفس وتخلق به اخلاق حمیده از عوامل سعادت ذکر شده است .(سوره شمس آیه 9)

در اسلام قیمت و ارزش مرد روی اخلاق و سجایای ارزنده او سنجیده میشود و در اهمیت آن همین بس که امام صادق (ع) فرمود: اگر به تو اعلام گردد که از عمرت بیش از دو روز باقی نمانده است , روز اول را به اخلاق و ادب اختصاص ده تا از آن برای مرگت استفاده کنی . و هم بنا بگفته استاد ابوالاعلی مودودی: اگر از من بخواهند تمام فلسفه دین اسلام را در دو کلمه خلاصه کنم میگویم ثبات اخلاق . و این اهمیت اخلاق را در اسلام نشان میدهد.

اخلاق , راز بعثت

آیات متعدد قرآن و روایات اسلامی نشان میدهند که از اهداف مهم بعثت ابنیاء و حتی راز بعثت پیامبر ما هدایت مردم و تهذیب اخلاق آنهاست . حدیث معروف نبوی را همه شنیده ایم که فرمود بعثت لاتمم مکارم الاخلاق من مبعوث شده ام که مکرمت های اخلاق را به اتمام و تکمیل رسانم و عملا دید  ه ایم که رسول خدا در زندگی روزمره , در معاشرتها و برخوردها , در موضعگیری ها در قبال وقایع وجریانات , حتی در جنگها وستیزها الگوی اخلاق و یا قرآنی متحرک بود بگفته بزرگ مردی در تعالیم اخلاقی محمد (ص) همین کافی است که فرمود: احسن الناس ایمانا احسنهم خلقا: بهترین مردم در جنبه ایمان آنکسی است که در اخلاق بهترین باشد. و در اخلاقی بودن او همین بس که در فتح مکه همه مشرکان وزجردهنگان خود را بخشید و آنها را آزاد و رها اعلام فرمود.

انبیاء و در راس آنها پیامبر ما برای تعلیم حکمت , اجرای قانون الهی و نتفیذ آن در جامعه مبعوث شده اند ولی آنان مقدم بر تعلیم حکمت و تنفیذ قانون کوشیدند که مردم را ‌آدم کنند و این امر از راه اخلاق . خلقیات در اسلام بر اساس روایات و هم بر مبنای دسته بندیهائی که بزرگان ما با توجه به روایات اخلاقی انجام داده اند مجموعه مباحث اخلاقی و آنچه که تحت عنوان خلقیات در اسلام ذکر میشوند شامل دو دسته اند:  محاسن اخلاقی که برای حسن روابط اجتماعی , جلب منافع عموم , بهبود و امنیت حیات جمعی مطرحند مثل خیرخواهی عموم, رعایت و اجرای عدل در جامعه , احسان و صله رحم , سلام در حین معاشرت و برخورد , انفاق و انعام مردم , و ...... .

 مکارم اخلاق که شامل مباحثی در زمینه معیارهای انسانیت و حاکی از بزرگواری طبع و تعالی روحانی هستند و روایات ما بیشتر به این قسمت تکیه دارند. حتی در سخنی از امام صادق (ع) آمده است که فرمود: شاگردان مکتب ما افرادی هستند که وارسته باشند و بزرگوار به مکارم اخلاقی متخلق باشند تا انسانهائی برتر بحساب آیند. توصیه هائی هم که در زمینه اخلاق در دست است در رابطه با مکارم اخلاق است . از جمله حدیثی است از رسول خدا (ص) که فرمود بر شما باد به رعایت مکارم اخلاقی زیرا که خدای عزوجل مر به آن مبعوث فرمود- مستدرک الوسایل.

اما اینکه مکارم اخلاق شامل چه مباحث و مسائلی است از امام صادق (ع) دراین باره پرسش شد. فرمودند که آن عبارتست از: عفو و گذشت از کسی که برتو ستم کرده , پیوند با کسی که از تو بریده عطا و بخشش به کسی که ترا محروم کرده و جاری کردن گفتار حق و استوار اگر چه به ضرورت باشد . روایات دیگری هم وجود دارد که در آن مکارم اخلاق را عبادت دانسته اند از: پارسائی , قناعت , نیکوکاری و احسان , راستگوئی, ادای امانت و....

دسته بندی مسائل اخلاقی

مسائل اخلاقی در روایات و هم بر اساس ملاحظه در آیات قرآن کریم به دو دسته تقسیم میشوند:  مسائل فردی که در آن اصول و ضوابطی برای پیراستن فرد از رذائل اخلاقی , آراستن خود به فضائل , رعایت قواعد برا ی حفظ سلامت و بهداشت جسم و روان , تعدیل و کنترل غرائز است . مثل مراقبت در خوردن و آشامیدن , داشت صفاتی چون وفاء بعهد , محبت و اخلاص , تواضع , پرهیزاز غرور و خود پسندی و....  مسائل جمعی که در آن رعایت احوال دیگران مطرح است مثل نیکی به پدر و مادر , حمایت و هدایت مردم , تربیت فرزند , سرپرستی و احسان به یتیم , دوری از فحشاء و اکل به حرام دادم صدقات , تعاون به خیر, اصلاح جامعه , تکامل و تعاضداجماعی و .....

و ذکر این نکته ضروری است که در اخلاق آراستن خود به فضائل و انجام امور بر اساس نیت مطرح است که قوام و ارزش عمل به نیت و نیز نیت اساس عمل است .

فواید و آثار اخلاق

درباره این سئوال که اخلاق دارای چه فواید و آثاری است پاسخی در حد رساله ای جداگانه لازم است . ولی برای کامل بودن این اثرباز هم به مواردی دراین رابطه اشاره می شود:

 اخلاق و ایمان : رابطه ای بین اخلاق و ایمان مطرح است بگونه ای که امام باقر (ع) فرمود ایمان کسی کاملتر است که خلق و خویش نیکوتر باشد . و امام صادق (ع) فرمود بدخلقی ایمان را تباه می کند همانگونه که سرکه عسل را.

احادیث و روایات دیگری نشان میدهند که محاسن اخلاق سبب پیوندی بین خدا و بندگان اوست .

 اخلاق و عزت : اخلاق برای دارنده خود موجب عزت و آبرومندی است . چه بسیارند افرادی که تنها اخلاق عزیزشان کرده است و گرنه ازخود مالی و حتی دانشی که مورد بهره گیری مردم باشد ندارند. و برعکس چه بسیارند آنهائی که اخلاق بدو ناهموارشان موجبات خواری و سرافکندگی شان را فراهم ساخته است .



خرید و دانلود تحقیق درباره, اخلاق و اسلام


تحقیق درباره, اخلاق در اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

اخلاق در اسلام

مقدمه :پرورش فضائل اخلاقی یکی از مهمترین اهداف والای سعادت رسالت پیامبران خدا بوده است تا انسان در مسیر کمال که علت نهایی آفرینش است. فلاسفه واندیشمندان حتی پیروان مکتبهای مادی نیز هر یک با بینش واهداف خاص خود از تربیت واخلاق سخن گفته واصول وروشهایی را برای آن ارائه داده اند، که این خود بیانگر اهمیت وسرنوشت سازبودن این مساله برای انسان در هر شرایط وهمه جوامع است.اخلاق وتربیت اسلامی، با ویژگی خاص وبعد متعالی خود تضمین کننده سعادت انسانها در همه عصرها و ره توشه همه ره پویان راه کمال است وفراگیری علمی و تخلق عملی به آن شیوه منطقی ودر چهار چوب برنامه های آموزشی وتربیتی امری ضروری ولازم است

کلیات تعاریف ، توضیحات

در این بخش نخست به بیان مفاهیم وتعاریف واژه های (تعلیم ، تربیت واخلاق) می پردازیم.تعلیم ) تعلیم به معنی آموختن، یعنی انتقال معلومات از معلم به متعلم است ودر تعریف آن گفته اند (پرورش نیروی فکری وبعد عقلانی انسان) وبه تعبیر دقیقتر = (فراهم آوردن زمینه برای رشد وشکوفایی استعدادهای ذهنی انسان یا (ایجاد خلاقیت وابتکار در فکر ونیروی اندیشه انسان تربیت ) تربیت مورد باب تفصیل از ماده (ربی ، یربو) به معنی رشد است وتربیت یعنی رشد دادن معنای اصطلاحی تربیت عبارت است از (رشد دادن یا فراهم کردن زمینه رشد وشکوفایی استعداد ها وبه فعلیت رساندن قوای نهفته یک موجود) وبدن ترتیب تربیت به انسان اختصاص ندارد ودر مورد هر موجودی که قابلیت رشد داشته باشد، صادق است وهرگاه در مورد انسان به کار رود که کلید ابعاد وجودی وی را شامل می شود.

اخلاق) اخلاق جمع (خلق و خلق) است که به شرح یکی از آنها می پردازیم . خلق عبارت است از سیمای باطنی و هیات راسخ نفسانی که به موجب آن افعال نیک وبه اختیاری بدون تکلف وتامل از انسان صادر شود.

اما در خصوص تربیت معنوی واخلاقی قرآن کریم از واژه (تزکیه) ومشتقات آن استفاده کرده است.مفهوم تزکیه رشد دادن واصلاح و پاکسازی است. به کارگیری این واژه در تزکیه نفس، ناظر به پاکسازی آن از رذیل وآراستن آن به فضائل ورشد دادن در جهت صلاح وکمال شایسته انسان است که این معنی بر تربیت دینی مورد توجه قرار گرفته است.

بدین ترتیب واژه (تزکیه) فراگیرترین واژه ای است که قرآن در مورد تربیت اخلاقی به کار برده، هرچند واژه های قرآنی دیگر چون (رشد) و (هدایت) را نیز می توان به نوعی ناظر به تربیت معنوی اخلاقی دانست.علاوه بر این در روایات از واژه های (تهذیب)، (تادیب)، (تنزیه) و (تطهیر) نیز به منظور تربیت اخلاقی استفاده شده است. همه این تعبیرات به یک حقیقت، یعنی پاداش وتزکیه نفس اشاره دارد.

رابطه متقابل تعلیم وتربیت واخلاق :

تعلیم گام نخستین در پیمودن طریق کمال است وپس از آموختن نوبت به عمل و سازندگی می رسد وبا تکرار و ممارست، ملکه اخلاقی در نفس انسان شکل می گیرد واز همین جاست که برخی از فلاسفه، چون سقراط وارسطو اخلاق را دقیقا بر علم مبتنی دانسته اند.

در روایات نیز از رابطه علم وعمل مکرر سخن گفته شد، ونقش عمل در شکوفایی علم مورد تاکید قرار گرفته است.

حضرت امام خمینی (ره) در توصیه های خود چنین می فرماید:

هم در علم کوشا باشید وهم در عمل و هم در تهذیب واخلاق . همان طوری که علم تنها فایده ندارد. تهذیب تنهای کورکورانه نیز فایده ندارد. علم وتهذیب نفس است که انسان را به مقام انسانیت می رساند.امام صادق (ع) می فرماید: علم ، به فراگیری بسیار نیست، بلکه نوری است که خداوند در قلب هر کس که بخواهد هدایتش کند تجلی می دهد. سپس هرگاه خواهان چنین علمی بودی، نخست حقیقت بندگی را در قلب خویش تحقق بخش واز خداوند بخواه تا تو را فهم ودانایی بخشد.

موضوع تربیت واخلاق:

هر علمی وموضوعی دارد که در آن علم از مسائل مربوط به آن موضوع بحث می شود. موضوع تربیت واخلاق، انسان است. انسان از دیدگاه اسلام ومکاتب الهی، دارای دو بعد جسمانی وروحانی (مادی و معنوی) است که هر کدام قابلیت تربیت دارد: انسان از هنگامی که نطفه اش منعقد می شود تا بعد از تولد ودوران شیر خوارگی، طفولیت کودکی، نوجوانی، جوانی وحتی بزرگسالی در بعد جسمانی رشد می یابد ودر بعد معنوی نیز احساسات، عواطف، فکر، عقل، ایمان و اخلاق او همواره در حال تربیت است بنابراینف شناخت این ابعاد برای تربیت ضروری است وبدون آن نمی توان ادعا کرد تربیت به معنای جامع آن در مورد انسان تحقق پذیرفته است.

قلمرو تربیت واخلاق :

تربیت اسلامی گستره ای فراگیر دارد وتمام ابعاد وجود انسان را در زمینه های مادی، معنوی، عقلی، عاطفی، اخلاقی، عرفانی، فردی و اجتماعی در بر می گیرد و اخلاق همان (ملکه نفسانی) است که از دیدگاه اسلام بر ایمان وتعبد وتسلیم در برابر آفریدگار جهان متکی است وبدین ترتیب جوهره آن، یک حقیقت بیش نیست، اما در عینیت وعمل جلوههای مختلفی دارد ودر هر یک از روابط انسان قابل تصور است

انسان، همان گونه که فلاسفه گفته اند دارای 4 نوع رابطه است. رابطه باخدا، با خود، با مردم وبا جهان پیرامون خود در هریک این روابط می توان برای اخلاق وتربیت جایگاهی تصور کرد.الف) در رابطه با خدا، اخلاق بندگی، خضوع، خشوع، پرستش، اخلاص وشکر منعم عنوان می شود که اساس وپایه همه شرایع وفضایل است.



خرید و دانلود تحقیق درباره, اخلاق در اسلام


حاکمیت ولایت فقیه در اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

حاکمیت ولایت فقیه در اسلام

کتاب: انقلاب اسلامى در مقایسه با انقلابهاى فرانسه و روسیه، ص 183

نویسنده: دکتر منوچهر محمدى

علیرغم مجاهدت و تلاشهایى که مردانى چون سید جمال الدین اسدآبادى، نائینى، نورى، مدرس، کاشانى، و فداییان اسلام به رهبرى نواب صفوى انجام داده‏اند و اگر چه در تحقق بسیارى از اهداف ملى نقش اساسى داشتند، موفق نشدند اسلام را به عنوان ایدئولوژى انقلاب در باور توده‏هاى وسیع و على الخصوص انقلابیون جوان جاى دهند.تا اینکه از سال 1341 امام خمینى رهبر انقلاب اسلامى با شناخت دقیق مشکلات مذکور قدم به قدم در جهت از میان بردن موانع مزبور گام برداشته و موفق شدند با توهمات موجود در اذهان مردم و طرح اسلام با شیوه جدید آن را به عنوان مطلوبترین ایدئولوژى انقلاب در جامعه مطرح نمایند. ابتدا به عنوان مرجع تقلید شیعیان، تقیه را حرام کرده و اظهار حقایق را واجب دانستند (و لو بلغ ما بلغ) . (1)

بدین وسیله و از طریق صدور فتواى تاریخى مزبور این مشکل را برطرف کردند.امام همچنین با عنوان مرجع بزرگ و تامه تقلید و محور اصلى حوزه علمیه قم، با به دست گرفتن پرچم مبارزه و حمله به سیستم سیاسى حاکم، موضوع انفکاک دین از سیاست را عملا به عنوان امرى باطل و نادرست‏به اثبات رساندند.

به دنبال آن در فرصتى که در دوران تبعید در نجف اشرف حاصل گردید با طرح حکومت اسلامى و اصل ولایت فقیه، تحولى اساسى، در نگرش به اسلام به عنوان یک ایدئولوژى پویا و قابل پیاده شدن در عصر حاضر، به وجود آوردند.در ارائه ایدئولوژى انقلاب ابتدا مى‏بایست‏حاکمیت موجود را نفى و طرد نمود، ارزشهاى مسلط بر نظام را به زیر سؤال کشید و این کارى بود که ابتدا رهبر انقلاب به عنوان ایدئولوگ انجام داد، در شرایطى که سالهاى متمادى تبلیغ شده بود که سلطان سایه خدا و اطاعت از سلطان اطاعت از خداست و یا اینکه سلطنت ودیعه و موهبتى الهى است.رهبر انقلاب با نفى همه این ارزشها چنین مى‏گوید:

«این مواد قانون اساسى و متمم آنکه مربوط به سلطنت و ولایتعهدى و امثال آن است کجا از اسلام است؟ اینها همه ضد اسلامى است، ناقض طرز حکومت و احکام اسلام است.سلطنت و ولایتعهدى همان است که اسلام بر آن خط بطلان کشید و بساط آن را در صدر اسلام در ایران و روم شرقى و مصر و یمن برانداخته است.رسول اکرم (ص) در مکاتیب مبارکش که به امپراطورى روم شرقى (هراکلیوس اول) و شاهنشاه ایران نوشته آنها را دعوت کرده که از طرز حکومت‏شاهنشاهى و امپراطورى دست‏بردارند، از اینکه بندگان خدا را وادار به پرستش و اطاعت مطلقه خود کنند، و بگذارند مردم خداى یگانه و بى‏شریک را که سلطان حقیقى است، بپرستند.سلطنت و ولایتعهدى همان طرز حکومت‏شوم و باطلى است که حضرت سیدالشهداء (ع) براى جلوگیرى از برقرارى آن قیام فرمود و شهید شد. (2)

با طرح این موضوع براى اولین بار رهبر انقلاب ارزشى را، که نه تنها سالیان دراز تبلیغ و به مردم تلقین شده بود بلکه جزء اصلى قانون اساسى (3) شناخته شده بود، باطل و ضد ارزش اعلام مى‏نماید.

وظیفه بعدى ایدئولوگ انقلاب این است که جامعه کمال مطلوب را نه تنها ترسیم نماید بلکه شیوه عملى رسیدن به آن را هم نشان دهد.براى معتقدین به اسلام که اکثریت قریب به اتفاق جامعه را تشکیل مى‏دادند. این امر پذیرفته شده بود که حکومت اسلامى به طریقى که زمان رسول اکرم (ص) پیاده و اجرا شده بود مى‏تواند به عنوان حکومت کمال مطلوب تلقى شود و الگو و نمونه حکومت آینده قرار گیرد.اما نکته مهم این بود که بعد از چهارده قرن و با توجه به پیچیدگیهاى جامعه امروزى چگونه و توسط چه اشخاصى مى‏توان چنین جامعه‏اى را تشکیل داد.از طرف دیگر عده زیادى با اعتقاد به این امر که دنیا باید پر از فساد و ظلم و جور شود تا مهدى موعود (ع) ظهور نموده و دنیا را پر از عدل و داد کرده و حکومت اسلامى را تشکیل دهد، مطلقا امکان تشکیل چنین حکومتى را در زمان غیبت منتفى دانسته و تلاش براى چنین حرکتى را ضد ارزش مى‏دانستند.

در چنین شرایطى رهبر انقلاب با ارائه اصل ولایت فقیه و به زبانى ساده و در عین حال مستند به آیات قرآنى، اخبار، و احادیث ثابت مى‏نمایند که احکام خدا تعطیل بردار نیست و در هیچ شرایطى حتى در عصر غیبت کبرى نمى‏توان از اجراى احکام الهى سر باز زد و این مسئولیت‏بر دوش فقها مى‏باشد.

امام خطاب به طلاب و در این رابطه اظهار مى‏دارند که «شما در صورتى خلفاى اسلام هستید که اسلام را به مردم بیاموزید و نگویید بگذار تا امام زمان (ع) بیاید.شما نماز را هیچ وقت مى‏گذارید تا وقتى امام زمان (ع) آمد، بخوانید که حفظ اسلام واجبتر از نماز است.منطق حاکم خمین را نداشته باشید که مى‏گفت: باید معاصى را رواج داد تا امام زمان (ع) بیاید.اگر معصیت رواج پیدا نکند، حضرت ظهور نمى‏کند» . (4)

براى اداره جامعه اسلامى دو شرط اساسى براى حاکم لازم است: اول اینکه آگاهى جامع و کامل به احکام خدا داشته باشد و دوم اینکه در اجراى احکام مزبور راه عدالت را در پیش گیرد و به عبارت دیگر فقیه عادل به عنوان جانشین رسول خدا و ائمه اظهار وظیفه اداره جامعه اسلامى و اجراى احکام آن را داشته و اطاعت از وى به عنوان ولى امر همچون اطاعت از رسول خدا واجب الاتباع است.

در مورد حاکم و ولى امر در نظام اسلامى آراى مردم تنها نقش فعلیت و به مرحله اجرا درآوردن اصل ولایت فقیه را دارد، بدین معنى که ولایت امر مقامى است که از طرف خداوند به او داده شده است و ثبوت آن مشروط به آراى عمومى نیست، اگر چه مردم هم او را به رهبرى زعامت نپذیرند ولى عینیت و فعلیت ولایت در گرو آرا و پذیرش عمومى مردم است.و از طرف دیگر در مورد فقیه ممکن است‏بیش از یک نفر شرایط و اوصاف ولایت را دارا باشد یعنى چند فقیه عادل و بصیر و آگاه در جامعه داشته باشیم که خواه ناخواه باید یک نفر از آنها عهده‏دار زعامت و رهبرى شود.بدیهى است‏یکى از راههاى عملى براى تحقق ولایت و رهبرى آن فرد از بین چند نفر راى اکثریت است که قهرا پس از انقلاب و قیام آن فرد به مسئولیتهاى ناشى از امامت و ولایت از عهده دیگران ساقط مى‏گردد. (5)

پى‏نوشت‏ها: . صحیفه نور، جلد اول، ص 40. . امام خمینى، «ولایت فقیه‏» انتشارات، ناس، صص 11- 10. . اصل 25 متمم قانون اساسى سابق ایران.

4. امام خمینى، «ولایت فقیه‏» ص 75.

5. طاهرى خرم‏آبادى، «ولایت فقیه یا حاکمیت ملت‏» ، ص 86.



خرید و دانلود  حاکمیت ولایت فقیه در اسلام


تحقیق در مورد اهمیت علم از دیدگاه اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 44 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

بخش اول 1

فصل اول 1

1- اهمیت علم از دیدگاه اسلام 1

2- علم و دانش در قرآن 3

3- آیا علم و فلسفه از دین جداست و به آن احتیاجی ندارد؟ 10

4- آیا علم و فلسفه به دین احتیاج دارد؟ 11

فصل دوم 14

1- تضاد علم با دین 14

2- تضاد اسلام و مدرنیته در باب علم 27

بخش دوم 34

فصل اول 34

1- مفهوم علم، فلسفه و حیات معقول و دین 34

2- علم و دین در جهان اسلام 39

مقدمـه:

اهمیت توجه به علم و دانش در اسلام تا آنجا است که قرآن کریم به صراحت به این موضوع اشاره دارد و آیه علق می فرماید: «اقرا و رَبُکَ الاکرمُ الذی عَلَّمَ بالقیمِ عَلَّمَ الانسانَ مالَم یَعلَم) و نیز پیامبر (ص) در باب علم فرمود: «علم را بیاموزید اگر چه در (چین) باشد» و همچنین پیامبر (ص) می فرماید: من شهر علم هستم و علی (ع) باب آن است و این بیانات پیامبر (ص) می رساند که توجه به علم و دانش در اسلام از انگیزه زیادی برخوردار بوده و حتی بزرگترین دانشمندان دوران گذشته نیز از مسلمانان بوده اند.

علم سبب رشد عقلانی انسان می شود و تحولات را در انسان بوجود می آورد که فکر و تعقل شود را به تلاش و کوشش وا دارد تا زمینه رشد و پیشرفت را در انسان بوجود آورد.

این تحقیق به دو بخش تقسیم می شود که بخش اول به اهمیت علم و دانش در اسلام و قرآن و ارتباط فلسفه و دین و تضاد علم با دین و تضاد اسلام و مورنیته در باب علم بررسی می شود در بخش دوم مفهوم علم، و فلسفه و حیات معقول در دین و علم و دین در جهان اسلام مورد بررسی قرار می گیرد.

بخش اول

فصل اول

1- اهمیت علم از دیدگاه اسلام

از نظر اسلام, علم و معرفت بسیار مهم اند. از این رو آگاه ساختن مردم به حقایق و بیان اسرار آفرینش که نشانه هاى قدرت الهى است, در رأس تعالیم و اهداف پیامبر(ص) قرار داشت. قرآن مى فرماید: (خدا بر مؤمنان منت نهاد که فرستاده اى از خود ایشان را برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکیزه شان کند و کتاب و حکمت به ایشان بیاموزد…)

علم, سبب رشد عقلانى انسان است و استعدادهاى نهفته وجودش را به فعلیت مى رساند. على(ع) فرمود: (العقل غریزة تزید بالعلم والتجارب; عقل غریزه اى (انسانى) است که با دانش و تجربه اندوزى زیاد مى شود). امام صادق(ع) در سخنى فرمود: (کثرة النظر فى العلم یفتح العقل; درس خواندن و مطالعه مستمر و زیاد, عقل را شکوفا مى کند.)

اهمیت این مسئله هنگامى روشن تر مى شود که بدانیم حیوانات احتیاج به تعلیم و تربیت ندارند. بچه هاى حیوان خود به خود رشد مى کنند, اما عقل آدمى در سایه تعلیم و تربیت کم کم رشد مى کند و کامل مى شود, چرا که در غیر این صورت از تکامل باز مى ماند و گاه در شرایط نامساعد حتى خاصیتش را نیز از دست مى دهد. از این رو اسلام به پیروانش سفارش زیاد کرده که به دنبال علم بروند و دانش طلبى را بر همگان واجب شمرده است. پیامبر(ص) فرمود: (طلب العلم فریضة على کل مسلم ومسلمة; طلب علم بر هر مرد و زنى واجب است. آگاه باشید که خداوند جویندگان علم و دانش را دوست دارد.)

ناگفته نماند که مقصود از علم و دانش, تمام علوم و دانش هاى مفید و معمول جهان امروز است. بنابراین میدان علم بسیار گسترده است و محدود به رشته هاى مخصوصى نمى شود. استاد شهید مطهرى مى فرمایند: (…علمى که فریضه است این است که مسلمان در وظیفه شناسى یا مجتهد باشد یا مقلّد. و حال آن که واضح است همان طورى که وظیفه شناسى و یاد گرفتن دستورهاى دینى لازم است, بسیارى از کارهایى که به حکم دین آن کارها فرض و واجب است, کارهایى است که خود آن کارها علم و درس و مهارت, لازم دارد; مثلاً طبابت, واجب کفایى است, اما انجام این فریضه بدون درس و تحصیل و کسب علم پزشکى میسر نیست. پس تحصیل این علم فریضه است و هم چنین بسیار چیزهاى دیگر. باید دید چه نوع امورى است



خرید و دانلود تحقیق در مورد اهمیت علم از دیدگاه اسلام