لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
پیدایش و ظهور فراماسونری در ایران
‹‹ فراماسونری ›› واژه ای است که درفرهنگ سیاسی معادل نوعی تشکیلات مخفی است که طرز تفکر اعضای آن برمبنای اصالت انسان در برابر همه حقایق و واقعیتها شکل گرفته است ، در ایران با توجه به عملکرد لوژهای فراماسونری این واژه در برداشتی عام وکلی مترادف سرسپردگی به بیگانگان وبه تعبیری مجمع روشنفکران وابسته عنوان شده است . درمورد تاریخچه فراما سونرها درایران داستا نهای متفاوتی نقل شده است ، اما ظاهرا در یک نکته نباید تردید کرد و آن اینکه تشکیل لوژهای فراماسونری در ایران از شیوه هایی بوده که نخستین بار انگلیسیها آن را مورد استفاده قراردادند .
انگلیسیها درسال 1800 میلادی هنگام سلطنت ‹‹ فتحلیشاه قاجار ›› سه تن جاسوس کهنه کار خود ‹‹ سرهارد فورد جونز ›› ، ‹‹ جیمز موریه ›› و ‹‹ جی فریزر ›› را به ایران فرستادند تا با بررسی زمینه های تشکیل لوژفراماسونری اولین گامها را بردارند . این سه تن سالها به ارزیابی رجال ، اشراف و روشنفکران ایرانی پرداختند ود نهایت تعدادی از افراد مستعد آنها را به محفل فراماسونری کشاندند ، لوژهای اولیه را بعدها ‹‹ میرزا ملکم خان ›› گسترش داد.
فراماسونری در تاریخ صد ساله اخیر ایران مرکز ثقل تجمع و هدایت جریان ‹‹ روشنفکری وابسته ›› محسوب می شود ، بسیاری از شخصیتهای سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی دوران قاجار و پهلوی در لوژهای مختلف عضویت داشتند ومملکت را آن گونه که بیگانگان می خواستند اداره می کردند .
فراماسونری درشهرهای مختلفی مانند تهران ، شیراز و آبادان محافل سری دا شتند و با تشکیل هسته های مختلف درمراکز سیاسی ، اقتصادی ، نظامی و بویژه فرهنگی نبض کشور را عملا در دست گرفته بودند .
درتهران ، کلیسای انجیلی آمریکاییها در خیابان ‹‹ قوام السلطنه ›› ( سی ام تیر کنونی ) مرکز جلسات فراماسونرها بود نشریه ‹‹ شرق الوند›› چاپ فرانسه سالها پیش نوشت ‹‹ امکان ندارد ما فراماسونرها نبرد خود را با ادیان متوقف سازیم ، برای یک فراماسون ضرر است که خود را از قید دین و هرگونه اعتقاد به خدا آزاد سازد .››
فراماسونرها با اعتقاد به انسان مداری ، لیبرالیسم فراگیر وهمه جانبه ضدیت با دین درنشر تعلیم وتربیت غربی و مسخ فرهنگ ملی –مذهبی مردم ایران تلاشهای سازمان یافته ای داشتند . روشنفکران وابسته ای که به خدمت لوژها در می آمدند همه همت خود را صرف تبلیغ ارزشهایی می کردند که سنخیتی با باورهای مردم نداشت . فراماسونرها طلایه دار وابستگی به بیگانگان بودند وباسازماندهی پنهان ، کنترل مملکت را در دست گرفته بودند فاسد کردن خانواده ها و از بین بردن ارزشهای اخلاقی ، از اصول اعتقادی آنها به شمار می آمد . مبلغان اصلی فراماسونری به صراحت اعلام می کردند ‹‹ عفت و پاکدامنی مطلق نزد ما فراماسونرهای مرد وزن امر غلطی است زیرا چنین عفتی برخلاف امیال طبیعی انسان می باشد .››
دربیوگرافی ‹‹ ملکم خان ›› آمده است : ملکم درتاریخ نشر مدنیت غربی مبتکر واقعی اخذ تمدن فرنگی بدون تصرف ایرانی بود ، فلسفه عقاید سیاسی او در واقع تسلیم مطلق و بلا شرط درمقابل تمدن اروپایی بود .وی می گفت : ‹‹ ماحتی نباید به خود اجازه دهیم درصدد اختراع باشیم .›› ملکم خان عقیده داشت ایران درتمامی ارکان سیاسی و اقتصادی باید اصول تمدن غربی را بپذیرد ، چرا که آیین ترقی همه جا بالاتفاق حرکت می کند .
نقش روشنفکرهای وابسته درخود باختگی فرهنگی
جریان روشنفکری درایران از دوران قاجار به بعد بیمار و و ابسته متولد شد ، در طول تاریخ ای سرزمین همیشه عناصر روشن بین ومتفکری وجود داشته اند که با اندیشه های پیشرو و متعالی خود فرهنگ مردم را غنا میبخشیدند وملت را به حرکت و پویش فرامی خواندند ، اما باگذشت زمان شعار این افراد رو به کاهش نهاد وروشنفکری درایران بتدریج به جریان وابسته ای تبدیل شدکه عناصر وسردمداران آن یا شیفته غرب بودند و یا کعبه آمال خود را درشرق جستجو می کردند .مهمترین ویژگی کارنامه روشنفکران ، وابستگی است .آغاز نهضت مشروطیت وبروز افکار جدید درجامعه ، فرصت مناسبی بود که روشنفکران وابسته با جدیت بیشتری به نشر معیارها و مبانی فرهنگی بیگانگان بپردازند .‹‹ فتحعلی آخوند زاده ›› سردمدار جریان روشنفکری وابسته به شرق بود و اگر از لحاظ تاریخی اولین بانی نفوذ اندیشه جدید در ایران نباشد به لحاظ تأثیر عملی در تحقیق هدف شوم خود ، اولین عنصر مؤثر دراین زمینه بوده است . وی که عملا در نظام فکری روسیه پرورش یافته بود در تأثیر پذیری کامل از اندیشه های بیگانگان به تألیف نمایشنامه های ایرانی دست زد .دراین نمایشنامه ها که به تقلید از نویسندگان اروپایی تحریر می شد ، فرهنگ ملی و مذهبی ایران مورد استهزاء و تمسخر قرار می گرفت و باهجو باورهای مردم ، آرمانهای بیگانه راه نجات از بدبختیها ، معرفی می شد .مبارزه اوبادین و دینداری ، روح غالب اکثر نوشته های وی را تشکیل می دهد و ذکر نمونه ای از آنها خالی از فایده نخواهد بود :
‹‹… ای کاش کسی پیداشده وملت ما رااز رسوم نکوهیده اسلام آزادنمودی ، اما نه به رسم نبوت وامامت که خلاف مشرب من است ، بلکه به رسم حکمت و ‹‹ فیلسوفیت ›› و … ‹‹ اگر جهنم راست است ، خالق رحیم وعادل درنظرها یک وجود نامحبوب ، یک وجود مکروه ظالم مشاهد ه می شود ، وهرآینه دروغ است ،پس ای ظالمان دین ،چرا بیچاره عوام را از نعمات پروردگار عالم محروم می سازید ؟ چرا عیش اوراتلخ می کنید و چرا نمی گذارید علوم وصنایع یاد بگیرد .دنیا محل اقتباس است . اما بدانید که جهنم و بهشت مسلمانا ن هردو درشمار لغویات است (1).››
اهانتهای بی شمار میرزا فتحعلی به مقدسات و اعتقادات دینی قابل نقل نمی باشد . بی عفتی و هرزه درایی، ظاهرا شگرد دیرپای استعمار است تا قداست اعتقادات نزد افکار عمومی شکسته شود و در مرحله بعد باسلاح عقل ، آن هم از نوع ناقص و منحرف ومحدود شده آن وبه رخ کشیدن رشد تکنولوژی غرب ، حقایق مخدوش و مهجور گردد .
جناح مقابل روشنفکران وابسته به روس ، منورالفکرهایی قرار داشتند که غرب را تمدن برتر تاریخ می پنداشتند . ‹‹ میرزا ملکم خان ›› از چهرهای مشهور این جناح است .اوسعی کرد باسیاست به منظور خود دست یابد ، وی که بنیانگزار یکی از لژهای فراماسونری در ایران است شیوه دیگر ی را برای پیشبرد کارش اتخاذ کرد که اوسعی نمود افکارش حتی ظاهر مذهبی نیز به خود بگیرد . میرزا ملکم خان ‹‹ اخذ تمدن بدون تصرف ایرانی ›› را مطرح کرد و سپس این ایده بر انقلاب مشروطیت نیز حاکم شد .
میرزاملکم خان و روشنفکران وابسته امثال اوار عوامل مهم عقب ماندگی فرهنگی جهان سوم محسوب می شوند ، خود باختگی و خودکم بینی این گونه افراد دربرابر پیشرفتهای صنعتی و مادی غرب آنها را خواسته یا ناخواسته به پایگاههای داخلی مهاجمان فرهنگی مبدل می سازد .تاریخ اکثر کشورهای آفریقایی و آسیایی گواه این مدعاست که تأثیر پذیری روشنفکران از معیارها وباورهای غربی آنها را عملا به مدافعان سرسخت تقلید از غرب تبدیل کرده است .
روشنفکران وابسته که درمحافل غربی از آنها باتعبیر نخبگان فرهنگی یاد می شود در شاخه های مختلف علم و ادب و هنر حضوری فعال دارند ودر آثار خود پنهان ویا پیدا تقلید از الگوهای غربی راتنها راه رسیدن به رفاه و آسایش و خوشبختی توصیف می کنند .باورهای روشنفکران عمدتا بامعیارها توده های مردم متفاوت بوده تا جایی که آنها از تاریخ و فرهنگ ملتت خود احساس شرم می کنند .
‹‹ جلال آل احمد ›› ازجمله معدود روشنفکران مستقل به شمار می آید که نجات کشور راتنها با تکیه برفرهنگ خودی و اندیشه و افکار عمومی و مذهبی ممکن می دانست .
‹‹ آل احمد ›› سالها بعد در زمینه جریانات روشنفکری ‹‹ مشروطیت ›› وپیامدهای آن نوشت ‹‹ روزی که شیخ فضل ا… نوری شهید شد ، روزی بود که نقش غربزدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را برسر دارهمچون پرچمی می دانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بربام سرای این مملکت افراشته شد و اکنون درلوای این پرچم ماشبیه به قومی از خود بیگانه ایم و درلباس و خانه وخورد وخوراک ومطبوعاتمان وازهمه خطرناکتر درفرهنگمان ‹‹ فرنگی مابانه ›› می پروریم و فرنگی مابانه راه حل ومشکل را می جوییم .››
آل احمد در کتابی با عنوان ‹‹ غربزدگی ›› بازهم اشاره و تأکید براین نکته دارد ‹‹ مجموعه عوارضی که درزندگی وفرهنگ وتمدن و روش اندیشه مردمان نقطه ای ازعالم حادث شده است به هیچ سنتی به عنوان تکیه گاهی وبی هیچ تداومی در تاریخ وبی هیچ مدرج تحول یابنده ای ››
واشاره ای بسیار ظریف ودقیق به پیامدها ی آن :
‹‹ تاپیش از این سه قرن اخیر ، ما همیشه درحسد یا رقابت با غرب بوده ایم ن، اما اکنون دیگر احساس رقابت در ما فراموش شده و احساس درماندگی برجایش نشسته .عین غربیها لباس می پوشیم ، عین غربیها غذا می خوریم ، عین غربیها آرایش می کنیم ، جوری که انگار ملاکهای خودمان منسوخ شده است .
آل احمد در کتابی به نام ‹‹ خدمت و خیانت روشنفکران ›› مبانی اصول و جریان حاکم برروشنفکری درایران را تا زمان پهلوی بررسی می کند ، وی با شناخت درونی از جریان تاریخی روشنفکری از زمان مشروطیت به بعد 3 خصیصه را ویژگی عمده این جریان می داند .
‹‹ فرنگی مابانه ›› بی دینی یا تظاهر به آن ، سوم ‹‹ درس خواندگی ›› یا تعبیر دیگر دانشگاهی بودند .
آل احمد می نویسد : ‹‹ روشنفکر ایرانی انسانی است که نسبت به محیط بومی خود بیگانه است و بااطرافیان احساس همدری نمی کند ، وی آرایی جدا از همه مردم دارد و به گونه ای دیگر زندگی می کند، با سنتها و گذشته خود و تاریخ ملت خویش بیگانه است و هرجا امکان یابد به ستیز با آن برمی خیزد ، بریدن از سنت میراث تاریخی و ملی و احساس همدلی کردن با ارزشها و آداب بیگانه از مشخصات دیگر ا وست .››
ویژگی دیگر که زنده یاد آل احمد به استناد عملکرد ، روشنفکران ایرانی برای آنان برمی شمارد ‹‹ لا مذهبی ›› وضد یت با دین و ارزشهای دینی است :
‹‹ یک واقعیت موجود است و آن اینکه روشنفکر غربزده ما به وسوسه حکومتهای وقت ازهمان اول که درس خواندن و ز فرنگ برگشتن را آموخت ، شروع کرد به لا مذهبی ، از کتابهای جلاالدوله و ملکم خان بگیر تا کسروی واز جنجال بها ییگری بگیر تا حرف و سخن اصلی حزب توده ، اغلب آنها همیشه با یک دنباله روی کودکانه در دعوای مدام حکومت و روحانیت ، طرف حکومت را گرفتند . ازقضیه ‹‹ تحریم تنباکو ›› بگیر تا کشتار بی رحمانه 15 خرداد 42 درتمام این صد ساله اخیر روشنفکران ایرانی مردد درمیان حکومت و مردم در آخرین دقایق ‹‹ طرف حکومت را گرفتند .›› تصویری که این روشنفکر ملی و مذهبی ازیک روشنفکر وابسته ارائه می کند قابل تأمل است . ارزیابی نقش روشنفکران وابسته در تاریخ نوین ایران مشخص می سازد که عملکرد عناصر اصلی این جریان با چنین تصویری منطبق است و آل احمد با تیز هوشی و روشن بینی خود این واقعیتها را درتاریخ ثبت کرده است : ‹‹ عقیده نداشتند تحصیل در جامعه ودر اکثریت مردم ، روشنفکر ایران را همیشه آزار داده واو را وادار کرده است به آرزوهای دور و دراز دامن بزند، روشنفکر ایرانی را بانوع سرگرمیهای مشغول می کنند تا از سیاست دل زده شود ، رفاه نسبی وی که به قیمت حرمان اکثریت فراهم آمده مانع از آن می شود که در غم دیگران شریک شود ، چنین می شود که کم کم خنگ می شود یا مالیخولیایی یا هروئینی یا مدرنیسم ویا غربزده و یا از اثر افتاده و مهمتر از همه اینکه کم کم ایده آلها را رها می کند و آدمی می شود ازنظر اجتماعی بی خاصیت ، سلب حیثیت شده وعقیم که به دلیل بریدگی ازمردم غالبا در انجمنهای در بسته و پاطوقهای مخصوص خود زنگی می کند .››
باکودتای سوم اسفند 1229 و آغاز سلطنت رضاشاه ، تهاجم فرهنگی غرب به ایران که پیش از آن بیشتر از کانال فکری و از طریق روشنفکران غرب زده صورت می گرفت ، سلاح سیاست وزور سرنیزه ، نیز مجهز شد و بیش از پیش بنیانهای فرهنگی اسلام را مورد هجوم قرار داد و برای محو کامل فرهنگ اسلامی و سبطره همه جانبه فرهنگ مبتذل غرب برنامه ریزی دقیقی به عمل آمد . دراین باره رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای می فرمایند (1):
تهاجم فرهنگی ، علیه ملت ما مشخصا از دوران رضا خان شروع شد . البته قبل از او مقدمات تهاجم فراهم شده بود . قبل از او کارهای فراوانی کرده بودند و روشنفکرهای وابسته را در داخل کشور ما کاشته بودند . من نمی دانم آیا جوانهای نسل انقلاب تاریخچه 150 تا 200 سال اخیر را درست خوانده اند یا نه و همه دغدغه من این است که جوان انقلابی امروز نداند که ما بعد ازپشت سرگذاشتن چه دورانی امروز درایران مشغول چنین حرکت عظیی هستیم .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
ادبیات فارسی ایران در پیش از اسلام
بیشتر ما میپنداریم که ادب و فرهنگ پیش از اسلام ایران با یورش عربها نابود شد و فرهنگی نوخواسته و جدا از گذشته در دامان فرهنگ اسلامی پرورش یافت. اما چگونه میتوان باور کرد ادب و فرهنگ مردمی که پیشینهی تاریخی چندهزار ساله دارند، در زمانی کوتاه آن چنان نابود یا دگرگون شود که اثری از آن نماند و در نتیجه "آن مردم در نادانی و بیخبری فرو روند تا پس از گذشت زمانی دراز بار دیگر در اثر عواملی دیگر از نو قدم به عالم دانش و ادب نهند، آن هم از گونهای دیگر." برعکس، نگاهی گذار به تاریخ سدههای نخست ورود اسلام به ایران نشان میدهد که ایرانیان در همان دوران که آن را دوران "فترت و انقطاع" خواندهاند، فرهنگ پربار خود را داشتند و همان فرهنگ بود که پایههای اصلی تمدن اسلامی را پیریزی کرد. این اندیشهی بنیادی پایهی پژوهشهای گسترده و نوآورانهی دکتر محمد محمدی ملایری شد که گوشهای از آن در کتاب "فرهنگ ایرانی پیش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامی و ادبیات عرب" بازتاب یافته است.
محمدی ملایری در کندوکاو فرهنگ پیش از اسلام ایران به سراغ فرهنگ عربی سدههای نخستین اسلامی رفته و فرهنگ ایرانی را از لابهلای آثاری که به زبان عربی به دست تازیان یا ایرانیان نگاشته شده، بیرون کشیده است. این کتاب و آثار دیگری که ایشان در همین راستا پدیدآوردهاند، راهی نو را برای پژوهشگران و دوستداران فرهنگ ایران و اسلام گشود که پیش از آن کمتر به آن توجه شده بود. محمدی ملایری معتقد است که پژوهش دربارهی فرهنگ ایرانی در آثار ادبیات عرب و فرهنگ اسلامی "نه تنها برای فرهنگ ایران بلکه برای شناخت بسیاری از مسائل ناشناختهی ادبیات عربی و تمدن اسلامی هم راهی پرخیز و برکت و بلکه در برخی موارد یگانه و مشکل گشاسست." از این رو هنگامی که ایشان در تحلیل برخی مسائل تاریخی ادب و فرهنگ عربی همین روش را به کار گرفتند، با استقبال استادان صاحبنظر عرب روبهرو شدند و برخی از آنان "شناختن سرچشمههای ایرانی ادبیات عرب" را گشایش تازهای در ادبیات تطبیقی دو زبان توصیف کردند.
کتابی که در این جا معرفی میشود نخستینبار در سال 1323 به چاپ رسید و دانشگاه تهران در سال 1354 بار دیگر آن را چاپ کرد. سپس در سال 1374 انتشارات توس با تجدیدنظر و حروفچینی و صفحهآرایی جدید آن را به چاپ سوم رساند. همین ناشر چاپ دیگری از این اثر را در سال 1385 به بازار فرستاد. اثر دیگری از محمدی ملایری با نام تاریخ و فرهنگ ایران(دورهی شش جلدی)، که پژوهشی گسترده درتاریخ ساسانیان با بهرهگیری از منابع عربی و اسلامی است، نیز به کوشش انتشارات توس چند بار منتشر شده است. این استقبال ایران دوستان از آثار دکتر محمد محمدی ملایری را میتوان به حساب نوآورانه بودن پژوهشهای آن استاد فرزانه گذاشت و چنین برداشت کرد که ایشان در پاکسازی اندیشهی نادرستی که پیوستگی فرهنگ ایرانی و گسترش آن را در فرهنگ اسلامی نادیده میگیرد، گام بزرگی برداشته است.
ادبیات فارسی یا پارسی به ادبیاتی گفته میشود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفتهاند.
آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفتهاست. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، مولوی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهرههای شناخته شده ادبیات معاصر فارسی در جهان میتوان به صادق هدایت در داستان و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.
ادبیات ایران پیش از اسلام
در زمان بغتسما (۲۰۵ - ۲۵۹ ه. ق.) شاعری به نام حنظله بادغیسی (ف.۲۲۰) ظهور کرد. در عهد بغتسما محمد بن وصیف و فیروز مشرقی و ابوسلیک گرگانی به سرودن شعر پرداختند.
سامانی
در دوره سامانی شعر و نثر پارسی هر دو راه کمال سپرد. در شعر شهید بلخی، رودکی سمرقندی، ابو شکور بلخی، ابو الموید بلخی، منجیک ترمذی، دقیقی طوسی، کسائی مروزی، عماره مروزی. در نثر رساله در احکام فقه حنفی تصنیف ابوالقاسم بن محمد سمرقندی، شاهنامه ابو منصوری، کتاب گرشاسب و عجائب البلدان هر دو تالیف ابو الموید بلخی، ترجمه تاریخ طبری توسط ابو علی بلعمی، ترجمه تفسیر طبری توسط گروهی از دانشمندان، حدود العالم (در جغرافیا)، رساله استخراج تالیف محمد بن ایوب حاسب طبری پرداخته شد.
آل بویه
در دوره آل بویه منطقی رازی و غضایری در شعر نامبردارند و در نثر دانشنامه رازی علائی و رگشناسی به قلم ابن سینا پرداخته شد و ابوعبید جوزانی بخش ریاضی دانشنامه را به رشته تحریر درآورد و قصه حی بن یقظان به فارسی ترجمه و شرح شد.
غزنویان
در دوره غزنوی فردوسی، عنصری بلخی، عسجدی، فرخی سیستانی و منوچهری شعر پارسی سبک خراسانی را به کمال رسانیدند و ابو نصر مشکان نویسنده مکتوبات درباری سبکی بدیع در نثر پدید آورد.
سلجوقیان و خوارزمشاهیان
در زمان سلجوقیان و خوارزمشاهیان شاعران بزرگ چون اسدی، ناصرخسرو، قطران تبریزی، مسعود سعد سلمان، عمر خیام، امیرمعزی، انوری، خاقانی، نظامی، ازرقی، ادیب صابر، رشید وطواط، ظهیر فاریابی، جمالالدین اصفهانی، مجیر بیلقانی، ابوالفرج رونی، سیدحسن غزنوی، عبدالواسع جبلی، سنایی، عطار، مختاری غزنوی، عمعق بخاری و جز آنان ظهور کردند.
در نثر نمایندگانی مانند نظامالملک نویسنده سیاستنامه، امیر کیکاووس مولف قابوسنامه، محمدبن منور نویسنده اسرارالتوحید، عطار نویسنده تذکرةالاولیاء، گردیزی مولف زینالاخبار، ابوالفضل بیهقی نویسنده تاریخ بیهقی، راوندی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
موضوع تحقیق:
شرح حال ریاضی دانان ایران وجهان
( ارشمیدس، خوارزمی، گائوس)
مقدمه:
داستان زندگی ریاضی دانان که ما در این کتاب شرح خواهیم داد این موضوع را نشان خواهد داد که یک نفر ریاضی دان می تواند، همچون دیگران، بشری عادی باشد و چه بسا فقیرتر و بدبخت تر از دیگران.
در روابط اجتماعی اغلب ریاضی دانان مردم عادی بوده اند، گرچه در بین ریاضی دانان اشخاص غیر عادی و صاحب حرکات غیر عادی وجود داشته است اما تعداد آنا نسبت به اشخاص غیر عادی که به تجارت یا مشاغل آزاد و غیره اشتغال دارند نیست.
روی هم رفته ریاضی دانان بزرگ مردان یا زنانی بوده اند صاحب همه قوا و نیروهایی که دیگران از آن برخوردارند، عموماً چابک و نیرومند و در خارج از ریاضیات به بسیاری چیزهای دیگر نیز کنجکاو بوده اند.
در مقام مبارزه کاملاً قبول مسئولیت می کردند، و این نکته را هم اضافه کنیم که ما بین آنان کسانی که دارای نبوغ خارق العاده بودند وجود داشته که دارای پستهای بالایی مانند وزارت و مدیران لایقی در رشته های مختلف بوده اند.
ریاضی دانان هرگز مردمانی آشفته و ژنده پوش نبوده اند، طبق آنچه در تاریخچه زندگی ایشان بر می خوریم آنان مانند سایر افراد جامعه به وضع سر و لباس خود توجه داشته اند.
بعضی از ایشان خیلی زیبا و شیک پوش بوده اند. بعضی دیگر لباس عادی می پوشیدند به طوری که جلب توجه کسی را نمی کرد.
ریاضی دانان بزرگ در تکامل فکر علمی و فلسفی نقشی ایفا کرده اند که اهمیت آن از نقش دانشمندان سایر علوم کمتر نیست بلکه دانشمندان سایر علوم به کمک ریاضیات کار خود را تکمیل نموده اند.
ارشمیدس:
ارشمیدس دانشمند و ریاضی دان یونانی در سال 212 قبل از میلاد در شهر سیراکوز یونان چشم به جهان گشود و در جوانی برای آموختن دانش به اسکندریه رفت. ارشمیدس بیشتر دوران زندگیش را در زادگاهش گذرانید و با فرمانروای این شهر دوستی نزدیک داشت. هنگامی که رومیها به سیراکوز حمله بردند، ارشمیدس منجنیقهای شگفت آوری برای دفاع از سرزمین خود اختراع کرد که بسیار سودمند افتاد او توانست سطح و حجم جسمهایی مانند کره- استوانه و مخروط را حساب کند و روش نوینی برای اندازه گیری در دانش ریاضی پدید آورد. همچنین بدست آوردن عدد( ) و وزن مخصوص اجسام از کارهای گرانقدر وی است. او بنیانگذار دو دانش استاتیک و هیدرواستاتیک است. ارشمیدس را بزرگترین دانشمند یونان باستان و پدر دانشهایی می شمارند که دکارت و لایب نیتس آنها را تکامل بخشیدند.
ارشمیدس برای تعیین مساحت اشکالمسطح و محدود به خطوط منحنی و احجام اجسامی که محدود به سطوح منحنی هستند روش های کلی بدست اورد و این روش ها را در مورد خاص بکار برد و به این وسیله توانست دستور سطح دایره و سطح و حجم کره و سطح قطعه ای از سهمی و سطح قسمتی از استوانه را که محصور ما بین دو پیچ متوالی منحنی هلیس( خطی منحنی است که بر استوانه ای رسم شود بطوری که در هر نقطه از آن خط مماس با امتداد ثابتی زاویه ثابتی تشکیل دهد. می توان این منحنی را با خواص دیگر ممتاز ساخت) واقع است بدست آورد. گذشته از ان حجم قطعه کروی ( مقصود حجم قسمتی از کره است که ما بین دو مقطع متوازی قرار دارد. روشی که امروزه در غالب کتب هندسه متوسطه بکار می رود بتقریب همان روش ارشمیدس است) و حجم حاصل از دوران مستطیل به دور یک ضلع ( استوانه) و حجم حاصل از دوران یک مثلث به دور یک ضلع ( یک یا دو مخروط) و بالاخره احجام حاصل از دوران سهمی و هذلولی و بیضی را بدور محورشان بدست آورد.
وی برای محاسبه عدد « » پی، یعنی نسبت محیط دایره به قطر آن روشی بدست آورد و ثابت کرد که عدد محصور مابین 1 3 و 10 3 است.
7 71
گذشته از آن روشهای مختلف برای تعیین جذر تقریبی اعداد بدست داد و از مطالعه آنها معلوم می شود که وی قبل از ریاضی دانان هندی با کسرهای متصل یا مداوم متناوب آشنایی داشته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران
موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران تنها سازمانی است در ایران که بر طبق قانون میتواند استاندارد رسمی فرآوردهها را تعیین و تدوین و اجرای آنها را با کسب موافقت شورایعالی استاندارد اجباری اعلام نماید. وظایف و هدفهای موسسه عبارتست از:
( تعیین، تدوین و نشر استانداردهای ملی – انجام تحقیقات بمنظور تدوین استاندارد بالا بردن کیفیت کالاهای داخلی، کمک به بهبود روشهای تولید و افزایش کارائی صنایع در جهت خودکفائی کشور- ترویج استانداردهای ملی – نظارت بر اجرای استانداردهای اجباری – کنترل کیفی کالاهای صادراتی مشمول استانداردهای اجباری و جلوگیری از صدور کالاهای نامرغوب به منظور فراهم نمودن امکانات رقابت با کالاهای مشابه خارجی و حفظ بازارهای بین المللی کنترل کیفی کالاهای وارداتی مشمول استاندارد اجباری به منظور حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان داخلی و جلوگیری از ورود کالاهای نامرغوب خارجی راهنمائی علمی و فنی تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان – مطالعه و تحقیق درباره روشهای تولید، نگهداری، بسته بندی و ترابری کالاهای مختلف – ترویج سیستم متریک و کالیبراسیون وسایل سنجش – آزمایش و تطبیق نمونه کالاها با استانداردهای مربوط، اعلام مشخصات و اظهارنظر مقایسهای و صدور گواهینامههای لازم ) .
موسسه استاندارد از اعضاء سازمان بین المللی استاندارد می باشد و لذا در اجرای وظایف خود هم از آخرین پیشرفتهای علمی و فنی و صنعتی جهان استفاده می نماید و هم شرایط کلی و نیازمندیهای خاص کشور را مورد توجه قرار می دهد.
اجرای استانداردهای ملی ایران به نفع تمام مردم و اقتصاد کشور است و باعث افزایش صادرات و فروش داخلی و تأمین ایمنی و بهداشت مصرف کنندگان و صرفه جوئی در وقت و هزینه ها و در نتیجه موجب افزایش درآمد ملی و رفاه عمومی و کاهش قیمتها می شود.
تهیه کننده
کمیسیون استاندارد روش آزمون نمک در خوراک دام و طیور
رئیس
جامعی- پرویز
دکتر در علوم کشاورزی
استاد دانشکده کشاورزی - دانشگاه تهران
اعضاء
صیانتی- احمد
مهندس کشاورزی
موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران
کمیلی بیرجندی –ملیحه
فوق لیسانس علوم صنایع غذایی
آزمایشگاه تغذیه دام دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
دبیر
حربی -کتایون
لیسانس زیستشناسی
موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران
فهرست مطالب
استاندارد روش اندازهگیری نمک در خوراک دام و طیور
هدف
دامنه کاربرد
روش کار
بسمه تعالی
پیشگفتار
استاندارد روش اندازهگیری نمک طعام در خوراک که بوسیله کمیسیون فنی خوراک دام و طیور تهیه و تدوین شده و در شصت و یکمین کمیته ملی استاندارد فرآوردههای کشاورزی و غذایی مورخ 66/4/21 مورد تایید قرار گرفته , اینک باستناد ماده یک قانون مواد الحاقی به قانون تاسیس موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران مصوب آذرماه 1349 به عنوان استاندارد رسمی ایران منتشر میگردد .
برای حفظ همگامی و هماهنگی با پیشرفتهای ملی و جهانی در زمینه صنایع و علوم , استانداردهای ایران در مواقع لزوم مورد تجدید نظر قرار خواهند گرفت و هرگونه پیشنهادی که برای اصلاح یا تکمیل این استانداردها برسد در هنگام تجدید نظر در کمیسیون فنی مربوط مورد توجه واقع خواهد شد .
بنابراین برای مراجعه به استانداردهای ایران باید همواره از آخرین چاپ و تجدید نظر آنها استفاده نمود .
در تهیه و تدوین این استاندارد سعی شده است که ضمن توجه به شرایط موجود و نیازهای جامعه حتیالمقدور بین این استاندارد و استاندارد کشورهای صنعتی و پیشرفته هماهنگی ایجاد شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
استان های ایران در دورۀ هخامنشی به روایت هرودت
هرودت مورخ قدیم در کتاب خود بیست استان ( خشتره ) برای شاهنشاهی هخامنشی بر شمرد و مالیات هر یک را نیز ذکر کرده است .
به اختصار به چند مورد اشاره شده است :
استان اول : مشتمل بر مردم ایرانیان LONIENS ما گنت های آسیایی MAGNETS اِلیان FOLIENS کاریان ، لی کیان ، پامفی لیان بود این ایالت یک منطقۀ مالیاتی را تشکیل می داد و مردم آن هر سال چهار صد تالان نقره می پرداختند
استان دوم : استان مشتمل بر مردم می سیان ، لی دیان ، لاسونیان ، کابالیان ، هی گنیان ، HYCENNES مالیات این ایالت 500 تالان بود .
استان سوم : استان که از مردم هلس پونت به طرف راست این تنگۀ که مشتمل بر این مردمان بود : فیگیها ، تراکیهای آسیائی ، پافلاگونیها ، کاپادوکیان ، ماریاندنییان ، سریانی ها ، انیان 360 تالان می پرداختند . باید دانست که مردم آخری سریانی نبودند ولی یونانیان آنان را چنین می نامیدند .
استان چهارم : استان تنها سرزمین کیلیکیه بود و مالیات آن نیز 500 تالان نقره می شد .
و به علاوه میبایستی به تعداد روزهای سال 360 اسب بدهند . از این مبلغ 140 تالان صرف نگهداری سواره نظام محل می گردید و باقی آن به خزانه داریوش می رفت .
استان پنجم : استان از شهر سدیه در حدود کیلیکیه و سوریه و تا مصر به استثنای اراضی عرب نشین امتداد می یافت و 350 تالان می پرداختند . این ایالت با بودن فنقیقه ثروتمند در جزء آن به نیسه کمتر می دادند . شاید از این جهت بود که فنقیقی ها در مواقع لزوم نیروی دریایی خود را در اختیار دولت ایران می گذاشتند .
قدیانی ، عباس ، تاریخ فرهنگ و تمدن ایران ، انتشارات بی جا ، « ناشر معلوم نیست » ، چاپ اول و دوم ، تابستان ، و پائیز 1384 ، ص 44 کتابخانه شهید مفتح ایذه
ساتراپ و ساتراپی ها
داریوش به منظور اعمال حاکمیت مطلق خود از اختیاراتی که ساتراپ ها در زمان کوروش داشتند،کاست.داریوش همچنین برای اینکه ساتراپ ها را کاملا در اختیار خود داشته باشد مسئولان که سمت معاونت ساتراپ را بر عهده داشتند در حقیقت چشم و گوش پنهان شاه بودند و نهانی و مرتب رویدادهای حوزه های ماموریت خود و ساتراپ را به شاه گزارش می کردند.یکی دیگر از شیوه های کنترل ساتراپ ها این بود که داریوش را هرازگاهی بازرسانی را به ساتراپی های خود می فرستاد. این بازرسان کسانی بودند که از عهده کنجکاوی در کارهای نیرومندترین ساتراپ ها نیز بر می آمدند و هر ساتراپ منطقه ای را به وسعت چند فرمانداری زیر نظر داشت.اگر به نوشته کتاب استر اعتماد کنیم از حبشه تا هند به 127 اصطلاح تقسیم می شده است.فرمانداری به فارسی باستان «رتَرَگه» تقریبا به معنی ناظر- نامیده می شود.هر فرمانداری خود به 7 ناحیه تقسیم می شد از وادی حمات در مصر چند نبشته هیروگلیف به دست آمده است که در بررسی آن در می یابیم که اعضای یک خانواده در حدود 51 سال پیاپی در اینجا فرماندار بوده اند.
رجبی،پرویز.هزارۀ گمشده،جلد سوم،انتشارات توس،«ناشر معلوم نیست»،چاپ:حیدری،چاپ نخست:بهار1381،ص288،کتابخانه شهید مفتح ایذه
شهرسازی و معماری هخامنشیان
از معماری و خانه سازی پارتیان تاکنون در نجد ایران نمونه ای به دست نیامده اما از بقایای که در ایالات غربی کشور به جا مانده می توان تصویری درست از آن در ذهن ایجاد کرد معماری مزبور،مانند عهد هخامنشی دارای دو طرح است طرح اول شامل سرایی است دارای حیاط،این طرح از آن بین النهرین است چنان دردورا-اورپوس یا قصر داریوش در شوش دیده می شود.به عکس در آشور(ش80)هتره(3)و فیروزآباد طرح ایرانی که صورت کلاسیک داشته است.شامل سرایی است با ایوان این طرح از طرف ساسانیان بسیار رواج یافت و علاوه بر آن تا عصر ما نیز در معماری ایران پایدار مانده است طرح مزبور در عهد پارتیان به شکل سه اتاق در آمده که قسمت مرکزی،عریض تر از جناحین بود کاخ تیسفون با بعضی تغییرات به طرح اخیر متعلق است.استعمال مواد بنّا نیز متغیر است.
گریشمن،رومن.ایران از آغاز تا اسلام،ترجمه:محمد معین،ناشر:دنیای کتاب،«بی جا»،«بی تا»،چاپ پیک ایران،نوبت پنجم،سال84،ص354و355 .کتابخانه شهید مصطفی خمینی
ساتراپی و رعایا(ایالات و کنترل مرکزی)
کل سرزمین امپراتوری ایران به ایالاتی تقسیم می شد که آنها را معمولا «ساتراپی» از کلمه پارسی باستان «خشچپاون» یا [خشرپاون] به معنای «حافظ قلمرو پادشاهی» می نامیدند.والیان و استانداران- این ساتراپی ها را ساتراپ می گفتند.اما این واژه همیشه دقیق نیست.چون آن را می توان برای والیان کم قدرت تر نیز به کار برد و نویسندگان یونانی نیز در مناسب های از مقامات عالی پیرامون امور شاه یا این عنوان نام برده اند.با این حال الگوی کلی ساتراپی ها کاملا روشن است،اگرچه تردیدهایی در مورد مرزهای دقیق آنها وجود دارد.در مورد آسیای مرکزی بدین ترتیب تک تک نواحی مختلف شاهنشاهی هخامنشی در ساختار سیاسی واحدی گرد آمدند و الگوی ساتراپی نوعی وحدت و یکپارچگی اداری ایجاد می کرد.و به موازات این امر هر منطقه از نوع حاکمیت و درجه و ماهیت وابستگی اش و به دولت مرکزی تفاوت هایی ایجاد می کرد.مثلا گله داران رشته کوه های زاگرس هرگز به هیچ یک از استان های ایران نپیوستند و با حاکمان نظام حکومتی یکپارچه نشدند!
آملی،کورت.هخامنشیان،ترجمه:مرتضی ثاقب فر،«ناشر معلوم نیست»،انتشارات:ققنوس،چاپ دیبا،تهران،چاپ اول 1378،ص108و109، کتابخانه شهید مفتح ایذه
وسعت تمدن ایران در دوره ی هخامنشی
وسعت دولت ایران در دوره ی هخامنشی به روایت هرودت قسمت های اداری ایران بنا بر مالیات های که به خزانه دولت می دادند معین کرده و جمعا بیست و شش ایالت را اسم برده ولی نوشته های هرودت راجع به زمان بعد از داریوش اول است یعنی وقتی ترکیه و مقدونی از ایران مجزا شده بودند چون