انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق درباره؛ ادیان ایران باستان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ادیان ایران باستان

میدانیم که اصل و ریشه مذاهب مترقی جهان از عقائد ساده اقوام بدوی و قبائل و عشائر همجی ، که هزاران سال قبل در جهان می زیسته اند، نشأت گرفته است. از این رو در مقام تحقیق از مذهب ایرانیان باستانی نیز باید اصل و مبدأ آن را در افسانه ها و اساطیر آریائی های سفید پوست، هزاران سال قبل از این، جستجو کنیم . همان قوم و نژادی که در قرون قدیمه قبل از تاریخ مکتوب یا لااقل از هزاره دوم و سوم قبل از میلاد در فلات ایران نمایان شده اند.در طول مدت افزون از جهار هزار سال یک سلسله تحولات فکری و تندیشه های مذهبی در مردم آریائی نژاد این آب خاک به ظهور رسیده است که از مبادی بدوی چون فتیشیزم و آنیمیزم و پرستش مظاهر طبیعت آغاز شده و در عصر حاضر به دیانت شیعه امامیه که از فرق اسلام و مذهب رسمی امروز ما ایرانیان می باشد ، پایان می پذیرد.

در هزاره اول قبل از میلاد در اثر آمیزش آرین ها با سکنه بومی در ایران و هند فرهنگ و تمدن جدیدی در آن دو کشور به ظهور رسیده و لسان های ایشان که قبلا لهجه های محلی بوده و بعدا صورت تکامل حاصل کرده ، زبانهای مستقلی شدند. مانند فرس قدیم ( عصر کتیبه های دوره هخامنشی ) یا زبان ماد ( عصر کتاب اوستا) یا زبان سانسکریت ( عصر کتب چهارگانه ودا) یا زبان پهلوی قدیم ( عصر پارت ها) .این زبانها ی قدیم در ایران زمین اکنون مورد تکلم نیست و جزء زبانهای مرده قرار گرفته اند ولی در هندوستان زبان سانسکریت هنوز زنده و موجود و کتب مقدسه هندوها حافظ آن است.

هم چنین در دین و اعتقادات نیز عقائد آریائی های باستانی در هند و ایران مشترک بوده اند، کتیبه لوحی که در بوغازکوی در نزدیکی آنکارا از عصر تمدن هیت ها در سال 1907 م . کشف گردید اشاره به اسامی خدایانی می کند که آن خدایان در نزد آرین های قدیم مورد پرستش بوده اند و تاکنون نیز در هند معبودیت دارند. مانند : آلهه میترا ، ایندرا ، وارونا که هر سه هم در ودا و هم در اوستا مذکورند. خلاصه آئین های تازه وارد در مدت ده قرن با بومیان ایران آمیخته و آئین پرستش طبیعت را با عقائد مغان بومی که اعتقاد به نور و ظلمت و ایمان به سحر و جادو بود ترکیب کردند تا نوبت به ظهور دین عام مزدیسنی رسید.

به هر حال اگر بخواهیم ادیان ایران باستان را طبقه بندی نمائیم، می شود آنها را به صورت زیر دسته بندی نمود:

آئین مغان

آئین مهرپرستی یا میترائیسم

دین زردشت

آئین مانی

آئین مزدک

تعریف دین از نظر دانشمندان اسلامی

مراد این دانشمندان از دین، دین وحیانى و الهى است نه هر چه که نام‏دین بر او نهاده مى‏شود. ومنظور آنها دین بشرى و ادیانى‏که ساخته انسان است و ریشه در نیازهاى آدمى دارد، نمی باشد. و منظور آنها دینی نیست که بر پایه بت پرستى ‏یا اعتقاد به نیروهاى جادویى و مانند آن باشد. بلکه منظور آنها از دین ادیانى است که ریشه در غیب دارند و پایه و اساس آنها بر وحى و پیام الهى استوار است، و انسان نه‏سازنده دین بلکه دریافت کننده پیام الهى است که باید به آن‏اعتقاد پیدا کرده و به محتواى وحى ملتزم شده و سلوک فردى واجتماعى خود را بر آن اساس تنظیم کند.

علامه طباطبایی با بیان اینکه دین تنها به نیایش و ستایش خدا نپرداخته، بلکه برای کلیه شئون فردی و اجتماعی انسان دستورهایی جامع و مقرراتی مخصوص وضع نموده است، می گوید:

دین، عقاید و یک سلسله دستورهای عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند، اعتقاد به این عقایدو انجام این دستورها، سبب سعادت و خوشبختی انسان در دو جهان است.

ایشان در تفسیر المیزان بعد از غیر تقلیدی دانستن پیروی از دین می‌نویسد: دین مجموعه ای از معارف مربوط به مبدأ و معاد و قوانین اجتماعی ، از عبادات و معاملات که از طریق وحی و نبوت به بشر رسیده، نبوتی که صدقش با برهان ثابت شده و نیز مجموعه از اخبار که مخبر صادق ازآن خبر داده، مخبری که باز صادق بودنش به برهان ثابت شده است .

در جا دیگر می نویسد:دین نظام عملى مبتنى بر اعتقاد است که مقصود از اعتقاد در این مورد تنها علم نظرى نیست; زیرا علم نظرى به تنهایى مستلزم عمل نیست، بلکه مقصود از اعتقاد، علم به وجوب پیروى بر طبق مقتضاى علم قطعى است .

ذیل آیه‏27 سوره روم نیز می نویسد: «لیس الدین الا سنة الحیاة و السبیل التى یجب على الانسان ان یسلکها حتى یسعد فى حیاته فلا غایة للانسان یتبعها الالسعادة‏»،دین جز قانون زندگى و راهى که انسان باید براى رسیدن به سعادت بپیماید، نیست و هدف نهایى انسان همان رسیدن به سعادت است.

ونیز بیان می کند که: دین روش مخصوصى است در زندگى که صلاح دنیا را به طورى که موافق کمال اخروى و حیات دایمى حقیقى باشد تامین مى‏نماید. پس در شریعت‏ باید قانون‏هایى وجود داشته باشد که روش زندگانى را به اندازه احتیاج، روشن سازد.

استاد مطهری رحمه الله علیه می‌نویسد: اصول مکتب انبیاء که دین نامیده می‌شود یکی بوده است و آن اسلام است و اسلام نام دین خداست، که یگانه است، همه پیامبران برای آن مبعوث شده‌اند و به آن دعوت نموده اند.

سید مجید ظهیری می‌نویسد : دین مجموعه تعالیمی است که از طریق غیر عادی کسب معرفت یعنی وحی بدست می‌آید.

دکتر بیوک علیزاده در تعریف کاربردی از دین می‌نویسد: ادیان، علی العموم، برای پیروان خود سه کار انجام داده اند :

1- توصیفی از جهان هستی و جایگاه آدمی در آن بدست داده اند (جهان بینی). 2- بر اساس توصیف یاد شده شیوه زندگی خاصی را توصیه نموده اند. 3- آن توصیف و شیوة زندگی مبتنی بر آن را در قالب اعمالی نمادین و سمبلیک که همان عبادیات هستند متبلور کرده اند. در جای دیگر می نویسد: « ان الدین فى عرف القرآن هو السنةالاجتماعیة الدائرة فى المجتمع و ان السنن الاجتماعیه اما دین حق فطرى و هو الاسلام او دین محروف عن الدین الحق و سبیل‏الله عوجا »; دین در عرف قرآن، سنت اجتماعى حاکم بر جامعه مى‏باشد و سنت‏هاى اجتماعى یا دین حق و فطرى است که همان اسلام مى‏باشد یا دین منحرف از راه خدا و تحریف شده است.

آیة الله جوادى آملى می نویسد:دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتى است که براى اداره امور جامعه انسانى و پرورش انسانها باشد.

ومی نویسد: دین مجموعه عقاید و قوانین و مقرراتى است که هم به اصول فکرى بشر نظردارد و هم در باره اصول گرایشى وى سخن مى‏گوید و هم اخلاق و شئون‏زندگى او را تحت پوشش قرار مى‏دهد و به دیگر سخن، دین مجموعه‏ عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتى است که براى اداره جامعه‏انسانى و پرورش انسان‏ها در اختیار انسان قرار دارد.

با توجه به این تعریف روشن مى‏گردد ، دینى که مبتنى بر وحى است‏از بخشهاى گوناگون تشکیل مى‏شود یک بخش آن عقاید است ‏یعنى حقایق‏و واقعیاتى که باور و اعتقاد به آنها از مسلمانان خواسته شده‏است مانند خدا، وجود قیامت و معاد، نبوت و بهشت و دوزخ و امثال‏آن‏ها.

بخش دیگر آن اخلاقیات است ‏یعنى تعالیمى که فضائل و رذایل‏اخلاقى را به انسان شناسانده و راه تهذیب نفس از رذایل و تخلق‏ به فضائل را به وى ارائه داده است. بخش دیگر آن شریعت و مناسک و احکام و مقررات است که چگونگى‏تنظیم روابط اجتماعى حقوقى و مدنى و سلوک اجتماعى و کیفیت‏روابط اقتصادى و سیاسى و نظامى در این بخش قرار مى‏گیرد

استاد محمدتقى مصباح یزدی در تعریف دین می آورد : کلمه دین به مجموعه‏اى از عقاید، اخلاقیات، احکام و قوانین فردى و اجتماعى اطلاق مى‏شود و ادیان آسمانى آیین‏هایى هستند که از طرف خداى متعال به پیغمبران وحى شده‏اند

در جای دیگر یادآوری می کند: دین برابر است ‏با اعتقاد به آفریننده‏اى براى جهان و انسان و دستورات عملى متناسب با این عقاید.

محمد جواد باهنرمی نویسد: دین عبارت از نظام اعتقادى، عملى و اخلاقى به هم پیوسته‏اى است که از جانب خدا بر پیامبران وحى شده است ‏تا مردم را بر آن اساس، ارشاد و راهنمایى نمایند .

دانشمند گرامی فضل الله کمپانی می‌گوید : دین به معنای وسیع آن عبارتست از شناختن خدا و دانستن وظایف آدمی در برابر او و انجام آنها و دانستن تکلیف شخص نسبت به وجود خود و همنوعان خود و همچنین نسبت به حیوانات و بلکه سایر موجودات و همه اینها از غریزه فطری انسان سرچشمه می‌گیرد.بنابراین دین شامل تکالیف ثلاثه می‌شود یعنی تکالیف الهی که شامل تکالیف نظری و عملی است که تکالیف نظری همان اصول اعتقادات است و تکالیف عملی همان عبادات می‌باشد، تکالیف اجتماعی که مبتنی بر تکالیف حقوقی و اخلاقی است. تکالیف فردی که شامل تکالیف جسمی و روحی است .

مولانا جلال الدین رومی می فرماید :

چون ز خود رستی همه برهان شدی

چون که گفتی بنده ام سلطان شدی

علامه اقبال لاهوری در تعریف دین می‌نویسد:

چیست دین برخاستن از روی خاک

تا که آگه گردد از خود جان پاک



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ ادیان ایران باستان


تحقیق درباره؛ استفاده عراق از جنگ افزارهای شیمیایی در جنگ علیه ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

استفاده عراق از جنگ افزارهای شیمیایی در جنگ علیه ایران دارای سه دوره می باشد.

دوره اول نیروهای عراقی به طور پراکنده برای درهم شکستن مقاومت های پراکنده نیروهای ایران و هموار کردن مسیر پیشروی به داخل کشور از سلاح های شیمیایی استفاده کردند.

نوع عوامل شیمیایی مورد استفاده در این دوره گازهای ساده ای همچون گاز اشک آور با نام علمی « اورتو کلرو بنز یلید این مالو نو نیتریل » یا « سی اس » و گازهای موسوم به « باران زرد » بودکه نوعی علف کش به حساب می آید.

این گازها از نظرعملیاتی پایداری در محیط و اثر بخشی نظامی بسیار ضعیف بودند. به طوری که گاهی اوقات نیروهای ایران متوجه قرار گرفتن در معرض این گونه حملات نمی شوند. به این علت نیز تلفات نیروهای ایران در این دوره با وجود فقدان هرگونه تجهیزات حفاظتی و خنثی سازی از ده شهید و یک یا دو مجروح تجاوز نمی کند.

این دوره از آغاز تهاجم برق آسای ارتش عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران در 31 شهریور 1359 تا پایان آزادسازی مناطق اشغالی به ویژه آزادی خرمشهر در سوم خرداد 1361 که بزرگترین اشغالگری ارتش عراق بود را شامل می شود.

دوره دوم از تیرماه سال 1361 و عملیات رمضان که نخستین عملیات نفوذی نیروهای ایران به داخل خاک عراق بود شروع شد تا پایان سال 1365 و عملیات های کربلای 4 و 5 ادامه یافت .

در این دوره عراق از جنگ افزارهای شیمیایی به عنوان سلاح تدافعی استفاده کرد تا به کمک آن از عملیات های تهاجمی ایران جلوگیری نماید.

در این دوره ارتش عراق بیش از 230 بار مواضع نیروها مراکز پشتیبانی و تدارکاتی شهرها و روستاها را هدف حملات شیمیایی قرار داد . اقدامی که حدود 44 هزار نفر کشته و مجروح در پی داشت .

با گذشت نزدیک به دو ماه از آزادسازی خرمشهر وعقب نشینی اجباری نیروهای عراق به پشت مرزهای بین المللی آشکار شد که مجامع بین المللی به تامین حقوق ایران که عبارت بودند از تعیین متجاوز تنبیه او و جبران خسارات جنگی تمایلی ندارند جمهوری اسلامی برای استیفای حقوق خود تعقیب متجاوز را در خاکش جز برنامه های خود قرار داد.

بنابراین 23 تیرماه سال 1361 اولین عملیات که « رمضان » نام دارد طراحی و اجرا شد که هدف از آن آزادسازی بصره بود.

در این عملیات عراق علیه نیروهای پیاده ایران که فاقد تجهیزات حفاظتی بودند گازهای اشک آور و تهوع آور استفاده کرد. این تاکتیک که در کنار بمباران گسترده هوایی و آتش همه جانبه توپخانه انجام شد شیرازه نیروهای عمل کننده را از هم پاشید و دسترسی به هدف را غیرممکن ساخت .

در جنگ عراق علیه ایران این اولین بار بود که سلاح شیمیایی نقش بازدارنده گی به خود گرفت و نیروهای ایران را از دستیابی به اهداف تعیین شده باز داشت .

این تجربه موفق عراق را واداشت تا به طور رسمی مدیریت رسته جنگ شیمیایی را به سازمان ارتش اضافه کند و عوامل پیچیده و خطرناک تر شیمیایی را فراهم نماید.

در این مقطع زمانی عراق مناطقی را که عبارتنداز : منطقه عملیاتی مسلم بن عقیل در سومار منطقه عملیاتی محرم در ارتفاعات « حمرین » ایلام منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی در محور چزابه ـفکه ساوجی آبادان ارتفاع 175 موسیان تنکاب شرهانی گردنه « بایره » کردستان و شلمچه می باشند بمباران و گلوله باران شیمیائی کرد.

سال 1361 با شرایطی به پایان رسید که عراق دفع چهار عملیات کوچک و بزرگ ایران را تجربه داشت .

این کشور که استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی را برای مقابله با تهاجم نیروهای پیاده ایران موثر دیده بود زمستان 1361 برای خرید تجهیزات گوناگون شیمیایی با شرکت « دری رایج » آلمان فدرال که سازنده وسایل فنی شیمیایی بود قراردادی را منعقد کرد.

و همچنین برای ساخت عوامل پیچیده و ترکیبی از کشورهای غربی به ویژه آلمان فدرال آمریکا و انگلستان در خور قابل توجهی مواد شیمیایی به ویژه گاز اعصاب را خرید. بدینوسیله برای مقابله با تهاجم آینده ایران خودرا آماده کرد.

سال 1362 در حالی می رسد که عراق مجهز به انواع سلاحهای شیمیایی می باشد . دراین سال از عوامل شیمیایی مثلث « باران زرد » گاز اعصاب به نام « تابون » انواع سموم قارچ از جمله « نیوالندل » تی ـ 2 اچی تی ـ 2 ددکارول عوامل فسفری ناتوان کننده و... استفاده کرد و نشان داد که جنگ این کشور با ایران به مرحله تازه ای رسیده است .

تاثیر تراکمی ترکیب دو عامل سمی گاز « خردل » و « باران زرد » مطلقا کشنده است . « باران زرد » از سموم « تریکوتسین » بدست می آید که از طریق انواع قارچ « فوساریوم » تولید می شوند.

این ماده را می توان از غلات کپک زده و آلوده بدست آورد.

در میان سمومی که روی پوست اثر می گذارد این تنها ماده ای است که به آسانی می توان آن را تولید کرد. یک میلیاردم گرم از این سم بر یک سانتی متر مربع پوست ایجاد حساسیت می کند. یک میکروگرم آن سلول های پوست را از بین می برد.

در این سال عراق 45 بار از انواع گازهای شیمیایی در جبهه های مختلف استفاده کرد که این مقدار چهار برابر سال های قبل بود.

در عملیات رمضان عراق در علیه ایران که فاقد تجهیزات حفاظتی بودند گازهای اشک آور و تهوع آور استفاده کرد.

در سال 1362 عراق 45 بار از انواع گازهای شیمیایی در جبهه های مختلف استفاده کرد که این مقدار چهار برابر سال های قبل بود.



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ استفاده عراق از جنگ افزارهای شیمیایی در جنگ علیه ایران


وضعیت خشونت در خانواده در ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

وضعیت خشونت در خانواده در ایران -

در یک دهه اخیر در ایران پژوهش‌ها و مطالعات زیادی در باره خشونت علیه زنان، به ویژه خشونت خانگی، انجام شده است. بر اساس آخرین جستجوها ، در ۲۸ مرکز استان کشور حداقل هفتاد پژوهش میدانی قابل اعتنا در باره خشونت خانگی علیه زنان انجام شده است.

بیشتر این پژوهش‌ها پس از سال ۱۳۷۰ تاکنون انجام شده که نشان می‌دهد پژوهشگران و دانشگاهیان ایرانی در سال‌های اخیر علاقه و توجه ویژه‌ای به بررسی و کنکاش در باره خشونت علیه زنان پیدا کرده‌اند .

دانشجویان ایرانی هم در دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا در دو سه سال اخیر آن چنان علاقه‌ای به اختصاص دادن پایان‌نامه‌های خود به موضوع خشونت علیه زنان، پیدا کرده‌اند که امسال برخی از دانشگاه ها ناگزیر به دانشجویان خود توصیه کرده‌ که "از انتخاب این موضوع برای پایان‌نامه‌های تحصیلی خود، خوداری کنند، که در حال حاضر بسیاری از دانشجویان و محققان در سراسر ایران مشغول کار روی این موضوع هستند ."

گرچه این میزان از توجه پژوهشگران ایرانی به موضوع خشونت علیه زنان را باید به فال نیک گرفت، اما هنوز شیرینی این اتفاق نیک را خوب مزه نکرده‌ای که یادت می‌آید: این پژوهش های قابل اعتنا یا پایان‌نامه‌هایی شده‌اند که در گوشه کتابخانه‌های دانشگاهی خاک می‌خورند و یا گزارش‌های محرمانه ای هستند برای مقامات کشور. گزارش‌هایی قطور که یا در دفتر کار این مقامات و یا در کتابخانه‌های دولتی جا خوش کرده‌اند و کمتر کسی حتی نیم نگاهی به آن انداخته‌ است .

حتما اغلب این پژوهشگران آرزو داشته اند با استفاده از تجربیات و اندوخته‌های علمی خود و جمع آوری اطلاعات و بررسی دقیق موضوع، برنامه ریزان و مدیران کشور را قادر سازند که از اصول، روش‌ها و چارچوب‌های صحیح علمی در برنامه‌ریزی‌های اجتماعی بهره ببرند .

آنها می‌خواستند نتایج پژوهش‌های‌شان راهگشای اقدامی مناسب برای رفع شکل‌‌های متنوع و متعدد خشونت علیه زنان جامعه باشد . اما حالا حتما بسیاری از آنها فهمیده‌اند که پژوهشگران و دانشگاهیان و به طور کلی " آموزش عالی" جایگاه چندانی در نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی کشور ندارد .

نکته دیگری که شیرینی وجود این تعداد زیاد پژوهش را در باره خشونت علیه زنان در ایران کم می‌کند این است که تا کنون نتایج این پژوهش‌ها به ندرت برای عموم مردم وحتی کارشناسان این عرصه منتشر شده است .

خشونت‌های فیزیکی و روانی

دکتر قاضی طباطبایی و همکارانش از یک اصطلاح خاص برای توصیف گروهی از خشونت‌های خانگی علیه زنان استفاده کرده‌اند : خشونت فیزیکی نوع اول .

این خشونت‌ها شامل گاز گرفتن ، گرفتن و بستن، زندانی کردن، چنگ انداختن و کشیدن مو، اخراج از خانه ، کتک کاری مفصل، محروم کردن از غذا و ... می‌شود .

از این لحاظ زنان در خرم آباد در طول یک سال بیش از سایر زنان ایران مورد خشونت واقع می‌شوند و زنان در شهرکرد دفعه های کمتری مورد خشونت نوع اول قرار می‌گیرند.

پژوهشگران طرح ملی بررسی پدیده خشونت خانگی "سیلی ، لگد و مشت زدن، کشیدن و هل دادن، محکم کوبیدن در، به هم زدن سفره و میز غذا و شکستن اشیای منزل " را خشونت فیزیکی نوع دوم نامیده ‌اند و وضع زنان ایران را در ۲۸ مرکز استان در این باره بررسی کرده‌اند .

در میان زنانی که تحت خشونت نوع دوم بوده‌اند، زنان بندرعباس به دفعات بیشتری آن را تجربه کرده‌اند و زنان کرمانی در طول سال کمتر مورد این خشونت قرار می‌گیرند .

خشونت‌های روانی و کلامی نوع دیگری از خشونت‌هایی است که در خانه علیه زنان استفاده می‌شود، که عبارت است از : به کاربردن کلمات رکیک و دشنام ، بهانه‌گیری‌های پی در پی، داد و فریاد و بداخلاقی، بی‌احترامی، رفتار آمرانه و تحکم آمیز و دستور دادن‌‌های پی در پی ، قهر و صحبت نکردن و ...

از این بابت زنان اصفهانی در طول یک سال بیشتر و زنان بوشهری کمتر از سایر زنان ایرانی تحت خشونت بوده‌اند.

خشونت‌های جنسی و ناموسی

در حالی که تعداد بیشتری از زنان بندرعباسی از اول زندگی مشترکشان تا کنون، نسبت به سایر سایر زنان ایرانی قربانی خشونت‌های جنسی و ناموسی شده‌اند، زنان یزدی در طول یک سال بیش از سایر زنان این خشونت را تجربه می‌کنند .

خشونت‌های جنسی و ناموسی عبارتند از: مجبور کردن زن به دیدن عکس و فیلم‌های خلاف اخلاق عمومی یا اجبار به روابط زناشویی ناخواسته یا غیر متعارف، مراعات نکردن بهداشت زناشویی و خودداری از به کارگیری روش های پیشگیری از بارداری، مجبور کردن زن به سقط جنین، اجبار زن به حاملگی ناخواسته، متهم کردن زن به بی‌مبالاتی در مسائل ناموسی همچون داشتن ارتباط نامشروع، شک و بد دلی .

زنان اراکی بیشتر از سایر زنان در ایران خشونت جنسی و ناموسی را تحمل می‌کنند. مردان کرمانی و یاسوجی هم به ترتیب کمتر از سایر مردان ایران، زنان خود را مورد خشونت‌های جنسی و ناموسی قرار می‌دهند .

تهدید به آزار و قتل

بر اساس یافته‌های "پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی" تعدادی از مردان ایرانی با استفاده از تهدید و برقراری محدودیت برای همسران خود، مخاطره ایجاد می‌کنند. رفتارهایی از قبیل تهدید و شکایت به پلیس و دادگاه علیه زن و اقوامش، تهدید به آزار و اذیت و یا تهدید به کشتن زن و فرزندان، تهدید به طلاق و یا ازدواج مجدد، تصاحب، مخفی کردن و از بین بردن مدارک شخصی و مورد نیاز زن مانند شناسنامه، دفترچه پس‌انداز، اوراق مالکیت و ... بیگاری کشیدن از زن در انجام امور و وظایفی که مربوط به او نیست، مانند : تیمارداری پدر شوهر و مادر شوهر و بالاخره تحت نظر قرار دادن و ایجاد محدودیت در تماس‌های تلفنی و رفت و آمدهای روزانه برای زن .

زنان بندرعباس، زاهدان و خرم‌آباد بیش ار سایر زنان ایران توسط شوهرانشان تهدید می‌شوند و



خرید و دانلود  وضعیت خشونت در خانواده در ایران


کشاورزی ایران و جهان در آیینه آمار 9ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

کشاورزی ایران و جهان در آیینه آمار

 

شناخت از وضعیت عمومى کشاورزى در جهان، این امکان را براى سیاست گذاران، مدیران و کارشناسان بخش کشاورزى فراهم مى کند تا در حوزه مأموریت خود باآگاهى بیشترى، عوامل درون بخشى و برون بخشى را در سطح ملى و بین المللى مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند، گزارش زیر به بررسى وضعیت شاخص هاى کلان اقتصادى ـ اجتماعى و تولیدات کشاورزى در جهان و جایگاه ایران در آن مى پردازد.

۲‎/۵میلیارد نفر از جمعیت ۶‎/۱ میلیارد نفرى جهان شامل جمعیت کشاورزى است و مقایسه کشورهاى توسعه یافته و در حال توسعه نشان مى دهدکه اکثریت مطلق جمعیت کشاورزى دنیا یعنى ۲‎/۴ میلیارد نفر(معادل ۹۶‎/۲ درصد) در کشورهاى در حال توسعه زندگى مى کنند و درمیان کشورهاى در حال توسعه ، سهم غالب مربوط به کشورهاى آسیاى جنوب شرق، شرق و آفریقاى نیمه صحرایى است.

براساس تفکیک قاره اى ، آسیا با ۷۵‎/۶ درصد و آفریقا با ۱۷‎/۴ درصد بیشترین سهم جمعیت کشاورزى (کسانى که امرار معاش شان وابسته به بخش کشاورزى است ) دنیا را به خود اختصاص داده اند.

کشورهاى توسعه یافته با ۴۶‎/۶ میلیون نفر جمعیت، معادل ۳‎/۵ درصد نیروى کار کشاورزى و کشورهاى در حال توسعه با ۱‎/۲ میلیارد نفر معادل ۹۶‎/۵ درصد نیروى کار کشاورزى را به خود اختصاص داده اند.

در میان قاره هاى جهان ۷۵‎/۵درصد نیروى کار کشاورزى در قاره آسیا، ۲‎/۳ درصد در اروپا و ۳ دهم درصد در آمریکاى شمالى است.

طى بیست سال گذشته درصد نیروى کار کشاورزى درکل نیروى کار جهان روند کاهنده داشته است، آن چنان که از ۵۲درصد سال ۱۹۸۰ به ۴۳ درصد در سال ۱۹۹۰ و ۳۶ درصد در سال ۲۰۰۱ رسیده است. این روند در تمام قاره هاى جهان دیده مى شود. اگرچه آهنگ کاهش در نواحى کشورهاى صنعتى و آمریکاى شمالى کمتر بوده و به ثبات نزدیک تر است. در کشورهاى صنعتى بالاترین درصد نیروى کار کشاورزى نسبت به کل نیروى کار به کشورهاى یونان ۱۶ درصد، پرتغال ۱۲ درصد مربوط مى شود و کمترین درصد براى کشورهاى موناکو، لیختن اشتاین با صفر درصد، مالتا یک درصد، بلژیک ، آلمان ، لوکزامبورگ، انگلستان وایالات متحده آمریکا هر کدام با

۲ درصد اعلام شده است.

در منطقه خاور نزدیک و آفریقاى شمالى که ایران در این منطقه قرار دارد بیشترین نیروى کار به کشورهاى افغانستان ۶۷ درصد، یمن

۵۰ درصد ، ترکیه ۴۵ درصد، موروکو و عمان هر کدام با ۳۵ درصد مربوط مى شود. سوریه با ۲۷ درصد ، ایران ۲۶درصد و الجزیره و تونس هرکدام با ۲۴ درصد در رتبه هاى بعدى قرار دارند.

در این منطقه کمترین نیروى کار کشاورزى اختصاص به کشورهاى بحرین، کویت و قطر هرکدام با یک درصد، لبنان با ۳ درصد و امارات متحده عربى با ۵ درصد دارد.

سرانه زمین در جهان

براساس آمار موجود، سرانه دستیابى به زمین در کل جمعیت در قاره هاى آفریقا، آسیا، آمریکاى لاتین ، آمریکاى شمالى و اقیانوسیه در طى سالهاى ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۱ کاهش داشته است و تنها در قاره اروپا سرانه دستیابى به زمین افزایش چشمگیرى را نشان مى دهد. حداکثر سرانه دستیابى به زمین در دنیا در سال ۲۰۰۱ به اقیانوسیه با ۱‎/۸ هکتار و سپس آمریکاى شمالى با ۷ دهم هکتار و اروپا با ۴دهم هکتار اختصاص دارد همچنین حداقل سرانه مربوط به قاره آسیا یک دهم هکتار و آفریقا ۲ دهم هکتار است.

سرانه ارزش تولید کشاورزى در جهان

به طور کلى تولید کشاورزى هر کشاورز در طى دهه هاى گذشته در جهان افزایش داشته است. اما میزان تولید و میزان افزایش در همه نقاط جهان یکسان نبوده است.

در سال ۲۰۰۱ ارزش تولید هر کشاورز در کشورهاى توسعه یافته بیش از ۱۰هزار دلار بوده، در حالى که در همین سال کشاورزان در کشورهاى در حال توسعه ۶۷۲ دلار ارزش تولیدى داشته اند . به عبارت دیگر هر کشاورز در کشور توسعه یافته ۱۵ برابر بیش از کشاورز کشورهاى در حال توسعه ، تولید داشته است. در میان مناطق و قاره هاى جهان بیشترین ارزش تولیدى کشاورزى براى هر کشاورز در آمریکاى شمالى ۵۱هزارو۲۹۸ دلار و اقیانوسیه ۱۰هزار و ۶۶۴ دلار و کمترین براى قاره آفریقا ۴۸۴ دلار و آسیا ۶۱۷ دلار است.

نسبت صادرات کشاورزى در جهان

در سال ۲۰۰۱ کشور نیوزلند با ۴۹ درصد صادرات کشاورزى، بالاترین جایگاه و رتبه را درمیان کشورهاى صنعتى داشته است. پس از این کشور استرالیا با ۲۶ درصد ، یونان با

۲۴ درصد و اتریش و دانمارک هرکدام با ۱۸ درصد در رده هاى بعدى قرار دارند، دراین میان دو کشور ژاپن و نروژ با یک درصد ارزش صادراتى کشاورزى در صادرات کل ، آخرین رتبه را به خود اختصاص داده اند.

در میان کشورهاى صنعتى نقش

۱۳ درصدى صادرات کشاورزى براى اسپانیا، ۱۲ درصد در هلند، ۱۰درصد در فرانسه، ۸درصد آمریکا، ۷ درصد در کانادا، ۵درصد در انگلستان و ۲ درصد در فنلاند حائز توجه و اهمیت است.

در منطقه خاور نزدیک و شمال آفریقا پس از قبرس با ۴۱درصد، سوریه با ۲۹درصد در صدر کشورها قرار دارند.



خرید و دانلود  کشاورزی ایران و جهان در آیینه آمار 9ص


کاهش فقر در ایران چالش‌ها و افق‌ها 22ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

کاهش فقر در ایران: چالش‌ها و افق‌ها

سعید قاسمیان*

 

برقراری عدالت اجتماعی مستلزم تحقق امنیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، افزایش امید به آینده در مردم و تأمین معاش و حفظ هویت آحاد جامعه است. به این منظور مطالعة وضعیت فقر و تدوین برنامه‌هایی به منظور کنترل کاهش آن از اهمیت بسیار برخوردار است.

در نظام‌های اقتصادی مختلف، الگوهایی برای مبارزه با فقر و کاهش آن پیش بینی شده است. الگوی سوسیالیستی، الگوی توسعة انسانی، الگوی کلاسیک و الگوی نئوکلاسیک، همه با سخن‌های متفاوتی به پدیدة فقر و راه‌حل کنترل و کاهش آن پرداخته‌اند. در ایران تحت تأثیر این الگوها، برنامه‌های متفاوتی به منظور کاهش فقر و نابرابری مطرح شده و به اجرا گذارده شده است اما هیچ یک تاکنون موفقیت قابل‌توجهی نداشته‌اند. مقالة حاضر ضمن بررسی این تجارب و نقاط قوت و ضعف آن‌ها ملاحظاتی را در طراحی و اجرای برنامه‌های کاهش فقر مطرح می‌کند.

 

کلیدواژه‌ها: الگوی توسعه، ایران، برنامه چهارم توسعه، توسعه هزاره، فقر

تاریخ دریافت مقاله: 13/2/84                                    تاریخ پذیرش مقاله: 21/6/84

مقدمه

حضرت علی(ع) به پسرش محمد حنفیّه سفارش کرد: ای فرزند، من از فقر بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر، که همانا فقر، دین انسان را ناقص و عقل را سرگردان می‌کند و عامل دشمنی است.                                       (نهج‌البلاغه، 1381: 705 ـ حکمت 319)

تأمین نیازهای اصلی جمعیت کشور گامی مهم در جهت برقرار عدالت اجتماعی به شمار می‌رود. این نیازها به سه بخش عمده تقسیم می‌گردند:

الف) برقراری امنیت از لحاظ داخلی و خارجی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی؛

ب) ایجاد آرامش خاطر در بین مردم و امید به آینده در آن‌ها؛

ج) تأمین معاش مادی کافی و پرورش و حفظ هویت فرهنگی مناسب کلیة آحاد جامعه.

به منظور دستیابی کشور به تأمین نیازهای اصلی فوق انجام دو دسته از اقدامات ضروری می‌نماید:

الف) از وقوع صدمات و خسارات عمده با مدیریت صحیح اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیشگیری‌های لازم صورت گیرد؛

ب) اثرات ناشی از صدمات و خسارات احتمالی آتی کاهش داده شود.

ضروری است مبارزه با فقر و محرومیت از سوی سیاست‌گذاران و طراحان استراتژی‌های توسعة کشور به عنوان یکی از محورهای اصلی و خاص برنامه‌ها مورد توجه قرار گیرد تا بدین ترتیب از رنج افراد محروم جامعه جلوگیری شود.

بررسی فقر از مسائل پیچیده و چند وجهی است و شناخت و درک این پدیده در مطالعات کلان و خرد از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد.

این مقاله با وقوف به این‌که سیاست‌ها و برنامه‌های کاهش فقر در ایران با چالش‌های جدی نظری و عملی مواجهند، سؤالات اساسی زیر را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد:

ـ کاهش فقر با اتخاذ کدام الگوی توسعه با توجه به شرایط و مقتضیات کشور از کیفیت بالاتر وهزینة کمتر برخوردار است؟

ـ چشم‌انداز چالش‌های فقر در ایران از دیدگاه اهداف توسعه هزاره چگونه است؟

ـ برآورد حجم فقر و محرومیت کشور براساس مطالعات مختلف چگونه است؟ نرخ فقر در استان‌های مختلف کشور چه تفاوت‌هایی دارد؟

ـ کاهش فقر در قوانین مختلف کشور به‌ویژه قانون برنامة چهارم توسعه چه جایگاهی دارد؟

ـ بررسی‌های انجام شده به منظور اتخاذ استراتژی‌های کاهش فقر با چه چالش‌های عمده‌ای روبرو بوده‌اند؟

ـ برای طراحی و اجرای برنامه‌های آینده چه پیشنهادهایی می‌توان ارئه کرد؟

1) مبانی نظری: کاهش فقر در الگوهای توسعه

توسعه، تحول نهادها و متناسب‌سازی آن‌هاست. بنابراین توسعه کاری علمی ـ تخصصی است و برنامه‌ریزی توسعه کاری ویژه است. برخی معتقدند که مشکل توسعة ایران، مشکل تفکر و اندیشه است. در ارتباط با توسعه، مکاتب و الگوهای مختلفی وجود دارد. یکی فرآیند توسعه را مبتنی بر تأمین نیازهای اساسی مردم می‌داند (الگوهای نیازهای اساسی) و مطابق آن بر این باور است که برای توسعه، باید فرد متوسط جامعه را محور قرار داد و منابع جامعه را به طرف تأمین نیازهای او هدایت کرد، دیگری «جامعه» را هدف توسعه معرفی می‌کند و آن دیگری «انسان» را.

درک صحیح اندیشه‌های مربوط به هر یک از مکاتب و الگوها و شناخت رهیافت‌های توسعه برای ارائة طرح‌ها و ایده‌ها بسیار مهم است که اغلب یا انجام نشده یا به صورت پراکنده و در مورد بخشی از الگوها صورت گرفته است. موسسات تحقیقاتی و دانشگاه‌ها مطالعات منسجم بر روی هر یک از مکاتب و کارهای علمی گسترده و پرورش پژوهشگران را انجام نداده‌اند. شاید مشکل اساسی توسعه ایران را بتوان فقدان مکتب فکری توسعه‌ای بومی و نهادینه شدن آن دانست. فراهم آوردن مجال موقعیت با آرامش خاطر، مکتبی فکری به‌وجود می‌آورد که در چارچوب آن تحقیقات صورت بگیرد، فرضیه‌ها آزموده شوند، دانش‌پژوهانی پرورش یابند، اندیشه‌های کلان به اندیشه‌های خرد و سیاست‌های اجرایی تبدیل شوند و فقر نهایتاً کاهش یابد. (عظیمی، 121:1378).

1-1) الگوی کلاسیک

ـ توسعه را در قالب رشد اقتصادی معنی می‌کنند. بنابراین به دنبال محرک‌های رشد اقتصادی در الگو هستند.

ـ عامل اصلی در رشد اقتصادی را سرمایه‌گذاری می‌دانند.

ـ برای سرمایه‌گذاری بسیج پس‌اندازها ضرورت دارد. پس‌انداز از طریق طبقات سرمایه‌داران (سود) تأمین می‌شود. بنابراین باید سیاست‌های دولت به سمتی برود که سود سرمایه‌دار به سمت کاهش نرود.

ـ معتقدند که دولت کم‌ترین دخالت را باید در اقتصاد داشته باشد برای آن‌که سرمایه‌گذاران سرخورده نشوند و دست نامرئی کار خود را انجام می‌دهد. دولت در مواردی دخالت می‌کند که بخش خصوصی با مکانیزم بازار انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری در آن‌ها فراهم نمی‌کند، (آدام اسمیت، ریکاردو، مالتوس، مارشال، هارود و دومار)

ـ بنابراین این الگو فقر را یک پدیدة عارضی و موقتی تلقی می‌کند که با نشت فوائد و منافع رشد به پایین از بین خواهد رفت.

2-1) الگوی مبتنی برسوسیالیسم (مارکسیستی ونئومارکسیستی)

ـ عمدتاً نقش بازار را منکر می‌شود؛ بنابراین بر برنامه‌ریزی متمرکز تکیه دارد و دستوری است.

ـ در استراتژی توسعه به توسعة صنایع سنگین تاکید می‌کنند و بیشترین منابع را به این امر اختصاص می‌دهند.

ـ بسیج منابع برای توسعه صنایع سنگین از طریق مازاد بخش کشاورزی تامین می‌شود (ماکس، انگلس، لنین).

ـ نقش بازار را محدود می‌دانند و فقط در بعضی زمینه‌ها اجازة فعالیت به بخش خصوصی می‌دهند.

ـ در نظریه‌های وابستگی، توسعه‌نیافتگی کشورها ریشه در وابسته بودن آن‌ها به نظام امپریالیسم خارجی دارد. (پل بارون، سوئیزی، فرانک و سمیرامین)

ـ در نظریه‌های ساختارگرایی درآمد سرانه پایین را تنها ویژگی توسعه نیافتگی نمی‌دانند بلکه عوامل ساختاری شامل تولید، نهادهای اقتصادی و... را نیز موثر می‌دانند. (فورتادو، هیرشمن، رائول پربیش)

ـ در این نظریه بخش سنتی درکنار بخش مدرن است، بخش مدرن به سرمایة خارجی نیاز دارد.

ـ فقرزدایی نیازمند تغییرات ساختاری و به هم خوردن مناسبات قدرت به نفع فقرا و طبقات فرودست است.

3-1) الگوی سازمان‌های جهانی (بانک جهانی و سازمان ملل)

ـ سازمان ملل در دهة 1960 و 1970 دستیابی به توسعه را به ترتیب، رسیدن به معادل 5و6 درصد رشد اقتصادی می‌دانست.

ـ عدم تحقق توسعه در کشورهای در حال توسعه منجر به ارائة الگوی نیازهای اساسی از سوی بانک جهانی در دهة بعد از 1970 گردید.

ـ بر اساس الگوی نیازهای اساسی تامین غذا، پوشاک، بهداشت و مسکن مطرح شد که تمام کشورها حداقل‌هایی را فراهم می‌کنند.

ـ کاهش فقر نیازمند عزم جهانی (محلی، ملی، بین‌المللی) است که توسعه هزاره نمودی از این تلاش می‌باشد.

4-1) الگوی توسعة انسانی

ـ محور این الگو این است که توسعه در خدمت انسان است.

ـ توسعه را به عنوان بهبود کیفیت زندگی تمام مردم تعریف می‌کنند.

ـ تامین معاش اقتصادی با دستیابی به رشد اقتصای را مورد تاکید قرار می‌دهند.



خرید و دانلود  کاهش فقر در ایران چالش‌ها و افق‌ها  22ص