لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
جامعه شناسی ترابری
با تمرکز بردو محور
دسترسی و امنیت
استاد:
مهندس گل
دانشجویان:
سینا صابریان
بهار 85
مقدمه
آنچه در این نوشتار بطور اجمالی مورد بررسی قرار میگیرد، واکاری مسائلی است که شاید تاکنون آنگونه که ایجاب میکرده، بدانهاپرداخته نشده است. تحلیل و آنالیز مسائل اجتماعی و فرهنگی در طراحیهای شهری پیش از اجرائیاتی که مهندس عمران، معماری و شهرسازی را درگیر مینماید، اهمیت دارند، چرا که اساساً ضرورت و فلسفه طرح هر پروژهای از همین ناحیه یعنی مطالعات اینچنینی نمود مییابد.
حرکت و رفت و آمد بعد از پیکره شهر، اولین منظرهای است که جلب توجه مینماید و طبیعتاً در رشتههای عمران، شهرسازی و دیگر رشتههای مرتبط با طراحی شهری، بحث حمل و نقل و رفت و آمد عمومی زمینهای است که سهم عمدهای از مطالعات این رشتهها را دربر میگیرد، اما همانگونه که یادکردیم، بررسیهای غیرفیزیکی نیز که از منظری دیگر این پدیده عمومی، یعنی رفت و آمد را نظارهگر میشود، از ضرورتی بالا برخوردار است.
اگر فرض مبنی بر وجود موجودی متحرک در حرکتهای شهر بر مدار انسان جزء فرهنگ و یا جزء اجتماع باشد، شاید موفق شدهایم تا حد بالایی منظر موردنظر را بیابیم.
مهندسی ترابری از شاخههای مهندسی عمران است که بررسی فیزیکی این مساله را به دوش میکشد، اما آنگاه منظر فیزیکی، به منظری اجتماعی تبدیل گردد، باید نام دیگری را برای این مطالعات برگزید و آن جامعهشناسی ترابری است. دراین پژوهش که اهمیت آن از دید نگارنده، طرح ضرورت توجه به این منظر مطالعاتی است، همچنین به بررسی دو مقوله شهری پرداخته شده است؛ بررسی جوانب میزان دسترسی در سکونتگاهها و محلات شهری و مطالعه امنیت تردد در معابر شهری و غیرشهری که هر دو مقوله از منظری غیرفیزیکی مورد بررسی قرار گرفتهاند. بدون شک این بخش از مطالعات و جایگیری در خورشان در مسیر ساخت و ساز شهری از مطالعه، طراحی، اجرا و سپس مدیریت شهری میتواند به شکل مطلوبی کارگشای بسیاری از مشکلات فعلی باشد.
شهر
شهر، مجموعهای از ترکیب عوامل طبیعی، اجتماعی و محیطهای ساخته شده توسط انسان است که در آن جمعیت ساکن متمرکز شده است. تعریف شهر چندان ساده نیست، چرا که از یک سو از شکلها، روحیهها، افراد، فضاهای سبز، طبیعتها و مواد طبیعی تشکیل شده و دارای ساختهایی جهانی، ریختشناسی اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی متفاوتی است و از سوی دیگر کسانی که تعاریفی از شهر ارائه دادهاند، نیز دارای تخصصها و نگرشهای مختلفی بودهاند و هر کدام متناسب با آن دیدگاه خود را بیان نموده، اما بطور کلی شهر یک پدیده طبیعی (مجموعهای از مواد، ساختمانها، خیابانها و ...) و انسانی (شامل ظرفیت تفکر افراد، فرهنگها، الگوهای زندگی افراد و ...) است.
فرهنگ و فرهنگ شهری
جامعهشناسان، فرهنگ را مجموعهای از باورها، نمادها، ارزشها و هنجارها تعریف کردهاند که تمامی کنشهای انسانی در حیطه آن صورت میگیرد، اما فرهنگ و شهر دو پدیده مکمل هستند. میتوان گفت که شهر، صورت است و فرهنگ، محتوای آن. یعنی شهر جسم و روح، محتوای آن است. یکی جنبه خارجی و دیگری جنبه داخلی آن است.
با توجه به تعریف که در بالا ذکر شد، شهر پدیدهای فرهنگی، روانشناختی، اجتماعی و زیستی است. در این راستا «پارک» نیز اظهار میدارد که شهر محل تجمع روانها و فرهنگهاست. شهر نه تنها با فرهنگ و نیازهای مربوط به اسکان، هویت مییابد، بلکه فرهنگ نیز ویژگیهای بخشهای مادی (تمدن)و غیرمادی (روانی، اخلاقی، فکری و ....) خود را از شهر میگیرد. از این رو شهرها، فرهنگی و فرهنگها، شهری هستند. در نهایت میتوان اشاره نمود که فرهنگ عدالت اجتماعی به شیوههای نمادی شفاف و عینی بوده و درصدد ارائه بهترین شیوههای زندگی و جنبههای سکونت است.
جامعهشناسی شهری
همانگونه که اشاره گردید، شهر محل وقوع همه پدیدههای اجتماعی است و بنابراین شهر را میتوان آزمایشگاه جامعهشناسی دانست. در این راستا رشته جامعهشناسی شهری، به مطالعه و بررسی این دسته از پدیدهها مشغول است. جامعهشناسان و نظریهپردازان از مکتب شیکاگو تا دورکیم، تونیس، پارک، برگس، ویرث و دیگران از منظرهای مختلف به تحلیل و بررسی اجزایی از اجتماع شهر پرداختهاند. اما مسائلی که عموماً در این رشته مورد بررسی قرار میگیرند، مسائلی همچون سیاست شهری، فرهنگ شهری، برنامهریزی شهری، آسیبشناسی شهری، نوگرایی و فرانوگرایی شهری، نابرابری و سازمان اجتماعی، توسعه اقتصادی و مسائل دیگری که امروز در جامعهشناسی شهری نو مطرح است، همچون نوگرایی، جامعه زیستی، فعالیت سیاسی و جریانات مربوط به جامعه اطلاعاتی و ارتباطات دیجیتالی، اما در این نوشتار به طور مختصر به مسائلی از جامعهشناسی شهری اشاره میگردد که مرتبط با موضوعات موردنظر باشد.
برنامهریزی شهری
برنامهریزی، کوششهای اندیشمندانه آدمی است برای یافتن راههایی که به اتخاذ بهترین تصمیمات برای تامین رفاه و ایجاد ترقی او منجر میشود.
برنامهریزی از دیدگاه مسائل اجتماعی و اقتصادی به منظور ارتقاء سطوح مختلف زندگی جامعه به انواع زیر تقسیم میشود:
الف) برنامهریزی کلی (کلان) Marco planning
ب) برنامهریزی بخشی Sectorial planning
ج) برنامهریزی خرد Micro planning
د) برنامهریزی ملی National planning
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بسمه تعالی
بـرنــامــه
ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای جامعه
موضوع بند «ب» ماده 84 قانون برنامه چهارم توسعه
تهیه و تنظیم: کمیته فرابخشی متشکل از نمایندگان وزارتخانه های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، آموزش و پرورش و سازمان های مدیریت و برنامه ریزی کشور و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
بهمن ماه 1383
پیشگفتار:
به استناد بند ب ماده 84 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، تدوین برنامه ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای جامعه با همکاری دستگاه های ذیربط، به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی محول گردید که با تشکیل کمیته فرابخشی برنامه مذکور را تدوین نماید. سند پیوست حاصل این همکاری و مشارکت صمیمانه است.
جــای دارد از آقـــای دکتر علی اکبر سیاری معاون محترم هماهنگی و دبیر مجامع، خانم ها دکتر ربابه شیخ الاسلام مدیر کل و زهرا عبداللهی معاون محترم دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، آقایان حسین محمد علیزاده هنجنی و مجید مزید آبادی فراهانی از سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، دکتر حمید صاحب و دکتر امید زمانی از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که در تهیه این سند مشارکت داشته اند تشکر و قدردانی نمایم. امید است با همکاری بخش های مختلف در جهت ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای جامعه گام های اساسی و موثر برداشته شود.
دکتر مسعود پزشکیان
وزیر
مقدمه:
یکی از مهمترین عوامل شکل دهنده الگوی غذایی جامعه، مجموعه عادات و فرهنگ غذا و تغذیه ای افراد آن جامعه است این عادات از بدو تولد در درون خانواده شکل می گیرد که خود وابسته به بستری است که جامعه فراهم می آورد. اما مجموعه عواملی که این بستر را می سازد از فرهنگ و آداب و سنن هر جامعه گرفته شده است که خود تحت تأثیر وضعیت جغرافیای، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و آگاهیهای تغذیه ای در افراد جامعه است.
اطلاعات موجود حاکی از آن است که در حال حاضر در کشور ما روند بیماری های مزمن هشدار دهنده است. چاقی و اضافه وزن در درصد بالایی از جمعیت کشور وجود دارد که خود زمینه ساز بیماری های قلبی و عروقی، دیابت و انواع سرطان هاست و از دلایل عمده آن تغییر الگوی مصرف و رفتارهای نامطلوب غذایی است. از سوی دیگر در زمینه بروز سوء تغذیه در کودکان و کمبود ریزمغذی ها (کمبود آهن، روی، ویتامین های A و D، B2 و کلسیم) در گروه های مختلف جامعه، باورها و رفتارهای غذایی مردم و ناآگاهی های تغذیه ای جامعه یکی از عوامل اساسی است.
تحقـیـقات نشــان داده است که خانوارها از مواد غذایی و مغذی محدود موجود در خانواده نیز استفاده بهینه نمی کنند. بنابراین می توانیم دریابیم که تنها دسترسی اقتصادی به منابع غذایی، لزوما" استفاده مناسب و بهینه از منابع موجود در خانوار را تأمین نمی کند بلکه نکته اصلی، سازگار نمودن شیوه و فرهنگ غذا خوردن با سلامتی است و قطعا" مراقبت و تأمین سلامت کودکان، نوجوانان و زنان که افراد در معرض خطر هستند از اولویت به سزایی برخوردار می باشد.
در سطح کشور سازمانهای مختلفی در امر فرهنگ و سواد غذا و تغذیه ای جامعه نقش آفرین هستند. ذیلا" به وضعیت موجود فعالیتهای هر یک پرداخته می شود.
در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، زیرمجموعه های مختلفی از جمله معاونت سلامت دست اندرکار آموزش هستند. در این مجموعه با بکارگیری توان موجود در بخش بهداشت، شامل حدود 25000 واحد بهداشتی ـ درمانی و حدود 60 تا 70 هزار نفر از افراد شامل بهورز، کاردان، کارشناس و پزشک آموزشهای مرتبط با غذا و تغذیه در سطح کشور به افراد، بویژه گروههای آسیب پذیر ارائه می گردد. بعلاوه با در نظر گرفته شدن دفتر بهبود تغذیه جامعه در چارت تشکیلاتی این وزارتخانه، اهمیت موضوع پذیرفته شده است.
دفتر بهبود تغذیه جامعه در سال های اخیر برنامه های فراگیر و متعددی را با همکاری بخش های مختلف، از جمله برنامه مشارکتی و حمایتی کاهش سوء تغذیه کودکان، پیشگیری و کنترل اختلالات ناشی از کمبود ید، اجرای طرح آهن یاری دختران دبیرستان ها، غنی سازی مواد غذایی با ریزمغذی ها از جمله غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک، برگزاری کارگاه های آموزشی تغذیه و رشد کودکان ویژه پزشکان و آموزش کارکنان بهداشتی درمانی و کارکنان سایر بخش ها در زمینه های مختلف تغذیه را طراحی و اجرا نموده است.
آموزش و پرورش نیز که بعنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر در توسعه کشورها شناخته می شود. از آنجایی که دانش آموزان و اولیای آنها و کارکنان مدارس، بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را در برمی گیرند، از این رو آموزش اطلاعات صحیح غذا و تغذیه ای به حدود 18 میلیون دانش آموز و یک میلیون معلم، تأثیر چشمگیری بر سلامت جامعه خواهد داشت. آموزشهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 82 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد کرج
آموزش بهداشت جامعه
گردآورندگان:
الهام جلالی پور - سولماز ستوده - سمیرا قوجازاده
مریم بامداد - شهرزاد سلیمانی
زهرا عبادی - فرناز بیوک زاده
استاد راهنما:
سرکار خانم دکتر پارسی نیا
دانشجویان ترم دوم پرستاری
مقدمه
در هر موردی که از لزوم دگرگون سازی انسانها در زمینه مسایل تندرستی سخن می رود، فوراً موضوع آموزش بهداشت مطرح می شود. همه می گویند باید مردم را در باره موضوعات مختلف بهداشتی آموزش داد. اما کمتر می گویند چگونه؟ و اینکه چه اصول و قواعدی بر عملکردهای آموزش بهداشت حاکم است و عوامل تقویت و یا تضعیف کننده رفتارهای مورد تایید علوم بهداشتی کدامها هستند؟ و چگونه می توان دگرگونیهای مورد نظر را در رابطه با سلامت انسانها تا آنجا که به وی و محیط زندگیش مربوط می شود، بوجود آورد؟ و این بحثی است که در این مجموعه، در جریان بررسی مسایل مختلف آموزش بهداشت به آن پرداخته شده و نحوه دستیابی به زندگی سالم در پرتو توجهات لازم به امر آموزش بهداشت و پذیرش رفتارهای بهداشتی را بازگو کرده ایم.
در خاتمه از استاد محترم سرکار خانم پارسی نیا که پیوسته ما را در امر آموزش یاری رساندند تشکر و قدردانی می نماییم.
اعضاء گروه
زمستان 83
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسمه تعالی
دانشگاه پیام نور زاهدان
موضوع تحقیق :
جامعه شناسی
نام استاد :
گردآورنده :
اسما نارویی
جامعهشناسی تحقیقات اجتماعی در ایران
(1370)
این مقاله در سمینار «جامعهشناسی و توسعه» که از سوی سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) و با همکاری دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه تهران از تاریخ 19 تا 21 آذر سال 1370 در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد ارایه گردید. و در مجموعه مقالات این سمینار (جلد اول) چاپ سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهی (سمت) سال 1373 منتشر گردیده است (صص 269-249).
این مقاله با پذیرش پژوهش اجتماعی به عنوان نوعی شناخت آن را موضوع جامعهشناسانه قرار داده و وضعیت پژوهش اجتماعی را در ایران و در آن مقطع زمانی از منظر جامعهشناختی ارزیابی کرده است. و ابتدا به «انتخاب موضوع» پژوهش و عواملی که موجب محدودیت در تعداد و نوع و کیفیت پژوهشهای اجتماعی از حیث موضوع میشود اشاره میکند و در این زمینه پنج عامل را در ایران در این محدودیتها موثر میداند.
سپس به مسأله مجری پژوهش و سازماندهی آن اشاره میکند و با اشاره به فقدان همکاریهای میان رشتهای و نیز نبود سازماندهی مستمر پژوهشی به نقایص و ضعفهای مجریهای پژوهشی در ایران پرداخته شده است.
مرحله اجرای تحقیق اعم از مطالعات مقدماتی، وضعیت و دسترسی به آمار و اطلاعات و منابع، فضای عمومی برای مصاحبه، نمونهگیری، و نیز فقدان سنجههای معیار و استاندارد شده و استفاده از روشها و ابزار آماری و کامپیوتری موضوع مباحث بعدی مقاله است.
و بالاخره، مبحث بهرهبرداری از پژوهش اجتماعی و تراکم دانش در ایران مسأله آخر مطرح شده در این مقاله است که در این زمینه به موضوعاتی چون پراکندگی رفتارها، انعطافناپذیری متغیرها، عدم انتشار و فقدان روحیه نقد و بررسی در ایران اشاره شده است و در پایان با ارایه پیشنهاد تشکیل انجمن جامعهشناسی تصور میکند به بخشی از این نابسامانیها خاتمه داده میشود.
جامعهشناسیزبانو زبانشناسیاجتماعی
مدیر گروه: دکتر یحیی مدرسی
16/2/85
در جلسة هفدهم گروه، خانم شبنم کرهای مطالبی پیرامون روش کمی در مطالعات زبانشناختی و جامعهشناختی زبان مطرح نمود. وی در ابتدا درخصوص مباحث نظری روش کمّی صحبت کرد و سپس به بخش کاربردی این روش پرداخت.
همچنین در این جلسه، پس از مشورت با جناب آقای دکتر مدرسی، اعضای گروه تصمیم گرفتند که مانند سال گذشته چند جلد کتاب در حوزة جامعهشناسی زبان از نمـایشگاه بیـنالمللـی خـریداری کننـد. کتـابهای خـریداریشده جهت استفاده اعضای انجمن زبانشناسی در کتابخانه گروه موجود است.
22/3/85
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جامعه باز و تضاد طبقاتی
به هر رو نمیتوان کتمان کرد که میتوان انقلابهای تاریخ را بواسطه تضاد و به خصوص تضاد طبقاتی توجیه کرد. در حقیقت تصور این بسیار سخت است که فلان انقلاب بدون هیچ تضادی میان گروهها و طبقات بوجود آمده باشد. هسته انقلاب تضاد میان برندگان و بازندگان آن است. گروه و طبقهای که معترض به طبقه حاکم است و آن را به زیر میکشد؛ اعتراضی که برآمده از تضاد میان دو طبقه است. تضادی که باعث شد تا دوران فئودالیته به جامعه باز (با کمی اغماض این اصطلاح را به جای سرمایهداری که معمول است به کار میبریم) مبدل شود وجود طبقه میانی جامعه بود که تضاد منافع با طبقه فئودال پیدا کرد و نیاز بارز وی برای پیشرفت جز به کاهش قدرت زمین داران و اشراف نبود. این سخن بدان معنا نیست که نقش تحرک علمی، آزادیخواهی، عدالت طلبی و ... را در رسیدن به جامعه باز نادیده بگیریم، لیکن همینها نیز نشان از تضاد اعتقادی میان اشراف و طبقات فرودست بود که موجبات تحول را در غرب پیش آورد. پس چه منشا تحول را از طریق منافع تفسیر کنیم و چه بر ویژگیهای دیگر انقلاب تاکید کنیم به تضاد طبقاتی میان طبقه حاکم و انقلابیون خواهیم رسید؛ حال چه نوع آن از اختلاف منافع باشد یا اختلاف ارزشی. اما اگر این تضاد باعث تحول و ایجاد جامعه باز شد، نمیتوان بیم آن داشت که همین امر باعث نابودی آن شود. آیا باز نمیتوان شاهد تضاد طبقاتی بود که این بار جامعه باز را تهدید و نابود کند؟ در مقام پاسخ باید عنوان داشت که هیچ تضمین کاملی در این مورد وجود ندارد. گسلهای تاریخی را نمیتوان به طور کامل پیشبینی کرد، نمیتوان اعتقاد داشت دیگر هیچ گاه جامعه باز شاهد نازیسم نباشد. اگرچه میتوان باور داشت این گسلها کوتاه مدت باشند اما همین نیز تهدید بزرگی خواهد بود. با این وجود تضاد در جامعه باز آنچنان نیست که رقبای اندیشه آزادی خواهی اعتقاد دارند و آن را نقطه عزیمت واژگونی آن و بدل شدن به جامعهای یکسان و بدون طبقه میانگارند.طبقات اجتماعینکتهای که از سوی اندیشه آلترناتیو در مورد تضاد طبقاتی مطرح میشود آن است که صرف وجود طبقات مختلف، تضاد به طور جبری حاصل میشود. در واقع آگاهی تودهها به شکاف طبقاتی است که تضاد بالقوه را به بالفعل مبدل ساخته و تحول ایجاد میشود. از سوی دیگر اعتقاد بر این است که در اقتصاد مبتنی بر بازار شکاف طبقاتی بسیار بیش از دورههای گذشته است، بنابراین زود باشد که جامعه باز در حریق خود ساخته بسوزد و مبدل به دوران تازه شود.حتی اگر این مورد افراطی را نادیده بگیریم، ناقدان دیگر نیز باور دارند که تضاد میتواند جامعه باز را حداقل در دورانهایی با چالش جدی مواجه کند. اما آیا این تضاد آنچنان است که مخالفان بیان میدارند؟ در مقام پاسخ ابتدا باید گفت که بی تردید جهان امروز متشکل از جوامع مختلفی است که تنها درصدی از آنها تحت عنوان جامعه باز شناخته میشوند، بنابراین نمیتوان شکاف طبقاتی را در بین کشورهای نامتجانس پی گرفت. به عبارت بهتر اگر قصد بر آن است تا تضاد را در درون جامعه باز نشان داد نمیتوان آن را در بین جوامع باز و غیر باز تبیین کرد. با این مقدمه میتوان عنوان داشت که برخلاف انتقادات مرسوم در سیستم بازار کمترین شکاف طبقاتی نسبت به دیگر جوامع وجود دارد. این نیز در ادبیات اقتصادی وابسته به همان منحنی کلاسیک کوزنتس است که با افزایش رشد اقتصادی تفاوت و شکاف درآمدی میان طبقات کاهش مییابد. اگرچه در قرن نوزدهم که ابتدای تکوین یافتن جامعه باز در غرب گزارشهای بسیاری از وضعیت دهشتناک طبقه فرودست وجود دارد، اما از آن پس تا کنون این شکاف ضعیفتر شده و مولود آن طبقه متوسط قوی در جوامع باز بوده است. بنابراین هر چند در جامعه باز طبقات اجتماعی وجود دارند، لیک شکاف درآمدی آنان در مقایسه با جوامع دیگر کمتر است، ضمن آن که طبقه متوسط قشر عظیمی را میپوشاند. مساله دیگر نیز آن است که حتی طبقات پایین اجتماعی نیز در سطحی هستند که نسبت به فقرای جوامع دیگر مرفه به نظر میرسند و از همین روست که فقر چهره غالب جامعه باز نیست. تضاد طبقاتیهر چند تضاد طبقاتی بیش از همه تابعی از میزان شکاف درآمدی بین طبقات است، اما این تنها متغیر آن نیست؛ به عبارت دیگر تضاد در نوع ارزشها، هنجارها و حتی الگوهای فکری طبقات نمود مییابد. برای روشن شدن این بحث تصور کنید که در جامعهای دو طبقه درآمدی بالا و پایین وجود دارد و باز فرض کنید که حاکمیت سیستم در دست طبقه ثروتمند باشد. هر چه ارزشهای این دو طبقه با یکدیگر همگن باشند ایجاد تضاد اجتماعی کمتر خواهد بود. اما چرا باید بر این مساله تاکید کرد؟ پیش از جامعه باز و در دوران فئودالیته طبقه اشراف و فرودست هر یک در محدوده خویش و با آداب و سنن مخصوص به خود زندگی میکردند و آمال و آرزوها و ارزشها و هنجارهای آنان با یکدیگر متمایز بود. این تمایز باعث آن بود تا تضاد اجتماعی به صورت بارزتری نمود و تبدیل به یک تحرک اجتماعی شود. اما یکی از حقایق آشکار در جامعه باز همگن شدن ارزشهای آدمیان و در نتیجه طبقات است؛ ارزشهایی چون حقوق برابر، آزادی، عدم تبعیض نژادی و جنسیتی، حقوق شهروندی، احترام به قانون، حق مالکیت و حفظ حیطه فردی از آن جملهاند. احترام به این ارزشها از سوی هر دو گروه باعث آن است تا تضاد منافع به حداقل خود برسد. از یک سو ثروت طبقه بالا از منظر دیگر طبقات بر مبنای تلاش در حیطه فردی و حفظ