انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد مولانا3 (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مولوی از تولد تا تحول معنوی

مولوی در اواخر سپتامبر سال 1207 چشم به جهان گشود.احتمالاً ایام کودکی را همراه پدرش گذرانید. پدرش بهاالدین از علمای چندان معروفی نبود. و به اشتغالداشت.احلام معنوی و امیال راهدارند و خواسته های عده ای از پیروانش قرار بر این انداخت که سرنوشت نقش مهمترین را در حیات دینی پیروان خویش برای وسیع مقدر نموده است. آمال و امیالی از این دست برخوردهای ناخوشایند با و علمای دینی کشاند و همانها بودند که او را از قریه و مقامی که به دنبالش بود محروم کردند.بهاالدین سال 1208 تا 1212 به سمرقند همراه مولوی و تنی چند از مریدان و بی نقل مکان کردند.چند سال بعد حدود سال 1216 خانواده ی از شرق ایران بار سفر بستند و ابتدا به سفر حج رفتند. سرانجام آنجا را نیز به قصد قونیه ترک گفتند و در کنف حمایت علاالدین دو سال در مکانی که بین مدرسه و خانقاه بودند به تدریس پرداخت و به هنگام مرگ در فوریه سال 1231 در آنجا ماندگار شد. طی این مدت مولوی هفده ساله با گوهر خاتون وصلت کرد و صاحب دو پسر شد. مادر ولی نیز در همانجا که در گذشت و بر خاک سپرده شد.

ار قرار معلوم بهاالدین در نظر داشت مولوی حالی او را بگیرد و واعظ یا شود.

اومولوی را بر جمع اصحاب و شاگردان خویش معرفی کرد و فرصت و عظ و تذکیه و جلب اعتماد مردم قونیه را برای ولی مهیا ساخت. در هنگام درگذشت پدرش و سال و تعلیمات مولوی جوان هنوز بر آن درجه نرسیده بود که از حرمت پدر برخوردار گردد. بنابراین از برهان الدین خواست بیاید و بر مسند پدر نشیند. سید برهان الدین موقتاً بر آن رضا داد ، اما علناً آن مقام را حق مولانا می دانست. او با حمایت های صاحب اصفحانی وزیر سلجوقی در قیصریه مستقر گردید. برهان الدین بلافاصله مولوی را تعلیم و تربیت بر محضر مراجع دینی و قشر عان بر آن روزگار در حلب و دقیق فرستاد. مولوی در آنجا بر تحصیل علوم متعارف دینی شامل فقه حنفی ، قرآن و حدیث و الهیات پرداخت و شاید در آنجا فرصت استماع خطا برهانی عمومی عارفان و نظریه پردازان تصوف نظیر این عربی را نیز در دست آورد و در عین حال دروس طاهر را نیز گرفت.مولوی مدتی بر خلوت نشینی و زهر و ریاصت مشغول بود و یادداشت ها و رسائل معنوی پدر را می خواند و در آن عور می کرد. بر جوابها و احلام عرفانی التفات داشت و در کنار آن یادداشت های معنوی و تفاسیر قرآنی برهان الدین را مطالعه می نمود.غلبه بر نفسی اماره و ترقی او را در طریقت عرفان برهان را متقاعد می ساخت که او دیگر بر معلم نیاز ندارد. آن دو وظایف مربوط بر وعظ و تدریسی را در قئنیه و قیصریه از سر گرفتند.قدر مسلم ، مولوی در قونیه پیشه پدر دئر وعظ و تزکیه را از سر گرفته یا مقام جدیدی ، احیاناً مقام استادی فقه بر وی اعطا گشت. ولی بر احتمال فراوان حکیم مدرسی معنوی و واعظ جماعت تقوا پیشه و شاگردان عارف مسلک را داشت. زن و مرد در مجالس او حضور می یافتند و شماری از زمان هم خود را مرید داشتند.قبل از ورود شمس بر قونیه مولوی در چهار مدرسه کرسی استاد داشت. ولی مطابق گفته سلطان مولوی در جستجوی مقدسه همچون حضرت حصر بود که احتمالاً راهنما او می شود.پس از ورود شمس بر قونیه در 29 نوامبر تحول عظیمی در شکل ظاهری معنویت مولوی پدید آمد.عبادات او وجد انگیز تر و عشق اش را بر خداوند نه تنها در قالب عادت بر مجاهده و مهار نفسی که در وجد باشد از شعر ، موسیقی و سماع نیز ابراز می نمود.

عشق جز دولت و عنایت نیست جز گشاده دل و هدایت نیستعشق را بوحنیفه درسی نکرد مشامخی را در ولایت نیستلا یخوز و یخوز تا احلسیت علم عشاق را نهایت نیستهر که را پرغم وترشی و مذهبی نیست عاشق تر زلن ولایت نیست دیوان 499

مروح این عادات و رفتارها شدند ، اقامه طبرسی علما این قسم عبادت «پر جنبشی» و نرم گونه را دانستند. حتی بعضی اعضای محفل مولوی ، اعم از محفل خانواده و حریران هم بر این نوع رفتارها معترض شدند و آن را شان واعظ و فقیه می دانستند چه رسد به استاد فقه. شک آنها رفتار مخالف و تاثیر گذار شمس را رنجش آور دانستند ولی پنداشتند از امت مولوی بر شمس از شهرت وی می کاهد حتی یکبار ، از رسم سماع مریدان مولوی نزد قاضی شکایت شد ، هر چند این واقعه بر بعد از دوران غیبت شمس باز می گردد. شمس که بعد از یک سال شهر را در حالی ترک گفت که خصومت شاگردان مولوی اسباب مزاحمت او شده بود. مولوی آشفته و نگران از اینکه می دید اسوه ی وجد و معنوی از کنار او رفته بود ، دست از تصنیف شعر و سماع برداشت. سراسیمه در دنبال شمس گشت وپس از ریسک جانب دمشق پسرش سلطان شمس بر قونیه گسیل داشت . مریدان مختلف شمس اکنون دریافته بودند که بیرون را شمس از ، وصیت را به حالت عددی باز جمع گرداند آمدن شمس در آوریل سال 1247 موافقت نمودند. شمس زمانیکه از مریدان مولانا در نام کیمیا خاتون وصلت نمود.کیمیا در خانه و در کنار خانواده مولوی بزرگ شده بود واندکی بعد از دنیا رفت. شاید خانواده ومریدان مولوی بزرگ شده بود و اندکی بعد از دنیا رفت .شاید خانواده و مریدان مولوی ، شمس را بر خاطر غفلت در بر وصیت سلامت زن ولایت کردند. بر هر روی ، ظاهراً خصومت یا حسادت مریدان باعث شد شمس در زمستان و اواخر سال 1247 یا اوایل 1248 از آن و یار برود. مولوی چند بار بر دمشق رفته ولی هرگز اثری از شمس نیافت او از سال 1244 سرایی را آغاز نمود. با جمعیت اول شمس تبریزی صنع الهام مولوی عملاً گرایید ولی با



خرید و دانلود تحقیق در مورد مولانا3 (word)


تحقیق در مورد مولانا3 (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مولوی از تولد تا تحول معنوی

مولوی در اواخر سپتامبر سال 1207 چشم به جهان گشود.احتمالاً ایام کودکی را همراه پدرش گذرانید. پدرش بهاالدین از علمای چندان معروفی نبود. و به اشتغالداشت.احلام معنوی و امیال راهدارند و خواسته های عده ای از پیروانش قرار بر این انداخت که سرنوشت نقش مهمترین را در حیات دینی پیروان خویش برای وسیع مقدر نموده است. آمال و امیالی از این دست برخوردهای ناخوشایند با و علمای دینی کشاند و همانها بودند که او را از قریه و مقامی که به دنبالش بود محروم کردند.بهاالدین سال 1208 تا 1212 به سمرقند همراه مولوی و تنی چند از مریدان و بی نقل مکان کردند.چند سال بعد حدود سال 1216 خانواده ی از شرق ایران بار سفر بستند و ابتدا به سفر حج رفتند. سرانجام آنجا را نیز به قصد قونیه ترک گفتند و در کنف حمایت علاالدین دو سال در مکانی که بین مدرسه و خانقاه بودند به تدریس پرداخت و به هنگام مرگ در فوریه سال 1231 در آنجا ماندگار شد. طی این مدت مولوی هفده ساله با گوهر خاتون وصلت کرد و صاحب دو پسر شد. مادر ولی نیز در همانجا که در گذشت و بر خاک سپرده شد.

ار قرار معلوم بهاالدین در نظر داشت مولوی حالی او را بگیرد و واعظ یا شود.

اومولوی را بر جمع اصحاب و شاگردان خویش معرفی کرد و فرصت و عظ و تذکیه و جلب اعتماد مردم قونیه را برای ولی مهیا ساخت. در هنگام درگذشت پدرش و سال و تعلیمات مولوی جوان هنوز بر آن درجه نرسیده بود که از حرمت پدر برخوردار گردد. بنابراین از برهان الدین خواست بیاید و بر مسند پدر نشیند. سید برهان الدین موقتاً بر آن رضا داد ، اما علناً آن مقام را حق مولانا می دانست. او با حمایت های صاحب اصفحانی وزیر سلجوقی در قیصریه مستقر گردید. برهان الدین بلافاصله مولوی را تعلیم و تربیت بر محضر مراجع دینی و قشر عان بر آن روزگار در حلب و دقیق فرستاد. مولوی در آنجا بر تحصیل علوم متعارف دینی شامل فقه حنفی ، قرآن و حدیث و الهیات پرداخت و شاید در آنجا فرصت استماع خطا برهانی عمومی عارفان و نظریه پردازان تصوف نظیر این عربی را نیز در دست آورد و در عین حال دروس طاهر را نیز گرفت.مولوی مدتی بر خلوت نشینی و زهر و ریاصت مشغول بود و یادداشت ها و رسائل معنوی پدر را می خواند و در آن عور می کرد. بر جوابها و احلام عرفانی التفات داشت و در کنار آن یادداشت های معنوی و تفاسیر قرآنی برهان الدین را مطالعه می نمود.غلبه بر نفسی اماره و ترقی او را در طریقت عرفان برهان را متقاعد می ساخت که او دیگر بر معلم نیاز ندارد. آن دو وظایف مربوط بر وعظ و تدریسی را در قئنیه و قیصریه از سر گرفتند.قدر مسلم ، مولوی در قونیه پیشه پدر دئر وعظ و تزکیه را از سر گرفته یا مقام جدیدی ، احیاناً مقام استادی فقه بر وی اعطا گشت. ولی بر احتمال فراوان حکیم مدرسی معنوی و واعظ جماعت تقوا پیشه و شاگردان عارف مسلک را داشت. زن و مرد در مجالس او حضور می یافتند و شماری از زمان هم خود را مرید داشتند.قبل از ورود شمس بر قونیه مولوی در چهار مدرسه کرسی استاد داشت. ولی مطابق گفته سلطان مولوی در جستجوی مقدسه همچون حضرت حصر بود که احتمالاً راهنما او می شود.پس از ورود شمس بر قونیه در 29 نوامبر تحول عظیمی در شکل ظاهری معنویت مولوی پدید آمد.عبادات او وجد انگیز تر و عشق اش را بر خداوند نه تنها در قالب عادت بر مجاهده و مهار نفسی که در وجد باشد از شعر ، موسیقی و سماع نیز ابراز می نمود.

عشق جز دولت و عنایت نیست جز گشاده دل و هدایت نیستعشق را بوحنیفه درسی نکرد مشامخی را در ولایت نیستلا یخوز و یخوز تا احلسیت علم عشاق را نهایت نیستهر که را پرغم وترشی و مذهبی نیست عاشق تر زلن ولایت نیست دیوان 499

مروح این عادات و رفتارها شدند ، اقامه طبرسی علما این قسم عبادت «پر جنبشی» و نرم گونه را دانستند. حتی بعضی اعضای محفل مولوی ، اعم از محفل خانواده و حریران هم بر این نوع رفتارها معترض شدند و آن را شان واعظ و فقیه می دانستند چه رسد به استاد فقه. شک آنها رفتار مخالف و تاثیر گذار شمس را رنجش آور دانستند ولی پنداشتند از امت مولوی بر شمس از شهرت وی می کاهد حتی یکبار ، از رسم سماع مریدان مولوی نزد قاضی شکایت شد ، هر چند این واقعه بر بعد از دوران غیبت شمس باز می گردد. شمس که بعد از یک سال شهر را در حالی ترک گفت که خصومت شاگردان مولوی اسباب مزاحمت او شده بود. مولوی آشفته و نگران از اینکه می دید اسوه ی وجد و معنوی از کنار او رفته بود ، دست از تصنیف شعر و سماع برداشت. سراسیمه در دنبال شمس گشت وپس از ریسک جانب دمشق پسرش سلطان شمس بر قونیه گسیل داشت . مریدان مختلف شمس اکنون دریافته بودند که بیرون را شمس از ، وصیت را به حالت عددی باز جمع گرداند آمدن شمس در آوریل سال 1247 موافقت نمودند. شمس زمانیکه از مریدان مولانا در نام کیمیا خاتون وصلت نمود.کیمیا در خانه و در کنار خانواده مولوی بزرگ شده بود واندکی بعد از دنیا رفت. شاید خانواده ومریدان مولوی بزرگ شده بود و اندکی بعد از دنیا رفت .شاید خانواده و مریدان مولوی ، شمس را بر خاطر غفلت در بر وصیت سلامت زن ولایت کردند. بر هر روی ، ظاهراً خصومت یا حسادت مریدان باعث شد شمس در زمستان و اواخر سال 1247 یا اوایل 1248 از آن و یار برود. مولوی چند بار بر دمشق رفته ولی هرگز اثری از شمس نیافت او از سال 1244 سرایی را آغاز نمود. با جمعیت اول شمس تبریزی صنع الهام مولوی عملاً گرایید ولی با



خرید و دانلود تحقیق در مورد مولانا3 (word)


تحقیق درباره اصطلاحات مرتبط با مشاوره از کتاب مثنوی معنوی مولانا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 99

 

فصل اول

1- مقدمه

2- نیاز احساس شده در مورد مسئله

3- هدف کلی و اهداف جزئی

4- روش انجام تحقیق

5- تعریف واژه‎ها

مقدمه:

در این نوشتار سعی بر آن است که برخی از مفاهیم مشاوره و اصطلاحات رایج روزمرة مشاوره و هم‎چنین برخی از رویکردهای اصلی مشاوره با زبان شعر و از دیدگاه جلال‎الدین محمد بلخی ملقب به مولانا بیان می‎شود. بسیاری از آنچه که امروز مشاوران و روانشناسان بیان می‎کنند هر کدام به نوعی در آثار مولانا تجلی پیدا کرده‎اند.

مثنوی مولوی دریایی است ژرف و بسیاری از نظریه‎ها و تکنیکها و مهارتهای مشاوره با زبان زیبای شعر در آن آورده شده است و ریشة بسیاری از نظریه‎های مشاوره و روان درمانی را مخصوصاً رویکردهای شناختی را می‎توان در مثنوی مولانا یافت. در این تحقیق پس از تعریف و ارائة مفاهیم و اصطلاحات رایج در مشاوره سعی شده است که مصداقهای این مفاهیم در مثنوی معنوی یافته و با این اصطلاحات تطبیق داده شوند. در ارتباط با اهمیت مشاوره و فوائد آن در آثار مولانا و هم‎چنین خصوصیات یک مشاور اشعار و ابیات بسیاری آمده است که در این تحقیق سعی شده به طور نسبتاً کاملی به تمامی آنها اشاره شود. باشد که مورد قبول دوستداران رشتة مشاوره قرار گیرد.

نیاز احساس شده در مورد مسئله:

با توجه به اینکه بسیاری از علوم و معارف جدید چه در مشرق زمین و چه در مغرب زمین به نحوی در آثار مولانا تجلی پیدا کرده‎اند و در این زمینه تحقیقات و پژوهشهای نسبتاً وسیعی صورت گرفته است و کتابهای زیادی نیز به رشته تحریر درآمده‎اند ولی متأسفانه در مورد مسائل و مفاهیم مرتبط با روانشناسی و یا مشاوره در آثار مولانا تحقیقات و پژوهشهای کمتری صورت گرفته است و با توجه به این نکته که در مثنوی مولوی نکات قابل توجه و قابل تأملی در مورد اهمیت و فوائد مشاوره، ضرورت مشاوره، خصوصیات مشاوره و همچنین برخی دیگر از مفاهیم رایج در مشاوره آورده شده است در این تحقیق سعی شده است تا این مطالب استخراج شده و به صورت نسبتاً منسجمی جمع‎آوری گردند. به امید اینکه در این زمینه تحقیقات گسترده‎تر و پردامنه‎تری صورت گیرد.

هدفی کلی:

هدف اصلی و نهایی این تحقیق استخراج مفاهیم و اصطلاحات مرتبط با مشاوره از کتاب مثنوی معنوی مولانا می‎باشد.



خرید و دانلود تحقیق درباره اصطلاحات مرتبط با مشاوره از کتاب مثنوی معنوی مولانا


نقش مذهب و سلامت معنوی در پیشگیری از اعتیاد

نقش مذهب و سلامت معنوی در پیشگیری از اعتیاد

نقش مذهب و سلامت معنوی در پیشگیری از اعتیاد

 

نقش مذهب و سلامت معنوی در پیشگیری از اعتیاد

 

 

 

مقدمه

 

شواهد قابل ملاحظه ای وجود دارد که داشتن اعتقادهای مذهبی نقش مهمی در کاهش مصرف مواد دارد. افرادی که اصول مذهبی را پذیرفته اند و نسبت به آن احساس پیوستگی می کنند، نسبت به افرادی که به این اصول بی‌توجه هستند کمتر مواد مصرف می کنند. این امر صرف نظر از اینکه فرد به چه مذهبی گرایش دارد رخ می دهد. اصولاً مذهب در سه سطح می تواند مصرف مواد را تحت تأثیر خود قرار دهد. اولین تاثیر مذهب شامل فعالیتهای پیشگیرانه است که برای تحریم شروع مصرف مواد به کار گرفته می شود و می تواند در بر گیرنده آموزش مستقیم مردم درباره منع مصرف مواد و همچنین هدفمند کردن زندگی باشد که در این صورت مصرف مواد عملی پسندیده نیست. دومین تأثیر مذهب در جلوگیری از گسترش اعتیاد در افرادی است که مصرف آزمایشی و گاه به گاه (تفریحی) مواد را شروع کرده اند.

 

 

 

سومین تأثیر مذهب شامل برنامه هایی است که برای کمک به افراد معتاد به منظور ترک و همچنین پرهیز از بازگشت مجدد در آنان فراهم شده است.

 

 

 

می توان گفت فردی که به طور منظم اعمال مذهبی را به جا می آورد، احتمال کمتری دارد که مواد مخدر مصرف کند تا فردی که تمایل به اجرای این اعمال ندارد.

 

 

 

 

 

نقش پیشگیرانه مذهب درباره اعتیاد

 

 

 

تحقیق های زیادی درباره نقش بازدارندگی مذهب درباره اعتیاد می نویسند که در مقیاس گروهی، داشتن اتکای مذهبی می تواند با کاهش مصرف مواد مخدر ارتباط داشته باشد. حال این سئوال پیش می آید که چه ساز و کارهایی در مذهب وجود دارد که باعث کاهش مصرف مواد می شود؟ در پاسخ به این سئوال دو نظریه وجود دارد که می تواند به درک بهتر ما از تأثیر مذهب بر کاهش مصرف مواد کمک کند این دو نظریه عبارتند از :

 

 

 

1- نظریه مهار اجتماعی   2- نظریه یادگیری اجتماعی

 

 

 

 

 

 

 

نظریه مهار اجتماعی

 

 

 

نظریه پردازان نظریه مهار اجتماعی بر این باورند که انسان ها ذاتاً ضد اجتماعی اند و طبیعتاً قابلیت ارتکاب جرایم را دارند و از آنجایی که رفتار انحرافی پاسخی طبیعی در برابر قوانین است بنابراین بهتر است از واژه همرنگی به جای انحراف استفاده شود. هیرشی درباره مصرف مواد این گونه فرض کرده است که مواد مخدر در جامعه به راحتی قابل دسترسی است و این طبیعی است که مردم مصرف مواد را تجربه کنند. پس به جای اینکه سئوال کنیم چرا مردم مواد مصرف می کنند، می باید بپرسیم که چرا بیشتر مردم مواد مصرف نمی کنند. انحراف در جامعه بستگی به التزامی دارد که بین افراد و جامعه به وجود می آید و آنان را از نقض کردن قوانین باز می دارد. این التزام و قرارداد اجتماعی شامل چهار عنصر که عبارتست از وابستگی، تعهد، پیروی و اعتقاد است. نظریه مهار اجتماعی پیش بینی می کند که اگر افراد در وابستگی، تعهد و پیروی و اعتقاد در سطح بالایی باشند کمتر مستعد انحراف از هنجارهای اجتماعی از جمله مصرف مواد خواهند بود. یکی از نهادهای اجتماعی مهمی که به وسیله بسیاری از نظریه پردازان مهار اجتماعی نادیده گرفته شد مذهب است. با توجه به این دیدگاه می توان اظهار داشت که پایبندی مذهبی، فرد را به چند طریق از مصرف مواد باز می دارد :

 

 

 

1- افرادی که به مذهب وابستگی پیدا می کنند خواه نا خواه با افرادی مذهبی ارتباط متقابل دارند و اگر مواد مصرف کنند مورد سرزنش و طرد آنان قرار می گیرند.

 

 

 

2- مشارکت در فعالیتهای مذهبی زمان کمی را برای تجربه مواد در فرد باقی می گذارد.

 

 

 

3- تعهد نسبت به مذاهب و هدفهای آنان به زندگی فرد معنا می دهد به گونه ای که مصرف مواد، دیگر جذابیتی برای آنها ندارد.

 

 

 

4- نظام اعتقادی اکثر مذاهب مخالف با مصرف مواد است و آموزشهای آنان تقویت کننده عقاید منفی در برابر مصرف مواد است.

 

 

 

خلاصه کلام اینکه مذهب مردم را برابر فعالیتهای متداول سرگرم می سازد و شبکه های اجتماعی را پدید می آورد که مصرف مواد در آن غیر قابل پذیرش است.

 

 

 

نظریه یادگیری اجتماعی

 

 

 

بر پایه نظریه یادگیری اجتماعی، رفتارهای انحرافی و مجرمانه، اساساً به وسیله تداعی های فرد رخ می دهد، تداعی‌ها معانی یا الگوهای رفتاری هستند که فرد قبلاً آنها را کسب کرده و اجازه بروز یا منع چنین رفتارهایی را می دهد.

 

 

 

نظریه پردازان یادگیری اجتماعی معتقدند که همرنگی امری طبیعی است و این سئوال را مطرح می کنند که چرا مردم قوانین را زیر پا می گذارند و خود نیز پاسخ می دهند که بر پایه نظریه یادگیری اجتماعی، فرد یاد می گیرد قانون شکن باشد چرا که از طریق گروههای اولیه مثل خانواده و دوستان این اعمال را یاد گرفته است. بنابراین آنان که مواد مصرف می کنند تمایل دارند دوستانی داشته باشند که آنان هم مواد مصرف کنند. آنان از طریق این دوستان نگرش های خوشایند و شیوه های مصرف مواد را یاد می گیرند و حمایت های لازم را برای نگرشها و رفتارهایشان دریافت می کنند.

 

 

 

 

 

 

 

مذهب، بهداشت روان و اعتیاد

 

 

 

یکی از شیوه هایی که مذهب به وسیله آن مصرف مواد را کاهش می دهد، پرورش جنبه های بهداشت روانی است. مذهب به زندگی فرد جهت می دهد و از او به هنگام فشارهای روانی روزمره حمایت می کند. بنابراین تأمین بهداشت روانی می تواند فرد را از مصرف تفریحی و در نتیجه اعتیاد به مواد مخدر باز دارد و از طرف دیگر باعث کاهش مشکلاتی مثل افسردگی، احساس از خود بیگانگی، تنهایی و عزت نفس پایین می شود، بنابراین فرد مستعد مصرف مواد می شود.

 

 

 

 

 

 

 

مواد مخدر و روشهای مبارزه با آن

 

 

 

اعتیاد به مواد مخدر و افیونی از جمله معضلات بهداشتی، روانی و اجتماعی جهان کنونی است و تمام کشورها را کم و بیش مورد تهدید قرار داده است. تا به حال نزدیک به هزار ماده محرک توهم زا و آرام بخش، شناسایی که با روشهای مختلفی چون خوردن، تدخین (دود کردن)، تزریق و استنشاق مورد استفاده سوء واقع می شود. این پدیده ویرانگر سالانه عده زیادی قربانی می گیرد و قربانیان این پدیده شوم به طور معمول گرانبهاترین سرمایه های هر مملک یعنی جوانان هستند. سوداگران مرگ از ناآگاهی و مشکلات گوناگون مردم برای گسترش و رونق بازارهای خود استفاده می کنند و با راههای مختلف قربانیان بیشتری را در دام مخوف خویش گرفتار می سازند. آمارهای سازمانهای بین المللی حاکی از افزایش فزاینده مصرف این مواد در سطح جهان است و در این میان تنها تفاوت موجود بین کشورها در الگوی مصرف آنهاست. این معضل اجتماعی علاوه بر به خطر انداختن سلامت جسمی و روانی و تخریب بعد معنوی فرد معتاد، سلامت جامعه را از نظر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مورد تهدید قرار می دهد. به همین دلیل همه کشورهای جهان سعی دارند با تدوین برنامه های مختلف از گسترش اعتیاد جلوگیری کنند و به درمان و بازپروری معتادان و مبارزه با ورود این مواد به کشورشان بپردازند. در کشور ما یکی از دلایلی که باعث افزایش تعداد معتادان و وفور مواد مخدر شده است، همسایگی با افغانستان و پاکستان و داشتن مرز مشترک نسبتاً زیاد با این کشورهاست. کشور افغانستان به عنوان یکی از بزرگترین تولید کنندگان مواد مخدر در جهان بیشترین مواد مخدر تولیدی خود را از مسیر ایران به کشورهای اروپایی منتقل و ترانزیت می کند. به همین دلیل ایران همیشه از این نظر بیشترین ضربه را خورده است.

 

 

 

از جمله فعالیتهایی که در جهت مهار عرضه مواد مخدر در ایران اجرا می شود، مبارزه با ورود این مواد به کشور است. فرهنگ سازی نادرست مسئله مواد مخدر و اعتیاد به آنها در فرهنگ کنونی برخی کشورها، صورتی متفاوت به خود گرفته است و مواد مخدر قانونی و غیرقانونی گوناگون بیش از هر زمانی در تاریخ بشر در دسترس است و از فروش این مواد سودهای کم سابقه ای بدست می آید. معاملات مواد مخدر از سوی بخشهای قانونی و یا زیرزمینی بسیار قدرتمند و عظیم حمایت می شوند. تبلیغات وسیع و متقاعد کننده در سطح ملی در زمینه های مصرف تفریحی مواد مخدر توسط افراد بزرگسال، جوانان را به تأسی رفتاری مشابه از بزرگسالان تشویق می کند. این امر اغلب به مصرف غیرقانونی مواد مخدر منجر می شود. جرم داشتن، ساخت، حمل، فروش و مصرف مواد مخدر اگرچه تا حدی عرضه و تقاضای آن را کاهش می دهد، اما اصل مشکل را از بین نبرده است و نخواهد برد.

 

مواد مخدر و اعتیاد به عنوان یک پدیده اجتماعی جوامع مختلف را با فرهنگ‌های مختلف تحت سیطره خود در آورده است. اعتیاد و سوء استفاده از مواد مخدر بیش از همه، قشر جوان و نیرو ی فعال جامعه را هدف خود قرار داده است.

 

 

 

دین اسلام به دلیل ماهیت اجتماعی‌اش و دیدگاهی که نسبت به انسان و رشد و کمال او دارد، در بردارنده بسیاری از مولفه‌های جامعه شناختی است.

 

 

 

بدین معنا که چون اساسا بر طبق آموزه‌های این دین لزوما راه کمال از میان بستر‌های اجتماعی می‌گذرد، لذا طیف وسیعی از دستورات در جهت زندگی اجتماعی سمت و سو یافته است، در این صورت بجا نیست اگر متوقع باشیم که قرآن کریم بعنوان سر چشمه معارف اسلامی نسبت به آنچه امروز انحراف اجتماعی نامیده می‌شود فاقد دیدگاه باشد. به عکس، خطوط کلی و کلان آنرا به تصویر کشیده است. از آنجا که مذهب و باور‌های مذهبی از جمله عوامل فرهنگی هستند که باید در ارتقای سلامت، درمان و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی مورد توجه بیشتر قرار گیرند،لذا آشنایی صحیح با مبانی دینی انسان را از مبدا سیر در اندیشه‌های نادرست و ابتلای به انحرافات باز می‌دارد.

 

 

 

بسیاری از جامعه شناسان معتقدند که جامعه ما در دوران گذار به سر می‌برد. یکی از نشانه‌های این دوران، بی‌هنجاری، نابسامانی، بی‌قانونی، افزایش جرم و جنایت و از همه مهمتر افزایش اعتیاد می‌باشد که روزانه بسیاری از ما آنرا لمس و یا مشاهده می‌کنیم. از آنجایی که یکی از مؤلفه‌های اصلی سرمایه در هر جامعه و محیط کاری نیروی انسانی سالم و پرتوان آنست، از این رو تمام پیشرفت‌های علمی مرهون تلاش افرادی است که در سلامتی کامل به سر می‌برند(جلیلیان،1380، 113-114). اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر از موانع عمده‌ی توسعه جوامع به شمار می‌رود و از خطرات عمده‌ای است که سلامتی نسل جوان را مورد تهاجم قرار می‌دهد.

 



خرید و دانلود نقش مذهب و سلامت معنوی در پیشگیری از اعتیاد


تمرین معنوی برای امتحان کردن2

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

تمرین معنوی برای امتحان کردن

« اثر سری هارولدکلمپ»

وقتی شما به سوی راه خدا قدم می گذارید و جستجوی آن راه اسرار آمیز به سوی آسمان را آغاز می کنید ، راه برای شما باز خواهد شد.

و این راه از میان تمرینات معنوی می گذرد.

این تمرینات معنوی شما را به راهنمایی روح مقدس پیوند می دهد که همانند نور ، دیده و همانند صدا ، شنیده می شود. صدای درونی صوت خدا است که ما را به طرف خانه صدا می زند. نور درونی یک چراغ برای روشن سازی راهمان می باشد. تمام تمرینات معنوی اک بر روی این دو تجلی ا لهی بنا نهاده می شود.

زمانیکه تمرینات معنوی اک را انجام میدهید . شما را از عشق و رضایت سرشار می کند. تمرینی را به طور روزانه انجام دهید. درحدود بیست دقیقه روی آن وقت بگذارید. این کار بنیه معنوی شما را به آهستگی با زمان ، بیشتر می سازد. تمرین منظم به طور روزانه ، چکیده برای موفقیت می باشد. این تمرینی از کتابم تمرینات معنوی اک می باشد.

رویاها ، سفر روح ، و عشق

تعداد زیادی تمرینات معنوی اک وجود دارند. هر یک از آنها مقدار بیشتری از نور و صوت خداوند را به روی شما باز می کند.م این تمرین معنوی برای سه گروه مختلف از افراد می باشد :1) آنهایی که رویا نمی بینند ولی می خواهند ببینند 2) آنهایی که رویا می بینند ولی می خواهند سفر روح داشته باشند 3) آنهایی که می خواهند که به آنسوی رویاها و سفر روح درحالت خلسه مستقیم بروند. تمرین آنقدر ساده است که ممکن است به نظر برسد که من درحال تعقیب آگاهی شما هستم . ولی این طور نیست حقیقت همیشه ساده می باشد.

فقط قبل از اینکه شما به خواب بروید به آرامی به روی رختخوابتان بنشینید. چشمانتان را ببندید. هیورا به طور خیلی آرام بخوانید ، یا اگر کسی دراتاق با شمامی باشد آنرا به آهستگی برای خودتان بخوانید. هیو یک کلمه استثنائی است نام باستانی خدا . شما میتوانید آنرا کلمه تجلی یا صوت بنامید. این کلمه نیرویی که متعلق به خودش می باشد را داراست . وقتی که شما زمانی را صرف می کنید تا جایی بنشینید وهیورا بخوانید نام خدا را ، شمادر حال ایجاد پیمانی با روح خدا هستید . هیورا به صورت طولانی یا به طور کشیده برای سه یا چهار یا پنج دقیقه بخوانید ، و به خودتان اجازه دهید تا آرام بگیرید قبل ا ز شروع قدم بعدی برای چند دقیقه ای منتظر بمانید.

برای آنهایی که نمی توانند رویاهایشان را به خاطر بیاورند به سادگی کلمه رویا را به طور هجی شده بخوانید. آنرا بصورت بلند ، حرف به حرف بخوانید : ر – و – ی – ا . اینکار را به مدت پنج دقیقه انجام دهید. بعد از آن همان (کلمه ) را به آرامی برای چند دقیقه بخوانید ، و سپس بروید فقط بخوابید. همانطور که خوابیده اید بگویید ، من می خواهم یک رویای معنوی را به طور کافی به خاطر بیاورم . با این روش شما حقیقت را درخواست می کنید که به رویاهایتان بیابید.

بعضی از شماها می خواهید سفر روح داشته باشید ، که به طور معمول حالت پیشرفته ای ماورای حالت رویا می باشد. دوباره روی رختخوابتان یا روی زمین بنشیند.، چشمهایتان را ببندید ، و به درون چشم معنویتان نگاه کنید. این نقطه ای است بالا و میان ابروان قرار داده شده است . انتظار نداشته باشید چیزی را آنجا ببینید. فقط هیو، نام مقدس خدا را بخوانید.

سپس سفر روح را هجی کنید ، هر حرف را جداکانه بخوانید : س – ف- ر – ر- و- ح این کار را سه مرتبه و با صدای بلند وسپس سه بار به طور آرام انجام دهید.

آنهایی که سفر روح داشته اند ، اکنون ممکن است که به حالت عمیق تری از خلسه مستقیم بروند ، بدون ا ینکه از میان مراحل میانی گذر کنند. رویاها و سفر روح هم مفید و هم مهم هستند ، ولی در بعضی نقاط شما آنرا از دست می دهید.

به سادگی کلمات عشق الهی را بخوانید. به طور معمول من تصمیم دارم آنرا به مانند ع-ش-ق به شما بدهم ، ولی بعضی از مردم آنرا با عشق انسانی مخلوط می کنند. کلمه الهی آنرا مافوق عشق انسانی قرار میدهد. عشق الهی برای شما تمام شکلهای عشق را که شامل عشق انسانی هم هست ، فراهم می آورد. برای محدود کردن آن به تعریف معمول عشق ، مثل آن است که اثری از جهان پا یین باشد ، بجای انکه آن اثر از جهان معنوی بالا می باشد.

بنابراین ، ع –ش – ق ا- ل –ه – ی را بخوانید. این برای شما به این معنی است که بالاترین شکل عشق را طلب می کنید ، که برای شما تمام برکات را به ارمغان می آورد



خرید و دانلود  تمرین معنوی برای امتحان کردن2